روشهای پیشنهادی برای واگذاری استقلال و پرسپولیس
* کارشناس بورس، مدرس دانشگاه
علی رمضانیان، مهدی حاجیوند: موضوع واگذاری دو باشگاه استقلال و پرسپولیس در حالی سال گذشته از طریق مزایده مطرح شد که با مصوبه مجلس، مقرر شده است پنج درصد سهام هر یک از این باشگاهها تا پایان شهریور 98 از طریق فرابورس ایران کشف قیمت و واگذار شود و پس از آن نیز درصدهای مختلفی از بلوکهای سهام این دو باشگاه از طریق فرابورس به مزایده گذاشته شود.
این در شرایطی است که عرضه سهام دو باشگاه استقلال و پرسپولیس در بازار فرابورس، با توجه به ملزومات و پیشنیازها و نیز شرایط پذیرش آنها در این بازار (ازجمله ارائه گزارشها و صورتهای مالی شفاف) بسیار سخت و دور از انتظار است.
بر این اساس، موارد زیر به عنوان روشهایی که در دنیا در راستای خصوصیسازی تجربه شده و در اصل 44 قانون اساسی نیز به عنوان روشهای واگذاری در ایران بر آنها تأکید شده است، به ترتیب اولویت با ذکر مزایا و معایب هر یک از این روشها، برای واگذاری دو باشگاه استقلال و پرسپولیس پیشنهاد میشوند:
1. پیمان مدیریت )واگذاری مديريت از طريق آگهي مزايده عمومي (با حفظ مالكيت دولت:
در اين روش مديريت باشگاه ورزشي براي مدت معين (مثلا 10 ساله يا كمتر و بيشتر) به اشخاص حقيقي يا حقوقي از طريق مزايده رقابتي يا مذاكره واگذار ميشود. در این نوع واگذاری مديريت باشگاه (در قبال بهاي پيمان و انجام خدمت) در اختيار پيمانكار است و مالكيت آن کماکان در اختيار دولت ميماند.
مزایا:
* با توجه به وضعيت كنوني اداره اين باشگاهها ازسوی دولت و مشکلات موجود در این زمینه بهعلت موضوعاتی ازجمله ممنوعيت قانونی در پرداخت هرگونه وجه از محل بودجه عمومي به ورزش حرفهاي به باشگاهها و نیز نداشتن هرگونه امکانات از جمله ورزشگاه اختصاصی بهمنظور درآمدزایی پایدار باشگاهها، این روش از واگذاری میتواند بار این مشکلات را از دوش دولت بردارد.
* نکته مهم در زمینه واگذاری باشگاهها از طریق پیمان مدیریت این موضوع است که یکی از دغدغههای اصلی دولت در واگذاری دو باشگاه استقلال و پرسپولیس، سرانجام آنها پس از واگذاری و امکان موفقنشدن در واگذاری آنها است؛ بر این اساس، با استفاده از روش پیمان مدیریت، هم واگذاری باشگاهها اتفاق میافتد و هم اینکه در هر مرحله از واگذاری این امکان فراهم است که دولت مدیریت باشگاه را نیز در دست بگیرد. ضمن اینکه بزرگترین مزیت این روش از واگذاری برای دولت این است که علاوه بر اینکه بار روانی و مالی مدیریت این دو باشگاه از دوش دولت برداشته میشود، مالکیت دو باشگاه (به عنوان ابزاری برای ازمیانبرداشتن حواشی احتمالی پس از واگذاری باشگاه) در دست دولت باقی میماند.
* در این روش از واگذاری پيمانكار انگيزه لازم را براي مديريت و كسب درآمد براي اداره باشگاه خواهد داشت.
* در واگذاری به روش پیمان مدیریت، دولت در قبال هزينهها و تعهدات خریدار مسئوليتي ندارد.
* نتايج تيمها تبعاتي را براي دولت درپي نخواهد داشت.
* نگرانيهاي اجتماعي ناشي از واگذاري تمام و كمال دو باشگاه تا حدود زيادي مرتفع ميشود و دولت در قبال اداره باشگاهها نه تنها وجهي پرداخت نميكند، بلكه ميتواند بهاي پيمان را نيز دريافت كند.
* با توجه به ماهیت و ویژگیهای این نوع از واگذاری در صورت عملكرد ضعيف و هرگونه حاشیه احتمالی و...، مواردی مانند بازگشت به سيستم دولتي يا فسخ قرارداد، تغيير تيم مديريت و نیز امكان تداوم حمايتهاي مادي و معنوي از باشگاهها براي دولت فراهم است.
* اين شيوه از واگذاری در قانون اجراي سياستهاي كلي اصل 44 قانون اساسي، قانون تنظيم بخشي از مقررات مالي دولت، قانون مديريت خدمات كشوري و قانون برنامه ششم توسعه مورد تأكيد قانونگذار واقع شده است و روشی تجربهشده و موفق در راستای اجرای سیاست خصوصیسازی در جهان است.
