در جلسه انتخاباتی مشهد بین جلیلی و قالیباف چه گذشت؟
حسن شجاعی، نماینده سابق مجلس و نزدیک به محمدباقر قالیباف، اظهار داشت که اشاره به سید مقاومت و ادعای عدم تماس و حضور ایشان در این موضوع، یک اشتباه استراتژیک از سوی جناب جلیلی است.

به گزارش گروه رسانه ای شرق، حسن شجاعی از نزدیکان محمدباقر قالیباف که در جریان جلسه مشهد است، میگوید وقتی سعید جلیلی از سردار قاآنی اسم بردند، طبعاً پای سپاه هم به میان میآید و طبیعتاً در اذهان شبهه دخالت سپاه یا سرداران سپاه در انتخابات و سیاست را دامن میزند.
ماجرای جلسه مشهد چند روز قبل از دور اول انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۳، اخیرا به یک چالش جدی میان سعید جلیلی و محمدباقر قالیباف، دو نامزد اصولگرا و به خصوص هواداران آنها تبدیل شده است؛ جلسهای که با حضور این دو و سردار اسماعیل قاآنی فرمانده نیروی قدس سپاه برگزار شده است؛ جلسهای به منظور ایجاد وحدت بین دو نامزد، تا یکی به به نفع دیگری کنار برود و با رسیدن به وحدت، باعث پیروزی «جبهه انقلاب» شوند؛ جلسهای که بنا بر روایت حمیدرضا ترقی عضو شورای مرکزی حزب موتلفه، «سردار قاآنی فرمانده نیروی قدس بر لزوم ائتلاف دو نامزد اصولگرا تاکید داشت و تحلیلش این بود که در صورت کنارهگیری آقای جلیلی، آرای او به سبد آقای قالیباف ریخته میشود و احتمال موفقیت اصولگرایان افزایش مییابد.»
بنا بر این روایت و سایر روایاتی که از این جلسه بیرون آمده، فرمانده نیروی قدس سپاه که در این جلسه بوده، ماموریت ایجاد وحدت را داشته است که البته با شکست روبرو شد.
حالا حدود ۹ ماه بعد از انتخابات، مطرح کردن این موضوع از سوی سعید جلیلی نامزد شکست خورده انتخابات و تکذیب حضور یا ارسال پیام از سوی سید حسن نصرالله دبیرکل شهید حزبالله لبنان، باعث باز شدن دوباره زخم میان جلیلی و قالیباف و ایجاد شکافهای عمیقی در اردوگاه اصولگرایی شده است.
حالا «حسن شجاعی» نماینده پیشین مجلس و از نزدیکان محمدباقر قالیباف که در جریان کامل جلسه مشهد است، در گفتوگو با خبرآنلاین، تحلیلی از چرایی طرح این موضوع در بازه زمانی فعلی میگوید و تبعات سخنان جلیلی را تقویت و سند شدن «شائبه دخالت سپاه و سازماندهی سپاه در انتخابات» میداند.
در ادامه مشروح گفتوگو با حسن شجاعی نماینده ابهر، خرمدره و سلطانیه در مجلس یازدهم و از نزدیکان قالیباف را میخوانید؛
*شما اخیرا در چند مطلب در فضای مجازی از رویکرد جریان سعید جلیلی در قبال ماجرای جلسه خیابان راهنمایی مشهد انتقاد کردید. تصور میکنید چرا جریان سعید جلیلی ماجرای این جلسه را باز کردند و منجر به انتشار برخی جزئیات آن توسط رییس ستاد انتخاباتی خراسان رضوی آقای قالیباف شدند؟ انگیزه این کار چه بود؟
ابتدا باید تاکید کنم به اعتقاد بنده در ورودی که جناب آقای جلیلی در این موضوع داشتند دو مسئله مهم وجود دارد؛ یک مسئله مربوط میشود به فرمایشی که ایشان داشتند و در واقع حضور سید یا تماس سید مقاومت را نفی کردند. این یک مسئله است و مسئله دوم اسم بردن از سردار قاآنی است.
