|

لزوم شفافیت شهرداری‌ برای قطع درختان ولیعصر

قطع درختان چنار در خیابان ولیعصر تهران، در سال‌های اخیر بارها خبرساز شده و حالا نوبت به قطع شبانه 100 اصله درخت رسیده است. رضا ساکی، کنشگر محیط زیست به «تجارت‌نیوز» می‌گوید، علاوه بر اقدامات عمدی در زمینه خشکی درختان، ساخت‌وسازهای بی‌رویه و تغییرات اقلیمی، به خشکی گسترده درختان منجر شده است و آنها دیگر تاب‌آوری گذشته را ندارند.

لزوم شفافیت شهرداری‌ برای قطع درختان ولیعصر

قطع شبانه و بدون اطلاع 100 اصله درخت، در طولانی‌ترین خیابان درختکاری شده ایران، بار دیگر حساسیت‌هایی را ایجاد کرده است.

قطع درختان، معمولا دو دلیل دارد؛ گاه برخی اشخاص با هدف کسب سود بیشتر از ساخت و سازها یا برای اینکه تابلوی کسب و کار آنها دیده شود، درختان را به صورت عمدی خشک و سپس حذف می‌کنند. گاهی نیز، شهرداری‌ها، به بهانه خشکی و آفت‌زدگی آنها، تصمیم به قطع درختان می‌گیرند. البته آبیاری ناکافی و نادرست و بی‌توجهی در مساله نظارت، در این زمینه نقش پررنگی دارد.

ماجرای قطع درختان خیابان ولیعصر در ادوار مختلف نیز، معمولا به همین مسائل باز می‌گردد. شهرداری منطقه 1 تهران، در اواسط اسفند از جریمه ۱۷۰ میلیارد تومانی مالک یک ملک تجاری، توقف ساخت ملک و عدم صدور پایان کار آن خبر داد. مالک، 13 اصله درخت را در خیابان ولیعصر قطع کرده بود.

در عین حال، این نهاد اخیرا 100  اصله درخت چنار را در همین خیابان قطع کرده است. شهرداری و سازمان محیط زیست، دلیل قطع درختان را آفت‌زدگی و خشکی آنها و خطری که سقوط درختان می‌تواند برای شهروندان داشته باشد، اعلام کرده‌اند.

برخی کارشناسان و کنشگران محیط زیست اما معتقدند شهرداری در قطع درختان ولیعصر شفافیت لازم را ندارد. به اعتقاد آنها شیوه قطع این 100 اصله درخت نیز ایرداتی داشه است؛ از جمله آسیب به ریشه درختان مجاور و حذف پاجوش‌ها. بر همین اساس، کارشناسان محیط زیست خواهان توقف فرایند قطع درختان و نظارت و بررسی‌های علمی بیشتر شده‌اند.

علت قطع درختان خیابان ولیعصر هر چه باشد، شرایط حالا به گونه‌ای شده که تعداد آنها از ۱۸ هزار اصله به حدود ۸ هزار اصله رسیده است. ماجرای قطع درختان البته مختص تهران نیست و در شهرهای دیگر نیز گاه نگرانی‌هایی را ایجاد می‌کند. انتشار ویدئویی از اعتراض مردم رامهرمز (خوزستان) به قطع بخشی از یک درخت کُنار کهنسال، از جمله جدیدترین اتفاقات از این دست بوده است.

رضا ساکی، کنشکر محیط زیست در گفت‌وگو با تجارت‌نیوز تاکید می‌کند، علاوه بر اقدامات عمدی در زمینه خشکی درختان، ساخت‌وسازهای بی‌رویه و تغییرات اقلیمی نیز به خشکی گسترده درختان منجر شده است؛ در نتیجه آنها دیگر تاب‌آوری گذشته را ندارند.

به گفته او، شهرداری‌‌های باید در ماجرای قطع درختان، شفافیت و پاسخگویی لازم را داشته باشند و برای جایگزینی گونه‌های بومی و تاب‌آور در شهرهای مختلف، با کارشناسان مشورت کنند.