* نکته مهم دیگر در زمینه مزایای این روش از واگذاری (با توجه به شرایط فعلی باشگاهها) این است که چون صورتهای مالی و گزارشهای باشگاهها و همچنین میزان بدهی و دارایی آنها مشخص نیست، بنابراین دغدغهای در زمینه قیمتگذاری سهام و ارزان یا گرانفروشی باشگاهها و احیانا تمایلنداشتن بخش خصوصی در خرید سهام آنها وجود ندارد؛ چراکه انتقال مالکیتی در این نوع از واگذاری صورت نمیگیرد.
* با توجه به تجربه تلخ واگذاري باشگاههاي ورزشي به بخش خصوصي (باشگاه راهآهن) و نبود بستر و زيرساخت مناسب براي انجام فعاليتهاي اقتصادي و كسب درآمد براي باشگاه و انگيزه گذرا و دفعي اشخاص حقيقي و حقوقي، واگذاري از طريق پيمان مديريت ميتواند براي كوتاهمدت تا حدود زيادي راهگشا باشد.
* مشکلات مربوط به عدم شفافیت صورتها و گزارشهای مالی باشگاهها در این روش از واگذاری اثرگذار نیست و اصولا چون قرار نیست در روش پیمان مدیریت سهامی فروخته و به خریدار منتقل شود، بنابراین دغدغه شفافنبودن صورتها و گزارشهای مالی باشگاهها در این روش از واگذاری وجود ندارد.
* سرمایهگذاران و فعالان اقتصادی و ورزشی و نیز هواداران و پیشکسوتان میتوانند در این نوع از واگذاری در قالب شرکت سهامی خاص و عام یا شرکت تعاونی سهامی عام یا خریداران انفرادی و بالقوه حضور داشته باشند.
* همزمان با این نوع واگذاری، این فرصت نیز فراهم خواهد شد که زیرساختهای درآمدزایی باشگاههای ورزشی در کشور فراهم شود که هزینه و تجربه فراهمآمدن تدریجی این زیرساختها بر دوش دولت نخواهد بود.
معایب:
*با وجود زمینههای قانونی، اين روش از واگذاری تاكنون درباره واگذاري بنگاههاي دولتي در کشور به كار گرفته و تجربه نشده است.
* فراهمنبودن زيرساختهاي درآمدزايی باشگاهها
2. اجاره به شرط تملیک
قرارداد اجاره به شرط تمليك قراردادي است كه به موجب آن مورد معامله اجاره به مدت مشخصی داده ميشود و در آن شرط ميشود كه مالكيت مورد معامله در پايان مدت اجاره (در صورت انجام همه شروط عقد و پرداخت همه اقساط مالالاجاره از سوی مستأجر) به نام او انتقال يابد.
به عبارت دیگر در اين روش باشگاه به شركت غيردولتي سهامي خاص يا سهامي عام از طريق مزايده عمومي براي مدتي معين واگذار ميشود. واگذاركننده شروطي پيشبيني ميكند و پس از انجام شروط مربوط، مالكيت باشگاه در اختيار مستأجر قرار ميگيرد.
مزایا:
* در این روش از واگذاری شروط ضمن قرارداد ضامن انجام موفق واگذاري است.
* امكان فسخ قرارداد واگذاری در صورت اجرانشدن تعهدات از طرف خریدار وجود دارد.
* واگذاری تدریجی باشگاه صورت میگیرد.
* دولت دغدغهای در زمینه ناتوانی خریدار درباره اداره باشگاه ندارد و در هر مرحله از زمان اجاره میتواند قرارداد اجاره را فسخ کرده و مدیریت باشگاه را خود در دست بگیرد.
* مدتزمان اجاره فرصت مناسبی برای خریدار است تا توانایی خود را برای این نکته که از عهده مدیریت و مالکیت باشگاه برمیآید، نشان دهد.
* سرمایهگذاران و فعالان اقتصادی و ورزشی و نیز هواداران و پیشکسوتان میتوانند در این نوع از واگذاری در قالب شرکت سهامی خاص و عام یا شرکت تعاونی سهامی عام یا خریداران انفرادی و بالقوه حضور داشته باشند.
* مسئولیت کسب نتایج از سوی باشگاه و بار روانی ناشی از این موضوع متوجه دولت نیست.
* مدتزمان اجاره باشگاهها فرصت مناسبی را فراهم میکند تا پیششرطها و زیرساختهای لازم برای واگذاری موفق باشگاهها ازجمله مشکلات مربوط به درآمدزایی، کپیرایت، حق پخش، بلیتفروشی، تبلیغات دور زمین و... که ضامن موفقیت در خصوصیسازی باشگاههاست، حل شود.
معایب:
* با وجود زمینههای قانونی، اين روش تاكنون درباره واگذاري بنگاههاي دولتي در کشور به كار گرفته و تجربه نشده است.
