تغییری در راه است؟
هفته گذشته رئیسجمهور بالاخره در مورد نکتهای کلیدی، آشکار اما ناگفته، بیپرده سخن گفت؛ آنچه به طور کلی «گزینش» نام دارد و بلافاصله به مسئله ظاهر و باطن ارتباط پیدا میکند و یکی از مشکلات کلیدی در کشور ماست.
هفته گذشته رئیسجمهور بالاخره در مورد نکتهای کلیدی، آشکار اما ناگفته، بیپرده سخن گفت؛ آنچه به طور کلی «گزینش» نام دارد و بلافاصله به مسئله ظاهر و باطن ارتباط پیدا میکند و یکی از مشکلات کلیدی در کشور ماست. نگاه سطحی به انتخاب افراد و توجه ظاهری به برخی معیارهای عقیدتی باعث تخریب بنیادهای اخلاقی در کشور ما شده است که موجب مشکلات بیشتر میشود.
از آنجا که به تعداد افراد نمیتوان پلیس گماشت، معیارهای اخلاقیای که آسایش یا عذاب وجدان پدید میآورند، بیشترین نقش را در تنظیم رفتارهای افراد بازی میکنند. این معیارها با پیچیده و تخصصیشدن هرچه بیشتر جوامع، پیچیدهتر و تخصصیتر شده و هر زمان نیاز به روزآمدشدن دارند. یعنی ممکن است فقط چند نفر بتوانند در مورد رفتار اخلاقی مناسب در یک کار تخصصی اظهارنظر کنند و رفتار اخلاقی مناسب در یک حیطه فقط توسط شاغلین آن حیطه و باتجربهترین ایشان قابل تعریف است.
بنابراین گزینش افراد براساس اعتقادات باطنی که خود فرد ابراز میکند یا ظاهری که خود میتواند اختیار کند، نهتنها معیارهای اخلاقی مناسبی برای جامعه فراهم نمیآورد، بلکه برعکس میتواند کسانی را که به آسانی قادر به زیر پاگذاشتن اصول اخلاقی خود هستند یا در کل اصول اخلاقی چندانی ندارند، بر کسانی که ثبات رأی و عقیده دارند ترجیح دهد.
کسانی که دهههاست به کار آموزش تخصص پزشکی میپردازند بعینه میبینند که دستیاران را نه در سال اول و دوم، که تازه از سال سوم به بعد میتوان شناخت. گوهر وجود آدمیزاد جز در کوره کار و پیکار خود را نشان نمیدهد. تقلیل روح و توان آدمیزاد به چند نکته ظاهری، امری غیراخلاقی است. از آن گذشته، کسی که عمیقا معتقد باشد این انسانها نیستند که وضعیت سیستم را تعیین میکنند، بلکه سیستم است که انسانها را میسازد، از کسی که بهزعم او ممکن است رگههای ناخالصی داشته باشد نمیهراسد. سیستم درست، انسانها را با همه خطاهایشان اصلاح میکند و سیستم نادرست انسانهای صالح را هم خراب میکند.
از همه اینها گذشته، وقتی اخلاق و معیارهای اخلاقی را محک میزنید چگونه ممکن است ملاک و معیار شما خود غیراخلاقی باشد؟ آیا توجه به آنچه فرد در مورد عقایدش میگوید و ظاهری که میآراید ملاکی غیراخلاقی برای مهمترین و حساسترین مشاغل نیست؟ اگر به دنبال تقوا هستید، داشتن تخصص، مهارت و تجربه برای پذیرش سنگینترین مسئولیتها لازمه تقوا نیست؟ چگونه تقوایی است که اجازه میدهد وقتی کاردانتر از خود میشناسید فقط با رعایت ظاهر مسئولیتی سنگین بپذیرید یا به عنوان گزینشگر داشتن تخصص را لازمه تقوا ندانید؟ چگونه میتوان گرد جهان به دنبال صاحب صلاحیتترین فرد برای امورات روزمره مسلمین نگردید؟ همین الان مهمترین بخشهای علمی پزشکی دنیا با حضور دهها متخصص و محقق برجسته برای انتخاب رئیس خود فراخوان بینالمللی منتشر میکنند. حالا جای این سؤال باقی است، آیا بیانات رئیسجمهور به عنوان برایند احساس جامعه میتواند در عرفهای رایج جامعهای که همه میشناسیم، تغییراتی ایجاد کند؟
آیا میتواند مسئولیت حیاتیترین مسائل را به متخصصترین افراد، قطع نظر از آنچه به پیراهن میآویزد یا نمیآویزد، پوششی که دارد، موی صورت و سایر شیوههای زندگیاش، سپرد؟ با این بیانات، آیا تغییری محسوس در چینش افراد مشاهده خواهیم کرد؟
ناگفته نگذارم هستههای گزینش به هرکس بد کرده باشند، من جز خوبی ندیدهام. به کمک هستههای گزینش بود که هشت سال قبل از تخصص در بهترین سالهای عمر توانستم در زیباترین و بکرترین روستاهای کشور به پاکترین و شریفترین مردم خدمت کنم و هشت سال تمام در مورد گزینش، گوهر آدمیزاد و اینکه چگونه میتوان آن را محک زد، بیندیشم.