*اظهارات جلیلی مبنی بر این که هیچ صحبتی درباره مساله مقاومت نشد چقدر صحت دارد و با چه انگیزه ای بیان شده است؟
به اعتقاد بنده اسم بردن از سید مقاومت و بیان اینکه ایشان تماس و حضوری نداشته است و ورودی در این موضوع نداشته است، به لحاظ زمانی یک خطای استراتژیک است که توسط جناب جلیلی رخ داده است. اما مسئله بسیار بسیار مهمتر و حیاتیتر برمیگردد به مسئله دوم و آن عبارت است از نام بردن از سردار قاآنی؛ اگر ورود در موضوع سید مقاومت خطای استراتژیک باشد، که هست، نام بردن از سردار قاآنی را من گناه استراتژیک جناب آقای جلیلی میدانم که خسارات فراوانی به جبهه انقلاب و نظام اسلامی میزند.
ورود خود جلیلی به عنوان عضو شورای عالی امنیت ملی خطایی استراتژیک بود
*وارد شدن به موضوع نفی تماس و حضور سید حسن نصرالله را چرا خطا میدانید؟
دلیلش این است که بسیار بد هنگام و بد موقع و ورودی بیجا و بدون ضرورت بود. اولاً شرایط کشور شرایط خاصی است و شرایط منطقه هم شرایطی بسیار ویژهای؛ در شرایطی که جبهه مقاومت و قلوب مردم از تشییع باشکوه سید شهید خوشحال شده، طرح کردن این موضوع به یک معنا تحت شعاع قرار دادن آن عظمت در فضای سیاسی و رسانهای کشور است و موضوع ورود سید شهید در انتخابات و سیاست داخلی ایران را تبدیل کرد به مسئله اصلی. اینجا یک دعوایی راه انداخته شد و این ورود بسیار نابهنگام و بد موقع بود و مهمتر اینکه نبش قبر بود؛ به هر حال یک اتفاقی افتاده بود و یک عدهای به نادرستی مطرح کرده بودند که سید مقاومت ورودی یا تماسی یا حضوری داشته است و به هر حال موضوع تمام شده بود.
اینکه برویم نبش قبر کنیم، آن هم در این شرایط خطیر که در ایام تشییع سید شهید هستیم، جز اینکه به دعوا دامن بزند و تفرقه را تشدید کند هیچ دستاورد دیگری نداشت. در واقع ایشان برای تطهیر خودش آمد و نبش قبر کرد، دعوا را تشدید و تفرقه را عمیقتر کرد؛ لذا به این دو دلیل این ورود علیرغم اینکه به هر حال حق ایشان بود ولی این خطا، خطایی استراتژیک بود که ایشان مرتکب شد. خب این دوستان ادعا میکنند که به طور مثال اطرافیان یک کاندیدا شبهه حضور سید را یا خبر حضور و تماس او را مطرح کردند.
از این طرف هم اطرافیان ایشان انکار کرده بودند و گفته بودند چنین چیزی نیست. درحال حاضر هم اگر ضرورتی میداشت باز نباید خود ایشان به عنوان عضو شورای عالی امنیت ملی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و عضو شورای راهبردی روابط خارجی، با چنین شخصیت حقوقی که دارند در این موضوع ورود میکردند. اطرافیان ایشان درحال حاضر هم اگر این خبر و شایعه را تکذیب میکردند شدنی بود. اطرافیان آن کاندید مطرح کرده بودند اطرافیان این کاندیدا هم قبلاً انکار کرده بودند؛ ضرورتی بر ورود نداشت. حال اگر ضرورتی هم میبود اطرافیان ایشان باید این کار را انجام بدهند.
بنابراین این مسئله اول که ورود در موضوع سید توسط خود ایشان یک خطای استراتژیک است که به دعوا دامن زد و تفرقه را تشدید و فاصلهها را بیشتر کرد. حتی باعث شد الفاظ ناشایستی رد و بدل شود و طبعا مایه خوشحالی دشمنان شد. دشمنان هرچه ببینند که بین جبهه انقلاب دعوا و تفرقه و فاصله بیشتر است خوشحال میشوند که این خوشحالی را هم میتوانید ببینید؛ در کاری که دشمنان خارجی و مخالفین داخلی انجام دادند میبینید از اینکه این دعوا و تفرقه تشدید شده است، به شدت خوشحال هستند؛ بخصوص که عامل این تشدید هم در این ایام حساس، ورود خود جناب آقای جلیلی خطایی استراتژیک بود.
