|

در نشست انجمن ایرانی تاریخ اجتماعی علم و فناوری مطرح شد

وفاق مسئله همیشه ایران بود

واژه «وفاق» چند وقتی است که کلید‌واژه رئیس‌جمهور در سخنرانی‌های مختلفش شده است. مسعود پزشکیان بر این باور است که وفاق ملی و استفاده از نظرات کارشناسان می‌تواند به حل مشکلات کشور و بهبود وضعیت زندگی مردم کمک کند. در‌این‌میان برخی از فعالان سیاسی هم با این نظر رئیس دولت موافق‌اند و می‌گویند با برگزاری نشست‌های تخصصی می‌توان راهکارهایی علمی و عملی برای حل مشکلات کشور داشت. تا امروز هم درباره وفاق و‌ شرایط ایجاد وفاق در کشور فعالان اجتماعی نشست‌های مختلفی برگزار کردند.

وفاق مسئله همیشه ایران بود
هدی هاشمی روزنامه‌نگار

هدی  هاشمی: واژه «وفاق» چند وقتی است که کلید‌واژه رئیس‌جمهور در سخنرانی‌های مختلفش شده است. مسعود پزشکیان بر این باور است که وفاق ملی و استفاده از نظرات کارشناسان می‌تواند به حل مشکلات کشور و بهبود وضعیت زندگی مردم کمک کند. در‌این‌میان برخی از فعالان سیاسی هم با این نظر رئیس دولت موافق‌اند و می‌گویند با برگزاری نشست‌های تخصصی می‌توان راهکارهایی علمی و عملی برای حل مشکلات کشور داشت. تا امروز هم درباره وفاق و‌ شرایط ایجاد وفاق در کشور فعالان اجتماعی نشست‌های مختلفی برگزار کردند.

 

آنها معتقدند در شرایط فعلی ایران، وفاق ملی به معنای ایجاد همدلی و اتحاد میان گروه‌های مختلف جامعه برای حل مشکلات و چالش‌های پیش‌روی کشور است. این مفهوم در شرایطی که جامعه با مسائل گوناگونی از‌جمله مشکلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی روبه‌رو است، اهمیت ویژه‌ای پیدا کرده است. درباره این موضوع انجمن ایرانی تاریخ اجتماعی علم و فناوری سلسله نشست‌هایی را برگزار کرد. شنبه عصر در خانه اندیشمندان علوم انسانی نشستی با عنوان «امکان و امتناع وفاق به‌مثابه یک مسئله تاریخی» برگزار شد. صاحب‌نظران و کارشناسان موضوع وفاق را به لحاظ تاریخی، اقتصادی و اجتماعی بررسی کردند.

 

وفاق مسئله همیشه ایران بود

 

مسئله وفاق با عناوین مشابهش در مجموع برای رسیدن به یک فهم مشترک، موضوعی است که به عرصه رسمی سیاست منحصر نمی‌شود، بلکه ابعاد گسترده اجتماعی، تاریخی، فرهنگی و اقتصادی دارد. این موضوعی بود که هادی خانیکی، استاد دانشگاه علامه طباطبایی، به آن اشاره کرد و گفت: از سال‌ها پیش نه‌تنها بعد از انقلاب، بلکه حتی پیش از انقلاب هم موضوع وفاق با نام‌های دیگری مطرح بود و در انتخابات ریاست‌جمهوری امسال این موضوع از سوی دکتر پزشکیان مطرح شد و نام دولت چهاردهم نیز برگرفته از همین موضوع است.

 

وفاق اشتراک مفهومی و اشتراک واژگانی با مسائل تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی به وجود آورد. طبیعتا وقتی یک مسئله تاریخی، مسئله اجتماعی و مسئله مدنی به عرصه سیاست نزدیک می‌شود، فرصت‌ها و تهدیدهایی به وجود می‌آورد. مسئله وفاق وقتی به مشارکت گذاشته می‌شود، در دو سطح حکمرانی و کنش مدنی، سیاسی و اجتماعی، تهدیدی که به وجود می‌آورد، این است که میزان موفقیت‌ها یا کامیابی‌ها در حوزه سیاست بررسی می‌شود.

 

او تأکید کرد: طبیعتا موضوع وفاق برای جامعه عمیق شده است و ما هم انتظاری نداریم که این کلمات یا این مقوله‌ها راه‌حل سریع برای جامعه یا کشور باشد. دوستانی در این نشست هستند که به ابعاد وفاق خواهند پرداخت. ما می‌دانیم که مسئله ورود به وفاق یک مسئله آرام، تدریجی و با نتایج درازمدت‌تری خواهد بود. او اظهار کرد: خودم از منظر توسعه معمولا به مسائل نگاه می‌کنم و متوجه شدم که در فرایند توسعه در ایران اقدامات به دلیل انباشت مطالبات، انباشت خواسته‌ها، انتظارات، اقداماتی شتاب‌زده است؛ یعنی توقع داریم که به هر موضوع تاریخی که می‌پردازیم، خیلی سریع و عاجل به آن برسیم.

