|

مدیوم‌های نمایشی در سال رفته و سال جدید

بهار تازه قاب‌های تازه

مرور وقایع برجسته در سه مدیوم شاخص عرصه هنرهای نمایشی تصویری در وهله اول چیزی شبیه به یک آنچه گذشت ساده ابتدای سریال‌های دنباله‌دار به نظر می‌رسد، ولی واقعیت این است که با کمی تأمل و تعمق در همین «آنچه گذشت»های ساده می‌توان به تحلیل‌های خوب و به‌دردبخوری رسید که دست‌کم برای آینده نزدیک این سه مدیوم کارگشا هستند.

بهار تازه
قاب‌های تازه

مازیار معاونی

 

مرور وقایع برجسته در سه مدیوم شاخص عرصه هنرهای نمایشی تصویری در وهله اول چیزی شبیه به یک آنچه گذشت ساده ابتدای سریال‌های دنباله‌دار به نظر می‌رسد، ولی واقعیت این است که با کمی تأمل و تعمق در همین «آنچه گذشت»های ساده می‌توان به تحلیل‌های خوب و به‌دردبخوری رسید که دست‌کم برای آینده نزدیک این سه مدیوم کارگشا هستند. البته مشروط به اینکه مدیران سینمایی، تلویزیونی و پلتفرمی به مقوله آموزه‌های به‌جامانده از سال نمایشی که در حال اتمام است توجه بیشتری داشته باشند.

در سالی که سپری کردیم، سینما، تلویزیون و شبکه نمایش خانگی وضعیت یکسانی را از منظر موفقیت در عرصه تولید و عرضه آثار نمایشی سپری نکردند. در مدیوم سینما هرچند تسخیر پرده نقره‌ای به‌وسیله کمدی‌های نازل استمرار داشت، ولی اکران آثاری همچون «علت مرگ نامعلوم» در اوایل زمستان و آثار داغی همچون «رها» و «موسی کلیم‌الله» که تازه از تنور جشنواره بیرون آمده بودند، نشان داد که هنوز هم روزنه‌های امیدی برای این سینمای گرفتارشده در چنبره کمدی‌های بی‌ارزش وجود دارد و هنوز هم می‌توان به بازگشت چرخه این سینما به وضعیت عادی امیدوار بود. به‌ویژه اینکه قرار است آثار ارزشمندی همچون «پیرپسر» ساخته اکتای براهنی، «زیبا صدایم کن» به کارگردانی رسول صدرعاملی، «لاک‌پشت» ساخته بهمن کامیار و حتی «رکسانا» آخرین ساخته پرویز شهبازی، در کنار انیمیشن سینمایی قابل دفاع «ژولیت و شاه» که توسط اشکان رهگذر کارگردانی شده، در سال پیش‌رو در جدول اکران سالانه قرار بگیرند و به حکومت بی‌چون‌و‌چرای کمدی‌های سخیف و بی‌مایه چند‌ساله اخیر پایان دهند.

اما در رسانه دولتی تلویزیون، وضعیت از منظر اقبال بینندگان به آثار نمایشی همچنان در بر همان پاشنه چندساله اخیر می‌چرخید و در میان سریال‌های متعددی که در تمام طول سال و به شکل هر شبی روی آنتن شبکه‌های یک تا سه بودند تقریبا هیچ‌یک در ایجاد انگیزه در مخاطب برای دنبال‌کردن به‌ عنوان یک بیننده ثابت موفق نبودند. در این میان البته فصل سوم و پایانی سریال دنباله‌دار و توقیف‌شده «سرزمین کهن» که پس از رفع توقیف در اقدامی محتاطانه با عنوان «سرزمین مادری» روی آنتن رفت، متفاوت بود و بینندگان دو فصل درخشان ابتدایی این سریال‌ به هر حال مشتاق پیگیری ادامه داستان بودند؛ هرچند تغییر بازیگران اصلی کار، عدم مشورت با کارگردان در تدوین نسخه نهایی پخش‌شده از آنتن و رسیدن سیر روایی داستان به ماه‌های منتهی به انقلاب که بارها در قالب سریال‌های مختلفی روایت شده و دستمایه بکری به حساب نمی‌آمد، همه و همه سبب شدند فصل سوم با اقبال کمتری روبه‌رو شود. ضمن اینکه ساخت این فصل هم به حدود هفت سال پیش بازمی‌گردد و نمی‌توان آن را به حساب بیلان‌کاری تلویزیون در سالی که سپری کردیم گذاشت. نکته به‌شدت قابل تأمل درباره این رسانه آن است که بنا به اقتضائات مختلف از جمله ظهور و همه‌گیرشدن پلتفرم‌ها در سراسر جهان از جمله ایران و نقش آنها در به‌اوج‌رسیدن دوران طلایی سریال‌سازی، اصولا مرجعیت تولید سریال‌های نمایشی از رسانه قدیمی تلویزیون سلب شده و به پلتفرم‌ها واگذار شده است. یک تغییر اجتناب‌ناپذیر در عرصه بین‌المللی که مقاومت مدیوم تلویزیون در برابر آن حاصلی به‌جز شکست و ناکامی نداشته است.

