رسول باختر در گفتوگو با «شرق»:
محرومیت و جریمه راهحل بحران فوتبال ایران نیست
در روزهایی که حواشی فوتبال به اوج خود رسیده و شاهد تنش و فحاشی در برخی ورزشگاهها هستیم، آرای کمیته انضباطی هم نتوانسته باعث بهبود شرایط شود و البته انتقادات زیادی هم به رویه و احکام ارکان قضائی فدراسیون فوتبال وجود دارد. در این شرایط خبرنگار «شرق» گفتوگویی با رسول باختر، کارشناس حقوق فوتبال، انجام داد و او به بررسی چالشهای حقوقی و ساختاری فوتبال ایران پرداخت. این کارشناس حقوقی فوتبال با انتقاد از رویکردهای انضباطی و نبود مدیریت علمی در فدراسیون، تأکید کرد ریشه بسیاری از بحرانهای موجود در نادیدهگرفتن تخصص، شفافیت و نگاه غیرعلمی به مسائل است. او معتقد است وقت آن رسیده که بهجای مجازاتهای بیاثر، به دنبال اصلاحات عمیق و اصولی باشیم.


ایمان کوچکی: در روزهایی که حواشی فوتبال به اوج خود رسیده و شاهد تنش و فحاشی در برخی ورزشگاهها هستیم، آرای کمیته انضباطی هم نتوانسته باعث بهبود شرایط شود و البته انتقادات زیادی هم به رویه و احکام ارکان قضائی فدراسیون فوتبال وجود دارد. در این شرایط خبرنگار «شرق» گفتوگویی با رسول باختر، کارشناس حقوق فوتبال، انجام داد و او به بررسی چالشهای حقوقی و ساختاری فوتبال ایران پرداخت. این کارشناس حقوقی فوتبال با انتقاد از رویکردهای انضباطی و نبود مدیریت علمی در فدراسیون، تأکید کرد ریشه بسیاری از بحرانهای موجود در نادیدهگرفتن تخصص، شفافیت و نگاه غیرعلمی به مسائل است. او معتقد است وقت آن رسیده که بهجای مجازاتهای بیاثر، به دنبال اصلاحات عمیق و اصولی باشیم.
برخی اعتقاد دارند آرای کمیته انضباطی بیشتر از اینکه عدالت را محقق کند، فضای فوتبال را متشنج کرده است؛ شما چه نظری دارید؟
ما در مدیریت فوتبال مشکلات زیادی داریم و بهجای اینکه به حل مشکلات مدیریتی بپردازیم، متأسفانه همیشه به جریمهها و مجازاتها روی میآوریم، درحالیکه مشکلات فعلی فوتبال ما با هیچ نوع محرومیت و جریمهای حل نخواهد شد. برای مثال، وقتی اعلام میشود اگر فردی تخلف کند باید دو میلیارد تومان جریمه بپردازد، این اقدام نهتنها مشکلی را حل نمیکند، بلکه ممکن است مشکلات جدیدی به وجود آورد. همچنان که مشاهده میکنیم، تنشها و مشکلات در فوتبال افزایش یافته و کاهش نیافته است.
البته باید در نظر بگیریم که شرایط جامعه و حتی مدیریت کلان باید در این زمینه بررسی و تدابیر لازم اتخاذ شود. برای مثال، در انگلستان، ابتدا با استفاده از متخصصان مشکلات فوتبال را ریشهیابی کرده و سپس برای حل آنها اقدام کردند. این فرایند باعث شد قوانین جدیدی وضع کنند که به حل مشکلات کمک کرد. اما در کشور ما، متأسفانه مدیریت فوتبال به شکل درستی انجام نمیشود و فضای فوتبال بهجای آنکه رو به آرامش و رشد برود، بیشتر متشنج میشود. در حال حاضر، بیشتر بحثها حول مسائل انضباطی مانند توهین به بازیکنانی همچون بیرانوند میچرخد، درحالیکه مشکلات اساسی و اصلیتر مانند نحوه برگزاری مسابقات و مسائل مدیریتی به حاشیه رفته است.
در این شرایط، بهتر است ابتدا ریشه مشکلات را شناسایی کرده و به دنبال حل آنها باشیم. سیستم مجازات نمیتواند بهدرستی جوابگو باشد؛ چراکه با اعمال جریمههایی مانند کاهش امتیاز یا جریمه بازیکن، درواقع هیچ مشکلی حل نمیشود. ممکن است یک باشگاه جریمه یا بازیکنی تنبیه شود، اما این مسائل تأثیری روی هواداران ندارد. به عنوان مثال، فرض کنید یک تماشاگر که به فوتبال علاقهمند نیست، وارد ورزشگاه میشود؛ اگر تحت تأثیر صحبتهای یک فرد غیرمسئول شروع به فحاشی کند، حتی اگر باشگاه جریمه شود، این تماشاگر هیچ تأثیری نخواهد پذیرفت و همچنان رفتار خود را ادامه خواهد داد. متأسفانه ما امکانات و زیرساختهای لازم را برای شناسایی این افراد نداریم و فقط به مجازاتهای کوتاهمدت روی میآوریم، درحالیکه باید به این نکته توجه داشته باشیم که اگر میخواهیم مشکلات را حل کنیم، نیاز به تدابیر اساسیتر و بلندمدت داریم. ما باید از نظر سختافزاری نیز به مرحلهای برسیم که بتوانیم افرادی که مخل نظم ورزشگاه میشوند، شناسایی کنیم تا دقیقا همان فرد جریمه شود.