جلسه دومی هم در تهران تشکیل شد که فقط جلیلی و سردار قاآنی حضور داشتند
*قید نام سردار قاآنی توسط جریان سعید جلیلی شبهاتی مبنی بر «دخالت نظامیان در انتخابات» را مطرح کرده است. این جریان با چه انگیزهای از فرمانده سپاه قدس نام بردهاند؟
این موضوع را گناه استراتژیک جناب آقای جلیلی میدانم نام بردن از سردار قاآنی است؛ اولاً جلسهای در مشهد برگزار میشود که در آن جلسه جناب آقای جلیلی، جناب آقای قالیباف و جناب آقای قاآنی حضور دارند و بعد از آن، جلسه دومی هم در تهران تشکیل میشود که در آن جلسه فقط جناب آقای جلیلی و جناب آقای قاآنی حضور دارند و جناب آقای قالیباف حضور ندارند. اشکال اینجاست که اولین بار است که یک مقام رسمی آن هم در حد عضو شورای عالی امنیت ملی از سردار قاآنی و یک سردار سپاه نام میبرند و میگویند که یک ورودی در انتخابات داشتند.
چنین مسالهای سابقه نداشته است؛ در گذشته بعضی از نمایندگان که معروف به بیملاحظه سخن گفتن و تندروی و عدم رعایت مصالح نظام هستند، سال گذشته تلویحاً اشارهای کردند که سپاه، ورودی در انتخابات داشته است. سر این موضوع بلوایی برپا شد که شما چرا چنین صحبتی میکنید و چرا تلویحا اتهام دخالت سپاه در انتخابات را در حد نماینده مجلس مطرح میکند. مواضع بسیار تندی در مقابل او گرفته شد که حق هم همین است. درحال حاضر ما مشاهده میکنیم فردی که عضو شورای عالی امنیت ملی است به اعتقاد بنده بازی خطرناکی را با امنیت ملی آغاز کرده است.
وقتی جلیلی از سردار قاآنی اسم برد، طبعاً پای سپاه هم به میان میآید
*منظور از بازی خطرناک به چه لحاظی است؟
به این دلیل که هیچ ضرورتی از به نام بردن از سردار قاآنی وجود نداشت؛ ایشان یک شبههای را میخواست پاسخ دهد که سید مقاومت تماسی داشته است یا خیر! ضرورتی نداشت خود ایشان مطرح کنند. در همین فرمایشاتی که جناب آقای جلیلی میفرمایند، میگویند من بعد از اینکه این شایعه مطرح شد به آقای قالیباف و آقای قاآنی تماس گرفتم و گفتم یک همچین شایعهای هست که آنها هم تعجب کردند؛ یعنی معلوم است که هر سه بزرگوار از این موضوع ناراحت بودند.
لذا هیچ ضرورتی وجود نداشت که اسم از سردار قاآنی بیاید. شما تماس سید را نفی کردید؛ این دیگر کافی بود و مقصود حاصل شده بود چه ضرورتی داشت از سردار قاآنی اسم ببرید. این یک سوال بسیار بسیار بزرگی است و از این لحاظ است که میگویم بازی خطرناکی شروع شده است.
از سوی دیگر وقتی ایشان از سردار قاآنی اسم بردند، طبعاً پای سپاه هم به میان میآید و طبیعتاً در اذهان شبهه دخالت سپاه یا سرداران سپاه در انتخابات و سیاست را دامن میزند.
*بالاخره فرمانده نیروی قدس سپاه در این جلسات حضور داشته است.
ببینید اگر واقعا ورود سردار قاآنی دخالت در انتخابات به شمار میآمده این قطعاً خلاف صریح قانون خلاف شرع و خلاف منویات و بیانات رهبر حکیم انقلاب و حضرت امام بوده است.
جناب آقای جلیلی به عنوان یک مومن و انقلابی به عنوان کسی که عضو شورای عالی امنیت ملی است در برابر این جلسه که به ایشان پیشنهاد شده بود، باید چه موضعی اتخاذ میکرد؟ طبعا اگر واقعا مصداق دخالت میبود ایشان باید به صراحت میفرمودند که شما بر اساس قانون بر اساس شرع بر اساس منویات و بیانات رهبر انقلاب و حضرت امام حق دخالت در انتخابات ندارید.
