نگاهی به سیاستهای پسندیدۀ مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی
صمیمیت و اشتیاق
نخستینبار از طریق زندهیاد دکتر احمد تفضلی با این مرکز آشنا شدم. البته آشناییام غیابی بود. او که به جوانان مستعد بسیار بها میداد، با تحسین از محیط این مرکز و صمیمیت و اشتیاق جوانانی در آنجا کار میکردند، یاد میکرد. آن جوانان اکنون خود پژوهشگران باتجربه و ارزندهای هستند.

ژاله آموزگار-عضو شورایعالی علمی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی : نخستینبار از طریق زندهیاد دکتر احمد تفضلی با این مرکز آشنا شدم. البته آشناییام غیابی بود. او که به جوانان مستعد بسیار بها میداد، با تحسین از محیط این مرکز و صمیمیت و اشتیاق جوانانی در آنجا کار میکردند، یاد میکرد. آن جوانان اکنون خود پژوهشگران باتجربه و ارزندهای هستند. ازاینرو پیش از آنکه عضو این مرکز بشوم دورادور با فعالیتهای علمی اینجا آشنا بودم و مجلدهای دائرةالمعارف را هم دیده و مطالعه کرده بودم و معمولاً در مراسمی که در آن ساختمان قبلی برگزار میشد، شرکت میکردم. بزرگداشت زندهیاد دکتر عباس زریابخویی را به یاد دارم که بسیار آبرومندانه برگزار شد و در آن دورانِ بحرانی بهدلیل برپایی چنین مجلسی، رئیس مرکز را بسیار تحسین کردم.
یکی از سیاستهای پسندیدۀ مرکز در آن دوره دعوت به همکاری استادان و دانشمندانی بود که بهدلایلی در حاشیه قرار گرفته بودند و یا به عبارتی معزول شده بودند. ایشان در آن زمان بهدنبال کسانی میرفت که بهمعنی واقعی لایق بودند و از نظر علمی و تحقیقاتی در درجۀ عالی قرار داشتند. همچنین مرکز جوانان مستعدی را دعوتبهکار میکرد که علاقهمند به تحقیق بودند و واقعاً میخواستند بیاموزند. دکتر تفضلی میگفت که دستمزد این جوانان چندان بالا نیست ولی اشتیاق دارند کار را یاد بگیرند. به سیاق سنتی پرورش یافتند و ازاینرو پژوهشگران ممتازی شدند.
نگاهم به اینکه آقای بجنوردی در جوانی کار سیاسی چریکی انجام داد و به گفتۀ خودش در زندان به کار فرهنگی رسید و این تحول به این محصول رسید، مثبت است. عقیده دارم کسیکه میتواند کار فرهنگی مفید انجام دهد نباید وارد سیاست شود. فرهنگ سیاستزده، فرهنگ جالبی نیست. شخصی که در کار فرهنگی است، وقتی وارد سیاست میشود، ناخودآگاه نمیتواند افکار و آرمانهایش را از جریانات سیاسی دور نگاه دارد. بهنظر من زبان فرهنگ با سیاست چندان سازگاری ندارد. در یکصدسال گذشته هم، رجال دانشمند زمانی که سیاست را در درجۀ دوم قرار دادند توانستند آثار ارزشمندتری به ثمر برسانند. نمونۀ بارز آن سیدحسن تقیزاده است که آثارش بینظیر است و وقتی از سیاست فاصله گرفت، بهنظر من خدمات فرهنگیاش رونق بیشتری یافت.