از نمایشگاهگردانی تا حرفهایشدن در دنیای هنر معاصر
کیوریتوری در ایران
کیوریتور یک مترجم است، اما نه از زبانی به زبانی دیگر، بلکه از دنیای هنر به دنیای مخاطب. او به آثار هنری تنها بهعنوان تصاویری بر دیوار نگاه نمیکند، بلکه در آنها روحی زنده میبیند که باید آزاد شود. کیوریتور با ذهنی تیز و حساس، گالری را تبدیل به فضایی میکند که تماشاگر را درگیر پرسشها و اندیشه عمیق کند.


امین شاهد - پژوهشگر و منتقد هنر
کیوریتور یک مترجم است، اما نه از زبانی به زبانی دیگر، بلکه از دنیای هنر به دنیای مخاطب. او به آثار هنری تنها بهعنوان تصاویری بر دیوار نگاه نمیکند، بلکه در آنها روحی زنده میبیند که باید آزاد شود. کیوریتور با ذهنی تیز و حساس، گالری را تبدیل به فضایی میکند که تماشاگر را درگیر پرسشها و اندیشه عمیق کند. او نهتنها نمایشدهنده است، بلکه معمار و کارگردانی باتجربه است؛ کسی که میسازد و هدایت میکند، اما همیشه در پس پرده میماند. در ادامه با نگاهی به این حرفه نسبتا نوظهور در ایران، به بررسی برخی مفاهیم میپردازیم.
نمایشگاه کیوریتوریال و تفاوتها: نمایشگاه کیوریتوریال براساس یک ایده یا کانسپت مشخص شکل میگیرد، در حالی که نمایشگاههای دیگر ممکن است بیشتر به ارائه آثار یک هنرمند یا یک سبک خاص بپردازند و کیوریتور به جای نمایش مجموعهای تصادفی از آثار، هر اثر را براساس روایت و پیام نمایشگاه انتخاب میکند. در یک نمایشگاه کیوریتوریال، چیدمان و ارتباط میان آثار دارای اهمیت زیادی است، در حالی که نمایشگاههای معمولی بیشتر به ارائه مستقل هر اثر توجه دارند. در نمایشگاههای سنتی، گالریدار یا خود هنرمند آثار را انتخاب و نمایش میدهد، اما در یک نمایشگاه کیوریتوریال، کیوریتور نقشی کلیدی در شکلدهی به محتوا، فضا و تجربه مخاطب دارد. همچنین نمایشگاههای کیوریتوریال معمولا همراه با مقالات، بیانیهها، نشستها و گفتوگوهای نظری برگزار میشوند که به عمق فکری و تحلیلی آن میافزاید.
آموزش کیوریتوری: در دنیای غرب، مؤسسات آموزشی متعددی وجود دارند که بهطور تخصصی در زمینه کیوریتوری آموزش میدهند. این مؤسسات از دانشگاههای معتبر گرفته تا مدارس تخصصی هنر، برنامههای آموزشی در سطوح مختلف ارائه میدهند. مفهوم کیوریتوری به شکل حرفهای از قرن ۱۹ در موزههای اروپایی مطرح شد، اما آموزش آکادمیک آن از نیمه دوم قرن ۲۰ به بعد شکل جدیتری به خود گرفت. در دهه ۱۹۶۰، همزمان با رشد هنر معاصر و نمایشگاههای تجربی، نیاز به کیوریتورهای متخصص بیشتر شد. از دهه ۱۹۹۰، دانشگاههای معروفی همچون رویالکالج لندن و دانشگاه گلد اسمیتس در انگلستان با تمرکز بر کیوریتوری در هنر معاصر و پروژههای نمایشگاهی تجربی و تأکید بر روشهای نوآورانه در کیوریتوری و همکاری با هنرمندان معاصر و رویکردی مفهومی و پژوهشی شروع به ارائه دورههای رسمی در این حوزه کردند.