بنابراین این جلسه را اساساً تشکیل ندهید، اگر تشکیل بدید هم من در این جلسه شرکت نمیکنم؛ چون حضور من هم در این جلسه حرام شرعی و خود این هم که با یک ناقض قانون همکاری کنم و در آن جلسه بنشینم، خلاف قانون خواهد بود.
طبیعی است که یک فرد نظامی در منزلش با اقوامش و دوستان شبنشینی داشته باشد
پس این از صورت اول که بنده عرض میکنم؛ که چنین چیزی هم نبوده است. آن چه رخ داد این بود که این بزرگواران هر سه مشهدیاند و جزو همرزمان و آشنایان قدیمی هستند که آقای قالیباف فرمانده ایشان هم بودند. خیلی طبیعی است که مثلا یک فرد نظامی در منزلش با اقوامش و دوستان شبنشینی داشته باشد و در مورد انتخابات و سیاست صحبت کنند. صحبت فرد نظامی در جمعهای خصوصی حتما دخالت در انتخابات و سیاست نیست.
*اما در قانون مربوطه، هم برای حضور نظامیان در سیاست تدابیری اندیشیده شده است.
شما اگر قانون مربوط به مجازات جرایم نیروهای مسلح را هم ملاحظه بفرمایید میبینید که یک جلسه دوستانه خصوصی اینگونه، واقعاً مصداق دخالت در انتخابات نیست؛ یک ضرورتی احساس میشده که در فضایی دوستانه، همرزمان قدیمی بنشینند و راجع به موضوعاتی با هم صحبت کنند؛ طبعاً شرایطی که کشور چه در داخل و چه در خارج داشته، شرایط خاصی بوده است.
*در جلسه مشهد چه صحبتهایی میشد؟ درباره مقاومت و اینکه کدام نامزد به نفع مقاومت است هم حرفی زده شد؟
صحبتهایی که آنجا شد این بود که انقلاب چه مصالحی دارد و چه روندی به نفع انقلاب و چه روندی به ضرر انقلاب است. طبعا در مورد اینها و به نفع مقاومت صحبت میشود. اما درحال حاضر چه اتفاقی افتاده است؟
*یعنی به نظر شما در این ماجرا شیطنت شده است؟
یک جلسه صمیمی دوستانه خصوصی غیر رسمی غیر علنی بوده که در یک فضای کاملاً دوستانه برگزار شده و تمام شده است. کما اینکه خیلی از این جلسات ممکن است برای خیلیها اتفاق بیفتد. اما اینکه شما بعد از ماهها اسم سردار قاآنی را ببرید و لفظ سردار را هم استفاده کنید، اولا من این را خیانت در امانت میدانم زیرا به هر حال یه جلسه دوستانهای بوده است و این شایسته نیست که در یک جلسه دوستانه خصوصی شما این اسم را رسانهای کنید.
نکته دوم هم اینکه واقعا به مصلحت نبود و آن پیامی که منتقل میکند پیام درستی نیست. آن پیام هم این است که به شبهه دخالت سپاه در انتخابات دامن زده میشود. از سوی دیگر با وارد کردن نام سید نصرالله، جناب آقای جلیلی بدون آنکه ضرورتی وجود داشته باشد خطای استراتژیک انجام داد و بعد همین گناه استراتژیک را مرتکب شد.
این یک بازی خطرناک با امنیت ملی است
*حواشی بعد از این اقدام را چگونه ارزیابی میکنید؟ چرا جلیلی سعی دارد با نام بردن از چهره سپاه دو قطبی بین دو خود و قالیباف را تشدید کند. ادامه این دو قطبی چه نفعی برای جلیلی دارد؟
بعد از اینکه آقای جلیلی به عنوان عضو شورای عالی امنیت ملی اسم سردار قاآنی را بردند یک جبههای تشکیل شد که چهار ضلع داشت؛ یک ضلعش ضد انقلاب خارجی بود که شروع کرد به هجمه علیه سپاه و القاء این مطلب که دیدید ما میگفتیم سپاه در انتخابات و سیاست دخالت میکند؛ این هم سندش.
