نگاهی به کتاب «درهمتنیدگی جنگ و تجارت »
بنادر و سرمایهداری
در دریایی متلاطم و بس ناآرام، خبر احداث بنادری نو و چشماندازهای مدرن آن میپیچد؛ اما بهراستی پیروز ماجرای احداث این آسمانخراشهای رؤیایی بر سواحل دلانگیز کیست؟ لاله خلیلی، استاد سیاست بینالملل در دانشگاه کوئین مری لندن، در کتاب «درهمتنیدگی جنگ و تجارت: کشتیرانی و سرمایهداری در شبهجزیره عرب» به سراغ پشت پرده مخملین ماجرا میرود و از اراده معطوف به ایمنسازی جهان برای حرکت سرمایه (عمدتا تحت سلطه سرمایهداران ایالات متحده و دولتهای همپیمانش)، عنداللزوم به زور اسلحه حکایت میکند.
جواد لگزیان: در دریایی متلاطم و بس ناآرام، خبر احداث بنادری نو و چشماندازهای مدرن آن میپیچد؛ اما بهراستی پیروز ماجرای احداث این آسمانخراشهای رؤیایی بر سواحل دلانگیز کیست؟ لاله خلیلی، استاد سیاست بینالملل در دانشگاه کوئین مری لندن، در کتاب «درهمتنیدگی جنگ و تجارت: کشتیرانی و سرمایهداری در شبهجزیره عرب» به سراغ پشت پرده مخملین ماجرا میرود و از اراده معطوف به ایمنسازی جهان برای حرکت سرمایه (عمدتا تحت سلطه سرمایهداران ایالات متحده و دولتهای همپیمانش)، عنداللزوم به زور اسلحه حکایت میکند. کتاب «درهمتنیدگی جنگ و تجارت: کشتیرانی و سرمایهداری در شبهجزیره عرب» از لاله خلیلی، شرح پیامدهای ساختن بنادر نو و زیرساختهای حملونقل برای شبهجزیره عرب، منطقه و جهان ماورا است. «در آینههای تیرهوتار آبهای دوردست» منعکس است که حمل دریایی صرفا مؤلفهای فرعی در خدمت تجارت نیست، بلکه در بافتار سرمایهداری جهانی نقشی محوری دارد. تجارت دریایی، لجستیک و حمل هیدروکربن صافترین عصاره چگونگی کارکرد امروزی سرمایهداری جهانی است. حملونقل دریایی با دستزدن به مهندسی زیستبوم، این گرایش را نشان میدهد: استحاله ویژگیهای «طبیعی» جهان به ویژگیهای حقوقی، ایجاد عرصهها، سازهها و زیرساختهایی جدید با هدف (به ندرت دستیافتنی) انباشت و گردش روان سرمایه؛ خلق کالاهای موهوم، بتوارههای مالی و آفرینش یکبند اَشکال نوآورانه سوداگری؛ و ایجاد سلسلهمراتب نژادینه نیروی کار. چهار فصل نخست کتاب درباره چهار عامل سازنده یک بندر دایر است: مسیرها، بندرگاهها، زیرساختهای حقوقی و مناطق و حمل زمینی. فصل نخست به نحوه تعیین مسیرهای دریایی توسط بنادر میپردازد؛ خواه با مشخصکردن این مسیرها روی دریا یا به واسطه شاخصهای کرایه مسیر در بورسهای دریایی و در بازارهای ابزارهای مشتقه کرایه حمل. طرحهای ساخت بندرگاهها به ندرت با تعیین بیطرفانه و کارشناسانه هزینه نهایی سروکار دارد، بلکه همانطور که فصل دوم روشن میکند، تعیینکننده سیاست و ژئوپلیتیک است. اما ملاحظات زیستبومی، دستکم از دید طراحان بنادر، اهمیت بسیار کمتری دارد. ساختن بندرگاهها سامانه زیستی شکننده دریایی/ساحلی را بهکلی دگرگون میکند؛ آنهم نهفقط در محل ساخت بنادر، بلکه در مناطقی دوردست نیز که مصالح ساخت استخراج میشوند. فصل سوم به حضورها و غیبتهای قانون میپردازد که حکم داربست واقعی برای تجارت دریایی را دارد. از دادگاههای داوری گرفته تا نقشهکشی ویژگیهای ژئوفیزیکی و مقولات حقوقی، همگی مبین دمودستگاه پیچیده حقوقیایاند که مورد نیاز سرمایهداری برای تسهیل در امر ساختن بنادر است. اما تعلیق قوانین و مقررات -فیالمثل در «مناطق آزاد» یا «مناطق ویژه اقتصادی» غالبا دوروبر بنادر- در ایجاد ماکروارگانیسمهای اقتصادی زنده، یعنی نظامهای امروزه بندری نیز نقش حیاتی دارند. فصل چهارم با شرح تاریخ متنوع