* فراهمنبودن زيرساختهاي درآمدزايی باشگاهها
3. بازار سرمایه )فرابورس(
در اين روش (طبق مصوبه سال گذشته مجلس شورای اسلامی) مقرر است ابتدا پنج درصد از سهام باشگاه براي كشف قيمت در بازار پايه فرابورس ایران عرضه شود و سپس 51 درصد باشگاه به صورت بلوكي و باقي سهام به صورت خرد و بلوکهای کوچکتر از طريق فرابورس واگذار شود.
مزایا:
* این روش از واگذاری موجب شفافسازي داراييها و صورتهاي مالي و گزارشها و نیز دارایی و بدهیهای این دو باشگاه میشود (كشف قيمت سهام باشگاه، افزايش شفافيت مالي و بهبود شاخصهاي حاكميت شركتي تحت تأثير الزامات فرابورس براي پذيرهنويسي ميسر است).
* در این روش از واگذاری امكان رانت و فساد در واگذاري باشگاهها به حداقل ميرسد.
* با توجه به سازوکار عرضه سهام شرکتها در بازار سهام (بورس یا فرابورس) كشف قيمت مناسب برای سهام باشگاه و رقابت بهتر براي خريدار ميسر ميشود.
* در این نوع واگذاری، هم امكان حضور سرمايهگذار كلان اقتصادي وجود دارد و هم شرايط سهامدارشدن، تصميمگيري و مشاركت هواداران و پیشکسوتان دو باشگاه بهعنوان سرمايههاي واقعي دو باشگاه فراهم است كه این موضوع ميتواند رضايت بیشتر اجتماعي را نیز در پي داشته باشد.
* امكان رقابت شفاف بين متقاضيان خريد بلوكي سهام و امكان خريدوفروش سهام از سوی هواداران و پیشکسوتان باشگاههاي ورزشي و ايفاي نقش مؤثر بهعنوان سرمايههاي اجتماعي در اداره باشگاهها و امكان خريدوفروش سهام باشگاه براي آنها (به ميزان سهام خُرد عرضهشده در فرابورس) فراهم ميشود.
* در این روش از واگذاری منع انحصار در مالكيت و اداره باشگاهها و امكان مشاركت عامه در سرنوشت باشگاه فراهم ميشود.
* نظارتهای پیاپی سازمان بورس اوراق بهادار در دریافت مدارک و اسناد برای پذیرش و درج نماد باشگاهها (پیش از واگذاری)، فراهمشدن زمینه قانونی برای برگزاری مزایده و عرضه سهام (حین واگذاری) و لزوم رعایت الزامات سازمان بورس اوراق بهادار در راستای تداوم حضور باشگاهها در بورس و فرابورس (پس از واگذاری)، همواره بهعنوان اهرمی برای شفافیت بیشتر و رعایت قانون و نیز ارائه گزارشهای شفاف و درست از طریق باشگاهها وجود دارد.
*در این نوع واگذاری علاوه بر اینکه فعالان اقتصادی و ورزشی و نیز سرمایهگذاران و همچنین هواداران میتوانند به صورت فردی و گروهی اقدام به خرید سهام باشگاهها کنند، پیشکسوتان نیز میتوانند در خرید سهام باشگاهها و اداره آنها نقش داشته باشند.
* با توجه به اینکه عوامل متعدد در رشد یا افت قیمت سهام باشگاه در فرابورس اثرگذار است و این عوامل به صورت لحظهای قیمت سهام باشگاه را در تابلوی فرابورس تحت تأثیر قرار میدهند؛ بنابراین هر موضوع مرتبط با باشگاه ازجمله کسب نتیجه، خرید بازیکن، تغییر مربی، انعقاد قرارداد با اسپانسر، مصوبات قانونی درباره ورزش و فوتبال و... میتواند بر ارزش سهام باشگاه بهصورت لحظهای در بازار سهام تأثیرگذار باشد. براساساین، این موضوع موجب میشود هرگونه تصمیمگیری در سطح کلان ورزش و فوتبال و باشگاه با دقت و بررسی بیشتری صورت گیرد.
ضمن اینکه هواداران و سهامداران نیز علاوه بر شادی و رضایت برای کسب نتایج از سوی باشگاه و پیشرفت بیشتر تیم مورد علاقه خود، از نظر اقتصادی نیز در پی افزایش ارزش سهام باشگاه تحت عوامل مختلف منتفع خواهند شد.
معایب:
با توجه به فقدان اكثريت شرايط احراز پذيرهنويسي باشگاهها در فرابورس، تأمين شرايط مدنظر فرابورس در مدتزماني نسبتا كوتاه در این روش از واگذاری امكانپذير نیست. همین موضوع موجب میشود تا واگذاری باشگاهها از طریق فرابورس در کوتاهمدت عملی نشود.
* نداشتن شرايط و الزامات اوليه براي واگذاري از طريق فرابورس (براي مثال باشگاه استقلال به صورت شركت سهامي خاص ثبت شده؛ درحاليكه شرط ورود عرضه از طريق فرابورس، عامبودن سهامي بنگاه است كه البته این موارد با اصلاح اساسنامه رفعشدنی است).