ضلع دوم ضد انقلاب داخلی بود و ضلع سوم مخالفین و منتقدین داخلی و ضلع چهارم جریان خود آقای جلیلی بود. این چهار ضلع جبههای را تشکیل دادند و شروع کردند به پمپاژ این موضوع که سپاه به چه دلیل در انتخابات دخالت میکند و حق دخالت ندارد. این حرف را بعضی از اطرافیان شناخته شده آقای جلیلی در ایام انتخابات هم گفته بودند و به صراحت از سرداران سپاه اسم آورده بودند و به سردار قاآنی، سردار حاجی زاده و سردار باقری توهین کرده بود. این را قبلا گفته بودند دوباره الان این لشکر سایبری به همین موضوع دامن زدهاند و ببینید که اینها با هم همسنگر شدند. در این موضوع ضد انقلاب خارجی، ضد انقلاب داخلی؛ مخالفان و منتقدین داخلی و جریان آقای جلیلی؛ در واقع در کف میدان اینها با هم همسنگر شدند. در واقع من چنین میفهمم که گویی نام بردن جناب آقای جلیلی، یک اسم رمزی بود که از آن قرارگاه و ستاد صادر شد و به صورت طبیعی هجمه به سپاه آغاز شد.
لذا این یک بازی خطرناک با امنیت ملی است؛ آن هم توسط کسی که خودش عضو شورای عالی امنیت ملی است و این یک گناه استراتژیک است. نمیتوان باور کرد که از روی غفلت گفته شده باشد و با طراحی قبلی نبوده باشد. اگر اینجوری باشد که خیلی بدتر است که چنین گناه استراتژیک را با چنین آثار فاجعه باری را بگوییم از روی سهو بوده است. بنابراین اتفاقی بسیار بسیار بزرگ افتاده است. که با امنیت ملی ما در واقع بازی شده است. آن هم توسط کسی که عضو شورای عالی امنیت ملی است! امروز دشمنان میگویند ما سند داریم و تا دیروز بدون سند میگفتیم که سپاه در انتخابات دخالت میکند حالا دیگر عضو شورای عالی امنیت ملی آمده و صریحاً گفته است که سردار قاآنی در انتخابات ریاست جمهوری ایران وارد شده و دخالت کرده است.
*بنا بر این شما معتقدید که این دخالت نبوده است؟
عرض کردم اولاً که دخالت نبوده است یک ورود دوستانه بوده است اما با نام بردن، این سند را در اختیار دشمنان انقلاب اسلامی قرار دادند که یک حرف نادرست و غلط را با مستند کردن به عضو شورای عالی امنیت ملی از این به بعد تکرار خواهند کرد و این سند شد و اتفاقی بسیار بسیار بزرگی است.
تا دههها این حرف جلیلی میتواند سند در دست دشمنان انقلاب اسلامی باشد
*اما از سوی اردوگاه آقای جلیلی گفته میشود که نام سردار قاآنی و سید حسن نصرالله ابتدا از سوی اطرافیان آقای قالیباف مطرح شده است.
عرض بنده این است که برادران عزیز توجه داشته باشند، مسئله روشن واضح و خیلی مهمی است. اطرافیان فلان کاندیدا که حرفهایشان سندیتی ندارد؛ به آن که نمیشود استناد کرد؛ اما اینکه عضو شورای عالی امنیت ملی این را بیان کند تبدیل به سند میشود؛ اینکه اولین مقام رسمی که از سردار قاآنی در این ماجرا اسم میبرد، عضو شورای عالی امنیت ملی بوده، مهم است.
به نظر من که نیاز بود با قاطعیت، صراحت و شجاعت برابر این بازی خطرناک با امنیت ملی و آبروی سپاه برخورد شود.
جلیلی برای تطهیر خودش سپاه را سپر بلای خود قرار داد
بنابراین میخواهم عرض کنم اگر اسم بردن از سردار قاآنی برای این بود که جناب آقای جلیلی شبههای از خودشان دفع کنند و خودشان را تطهیر کنند، این ناشیگری خیلی خیلی بزرگی است که شما سپاه را سپر بلای خودت قرار دهید و از سردار اسم ببرید و بدین ترتیب برای اینکه بگویید که من پاکم و به من ایرادی وارد نیست، چنین کنید. نتیجهاش هم این میشود که آقای سپاه شما اصلا برای چه ورود کردهای! آقای سردار شما اصلا برای چه ورود کردهای! نتیجهاش میشود زیر سوال بردن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و حتی در سطحی امنیت ملی؛ از این جهت که تا دههها این حرف ایشان میتواند سند در دست دشمنان انقلاب اسلامی باشد.