البته در کشور ما انتقادها به شیوه نمایش زندگی ایران امروز در قاب تلویزیون که از دریچه ایدئولوژیک این رسانه می‌گذرد نیز مزید بر علت شده و در کنار مؤلفه اولی که ذکرش رفت، اقبال به آثار نمایشی این رسانه را بسیار کمتر از قبل کرده است. البته نکته مثبت در میان این وضعیت ناخوشایند، بازگشت سریال دنباله‌دار «پایتخت» به کنداکتور نوروزی تلویزیون است که بی‌شک درصد بیشتری از بینندگان را پس از مدت‌ها به ‌عنوان مخاطب ثابت پای گیرنده‌ها خواهد نشاند. به‌ویژه اینکه اپیزود پایانی فصل ششم این سریال که با تأخیر از بقیه قسمت‌های آن ساخته شد، ناموفق و ناکام از آب درآمد و حالا علاقه‌مندان ماجراهای «نقی معمولی و دوستانش» در انتظار جبران آن ناکامی در فصل جدید هستند که اگر اتفاق بیفتد، اتفاقی فرخنده برای عامه مخاطبان برخوردار از نگاه غیرتخصصی و البته رسانه‌ای است که در برابر شرایط جدید مدیوم نمایش تا حدود بسیاری قافیه را به رقبای پلتفرمی و محصولات چندفصلی بین‌المللی باخته است.

و سرانجام شبکه نمایش خانگی یا همان پلتفرم‌های عرضه‌کننده آثار نمایشی که از زمان پاگیری در شهریور سال 1389 با سریال «قهوه تلخ» تا همین امروز گاهی آهسته‌آهسته و زمانی با شتابی بیشتر جلو آمده و میدان را برای تلویزیون و حتی سینما تنگ کرده است. در سالی که گذشت دو سریال «افعی» ساخته سامان مقدم و «در انتهای شب» به کارگردانی آیدا پناهنده، دو سریال موفق و خوش‌ساخت این شبکه بودند که پخش آنها تا اوایل تابستان ادامه داشت و انتظارات از سطح کیفی آثار پلتفرمی را یکی دو پله بالاتر برد. آثار بعدی این شبکه البته موفقیت این دو اثر را تکرار نکرد، ولی به هر حال این شبکه نمایش خانگی بود که نبض مخاطب را در اختیار داشت تا در اواخر سال نوبت به سه سریال «ازازیل»، «آبان» و «تاسیان» رسید که بنابه تنوع ژانری«ازازیل»، ترکیب قوی بازیگران «آبان» و نوستالژی‌ و عبور از خطوط قرمز رسانه‌های رسمی «تاسیان» و البته مؤلفه‌های دیگر دیده شده‌اند و همچنان مخاطب خود را دارند. البته زمزمه‌های عرضه سریال جدید هومن سیدی در شبکه نمایش خانگی از اواخر فروردین هم شنیده می‌شود و باید دید این کارگردان خلاق باز هم به دنبال ترسیم فضاهای خشن مافیایی رفته یا اتمسفر دیگری را برای سریال تازه‌اش برگزیده است؟ اتفاقاتی که برای ارزیابی‌شان باید کمی منتظر ماند.