* همچنین یکی از شرایط اصلی عرضه سهام باشگاهها در فرابورس، ارائه صورتهای مالی و گزارشهای شفاف است که با توجه به اینکه میزان دارایی و بدهیهای این دو باشگاه مشخص نیست، این امر امکانپذیر نیست.
* زمانبربودن واگذاري كامل دو باشگاه در این روش كه ميتواند سبب ايجاد وقفه در برنامهها و فعاليتهاي دو باشگاه شود.
* با توجه به اینکه در این روش از واگذاری ممکن است بلوکهای مختلف باشگاهها از سوی خریداران متفاوتی تصاحب شود، امکان ایجاد تضارب آرا و اختلاف سلیقه در اداره و هیئتمدیره باشگاه و نیز مسائلی مانند انتخاب کادر فنی، بازیکن و... (به دلیل تقسیمشدن پستها و صندلیهای مدیریتی و تملک سهام میان چند نفر) بسیار محتمل است. این موضوع میتواند اداره باشگاهها را با مشکل مواجه کرده و حتی موجودیت و ادامه حیات باشگاهها را به خطر بیندازد.
* با توجه به اینکه قیمتگذاری سهام باشگاهها براساس صورتها و گزارشهای مالی و نیز دارایی و بدهیهای باشگاهها انجام میشود، در شرایط کنونی به دلیل روشننبودن و شفافیت نداشتن موارد یادشده، نمیتوان برآورد درست و دقیقی از ارزش سهام باشگاهها برای تعیین قیمت سهام و عرضه آنها داشت.
*فراهمنبودن زيرساختهاي درآمدزايی باشگاه.
4. مزایده
در اين روش از واگذاری، پس از قيمتگذاري از سوي سازمان خصوصيسازي، باشگاه ورزشي از طريق آگهي عمومي به شركت سهامي خاص يا شركت سهامي عام يا شركت تعاوني سهامي عام صاحب صلاحيت و اهليت یا هر شخص حقیقی و حقوقی واگذار ميشود.
مزایا:
* اين نوع واگذاري مقدمات و تشريفات كمتري از واگذاري در فرابورس دارد؛ بنابراين تسريع در واگذاري و خصوصيسازي باشگاه از اين طريق محتمل است و در مدتزمان كمتري اين اتفاق ميافتد.
* موضوعاتی مانند دریافت صورتها و گزارشهای مالی دقیق و شفاف از موانع جدی و اثرگذار در زمینه واگذاری باشگاهها در این روش از واگذاری نیست. به عبارت دیگر نبود شفافيت كامل صورتهاي مالي، گزارشها و دارايي و بدهي باشگاه بهعنوان مانعی جدی برای برآورد دقیق ارزشگذاری باشگاه در این نوع واگذاری مطرح نیست.
* در واگذاری از طریق مزایده، در مدتزمان کوتاهی فرایند خصوصیسازی باشگاهها اتفاق افتاده و این روش یکی از سریعترین روشهای واگذاری باشگاهها به شمار میآید.
معایب:
* امكان واگذاري کامل باشگاه به شخص حقيقي خاص يا شركت سهامي خاص وجود دارد و موفقيت باشگاه در اين شرايط عمدتا قائم به فرد خواهد بود و نقشي براي هواداران و پیشکسوتان بهعنوان سرمايههاي اجتماعي و اصلي دو باشگاه متصور نخواهد بود.
* در واقع موفقيتداشتن و موفق نبودن و حيات و ممات باشگاه به شخص مالك باشگاه بستگي دارد.
* با توجه به فقدان زمینه مناسب اقتصادي و كسب درآمد براي باشگاهها و نيز نداشتن اموال و داراييهاي نامنقول، در صورت بروز مشكلي براي مالك باشگاه به تبع آن موجوديت باشگاه نيز به خطر ميافتد.
* تعيين مواردي مانند اهليت بهعنوان مانعي جدي براي واگذاري باشگاه در این روش از واگذاری مطرح است.
* تجربه ناموفق واگذاریهای قبلی دو باشگاه از طریق مزایده.
* با توجه به اینکه در مزایدههای سازمان خصوصیسازی بالاترین قیمت پیشنهادی یکی از ملاکهای اصلی در واگذاری بنگاهها است، حضور اهالی غیرورزشی در مدیریت و مالکیت باشگاه بیشازپیش متصور است.
* فراهمنبودن زيرساختهاي درآمدزايی باشگاه.
شایان ذکر است با توجه به موارد مطرحشده از یک سو و فراهمنبودن شرایط واگذاری دو باشگاه استقلال و پرسپولیس از طریق بازار سرمایه (فرابورس) - به دلیل نداشتن صورتهای مالی و گزارشهای شفاف و همچنین نامشخصبودن درآمدها و بدهیهای این دو باشگاه -روشهای «پیمان مدیریت» و «اجاره به شرط تملیک» و پسازآن «بازار سرمایه» و دست آخر «مزایده» به ترتیب اولویت برای واگذاری این دو باشگاه پیشنهاد میشوند.