نکته دیگر این است که شفافیت در آرای صادرشده وجود ندارد...
یکی از مسائل مهم همین عدم شفافیت درخصوص جرایم است. مثلا نمیدانیم درآمدهای میلیاردی که از جریمهها در فدراسیون فوتبال حاصل میشود، کجا خرج میشود. چرا باید این منابع مالی که از جریمهها به دست میآید، در جایی هزینه شود که هیچ تأثیری در حل مشکلات نداشته باشد؟ همچنین باید باشگاهها کسانی را که موجب این مسائل و مشکلات شدهاند، شناسایی کنند و آنها را به مسئولیتهایشان برسانند. این مسئولیتپذیری باید در سطح فردی و جمعی باشد.
درباره طولانیشدن صدور رأی بیرانوند چه نظری دارید؟
یکی از مشکلات اصلی این است که صدور رأی علیرضا بیرانوند خیلی طول کشید. هیچکدام از پروندههایی که داریم، بهسرعت و بهموقع رسیدگی نمیشود. برای رسیدگی به این حجم از پروندهها باید افراد متخصص و کارآمدی در اختیار کمیتهها قرار بگیرند، اما این اتفاق نمیافتد. من مطلبی میخواندم که نشان میداد در یک سال گذشته، دوهزارو 400 پرونده انضباطی و اخلاقی در فدراسیون فوتبال باز بوده است. اینها به این معناست که حجم کاری بسیار بالاست و با این تعداد کم از افراد مسئول نمیتوان انتظار داشت آرای عادلانه و دقیقی صادر کنند. اگر افراد مسئول وقت کافی برای مطالعه و بررسی دقیق پروندهها نداشته باشند، نمیتوانند رأی عادلانهای صادر کنند.
این مسئله باعث ایجاد مشکلات بیشتری در فرایند تصمیمگیری و مدیریت فوتبال میشود. از طرفی، فدراسیون فوتبال درآمد میلیاردی از محل احکام انضباطی و هزینههای دادرسی دارد، اما در عوض مبلغ بسیار ناچیزی به این افراد پرداخت میکند. طبیعی است که وقتی دستمزد مناسبی پرداخت نمیشود، این افراد هم نمیتوانند تمام وقت و انرژی خود را صرف این کار کنند. در بسیاری از موارد، افرادی با تخصص کمتر در این جایگاهها به کار گرفته میشوند. این تصمیمگیریها بهجای آنکه بر پایه تخصص و تجربه باشد، بر اساس روابط و ملاحظات دیگر انجام و همین باعث میشود کیفیت رسیدگیها کاهش یابد و عدالت بهدرستی اجرا نشود.
اخیرا حکمی درباره چادرملو به دلیل فحاشی هوادارانش صادر شد که کسر امتیاز بود. اعضای این تیم معترض هستند که چرا به خاطر فحاشی هواداران تیمهای دیگر از آنها امتیاز کسر نشد.
نکتهای که وجود دارد، این است که در آرای اخیر، متوجه شدم کمیته انضباطی نمیخواهد محرومیتهای سنگینی اعمال کند، اما در عین حال با حجم زیادی از فحاشیها مواجه میشویم که واقعا کار اشتباهی است. بشخصه معتقدم اگر با کسی مشکل دارید، باید آن را خودتان حل کنید و نباید وارد حریم شخصی دیگران شوید. اگر با کسی مشکلی دارید، بهجای اینکه به خانواده یا اطرافیان او توهین کنید، بهتر است مستقیما به خود فرد بگویید. مثلا اگر از علیرضا بیرانوند ناراحت هستید، باید مستقیما با خود او صحبت کنید. وقتی متوجه میشوند توهینها در حال سریالیشدن هستند، آرا به این صورت صادر میشوند. این هم به نظر من درست مدیریت نشده و اگر برخوردها بهتر بود، این مشکلات به وجود نمیآمد. تنها راهحل این است که این مسائل را نباید از طریق کمیته انضباطی، کمیته اخلاق، استیناف، محرومیت و مجازاتها پیگیری کنیم، بلکه باید به سمت مدیریت درست و اصولی پیش برویم، به طور علمی و تخصصی کار کنیم و از متخصصان برای حل مشکلات استفاده کنیم نه اینکه مسائل را به افرادی که ارتباطات خاص دارند یا دوستان ما هستند، بسپاریم.