نمایشگاهگردانی ایرانی و چالشها: کیوریتوری (curating) در هنر معاصر ایران اما مفهومی نسبتا نوظهور است که در سالهای اخیر با گسترش هنر معاصر، بیینالها و نمایشگاههای مفهومی بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. در دوران پیش از انقلاب، کیوریتوری به معنای امروزی چندان رایج نبود و بیشتر بر نمایش آثار هنری در موزهها و گالریهای کلاسیک تمرکز داشت. پس از انقلاب، با محدودیتهای فرهنگی و اقتصادی، نمایشگاههای هنری بیشتر به صورت سنتی برگزار میشدند. اما از دهه ۱۳۸۰ به بعد، با گسترش تعاملات بینالمللی، ورود هنرمندان به عرصه هنر مفهومی و رشد پلتفرمهای مستقل هنری، کیوریتورهای ایرانی نیز بیشتر فعال شدند. این پدیده در ایران با چالشهای مختلفی روبهرو است که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
الف- نبود آموزش آکادمیک مناسب
ب- محدودیتهای فرهنگی و سانسور
د- کمبود حمایت مالی و فضاهای مستقل
ر- نبود زیرساختهای حرفهای
بااینحال در ایران کیوریتوری بهعنوان یک حرفه مستقل در حال رشد است، اما هنوز با چالشهایی جدی روبهرو است که نیازمند حمایت، آموزش و زیرساختهای بهتر است. ضعف در برنامهریزی کیوریتوریال، عدم هماهنگی بین آثار و نبود رویکرد پژوهشی و مفهومی در برگزاری نمایشگاهها ازجمله عواملی هستند که میتوانند به کیفیت پایین نمایشگاههای کیوریتوریال در ایران منجر شوند. ازجمله نمایشگاههای خوب میتوان به نمایشگاه کیوریتوریال آثار فریده لاشایی به نام «در جستوجوی گمشده» در موزه هنرهای معاصر تهران در سال ۱۳۹۴ اشاره کرد که با همکاری دو کیوریتور ایرانی و ایتالیایی برگزار شد. در این نمایشگاه، ۱۳۰ اثر از فریده لاشایی در زمینههای نقاشی، شیشه، طراحی و ویدئوآرت به نمایش درآمدند. همچنین
۴۰ اثر از گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران در کنار آثار لاشایی به نمایش درآمدند که با همکاری موزه هنرهای معاصر تهران، بانک گردشگری و بنیاد فریده لاشایی برگزار شد و فرصتی بود تا مخاطبان با جنبههای مختلف هنر و زندگی فریده لاشایی آشنا شوند و تأثیر او بر هنر معاصر ایران را درک کنند.
بهعنوان مثال میتوان از نمونه نمایشگاههای دیگری نیز یاد کرد:
- پروژههای «نان و نمک» (از سال ۱۳۸۷): این پروژه توسط طرلان رفیعی و یاشار صمیمیمفخم، هنرمند-کیوریتورهای ایرانی راهاندازی شد. آنها با گردآوری بیش از صد اثر هنری از دورههای مختلف، مجموعهای به نام «بی اند اِس» را ایجاد کردند که شامل آثاری از هنر مدرن و معاصر و همچنین عکسها و نگاتیوهایی از تاریخ معاصر ایران است.
- نمایشگاه «کارنامه؛ مروری بر فرهنگ دیداری کودکان ایران» (تابستان ۱۳۹۵): این نمایشگاه در موزه هنرهای معاصر تهران با همکاری یاشار صمیمیمفخم، علی بختیاری و پیمان پورحسین برگزار شد. تمرکز این نمایشگاه بر فرهنگ بصری کودکان ایران بود و بهعنوان بخشی از فعالیتهای کیوریتوریال و آرشیوی این هنرمندان محسوب میشود.