 

در وفاق از  اولویت‌ها حرف بزنیم

 

سمیه توحیدلو، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، در این نشست موضوع وفاق را از نگاه جامعه‌شناسی اقتصاد بررسی کرد و گفت: قضیه این است که در‌واقع وفاق به‌عنوان یک استراتژی از‌جمله مسائلی است که می‌تواند بازتولید ظلم کند. به این معنی که دسترسی به توسعه‌ در جامعه ما محدود است و در جامعه ذی‌نفعانی وجود دارند که از طریق رانت‌ یا دسترسی به بخش‌های زیادی از فضاهای سیاسی و اقتصادی می‌توانند دور میز بنشینند. اگر وفاق یک استراتژی باشد، کسانی که دور این میز نمی‌نشینند، بسیار زیاد خواهند بود. بنابراین وفاق به‌عنوان استراتژی در نهایت پیامدش بازتولید ظلم به گروه‌های بی‌صدا و گروه‌هایی است که امکان رانت و امکان دور میز نشستن را ندارند. وفاق به‌عنوان یک هدف شاید معنادار باشد. یعنی چه؟ یعنی گفت‌وگو بر سر یک موضوع مشخص، یک اولویت مشخص. در دنیا هم وفاق معنادار است.

 

او تأکید کرد: به جنگ جهانی دوم اگر برگردیم. شکل‌گیری بسیاری از نهادهای اقتصادی یا نهادهای توسعه‌ای از پسِ پیدایش یک مسئله ایجاد شده است. برای حل این مسئله کشورهایی دور هم نشسته‌اند و به یک راه‌حل توافقی رسیده‌اند. همین الان درباره موضوعات اقلیم یا محیط زیست یکی از مهم‌ترین روش‌ها برای اینکه بتوانند محیط زیست را پیش ببرند، همین گفت‌وگوهای اجماع‌محور کشورهاست. یکی از نمونه‌های موفقی که همیشه از اجماع جهانی یاد می‌شود، اجماعی است که ذیل آن در‌واقع بعد از جنگ جهانی دوم درسال 1944 برای شکل‌گیری صندوق توسعه ملی و بخشی از بانک جهانی شکل گرفت.

 

یعنی 44 کشور متحد می‌آیند و برای اینکه وضعیت اقتصادی‌شان آشفته‌تر نشود، در کنفرانسی کنار همدیگر می‌نشینند و به یک توافق جمعی می‌رسند که این توافق جمعی، توافقی ماندگار می‌شود. در وفاق، ساختارهای اجتماعی بسیار مهم است. صرفا گروه‌ها نیستند، یعنی حرف‌هایی را که شاید نورث و وین گاست و اینها در کتاب‌های جدیدشان در مدل‌های جدید نهادگرایی می‌زنند، میان انواع حکومت‌ها می‌بینم و بعد می‌گویند ببینید در جوامعی که دسترسی محدود است، قدرت و منابع در کنترل قدرت یا همان خشونت در دست ذی‌نفعان محدودی است.

 

توحیدلو تأکید کرد: وقتی که از تغییرات حرف می‌زنیم، افراد قرار است بنشینند و درباره اولویت‌هایشان حرف بزنند. خب در اینجا نهادها بسیار مهم می‌شود. هم نهادهای رسمی و هم نهادهای غیر‌رسمی مهم هستند. ما در هرگونه تغییری و در هرگونه طیِ طریقی کاملا چسبیده به مسیر عمل می‌کنیم. این خودش یکی از موضوعاتی است که نهادگراها می‌گویند؛ یعنی ممکن است ما به نتیجه‌ای برسیم ولی به دلیل باورهایی که به لحاظ نهادی داریم یا به دلیل شرایطی که کشورهای خارجی تحریم و جنگ و امثالهم بر ما تحمیل می‌کنند یا به دلیل هر چیز دیگری که در ذیل این نهادها هست و در گذشته تاریخی ماست، نمی‌توانیم کنار هم بنشینیم و اگر اجماعی صورت بگیرد، اجماع موقت است.