علی رمضانیان، مهدی حاجیوند: موضوع واگذاری دو باشگاه استقلال و پرسپولیس در حالی سال گذشته از طریق مزایده مطرح شد که با مصوبه مجلس، مقرر شده است پنج درصد سهام هر یک از این باشگاهها تا پایان شهریور 98 از طریق فرابورس ایران کشف قیمت و واگذار شود و پس از آن نیز درصدهای مختلفی از بلوکهای سهام این دو باشگاه از طریق فرابورس به مزایده گذاشته شود.
این در شرایطی است که عرضه سهام دو باشگاه استقلال و پرسپولیس در بازار فرابورس، با توجه به ملزومات و پیشنیازها و نیز شرایط پذیرش آنها در این بازار (ازجمله ارائه گزارشها و صورتهای مالی شفاف) بسیار سخت و دور از انتظار است.
بر این اساس، موارد زیر به عنوان روشهایی که در دنیا در راستای خصوصیسازی تجربه شده و در اصل 44 قانون اساسی نیز به عنوان روشهای واگذاری در ایران بر آنها تأکید شده است، به ترتیب اولویت با ذکر مزایا و معایب هر یک از این روشها، برای واگذاری دو باشگاه استقلال و پرسپولیس پیشنهاد میشوند:
1. پیمان مدیریت )واگذاری مديريت از طريق آگهي مزايده عمومي (با حفظ مالكيت دولت:
در اين روش مديريت باشگاه ورزشي براي مدت معين (مثلا 10 ساله يا كمتر و بيشتر) به اشخاص حقيقي يا حقوقي از طريق مزايده رقابتي يا مذاكره واگذار ميشود. در این نوع واگذاری مديريت باشگاه (در قبال بهاي پيمان و انجام خدمت) در اختيار پيمانكار است و مالكيت آن کماکان در اختيار دولت ميماند.
مزایا:
* با توجه به وضعيت كنوني اداره اين باشگاهها ازسوی دولت و مشکلات موجود در این زمینه بهعلت موضوعاتی ازجمله ممنوعيت قانونی در پرداخت هرگونه وجه از محل بودجه عمومي به ورزش حرفهاي به باشگاهها و نیز نداشتن هرگونه امکانات از جمله ورزشگاه اختصاصی بهمنظور درآمدزایی پایدار باشگاهها، این روش از واگذاری میتواند بار این مشکلات را از دوش دولت بردارد.
* نکته مهم در زمینه واگذاری باشگاهها از طریق پیمان مدیریت این موضوع است که یکی از دغدغههای اصلی دولت در واگذاری دو باشگاه استقلال و پرسپولیس، سرانجام آنها پس از واگذاری و امکان موفقنشدن در واگذاری آنها است؛ بر این اساس، با استفاده از روش پیمان مدیریت، هم واگذاری باشگاهها اتفاق میافتد و هم اینکه در هر مرحله از واگذاری این امکان فراهم است که دولت مدیریت باشگاه را نیز در دست بگیرد. ضمن اینکه بزرگترین مزیت این روش از واگذاری برای دولت این است که علاوه بر اینکه بار روانی و مالی مدیریت این دو باشگاه از دوش دولت برداشته میشود، مالکیت دو باشگاه (به عنوان ابزاری برای ازمیانبرداشتن حواشی احتمالی پس از واگذاری باشگاه) در دست دولت باقی میماند.
* در این روش از واگذاری پيمانكار انگيزه لازم را براي مديريت و كسب درآمد براي اداره باشگاه خواهد داشت.
* در واگذاری به روش پیمان مدیریت، دولت در قبال هزينهها و تعهدات خریدار مسئوليتي ندارد.
* نتايج تيمها تبعاتي را براي دولت درپي نخواهد داشت.
* نگرانيهاي اجتماعي ناشي از واگذاري تمام و كمال دو باشگاه تا حدود زيادي مرتفع ميشود و دولت در قبال اداره باشگاهها نه تنها وجهي پرداخت نميكند، بلكه ميتواند بهاي پيمان را نيز دريافت كند.
* با توجه به ماهیت و ویژگیهای این نوع از واگذاری در صورت عملكرد ضعيف و هرگونه حاشیه احتمالی و...، مواردی مانند بازگشت به سيستم دولتي يا فسخ قرارداد، تغيير تيم مديريت و نیز امكان تداوم حمايتهاي مادي و معنوي از باشگاهها براي دولت فراهم است.
* اين شيوه از واگذاری در قانون اجراي سياستهاي كلي اصل 44 قانون اساسي، قانون تنظيم بخشي از مقررات مالي دولت، قانون مديريت خدمات كشوري و قانون برنامه ششم توسعه مورد تأكيد قانونگذار واقع شده است و روشی تجربهشده و موفق در راستای اجرای سیاست خصوصیسازی در جهان است.