- نمایشگاههای گالری ساربان (از سال ۱۳۹۶): گالری ساربان با مدیریت سجاد باغبان و همکاری زروان روحبخشان، نمایشگاههای خود را بهصورت کیوریتوریال برگزار میکرد. این گالری با تمرکز بر هنرمندان نسل میانه و برگزاری نمایشگاههای گروهی و انفرادی با حضور کیوریتورها، سعی در ارائه پروژههای مفهومی و پژوهشی داشت.
- چهارمین سالانه هنر معاصر «پرسبوک» با عنوان «خویشتنارجاعی» (سال ۱۳۹۷): این نمایشگاه با رویکرد کیوریتوریال و با انتخاب و ارائه آثار توسط کیوریتورها برگزار شد و در هر دوره سعی در حفظ این روند داشته است.
کیوریتور ایرانی: از کیوریتورهای موفق ایرانی میتوان به مراد منتظمی، فرشته دفتری و الهام پوریامهر اشاره کرد که اگرچه در ایران سکونت ندارند، اما میشود با دعوت از آنها و مشورت و راهنمایی، راهکارهای درستی در آموزش این حوزه اتخاذ کرد.
مراد منتظمی: کیوریتور، ناشر و پژوهشگر تاریخ هنر، با تمرکز بر هنر مدرن و معاصر خاورمیانه، بهویژه ایران، فعالیتهای گستردهای در عرصه بینالمللی داشته و در فاصله سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۹ بهعنوان کیوریتور در مؤسسه هنرهای معاصر پمپیدو در پاریس فعالیت کرده و در پروژههای متعددی در زمینه هنر معاصر مشارکت داشته است. در ادامه به برخی از مهمترین پروژهها و دستاوردهای او اشاره میکنیم:
- همکاری با موزه هنرهای مدرن پاریس: منتظمی در سال ۲۰۱۴، به همراه کاترین داوید، نمایشگاهی با عنوان «تاریخ ناویراسته» را در موزه هنرهای مدرن پاریس برگزار کرد. این نمایشگاه به مرور چهار دهه هنر ایران پرداخت و آثار هنرمندان برجسته ایرانی را به نمایش گذاشت.
- نمایشگاه «۶۰ قطعه از یک جسم گمشده»: در سال ۲۰۱۵، منتظمی کیوریتوری نمایشگاهی با عنوان «۶۰ قطعه از یک جسم گمشده» را در گالری آبانبار تهران بر عهده داشت. این نمایشگاه به آثار بهمن محصص، هنرمند برجسته ایرانی، اختصاص داشت و تلاش میکرد با گردآوری آثار پراکنده او، تصویری جامع از کارنامه هنریاش ارائه دهد.
- پروژه «هانتولوژی پساشهری»: در سال ۲۰۲۰، منتظمی به همراه آرش حنایی، هنرمند ایرانی، پروژهای با عنوان «هانتولوژی پساشهری» را ارائه دادند. این پروژه در مسابقه «بیامدبلیو آرتمیکرز» برنده شد و به بررسی مفاهیم مرتبط با شهرنشینی و فضاهای شهری در هنر معاصر پرداخت.
- کیوریتوری نمایشگاه لطیف العانی: منتظمی در سال ۲۰۲۲، نمایشگاهی از آثار لطیف العانی، عکاس برجسته عراقی را در بنیاد فرجام دوبی برگزار کرد. این نمایشگاه که تا فوریه ۲۰۲۴ ادامه داشت، به مرور زندگی و آثار العانی، معروف به «پدر عکاسی عراق»، پرداخت و تصاویری از دوران طلایی عراق در دهههای ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۰ را به نمایش گذاشت.
مراد منتظمی با این فعالیتها و پروژههای متنوع، نقش مهمی در معرفی و ترویج هنر معاصر خاورمیانه در سطح جهانی ایفا کرده است.
فرشته دفتری: یکی از کیوریتورهای برجسته ایرانی است که با تمرکز بر هنر مدرن و معاصر ایران، نقش مهمی در معرفی و ترویج این هنر در سطح بینالمللی ایفا کرده است. دفتری تحصیلات خود را در حوزه تاریخ هنر به پایان رسانده و در موزه هنر مدرن نیویورک (MoMA) بهعنوان کارآموز فعالیت داشته است. این تجربه به او امکان داد تا با هنرمندان و کیوریتورهای برجستهای مانند دونا استاین همکاری کند و در پروژههای مهمی مشارکت کند.