*شما چطور از اینکه نیت تطهیر خودشان بوده مطمئن هستید؟
خب اگر نیت چیز دیگری بوده واقعاً من قضاوتی در این مورد نمیخواهم کنم؛ مثلا خدای نکرده بخواهند سرداران مقاومت تضعیف شوند؛ کما اینکه دارند میشوند و به آنها توهین و جسارت میشود. اگر اینها ورود رسمی داشتند و دخالت و مداخلهای میداشتند این حتما درست نبود و همه ما موظف بودیم در مقابل این بایستیم ولی جلسه شبنشینی دوستانه و صمیمانه بوده؛ حرفهای دوستانه و درددلهایی و اطلاعاتی آنجا رد و بدل شده؛ این را شما نباید رسانهای میکردید. لذا این اتفاق در واقع احتمال را در ذهن برخی آورده است که این اقدام اصلا برای تضعیف بوده است.
اگر اینجور باشد دیگر ناشیگری هم نیست، بلکه گناه بسیار بزرگی است و آثار بسیار بسیار زیانباری دارد که حقیقتاً نباید این اتفاق میافتاد.
اگر دولت انقلابی سر کار بود شرایط جبهه مقاومت متفاوت میبود
*برخی میگویند در این جلسه مباحثی درباره اینکه اگر فلان فرد بیاید به ضرر جبهه مقاومت است و اگر بهمانی بیاید به نفع محور مقاومت. این موضوع درست بود؟
همانجوری که جناب آقای محسن رضایی گفتند، حقیقتاً الان فرصت و وقت نبش قبر نیست که ما برگردیم و آن اتفاقاتی که در ایام انتخابات افتاده بود نباید به تفرقه، دعوا و انشقاق دوباره دامن زده شود. فکر میکنم هر عقل سلیمی تصدیق کند که اگر یک دولت انقلابی امروز در کشور حاکم بود شرایط جبهه مقاومت در منطقه متفاوت میبود که این را فکر کنم خود جناب آقای جلیلی و همه عزیزان این را تصدیق میکنند. دوستان انقلابی ما حتما تصدیق میکنند که اگر دولت انقلابی سر کار بود شرایط جبهه مقاومت متفاوت میبود و بعضی از حوادث تلخی که رخ داد به احتمال زیاد رخ نمیداد و شاید بعضی از موفقیتها که حاصل نشد، حاصل میشد و شاید پیروزی نهایی جبهه مقاومت زودتر محقق میشد؛ هرچند ما همین امروز هم پیروز و منتظر پیروزی قطعی نهایی هستیم ولی وجود یک دولت انقلابی موفقیتها را تسریع و بیشتر میکرد و خسارتها را کاهش میداد.
خیلی طبیعی بود که گفته شود که تفرقه نداشته باشید و وحدت کنید تا بین نیروهای انقلاب انشقاق به وجود نیاورید بگذارید با وحدت با ید واحده در مقابل جریان غربگرا بایستیم و یک دولت انقلابی را در کشور حاکم کنیم.
*آیا در این جلسه مستقیما از آقای جلیلی خواسته شده است که به خاطر مصلحت جبهه انقلاب از رقابت انصراف دهد؟ ایشان که نتیجه سال ۱۳۹۲ را دیده بود چرا باز هم تصمیم به حضور در انتخابات گرفتند؟ انصراف آقای جلیلی میتوانست نتیجه انتخابات را به نفع قالیباف تغییر دهد؟
متاسفانه دوستان ما متوجه این نبودند؛ هرچه ما گفتیم مسئله، مسئله شخص نیست و دایره نیروهای انقلابی را محدود نکنید، نشد. گفتیم وفاداران به انقلاب اسلامی و ولایت فقیه و تفکر و روحیه انقلابی، همه از نیروهای انقلابی هستند؛ وحدت کنید و بگذارید پیروزی برای جریان انقلاب رقم بخورد تا دولت انقلابی شهید رئیسی ادامه پیدا بکند، متاسفانه دوستان زیر بار این موضوع نرفتند.