مساله اصلی این است که چرا درختان قطع شده به این مرحله از خشکی رسیدند

*قطع درختان ولیعصر بار دیگر حساسیت‌هایی را ایجاد کرده است و به نظر می‌رسد توضیحات رسمی در مورد واقعه نیز، حداقل برای بخشی از مردم قانع‌کننده نبوده است. آیا این درختان واقعا خشک شده بودند؟

واقعیت این است که تعدادی زیادی از درختان تهران، نه تنها در خیابان ولیعصر که در مناطق دیگری مانند پارک چیتگر یا سرخ حصار، آفت‌زده هستند و خشک شده‌اند. در مورد ماجرای اخیر قطع درختان در ولیعصر هم، حتی اگر ما بنا را بر صحت روایت رسمی بگذاریم، سوال اصلی این است که چرا درختان قطع شده به چنین مرحله‌ای از خشکی رسیده بودند. آیا هیچ ساز و کاری برای جلوگیری از این شرایط وجود نداشت؟ آیا شهرداری نمی‌توانست با نظارت بیشتر و شناسایی به موقع تنش‌هایی که به این درختان وارد می‌شود، اجازه ندهد که کار به قطع آنها برسد؟ آیا مساله فقط آفت‌زدگی بود یا اینکه این درختان بی‌آبی هم کشیده بودند؟ دست کم در مورد خشکی درختان پارک چیتگر، نبود آب مشهود است. این چالش آنها را به قدری ضعیف کرد که در مقابل آفات آسیب‌پذیر شدند و از بین رفتند.

ضعف‌های نظارتی مختص تهران نیست

*بنابراین به نظر می‌رسد که مساله اقدامات انسانی و اشتباهات مدیریتی، در فرایند خشکی و قطع درختان نقش پررنگی دارد.

بله. البته مساله فقط مختص تهران هم نیست و در شهرها و استان‌های دیگر نیز مشکل‌ساز می‌شود. برای مثال چندی پیش، درخت چنار تنومند و کهنسالی در خرم آباد، به دلیل تنش‌های طولانی‌مدتی که تحمل کرده بود، ناگهان روی ساختمانی سقوط کرد. در بسیاری از شهرهای کشور خشکی و آفت‌زدگی ممکن است به قطع درختان یا سقوط آنها منجر شود.

ساخت و سازها و تغییر اقلیم، تاب‌آوری درختان را کم کرده است

*چه عواملی غیر از ضعف نظارتی، در تهران یا شهرهای دیگر حیات درختان را تهدید می‌کند؟

ممکن است هر شهری شرایط خاص خود را داشته باشد اما بعضی دلایل مشابه هستند؛ از جمله بلند مرتبه‌سازی در حریم درختان، گاهی خشک کردن عمدی آنها برای ساخت و سازها یا پیدا بودن نمای ساختمان و البته کمبود آب. در واقع، تغییر اقلیم و چالش‌هایی مانند کم‌آبی یا گسترش ریزگردها و آلودگی هوا، تاب‌آوری درختان را کاهش داده است. نباید فراموش کرد که شهرداری‌ها در مواردی چاره‌ای غیر از قطع درختان ندارند؛ چرا که ممکن است آنها  خشک شده باشند و سقوط کنند؛ در نتیجه برای شهروندان خطر محسوب می‌شوند. اما مساله این است که نهادهای متولی چگونه می‌خواهند با توجه به کم‌آبی و تغییر اقیلم در بسیاری از شهرهای کشور از جمله تهران، فضاهای سبز را حفظ و احیا کنند. برای مثال، در تهران حتی باغ گیاه شناسی ملی هم تحت تاثیر کم‌آبی قرار گرفته و تنش آبی گیاهان و درختان ارزشمند آن مشهود است. این چالش در کل کشور کمابیش وجود دارد.

پیام خشکی درختان این است که شرایط زیستی شهرها مانند گذشته نیست

*این شرایط نگران‌کننده به نظر می‌رسد.

بله. کاهش تاب‌آوری و خشکی درختان یک پیام مهم برای جامعه دارد و آن هم این است که شرایط زیستی تهران و بسیاری از شهرهای کشور، دیگر مانند گذشته نیست. برخی از کارشناسان فضای سبز به دلیل همین تغییرات، معتقد هستند که بعضی گونه‌های درخت، دیگر تاب‌آوری لازم را برای رشد و ماندگاری در یک شهر خاص ندارند و باید با انواع بومی جایگزین شوند. این بحث در مورد چنارهای خیابان ولیعصر هم مطرح است و به اعتقاد گروهی از کارشناسان، برخی گونه‌های چنار، دیگر در شرایط اقلیمی تهران تاب‌آوری ندارند و باید گونه‌های دیگری از این درخت را به جای آنها کاشت. بعضی شهرداری‌ها به این بهانه که درختان بومی رشد کندی دارند به سمت کشت آنها نمی‌روند اما همه مسائل، راهکار کارشناسی دارند؛ فقط کافی است که مسئولان سراغ افراد کاربلد و متخصص بروند. اما متاسفانه در تهران و شهرهای دیگر رویه معمول این است که مسئولان بعد از خشکی و قطع درختان، بدون بررسی‌های لازم دوباره همان گونه قبلی یا یک گونه نامناسب دیگر را در فضای سبز می‌کارند.

