وحشتی که تکرار نشد
نیوزویک :در ماههای پیش از ششم آگوست 1945، شایعهای در شهر هیروشیمای ژاپن پخش شد. این شهر که در زمان جنگ جهانی دوم بهعنوان مقر نظامیان، تولیدکنندگان اسلحه و راههای حملونقل استراتژیک انتخاب شده بود، هرچند بارها مورد بمبارانهای شدید متفقین قرار گرفته بود، اما از نظر مردم چندان آسیب ندیده بود و مردم تعجب میکردند چرا و قبل از توفان احساس آرامش میکردند. این توفان در ششم آگوست، در ساعت 8:15 در صبح روشن تابستان آغاز شد؛ یک فلاش، مانند یک لامپ دوربین که خاموش و روشن شد و ناگهان شهر درگیر یک موج گرما شد؛ موجی که دیوارها را از هم جدا کرد و آتش فوران زد. در آن لحظه تقریبا 70 درصد از هیروشیما تخریب شد و 30 درصد جمعیت آن کشته شدند. فراتر از شهر ویرانشده، تأثیرات آن در جهان نیز غیرقابل برگشت بود. بمبهایی که در آسمان بالای شهر منفجر شد، توسط یک بمبافکن آمریکایی فروریخته بود و بهاینترتیب اولین استفاده از سلاح اتمی در تاریخ بشر رخ داد و البته آخرینبار هم نبود. سه روز پس از آن، شهر ناکازاکی که بندر استراتژیک بزرگی بود، هدف قرار گرفت و 11 لیتر پلوتونیوم از یک هواپیمای آمریکایی بر مردم آن شهر فروریخت. این بمب همهچیز را در شعاع نیممایلی بهطور کامل از بین برد و حداقل 40 هزار نفر را کشت. این دو بمب سرنوشت جنگ را تغییر داد. ژاپن تسلیم نیروهای متفقین شد و جنگ جهانی دوم پایان گرفت، اما تأثیر بمب در سالهای آینده هم ادامه داشت. مردمی که در نزدیکی بمبها بودند و زنده مانده بودند همچنان از پیامدهای انفجار پلوتونیوم آسیب میدیدند. آنها درگیر سرطان، زایمانهای پیش از موعد و کودکان ناقص بودند. اما نسل ما هرچند درگیر وحشت از جنگ اتمی بود، اما هیچگاه قدرتها این اتفاق را تجربه نکردند. گرچه 73 سال از این اتفاق گذشته است، اما هنوز درباره استفاده از نیروی هستهای پرسشهای زیادی مطرح میشود. نظرسنجی سال 2005 از گالوپ نشان داد که 61 درصد از آمریکاییها بر این باور بودند که توسعه بمب هستهای «بد» است، درحالیکه 17 درصد آنان در سال 45 این نظر را داشتند. این تصاویر از آن لحظات تاریخ به یادگار مانده است.
نیوزویک :در ماههای پیش از ششم آگوست 1945، شایعهای در شهر هیروشیمای ژاپن پخش شد. این شهر که در زمان جنگ جهانی دوم بهعنوان مقر نظامیان، تولیدکنندگان اسلحه و راههای حملونقل استراتژیک انتخاب شده بود، هرچند بارها مورد بمبارانهای شدید متفقین قرار گرفته بود، اما از نظر مردم چندان آسیب ندیده بود و مردم تعجب میکردند چرا و قبل از توفان احساس آرامش میکردند. این توفان در ششم آگوست، در ساعت 8:15 در صبح روشن تابستان آغاز شد؛ یک فلاش، مانند یک لامپ دوربین که خاموش و روشن شد و ناگهان شهر درگیر یک موج گرما شد؛ موجی که دیوارها را از هم جدا کرد و آتش فوران زد. در آن لحظه تقریبا 70 درصد از هیروشیما تخریب شد و 30 درصد جمعیت آن کشته شدند. فراتر از شهر ویرانشده، تأثیرات آن در جهان نیز غیرقابل برگشت بود. بمبهایی که در آسمان بالای شهر منفجر شد، توسط یک بمبافکن آمریکایی فروریخته بود و بهاینترتیب اولین استفاده از سلاح اتمی در تاریخ بشر رخ داد و البته آخرینبار هم نبود. سه روز پس از آن، شهر ناکازاکی که بندر استراتژیک بزرگی بود، هدف قرار گرفت و 11 لیتر پلوتونیوم از یک هواپیمای آمریکایی بر مردم آن شهر فروریخت. این بمب همهچیز را در شعاع نیممایلی بهطور کامل از بین برد و حداقل 40 هزار نفر را کشت. این دو بمب سرنوشت جنگ را تغییر داد. ژاپن تسلیم نیروهای متفقین شد و جنگ جهانی دوم پایان گرفت، اما تأثیر بمب در سالهای آینده هم ادامه داشت. مردمی که در نزدیکی بمبها بودند و زنده مانده بودند همچنان از پیامدهای انفجار پلوتونیوم آسیب میدیدند. آنها درگیر سرطان، زایمانهای پیش از موعد و کودکان ناقص بودند. اما نسل ما هرچند درگیر وحشت از جنگ اتمی بود، اما هیچگاه قدرتها این اتفاق را تجربه نکردند. گرچه 73 سال از این اتفاق گذشته است، اما هنوز درباره استفاده از نیروی هستهای پرسشهای زیادی مطرح میشود. نظرسنجی سال 2005 از گالوپ نشان داد که 61 درصد از آمریکاییها بر این باور بودند که توسعه بمب هستهای «بد» است، درحالیکه 17 درصد آنان در سال 45 این نظر را داشتند. این تصاویر از آن لحظات تاریخ به یادگار مانده است.