 

او اظهار کرد: به لحاظ تاریخی مهم است که وفاق را نه یک آرمان انتزاعی، بلکه پروژه‌ای که قرار است سیاست‌های خرد حکومت در کنارش تدوین شود، ببینیم؛ یعنی در‌واقع سیاست‌های اقتصادی حکومت یا اجتماعی حکومت اعم از توزیع منابع یا برنامه‌های توسعه قرار است از طریق وفاق صورت بگیرد. ما باید وفاق و گفتمان گفتمان‌های عدالت‌خواهی را در کنار همدیگر ببینیم. چون همه می‌گویند که وفاق یک پیش‌شرطی دارد که آن پیش‌شرط عدالت و رفع تبعیض است. یعنی هیچ‌وقت وفاقی صورت نمی‌گیرد، اگر صدایی شنیده نشود. بنابراین وفاق را کنار هم گذاشتن گفتمان‌های عدالت‌خواهی ببینیم یا ساختارهای گفت‌وگویی را برای موضوعات مختلف ببینیم.

 

او گفت: چنین شرایطی باعث می‌شود ما انواع وفاق را داشته باشیم. در تاریخ اگر نگاه کنیم ما وفاق‌های گذرا داریم؛ یعنی ائتلاف‌های موقت ساخته می‌شود و بعد از مدتی این ائتلاف از بین می‌رود. نمونه‌اش مثلا جنبش تنباکو است. جنبش تنباکو که در 1270 و قبل از مشروطه اتفاق افتاد. جنبشی که اتحاد موقت بازاریان و روحانیون و روشنفکران را به وجود آورد. دلیلش اقتصادی و سیاسی بود. وفاقی موقت شکل می‌گیرد، یک اتفاقی می‌افتد، یک قراردادی ملغا می‌شود و بعد از آن از بین می‌رود.

 

توحیدلو به موضوع مهم دیگری درباره وفاق اشاره کرد و گفت: نکته بعدی ارزیابی مداوم و دائمی تأثیر سیاست‌های مختلف بر گروه‌های مختلف است. این‌چنین نباشد که استاد جامعه‌شناسی ما دسترسی به برش‌های آماری به‌روز نداشته باشد، در شرایطی که می‌دانیم این اقدامات هزینه بالایی برای دولت دارد. این اطلاعات در اختیار جامعه‌شناسان نیست، اما در دسترس کسانی است که از آن بهره خاصی نمی‌برند.

 

وفاق مسئله تاریخی است

 

محمد‌علی اکبری، استاد دانشگاه شهید بهشتی، به موضوع تاریخی وفاق اشاره کرد و گفت: «مورخان به لحاظ عرفی و در سنت خودشان علی‌العموم موضوع کارشان را مطالعه رخداد‌ها و پدیده‌ها در دوره‌های تاریخی می‌دانند، اما من معتقدم وظیفه امروز مورخان، گفتن تاریخی از مسئله است. او اظهار کرد: وفاق در تلقی‌ای که من دارم، دقیقا نوعی زیستن در جهان مدرن است و مرز میان این زیستن با آنچه ما زیستن در جهان قدمایی می‌دانیم، باید در این بحث روشن باشد.

 

بحث وفاق ناظر به اشکال مختلف زیستن در جهان‌های پیشامدرن نیست، بلکه ناظر به زیستن در جهان مدرن است، چه زیستن در متروپل و چه زیستن در پیرامون و جهان‌های دیگری که ما را با جهان مدرن ارتباط می‌دهد، از این جهت است که این موضوع گفت‌وگو ماست. وقتی تمام عرصه تاریخی را دربر بگیرد یعنی هر نوع زیستن اجتماعی یا شیوه زیستن اجتماعی یا سویه‌ای از زیستن اجتماعی را در همه جوامع در همه ادوار تاریخی در بر می‌گیرد. این درواقع نوعی انحلال معناست و نوعی به‌اصطلاح بسیط‌کردن معناست در حد و اندازه‌ای که امکان فهم و گفت‌وگو را از ما باز می‌ستاند.

 

به این خاطر می‌گویم در تلقی‌ای که بنده دارم، فارغ از اینکه چه محتوایی را فعلا برایش قائل هستیم، گفت‌وگو درباره موضوعی به نام وفاق، گفت‌وگو درباره جهان مدرن است و پدیده‌های جهان مدرن نوعی زیستن با هم در جامعه با فرض‌کردن تفاوت‌ها و اختلاف منافع است. مسئله‌ای که گویی وفاق قرار است به آن پاسخ دهد، در جهان مدرن این است که چگونه می‌توان جامعه‌ای ساخت یا داشت که تفاوت‌ها، اختلاف‌ها، تعارض‌ها و اختلاف منافع‌ به‌عنوان یک امر وجودی در این جامعه مورد پذیرش قرار گیرد و درعین‌حال ما می‌خواهیم جامعه‌ای هم‌زیست داشته باشیم.‌