|

گزارش «شبکه شرق» از برخوردهای فیزیکی همراهان بیمار به کادر درمان

یک اتفاق و چند روایت

اوج درگیری و حمله به پزشکان و کادر درمان با آغاز پاندمی کرونا همراه شد. مرگ‌های پشت هم، نبود دارو، تخت و سایر تجهیزات باعث شد تا همراهان بیماران کنترل خود را از دست بدهند و بعضا برخوردهای خشنی داشته باشند.

یک اتفاق و چند روایت
ریحانه جولایی خبرنگار شبکه شرق

 

پرستاران و پزشکان تجربه‌های تلخی از خشونت و رفتارهای شدید در بیمارستان و محیط کار دارند. آنها می‌گویند مرتب در معرض تهدید و خشونت‌های جسمی و کلامی از سوی خانواده‌های بیماران هستند و هرکدام تجربه‌ای از این برخوردها دارند. آخرین اتفاق مربوط به رزیدنت «بیمارستان شهدای تبریز» است. ۱۷ آذر مرد جوانی با چاقو به رزیدنت این بیمارستان حمله کرد. چند ماه پیش هم چند مورد خشونت با عوامل اورژانس رسانه‌ای شد و ضاربین اعلام کردند دلیل حمله به کادر اورژانس دیر رسیدن آنها بوده است.

 

دوران کرونا، اوج درگیری با کادر درمان

اوج درگیری و حمله به پزشکان و کادر درمان با آغاز پاندمی کرونا همراه شد. مرگ‌های پشت هم، نبود دارو، تخت و سایر تجهیزات باعث شد تا همراهان بیماران کنترل خود را از دست بدهند و بعضا برخوردهای خشنی داشته باشند. حالا حمله به کادر درمان یکی از موضوعاتی است که هر ازگاهی به گوش ما می‌رسد و در موارد زیادی هم اصلا رسانه‌ای نمی‌شود. پزشکان دلخورند که چرا شکایت‌هایشان به ثمر نمی‌نشیند و هیچ گوش شنوایی نیست. این خبرها بهانه‌ای شد تا با دو پزشکی که اخیرا تجربه برخورد فیزیکی با خانواده‌های بیماران داشته‌اند، گفت‌وگو کردیم.

 

روایت یک پزشک عمومی در ایلام

دکتر محمدصادق کاظمی می‌گوید: من در مدتی که باید برای طرح می‌گذراندم در اورژانس ایوان فعالیت میکردم. رفتار مردم در آنجا بسیار آزار دهنده بود. جدای از تمسخر پزشک، سعی می‌کردند کادر درمان را کوچک کنند و بعد هم فحاشی و برخوردهای فیزیکی شروع شد.تیر ماه سال گذشته بیماری با علایم سرماخوردگی را ویزیت کردم. چندساعت بعد همان بیمار با دست‌های قفل شده به بیمارستان برگشت. وقتی دوباره ویزیت کردم متوجه شدم که فشار عصبی بوده اما خانواده بیمار بر این باور بود که داروی اشتباه تجویز شده و واکنش دارویی است. در حالی که روان پزشک هم فشار عصبی را تأیید کرد؛ خانواده بیمار فحاشی و تهدیدهای جانی را آغاز کردند. حضور پلیس هم چندان تأثیری نداشت و در نهایت همراهان بیمار وارد استیشن شدند، به من حمله کردند و با کمک پرستاران توانستم جان سالم به در ببرم. پس از شکایت خانواده بیمار، کمیته پیگیری اعلام کرد که مشکل از داروی تجویز شده نبود و فشار عصبی دلیل بدحالی بیمار عنوان شد اما شکایت من به جایی نرسید.

 

روایت یک متخصص ارتوپدی در کردستان

تجربه دکتر علی بهاری، پزشک دیگری که با «شبکه شرق» گفت‌وگو کرده مربوط به بیمارستان شهید بهشتی قروه است. او می‌گوید: بر اثر تصادف یک بچه ۱۴ ساله دچار شکستگی و آسیب دیدگی شدید شده بود. پس از ویزیت به پدر بیمار گفتم اینجا امکانات نداریم و چون بیمار سن کمی دارد باید توسط فوق تخصص ویزیت شود. همان زمان پدر بیمار شروع کرد به فحاشی کردن و بعد از آمدن پلیس همراه بیمار از بیمارستان خارج شد. بعد از مدتی هنگام خروج از بیمارستان ۱۵-۲۰ نفر به من حمله کردند و تنها شانس من این بود که چاقو نداشتند. مسئولین بیمارستان قول دادند که پیگیری می‌کنند اما در آخر من مجبور شدم شکایتم را پس بگیرم چون در آن شهر غریب بودم و امنیت جانی نداشتم.