* نکته مهم دیگر در زمینه مزایای این روش از واگذاری (با توجه به شرایط فعلی باشگاهها) این است که چون صورتهای مالی و گزارشهای باشگاهها و همچنین میزان بدهی و دارایی آنها مشخص نیست، بنابراین دغدغهای در زمینه قیمتگذاری سهام و ارزان یا گرانفروشی باشگاهها و احیانا تمایلنداشتن بخش خصوصی در خرید سهام آنها وجود ندارد؛ چراکه انتقال مالکیتی در این نوع از واگذاری صورت نمیگیرد.
* با توجه به تجربه تلخ واگذاري باشگاههاي ورزشي به بخش خصوصي (باشگاه راهآهن) و نبود بستر و زيرساخت مناسب براي انجام فعاليتهاي اقتصادي و كسب درآمد براي باشگاه و انگيزه گذرا و دفعي اشخاص حقيقي و حقوقي، واگذاري از طريق پيمان مديريت ميتواند براي كوتاهمدت تا حدود زيادي راهگشا باشد.
* مشکلات مربوط به عدم شفافیت صورتها و گزارشهای مالی باشگاهها در این روش از واگذاری اثرگذار نیست و اصولا چون قرار نیست در روش پیمان مدیریت سهامی فروخته و به خریدار منتقل شود، بنابراین دغدغه شفافنبودن صورتها و گزارشهای مالی باشگاهها در این روش از واگذاری وجود ندارد.
* سرمایهگذاران و فعالان اقتصادی و ورزشی و نیز هواداران و پیشکسوتان میتوانند در این نوع از واگذاری در قالب شرکت سهامی خاص و عام یا شرکت تعاونی سهامی عام یا خریداران انفرادی و بالقوه حضور داشته باشند.
* همزمان با این نوع واگذاری، این فرصت نیز فراهم خواهد شد که زیرساختهای درآمدزایی باشگاههای ورزشی در کشور فراهم شود که هزینه و تجربه فراهمآمدن تدریجی این زیرساختها بر دوش دولت نخواهد بود.
معایب:
*با وجود زمینههای قانونی، اين روش از واگذاری تاكنون درباره واگذاري بنگاههاي دولتي در کشور به كار گرفته و تجربه نشده است.
* فراهمنبودن زيرساختهاي درآمدزايی باشگاهها
2. اجاره به شرط تملیک
قرارداد اجاره به شرط تمليك قراردادي است كه به موجب آن مورد معامله اجاره به مدت مشخصی داده ميشود و در آن شرط ميشود كه مالكيت مورد معامله در پايان مدت اجاره (در صورت انجام همه شروط عقد و پرداخت همه اقساط مالالاجاره از سوی مستأجر) به نام او انتقال يابد.
به عبارت دیگر در اين روش باشگاه به شركت غيردولتي سهامي خاص يا سهامي عام از طريق مزايده عمومي براي مدتي معين واگذار ميشود. واگذاركننده شروطي پيشبيني ميكند و پس از انجام شروط مربوط، مالكيت باشگاه در اختيار مستأجر قرار ميگيرد.
مزایا:
* در این روش از واگذاری شروط ضمن قرارداد ضامن انجام موفق واگذاري است.
* امكان فسخ قرارداد واگذاری در صورت اجرانشدن تعهدات از طرف خریدار وجود دارد.
* واگذاری تدریجی باشگاه صورت میگیرد.
* دولت دغدغهای در زمینه ناتوانی خریدار درباره اداره باشگاه ندارد و در هر مرحله از زمان اجاره میتواند قرارداد اجاره را فسخ کرده و مدیریت باشگاه را خود در دست بگیرد.
* مدتزمان اجاره فرصت مناسبی برای خریدار است تا توانایی خود را برای این نکته که از عهده مدیریت و مالکیت باشگاه برمیآید، نشان دهد.
* سرمایهگذاران و فعالان اقتصادی و ورزشی و نیز هواداران و پیشکسوتان میتوانند در این نوع از واگذاری در قالب شرکت سهامی خاص و عام یا شرکت تعاونی سهامی عام یا خریداران انفرادی و بالقوه حضور داشته باشند.
* مسئولیت کسب نتایج از سوی باشگاه و بار روانی ناشی از این موضوع متوجه دولت نیست.
* مدتزمان اجاره باشگاهها فرصت مناسبی را فراهم میکند تا پیششرطها و زیرساختهای لازم برای واگذاری موفق باشگاهها ازجمله مشکلات مربوط به درآمدزایی، کپیرایت، حق پخش، بلیتفروشی، تبلیغات دور زمین و... که ضامن موفقیت در خصوصیسازی باشگاههاست، حل شود.
معایب:
* با وجود زمینههای قانونی، اين روش تاكنون درباره واگذاري بنگاههاي دولتي در کشور به كار گرفته و تجربه نشده است.
* فراهمنبودن زيرساختهاي درآمدزايی باشگاهها
3. بازار سرمایه )فرابورس(
در اين روش (طبق مصوبه سال گذشته مجلس شورای اسلامی) مقرر است ابتدا پنج درصد از سهام باشگاه براي كشف قيمت در بازار پايه فرابورس ایران عرضه شود و سپس 51 درصد باشگاه به صورت بلوكي و باقي سهام به صورت خرد و بلوکهای کوچکتر از طريق فرابورس واگذار شود.
مزایا:
* این روش از واگذاری موجب شفافسازي داراييها و صورتهاي مالي و گزارشها و نیز دارایی و بدهیهای این دو باشگاه میشود (كشف قيمت سهام باشگاه، افزايش شفافيت مالي و بهبود شاخصهاي حاكميت شركتي تحت تأثير الزامات فرابورس براي پذيرهنويسي ميسر است).
* در این روش از واگذاری امكان رانت و فساد در واگذاري باشگاهها به حداقل ميرسد.
* با توجه به سازوکار عرضه سهام شرکتها در بازار سهام (بورس یا فرابورس) كشف قيمت مناسب برای سهام باشگاه و رقابت بهتر براي خريدار ميسر ميشود.
* در این نوع واگذاری، هم امكان حضور سرمايهگذار كلان اقتصادي وجود دارد و هم شرايط سهامدارشدن، تصميمگيري و مشاركت هواداران و پیشکسوتان دو باشگاه بهعنوان سرمايههاي واقعي دو باشگاه فراهم است كه این موضوع ميتواند رضايت بیشتر اجتماعي را نیز در پي داشته باشد.
* امكان رقابت شفاف بين متقاضيان خريد بلوكي سهام و امكان خريدوفروش سهام از سوی هواداران و پیشکسوتان باشگاههاي ورزشي و ايفاي نقش مؤثر بهعنوان سرمايههاي اجتماعي در اداره باشگاهها و امكان خريدوفروش سهام باشگاه براي آنها (به ميزان سهام خُرد عرضهشده در فرابورس) فراهم ميشود.
* در این روش از واگذاری منع انحصار در مالكيت و اداره باشگاهها و امكان مشاركت عامه در سرنوشت باشگاه فراهم ميشود.
* نظارتهای پیاپی سازمان بورس اوراق بهادار در دریافت مدارک و اسناد برای پذیرش و درج نماد باشگاهها (پیش از واگذاری)، فراهمشدن زمینه قانونی برای برگزاری مزایده و عرضه سهام (حین واگذاری) و لزوم رعایت الزامات سازمان بورس اوراق بهادار در راستای تداوم حضور باشگاهها در بورس و فرابورس (پس از واگذاری)، همواره بهعنوان اهرمی برای شفافیت بیشتر و رعایت قانون و نیز ارائه گزارشهای شفاف و درست از طریق باشگاهها وجود دارد.
*در این نوع واگذاری علاوه بر اینکه فعالان اقتصادی و ورزشی و نیز سرمایهگذاران و همچنین هواداران میتوانند به صورت فردی و گروهی اقدام به خرید سهام باشگاهها کنند، پیشکسوتان نیز میتوانند در خرید سهام باشگاهها و اداره آنها نقش داشته باشند.
* با توجه به اینکه عوامل متعدد در رشد یا افت قیمت سهام باشگاه در فرابورس اثرگذار است و این عوامل به صورت لحظهای قیمت سهام باشگاه را در تابلوی فرابورس تحت تأثیر قرار میدهند؛ بنابراین هر موضوع مرتبط با باشگاه ازجمله کسب نتیجه، خرید بازیکن، تغییر مربی، انعقاد قرارداد با اسپانسر، مصوبات قانونی درباره ورزش و فوتبال و... میتواند بر ارزش سهام باشگاه بهصورت لحظهای در بازار سهام تأثیرگذار باشد. براساساین، این موضوع موجب میشود هرگونه تصمیمگیری در سطح کلان ورزش و فوتبال و باشگاه با دقت و بررسی بیشتری صورت گیرد.
ضمن اینکه هواداران و سهامداران نیز علاوه بر شادی و رضایت برای کسب نتایج از سوی باشگاه و پیشرفت بیشتر تیم مورد علاقه خود، از نظر اقتصادی نیز در پی افزایش ارزش سهام باشگاه تحت عوامل مختلف منتفع خواهند شد.
معایب:
با توجه به فقدان اكثريت شرايط احراز پذيرهنويسي باشگاهها در فرابورس، تأمين شرايط مدنظر فرابورس در مدتزماني نسبتا كوتاه در این روش از واگذاری امكانپذير نیست. همین موضوع موجب میشود تا واگذاری باشگاهها از طریق فرابورس در کوتاهمدت عملی نشود.
* نداشتن شرايط و الزامات اوليه براي واگذاري از طريق فرابورس (براي مثال باشگاه استقلال به صورت شركت سهامي خاص ثبت شده؛ درحاليكه شرط ورود عرضه از طريق فرابورس، عامبودن سهامي بنگاه است كه البته این موارد با اصلاح اساسنامه رفعشدنی است).