از جمله نمایشگاههای مهمی که دفتری کیوریتوری آنها را بر عهده داشته، میتوان به «ایران مدرن» اشاره کرد که در سالهای ۲۰۱۳–۲۰۱۴ در انجمن آسیا در نیویورک برگزار شد. او این نمایشگاه را به همراه لیلا سودآور دیبا کیوریت کرد و کتابی با همین عنوان به مناسبت این نمایشگاه تألیف کرد.
دفتری در کتاب «Persia Reframed: Iranian Visions of Modern and Contemporary Art» به بررسی هنر مدرن و معاصر ایران پرداخته است. او در این کتاب، هنر ایرانی را بهعنوان فضایی دموکراتیک معرفی میکند که در آن کثرتگرایی سبکها و ایدهها میتواند شکوفا شود. همچنین او به چالشهای معرفی هنر ایرانی به مخاطبان غربی و نحوه اجتناب از موضوعات بحثبرانگیز در این فرایند میپردازد.
فرشته دفتری با تجربه به عنوان کیوریتور بینالمللی، نمایندگیهای هنرمندان ایرانی در خارج از کشور را مرور کرده و زوایای مختلفی از آنها که این هنر را به مخاطبان غربی معرفی کرده، مورد بحث قرار داده است. او توضیح میدهد که چگونه در این فرایند از موضوعات بحثبرانگیز دوری کرده، رسانههای معاصر را ارزشمند کرده و رابطه پیچیده بین فرد و امر سیاسی را بررسی کرده است. بهطور کلی، فرشته دفتری با فعالیتهای کیوریتوری، پژوهشی و نویسندگی خود تأثیر بسزایی در شناساندن و ترویج هنر مدرن و معاصر ایران در سطح جهانی داشته است.
الهام پوریامهر: یکی دیگر از کیوریتورهای برجسته ایرانی است که با تمرکز بر آموزش و پژوهش در حوزه کیوریتوریال، نقش مهمی در توسعه و ترویج این حوزه در ایران ایفا کرده است. پوریامهر با برگزاری دورههای آموزشی متعدد، به تربیت نسل جدیدی از کیوریتورها پرداخته است. ازجمله این دورهها میتوان به «تاریخ و تئوری کیوریتوریال» اشاره کرد که با هدف شناخت بینش کیوریتوریال در رابطه با تولید دانش، درک مفاهیم جدید، نقد و ارائه هنر و همکاریهای گروهی برگزار شده است. همچنین، او دوره «پروپوزالنویسی برای کیوریتورها» را تدریس کرده است که در چهار جلسه دوساعته، به آموزش مهارتهای لازم برای نگارش پروپوزالهای کیوریتوریال میپردازد.
پوریامهر در پروژههای کیوریتوری متعددی مشارکت داشته است. یکی از این پروژهها، «من اینجا هستم» نام دارد که با همکاری مهدیار جمشیدی در سیزدهمین رویداد هنر معاصر پرسبوک ارائه شد. این پروژه به تمرین برای مرکززدایی و بررسی مفاهیم مرتبط با مرکز و حاشیه در هنر معاصر میپردازد.
الهام پوریامهر با مشارکت در گفتوگوها و مصاحبههای تخصصی، به تبیین جایگاه کیوریتوری در ایران کمک کرده است. او در مصاحبهای با سایت تندیس، به بررسی وضعیت کیوریتوری در ایران پرداخته و چالشها و فرصتهای موجود در این حوزه را مورد بحث قرار داده است. او با تمرکز بر آموزش، پژوهش و برگزاری پروژههای کیوریتوری، تأثیر بسزایی در پیشرفت و شناساندن هنر معاصر و کیوریتوری در ایران داشته است.