ترس زیادی را تجربه می‌کردم. می‌ترسیدم به خانه حمله کنند و من را با چاقو زخمی کنند. در خانه و پارکینگ مرتب قفل بود و امنیت جانی نداشتم. هنوز هم ترس و اضطراب اینکه به خانه بیایند و به من آسیب بزنند همراه من است.

 

همراهان بیمار چه می‌گویند؟

طرف دیگر این ماجرا اما خانواده‌های بیماران قرار دارند که از برخی رفتارهای پزشکان خسته‌اند و می‌گویند در لحظاتی که پاسخ درست نشنیده‌اند یا مورد بی‌محلی پزشکان قرار گرفته‌اند جز اعمال خشونت راه دیگری نداشتند. آنها می‌گویند در آن لحظه‌ها، مضطرب و مستاصل بوده‌اند و پزشک یا پرستار هرگونه راهنمایی را هم دریغ می‌کرد و در موارد زیادی هم مسائل مالی را به میان کشیده‌اند.

 

اشتباهات پزشکی، رنج مضاعف خانواده بیمار

ف.م یکی از افرادی است که با کادر درمان و پزشک درگیر شده. او می‌گوید: کسی که عزیز بیمار دارد در سخت‌ترین شرایط از پزشک و پرستاران توقع همراهی و همدلی دارد؛ اما آنها شرایط را درک نمی‌کنند. او می‌گوید: خواهرم که درگیر سرطان بود و روزهای آخر عمرش را می‌گذراند دیگر به چشمِ پزشک و پرستار نمی‌آمد. به بیماری که قرار نیست خیلی زنده بماند توجهی نمی‌کردند.

به گفته او بعد از اینکه خواهر من از سی سی یو بیرون آمد، متوجه شدیم رفتارهایش شبیه قبل نیست. بعد از مدتی حرف‌های عجیب می‌زند و پس از پیگیری‌های زیاد مشخص شد که پرستار خواهرم قرص‌های اعصابش را به او نمی‌دهد. وقتی از او سؤال می‌پرسیدیم با تندی جواب می‌داد و در آن شرایط سخت باعث شد که درگیری فیزیکی ایجاد شود. فکر کنید هم دارو را به بیمار نداده و هم به جای پذیرش اشتباه و عذرخواهی با صدای بلند با ما حرف می‌زد.

وقتی درد و رنج عزیزت و رفتار غیرحرفه‌ای را از کادر درمان می‌بینی درد بیشتری در دلت ایجاد می‌شود.

 

پاسخ های غیرشفاف پزشکان و استیصال بیماران

ه.د از تجربه تصادف پدر و مادرش، برخورد نامناسب کادر درمان و نبود تجهیزات روایت می‌کند. چند ماه پیش پدر و مادرم در جاده تصادف کردند و مجبور شدیم آنها را به یکی از بیمارستان‌های بین راهی ببریم. بیمارستانی که حتی به اندازه نیاز بهیار هم نداشت. وقتی در شرایطی که حال پدر و مادرت خوب نیست، پر از اضطراب هستی و پزشک هم توضیحی نمی‌دهد، اگر سؤالی از پرستاران بپرسی با پرخاشگری پاسخ می‌دهند. همراه بیمار نمی‌داند چه اتفاقی افتاده، این بی‌خبری، بی‌قراری همراه را بیشتر می‌کند. بیمار درد دارد اما پرستار کاری نمی‌کند و وقتی دکتر توضیح می‌دهد، می‌فهمی پرستار اشتباه کرده است و زمانی که اعتراض می‌کنی، رفتار طلبکارانه دارند.

 

با فضای متشنج اورژانس، درگیری دوراز انتظار نیست

او در ادامه می‌گوید: وقتی به تهران هم منتقل شدیم اورژانس بیمارستان امام خمینی آنقدر شلوغ بود که اصلا جای نشستن نبود. وقتی از یک پرستار پرسیدم صندلی از کجا بیاورم که کنار پدر بنشینم گفت برو آنجا یکی فوت کرده و صندلی‌اش را بردار. از سمت دیگر دکترها دیر می‌آمدند و یا اصلا نمی‌آمدند. فضا متشنج است و هرکسی با چندین همراه می‌آید و همین موضوع فضا را متشنج‌تر می‌کند. امکانات کافی نیست و اینکه همراه بیمار به دلیل فشار روانی با کادر درمان درگیر شوند اصلا موضوع عجیبی نیست چون مشکل از زیرساخت‌هاست.

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها