دوزخ رمبو
«فصلی در دوزخ» نوعی اعترافنامه یا وصیتنامه آرتور رمبو، شاعر نابغه و شورشی است که در سال 1873 منتشر شد و از نظر منتقدان و محققان حوزه شعر تأثیر بسزایی بر گسترش سوررئالیسم داشت.
«فصلی در دوزخ» نوعی اعترافنامه یا وصیتنامه آرتور رمبو، شاعر نابغه و شورشی است که در سال 1873 منتشر شد و از نظر منتقدان و محققان حوزه شعر تأثیر بسزایی بر گسترش سوررئالیسم داشت. رمبو «فصلی در دوزخ» را در قالب شعر منثور نوشت؛ اثری که مقدر بود دنیای شعر و روایت بعد از خود را متحول کند. رمبو بعد از نوشتنِ این وداعنامه با ادبیات یعنی «فصلی در دوزخ»، دنیای شعر و شاعری را ترک کرد و حتی خانواده و شهر و دیارش را رها کرد و به فرانسه و بعدها به شهرهای دیگر در اروپا و آسیا و آفریقا رفت و طی سالیان بعد هرگز از شعر و شاعری و ادبیات و حتی پیشینه ادبی خود سخن نگفت. رمبو درباره اینکه چرا یکباره همهچیز و ادبیات را ترک کرد تنها به این عبارت بسنده کرد که «همهچیز بیهوده است». رمبو در آستانه بیستسالگی، وقتی به تضاد شدید و شکافِ پرنشدنیِ میان روح سرکش خود و زیست محافظهکارانه و بیحادثه اروپا واقف شد، تصمیم گرفت همهچیز را رها کند و پی هذیانهای خود برود و به بورژوای
دست به عصای اروپای آن زمان از ظهور انسان نوین بگوید. با این اوصاف میراثِ شعری رمبو مورد مناقشه است، چراکه از یک طرف، پل کلودل شاعر مسیحی او را میستود و از طرف دیگر، سوررئالیستها به شعرهای رمبو توجه خاصی نشان میدادند. شاید در این مناقشه، زندگی غریب رمبو نیز بیتأثیر نبوده باشد. شاعری که در اوج در بیستسالگی از همه گرایش و دلبستگیاش به شعر دست شست و موجب شد پیرامون او هالهای از افسانه پدید بیاید. به هر تقدیر، منتقدان و مورخانِ تاریخ شعر معتقدند شعرهای رمبو در تعمیق نوعی شعر عصیانمحوری سهم داشت که تا ژرفنای جهانهای شاعرانه را میکاوید: «همان میراثی که از رمانتیکها و سپس بودلر برجای مانده بود».