طبیعی بود که این حرفها بیان شود که ضرورت دارد وحدت انجام شود؛ روشن بود در رقابت بین جناب آقای جلیلی و آقای پزشکیان، آقای پزشکیان پیروز میدان است که همین هم محقق شد. دور اول انتخابات هم همین میشد. دور دوم هم همین محقق شد خب این موضوع روشنی بود منتها بعضی از دوستان ما متاسفانه این را ندیدند و تلقیشان این بود که پیروز میشوند و تا کربلا رسیدن یک یا حسین دیگر است. ببینید چه خسارتهایی به کشور و به جبهه مقاومت وارد شد؛ بنابراین میخواهم عرض کنم که مطلب روشنی بود منتها دوستان ما تصریح میکردند که وحدت یک کلاهی است که بر سر ما رفته است.
چیزی که یک ارزش قرآنی، اسلامی و انقلابی محسوب میشود و در بیانات رهبری و امام هم ذکر شده است. انسجام بین نیروهای انقلابی یک مطلب بدیهی بود که توسط این دوستان ما انکار میشد و میگفتند وحدت کلاهی است که شما میخواهید سر ما بگذارید. خوب ببینید با این حرف چه خساراتی متوجه کشور و جبهه انقلاب شد؛ مطلب روشن بود، منتها دوستان ما زیر بار آن نرفتند.
یا خود را انقلابی ننامید یا رویکردتان را با گفتمان انقلاب تنظیم کنید
رهبر معظم انقلاب در یک سال اخیر چند باری نسبت به تفرقه افکنی در کشور و نسبت به اینکه امنیت روانی جامعه را به هم نزنید هشدار دادند؛ ایشان هشدار دادند که با هم دعوا نکنید و لجن پراکنی نکنید اما ببینید ما با کسانی مواجه هستیم که دائما مشغول دشمنانگاری هستند؛ با مخالفین داخلی دشمنانگاری میکنند؛ با منتقدین داخلی دشمن انگاری میکنند؛ با مخالفین خودشان در بین اصولگرایان دشمنانگاری میکنند؛ با مخالفین خودشان در بین نیروهای انقلاب دشمنانگاری میکنند؛ خب این رویکرد حتما مورد تایید رهبر معظم انقلاب نیست و حتما هم گفتمان انقلاب اسلامی این نیست.
دشمنان ما روشن هستند؛ آمریکا، انگلیس و اسرائیل؛ اما دیگران دشمن ما نیستند. اینکه دائما شما دفع کنید و اگر دیدگاه مخالفی در کسی دیدید، قدرت این را نداشته باشید که فقط دیدگاه او را نفی کنید و بجای آن خود او را دفع کنید، غیریت میسازید؛ هم با اصولگرایان و هم با انقلابیون.
این رویکرد رویکرد گفتمان انقلاب اسلامی نیست. نمیشود شما نامتان را بگذارید انقلابی و بگویید خالصترین انقلابیها ما هستیم و هرکس تفاوت دیدگاه و سلیقه با ما دارد، غیر انقلابی است و او را دفع کنید و بگویید ما مساوی با نظام هستیم و هر کس ما را قبول ندارد او خارج از چارچوب نظام و انقلاب است؛ با شروع کنید به لجن پاشیدن به صورت او؛ چه از اصلاح طلبان باشد چه از اصولگرایا. این رویکرد، رویکرد انقلابی نیست؛ یا خود را انقلابی ننامید یا رویکردتان را با گفتمان انقلاب تنظیم کنید.
نتیجه این رویکرد هم در کشور شده بگو مگوهای بیحاصل و بلکه خسارتبار. هر روز به یک دعوایی دامن میزنند که تفرقه بین نیروهای انقلابی تشدید شود. اینکه نمیشود که نه حاضرند با نیروهای انقلابی وحدت کنند و نه حاضرند با نیروهای دلسوز درون نظام وفاق کنند. نمیشود شما وحدت را کلاه بنامید و وفاق را نفاق بدانید و ادعای انقلابیگری هم داشته باشید؛ هم وحدت مورد تاکید امامین انقلاب است و هم وفاق؛ اما شما هر دو را نفی میکنید و هر کس دم از وحدت میزند میگویید حاضر نیستیم با آن وحدت کنیم هر کس دم از وفاق میزند میگویید حاضر نیستیم با او وفاق کنیم؛ بعد خودتان را هم انقلابی میدانید و دیگران را غیر انقلابی.