حملونقل زمینی که کالا را از طریق جاده و ریل به بنادر و از بنادر حمل میکند، به پیوندهای بندر و خشکی میپردازد. سه فصل بعدی درباره کسانی است که در ساختن و گرداندن بنادر نقش ایفا کردهاند. فصل پنجم درباره سرمایهداران و بازرگانان، بانکداران و شرکتهای بیمه بینالمللی، منطقهای و محلی و کارشناسان سیاسی و فنی است که در دگرگونسازی تجارت دریایی در شبهجزیره نقش داشتهاند. فصلهای شش و هفت بر کارگران کشتی و کارگران بخش خشکی بندر متمرکز است: تقسیم کار نژادینه؛ نظامهای حقوقی، مهاجرتی و فنی که برای اعمال انضباط بر آنها به کار رفته؛ و راههای مبارزه کارگران برای بهبود شرایط محیط کار و در راه آرمانهای سیاسی. فصل پایانی کتاب درباره جنگ و مواهب جنگ برای کشتیرانی در بیشتر مناطق شبهجزیره -به استثنای یمن- است. با اینکه ماجراهای جنگ در تمامی بافت کتاب تنیده است، در فصل هشتم بر این تمرکز میکنم که چگونه دوران جنگ اینقدر پیدرپی محرک و زمینهساز ظهور لجستیک نظامی و غیرنظامی بوده و به بنادر همسو با قدرتهای متروپل و امپراتوریها نفع رسانده است. سرجمع، این کتاب استدلال میکند که پیشینههای تجاری، گذشتههای استعماری و ماجراهای امپراتوریهای تجارت آزاد، مستمرا رویههای کنونی کشتیرانی را رقم میزنند. کتاب تأکید دارد که به زیرساختهای نامرئی، تاریخچههای فراموششده مبارزه و روابط پنهان و آشکار قدرت خوب بنگریم. کتابی است درباره درهمتنیدگی سرمایهداری و کشمکش. لاله خلیلی در بخشی از این کتاب به تجربه شرکتی آمریکایی پرداخته که بهخوبی مناطق لجستیک نظامی را نشان میدهد: چرخش بین دو عرصه دولت و کسبوکار، سنت دیرینه پرسنل نظامی ایالات متحده بوده است. درست پس از خروج نیروهای نظامی از عراق، شمار چشمگیری از جاسوسان و سربازان با ایجاد مؤسسههای مشاوره با ساختوپاخت شروع به فروش مهارتهای خود در «مسائل حاشیهای» به کارفرمایان سابق و سایرین در دولتها و نهادهای نظامی کردند. بیشرمترین این فرصتطلبان، اریک پرینس نامی، وارث یک شرکت قطعهساز خودرو است که با استفاده از سهمالارث خود و رابطهای نظامی دوران خدمتش در نیروی «عملیات ویژه» نیروی دریایی ایالات متحده، بنگاههای نظامی خصوصی موفقی ایجاد کرد. اولین آنها شرکت بدنام «بلک واتر» بود. در مرحلهای، پرینس با تأمین ستیزهجوهای مزدور و اداره این بنگاهها، همزمان عامل سازمان سیا نیز بود و علیالظاهر، اداره شبکههای جاسوسی برونمرزی را بر عهده داشت. با بالاگرفتن مسائل حقوقی «بلک واتر» در سال ۲۰۱۰، شرکت پس از دو بار تغییر نام، فروخته شد. شخص پرینس پس از میلیونها دلار پولشویی، توسط محمد بنزاید آلنهیان، ولیعهد ابوظبی و مسئول دستگاههای امنیتی امارات، به امارات متحده عربی دعوت شد. وی در آنجا شرکت
Reflex Responses را ایجاد کرد که بیدرنگ صاحب قراردادی به ارزش ۵۲۹ میلیون دلار برای آموزش مزدورانی از آفریقای جنوبی و کلمبیا جهت کمک به «گردآوری اطلاعات، مسائل امنیتی، مقابله با تروریسم و سرکوب هرگونه شورش» در امارات شد. از آن پس، وی -همراه با مزدورانی از آفریقای جنوبی- با شکلدادن به «نیروی پلیس دریایی پونتلند» برای کنترل مسیرهای تجاری دریایی در خلیج عدن، بهعنوان کارگزار نظامی امارات متحده عربی نقشآفرینی کرد. اما تأمین امنیت دریایی در مقابله با دزدان دریایی جاهطلبیهای بیحدوحصر پرینس را ارضا نمیکرد. در گام بعدی، پرینس با عبور از تأمین امنیت ترابری، به تأمین لجستیک، بیمه و سایر خدمات برای بنگاههای معدنی و انرژی در شرق آفریقا روی آورد.