قوانین برای مقابله با قطع درختان بازدارنده نیستند اما افزایش آگاهی نیز ضروری است

*البته گاهی نیز اخباری در ارتباط با خشکی و قطعی عمدی درختان منتشر می‌شوند؛ چه در تهران و چه شهرهای دیگر. به نظر می‌رسد قوانین موجود در این زمینه بازدارنده نیستند.

بله، قوانین باید از جریمه نقدی فراتر روند و جنبه بازدارنده پیدا کنند اما این موضوع به تنهایی کفایت نمی‌کند. مساله این است که خدمات زیستی یک درخت تناور برای شهر و شهروندان، چه از منظر سایه و کاهش دما  چه از نظر  نگهداشت خاک، با یک نهال قابل مقایسه نیست. از سوی دیگر، سودی که اشخاص امروز از ساخت‌وسازها به دست می‌آورند، به حدی است که جریمه‌های مالی برای آنها اهمیتی ندارد. در نتیجه، سطح آگاهی عمومی باید به حدی افزایش پیدا کند که همه به ارزش زیستی درختان تناور واقف شوند.

ثبت ملی درختان ولیعصر پیشنهاد خوبی است اما کفایت نمی‌کند

*برخی مسئولان و کارشناسان نیز پیشنهاد داده‌اند که برای حفظ درختان ولیعصر، می‌توان آنها را به عنوان اثر طبیعی ملی ثبت کرد. اما با توجه به نکته‌ای که در مورد باغ گیاه‌شناسی ملی به آن اشاره کردید، به نظر نمی‌رسد چنین اقدامی هم بتواند مانع قطع درختان این خیابان شود.

بله؛ همانگونه که خانه‌های زیادی در شهرهای مختلف با وجود ثبت ملی، یا تخریب شدند یا در معرض خطر قرار دارند، ثبت درختان نیز برای حفظ آنها کفایت نمی‌کند. البته که ثبت ملی درختان تناور و کهنسال می‌تواند اقدام خوبی باشد؛ چرا که این درختان، علاوه بر آثار زیستی، جنبه تاریخی هم دارند و جزئی از منظر شهری محسوب می‌شوند. در واقع؛ درختان ولیعصر و برخی دیگر از خیابان‌های معروف در شهرهای مختلف، جزئی از حافظه ملی مردم ایران؛ و نه فقط تهرانی‌ها هستند. مساله کاملا مشابه دریاچه ارومیه است که همه ما باید بتوانیم این آثار طبیعی را به فرزندان خود نشان دهیم. با وجود این، ثبت ملی نمی‌تواند به تنهایی مانع از قطع درختان شود و برای این منظور، نگرش‌ها باید تغییر کند.

شهرداری‌ در مورد قطع درختان، شفافیت و پاسخگویی داشته باشد

*کارزاری نیز برای حفظ درختان ولیعصر و درخواست از شهرداری برای شفافیت بیشتر در مورد قطع آنها شکل گرفته است. آیا واقعا چنین اقداماتی می‌توانند موثر باشند؟

بله، اینگونه کارزارها بسیار موثر هستند؛ برای مثال نتایج خوبی از کارزاری که در مورد برداشت چوب از کف جنگل‌های هیرکانی ایجاد شد، به دست آمد. در کل شهرداری‌ها باید در مورد قطع درختان شفافیت بیشتری نشان بدهند و با توضیحات و پاسخگویی به‌موقع، اعتماد افکار عمومی را به دست آورند. برای مثال شهرداری تهران می‌تواست قطع 100 اصله درخت را با حضور نمایندگانی از میان کنشگران محیط زیست و خبرنگاران انجام دهد. به هر حال شهرداری، متولی اداره شهر است و جامعه محیط زیست و شهروندان مسئول، چاره‌ای غیر از گفت‌وگو با این نهاد ندارند اما لازمه شکل گیری گفت‌وگو، وجود اعتماد است. افکار عمومی باید بتواند توضیحات شهرداری را در مورد قطع درختان بپذیرد و این موضوع بدون شفافیت و پاسخگویی ممکن نیست.

منبع: تجارت نیوز