|

نظارت اثربخش، حلقه مفقوده دولت سیزدهم

اگر تشریفات را کنار بگذاریم، بزرگ‌ترین مزیت رئیس‌جمهور دولت سیزدهم در مقایسه با هم‌ردیفان سابق خود، توان نظارتی ایشان است؛ مهارتی که بیش از 40 سال نظارت عام، در قوه ناظر جمهوری اسلامی یعنی قوه قضائیه و 10 سال نظارت خاص، در سازمان بازرسی کل کشور برای او به‌ وجود آورده است. سازمان بازرسی کل کشور که همواره نظارت بر رعایت صحیح قوانین و حسن جریان امور را در وزارتخانه‌ها و دستگاه‌های اجرائی کشور تعقیب می‌کند، قادر است آن‌چنان شناختی را برای رئیس خود ایجاد کند که به پشتوانه این شناخت، او می‌تواند تمام دستگاه‌های اجرائی را برای تحقق اسناد بالادستی کشور به‌سرعت هماهنگ کند. حالا اگر این مهارت و تجارب انباشته، که وجه ممیزه آقای رئیسی با رؤسای جمهور پیشین است، در صحنه عمل و قوه مجریه به‌خوبی به‌ کار گرفته نشود، آن‌گاه این فرصت هم مانند فرصت‌های دیگر، به‌زودی از دست جمهوری اسلامی خواهد رفت. اما برای اثربخش‌ترکردن این «استراتژی نظارت» باید در جهت‌گیری آن تغییراتی به‌ وجود بیاید تا از این «مهارت رئیس‌جمهور» به‌خوبی استفاده شود؛ یعنی اگر بپذیریم که «وزارتخانه‌ها»، حوزه ستادی (فرماندهی) کشور هستند و «استان‌ها»، حوزه عملیاتی (افسران میدان) آن محسوب می‌شوند، آن‌گاه متوجه خواهیم شد که این اوضاع آشفته برخی از وزارتخانه‌ها‌ست که باعث ریزش مشکلات و سرازیر‌شدن آنها به استان‌ها می‌شود. به‌ عبارت دیگر ظهور و بروز یک بیماری در مرکز باعث به‌وجود‌آمدن یک درد مشترک برای همه استان‌ها خواهد شد و این درد مشترک باید در پایتخت، شناسایی و درمان شود؛ چراکه از روی نشانه‌ها و عوارض بیماری در ۳۱ استان، به‌هیچ‌وجه قادر نخواهیم بود نسبت به خود بیماری در مرکز شناخت حاصل کرده و برای درمان آن دست به اقدام ببریم. و این وضعیت درست ‌مانند آن است که از کنار هم گذاشتن ۳۱ آینه شکسته بخواهیم یک تصویر واحدی را به‌ دست بیاوریم. با این توصیف باید بازدیدهای سرزده از وزارتخانه‌ها و آشنایی با مشکلات آنها نسبت به بازدیدهای سرزده از استان‌ها، در صدر اولویت‌ها قرار بگیرند؛ زیرا گذشت زمان در همین مدت کوتاه نشان داده است که برخی از وزرای این دولت، واقعا احتیاج به کمک داشته و حضور رئیس‌جمهور در وزارتخانه‌های این عزیزان، می‌تواند حلال بسیاری از مشکلات آنها باشد؛ زیرا سنوات خدمت برخی از این وزرا در دو قوه دیگر بوده و دارای تجربه کمی در قوه مجریه هستند و با پیچیدگی‌های نظام اجرائی آشنا نیستند و در چهار ماه گذشته هم قادر نبودند منویات رئیس‌جمهور را به‌خوبی اجرا کنند. حتی برخی از آنها هنوز نتوانستند معاونان خود را تغییر داده و با خود هماهنگ کنند. و جالب است که تاکنون برای برخی از آنها روشن نشده است که معاونان ارشد یک وزارتخانه که برای گفتمان تدبیر و امید تربیت شده‌اند، چگونه می‌توانند خود را با گفتمان دولت سیزدهم هماهنگ و به‌روزرسانی کنند.

بنابراین هر چقدر این زمان طلایی بگذرد و از فصل تغییرات دور شویم، عزل و نصب این 800 پست سیاسی کشور که همه مدیران حرفه‌ای تغییرات آن را بعد از پیروزی هر جریانی در انتخابات به‌راحتی می‌پذیرند، بسیار بسیار دشوار خواهد شد؛ به گونه‌ای که پس از این دوران، تغییرات هریک از آنها مستلزم جراحی‌های سنگین و خون‌ریزی‌های فراوان خواهد بود. کمترین تأثیر این نوع ناهماهنگی‌ها، بین مدل ذهنی وزیر، با مدل ذهنی معاونان او، بروز ناکارآمدی‌ها است که می‌تواند به‌سرعت در استان‌ها ظهور و بروز پیدا کند. وزیری که یادش می‌رود همراه تیم رئیس‌جمهور و به مدد رأی همفکران خود پیروز انتخابات شده و بر مسند وزارت تکیه زده است، حالا پس از گرفتن رأی اعتماد، ادعای فراجناحی می‌کند و می‌گوید من می‌توانم با هر مدیری در جمهوری اسلامی کار کنم، نمی‌داند که بر همگان واضح و مبرهن است که او با این روش قصد دارد روپوشی را روی «عدم شجاعت خود در تغییر مدیران» یا «ناتوانی در تشکیل تیم متخصص و همراه تا زمان وزارتش» بپوشاند و غافل از اینکه ساعت شنی زمان مدیریت او لحظه به لحظه رو به پایان است و او با این نوع تعلل‌ها و تأخیر در تصمیم‌گیری‌ها باعث می‌شود که وعده‌های رئیس‌جمهور نیز یکی پس از دیگری مرده به دنیا بیایند؛ بنابراین وزیری که پشت به قبله نماز می‌خواند، یعنی عکس اهداف دولت سیزدهم قدم برمی‌دارد و مجموعه را ناهماهنگ می‌کند، رئیس‌جمهور نباید برای تعویض او اصلا تردید کند؛ زیرا نوازنده‌ای که هرچقدر هم در نواختن یک ساز در یک ارکستر 30 نفره (هئیت دولت) مهارت و تخصص داشته باشد؛ ولی ساز مخالف بزند یا ساکت به دستان رهبر ارکستر خیره بماند، باید هرچه سریع‌تر تعویض شود؛ بنابراین اگر جهت نظارت از استان‌ها به وزارتخانه‌ها تغییر پیدا کند و مطالبه‌گری با شدت بیشتری از وزرا صورت بگیرد، آن‌ وقت وزیران محترم هم فعال‌تر خواهند شد و تیم خود را به‌سرعت ساماندهی و فرایندها را به دقت اصلاح می‌کنند و با یک «چابک‌سازی ساختار»، منسجم‌تر برای افزایش بهره‌وری گام برمی‌دارند. در غیر‌این‌صورت اگر این روال ادامه پیدا کند، با توجه به روحیه‌ای که از آقای رئیسی سراغ داریم 50 درصد از همین وزرا و استانداران فعلی در دو سال بعد در این دولت حضور نخواهند داشت؛ بنابراین وزرای عزیز باید عجله کنند؛ چراکه رئیس‌جمهور منتظر آنها نخواهد ماند. ایجاد نظارت هوشمند و هماهنگی مؤثر، دو عنصر کلیدی موفقیت در دولت سیزدهم خواهند بود.