* همچنین یکی از شرایط اصلی عرضه سهام باشگاهها در فرابورس، ارائه صورتهای مالی و گزارشهای شفاف است که با توجه به اینکه میزان دارایی و بدهیهای این دو باشگاه مشخص نیست، این امر امکانپذیر نیست.
* زمانبربودن واگذاري كامل دو باشگاه در این روش كه ميتواند سبب ايجاد وقفه در برنامهها و فعاليتهاي دو باشگاه شود.
* با توجه به اینکه در این روش از واگذاری ممکن است بلوکهای مختلف باشگاهها از سوی خریداران متفاوتی تصاحب شود، امکان ایجاد تضارب آرا و اختلاف سلیقه در اداره و هیئتمدیره باشگاه و نیز مسائلی مانند انتخاب کادر فنی، بازیکن و... (به دلیل تقسیمشدن پستها و صندلیهای مدیریتی و تملک سهام میان چند نفر) بسیار محتمل است. این موضوع میتواند اداره باشگاهها را با مشکل مواجه کرده و حتی موجودیت و ادامه حیات باشگاهها را به خطر بیندازد.
* با توجه به اینکه قیمتگذاری سهام باشگاهها براساس صورتها و گزارشهای مالی و نیز دارایی و بدهیهای باشگاهها انجام میشود، در شرایط کنونی به دلیل روشننبودن و شفافیت نداشتن موارد یادشده، نمیتوان برآورد درست و دقیقی از ارزش سهام باشگاهها برای تعیین قیمت سهام و عرضه آنها داشت.
*فراهمنبودن زيرساختهاي درآمدزايی باشگاه.
4. مزایده
در اين روش از واگذاری، پس از قيمتگذاري از سوي سازمان خصوصيسازي، باشگاه ورزشي از طريق آگهي عمومي به شركت سهامي خاص يا شركت سهامي عام يا شركت تعاوني سهامي عام صاحب صلاحيت و اهليت یا هر شخص حقیقی و حقوقی واگذار ميشود.
مزایا:
* اين نوع واگذاري مقدمات و تشريفات كمتري از واگذاري در فرابورس دارد؛ بنابراين تسريع در واگذاري و خصوصيسازي باشگاه از اين طريق محتمل است و در مدتزمان كمتري اين اتفاق ميافتد.
* موضوعاتی مانند دریافت صورتها و گزارشهای مالی دقیق و شفاف از موانع جدی و اثرگذار در زمینه واگذاری باشگاهها در این روش از واگذاری نیست. به عبارت دیگر نبود شفافيت كامل صورتهاي مالي، گزارشها و دارايي و بدهي باشگاه بهعنوان مانعی جدی برای برآورد دقیق ارزشگذاری باشگاه در این نوع واگذاری مطرح نیست.
* در واگذاری از طریق مزایده، در مدتزمان کوتاهی فرایند خصوصیسازی باشگاهها اتفاق افتاده و این روش یکی از سریعترین روشهای واگذاری باشگاهها به شمار میآید.
معایب:
* امكان واگذاري کامل باشگاه به شخص حقيقي خاص يا شركت سهامي خاص وجود دارد و موفقيت باشگاه در اين شرايط عمدتا قائم به فرد خواهد بود و نقشي براي هواداران و پیشکسوتان بهعنوان سرمايههاي اجتماعي و اصلي دو باشگاه متصور نخواهد بود.
* در واقع موفقيتداشتن و موفق نبودن و حيات و ممات باشگاه به شخص مالك باشگاه بستگي دارد.
* با توجه به فقدان زمینه مناسب اقتصادي و كسب درآمد براي باشگاهها و نيز نداشتن اموال و داراييهاي نامنقول، در صورت بروز مشكلي براي مالك باشگاه به تبع آن موجوديت باشگاه نيز به خطر ميافتد.
* تعيين مواردي مانند اهليت بهعنوان مانعي جدي براي واگذاري باشگاه در این روش از واگذاری مطرح است.
* تجربه ناموفق واگذاریهای قبلی دو باشگاه از طریق مزایده.
* با توجه به اینکه در مزایدههای سازمان خصوصیسازی بالاترین قیمت پیشنهادی یکی از ملاکهای اصلی در واگذاری بنگاهها است، حضور اهالی غیرورزشی در مدیریت و مالکیت باشگاه بیشازپیش متصور است.
* فراهمنبودن زيرساختهاي درآمدزايی باشگاه.
شایان ذکر است با توجه به موارد مطرحشده از یک سو و فراهمنبودن شرایط واگذاری دو باشگاه استقلال و پرسپولیس از طریق بازار سرمایه (فرابورس) - به دلیل نداشتن صورتهای مالی و گزارشهای شفاف و همچنین نامشخصبودن درآمدها و بدهیهای این دو باشگاه -روشهای «پیمان مدیریت» و «اجاره به شرط تملیک» و پسازآن «بازار سرمایه» و دست آخر «مزایده» به ترتیب اولویت برای واگذاری این دو باشگاه پیشنهاد میشوند.