عامل تعرض به 5 زن درخواست بخشش کرد
شرق: مرد جوان که مدعي است بهخاطر افسردگي ناشي از مرگ پدرش رفتارهاي ناهنجار داشته و پنج زن را مورد آزار و اذيت قرار داده است، از دادگاه و شکات درخواست بخشش کرد. به گزارش خبرنگار ما، اين مرد که در شعبه 4 دادگاه کيفري استان تهران محاکمه شد، همه اتهاماتش را قبول کرد و گفت از کرده خودش پشيمان است. در ابتداي جلسه رسيدگي به اين پرونده شکات يکبهيک در جايگاه قرار گرفتند و شکايت خود را مطرح کردند. اولين شاکي به قضات گفت: يک سال قبل بود که اين اتفاق افتاد. من از ماشين برادرم پياده و سوار ماشين مسافرکشي شدم تا به مينيسيتي بروم. بعد از چنددقيقه متوجه رفتار غيرمتعارف راننده شدم، به او گفتم نگه دارد، ميخواهم پياده شوم. او هيکل خيلي درشتي داشت و اجازه نداد پياده شوم. وقتي مقاومت کردم، من را حسابي کتک زد، طوري که بالاي ابرويم پاره شد و بعد هم من را مورد آزار و اذيت قرار داد و از ماشين به بيرون پرت کرد. در ادامه شاکي ديگر پرونده در جايگاه قرار گرفت. او گفت: من هم در منطقه مينيسيتي مورد آزار قرار گرفتم. سوار پرايد شدم و فکر ميکردم راننده مسافرکش است، اما بعد که متوجه شدم اشتباه کردم و راننده رفتار درستي ندارد، تصميم گرفتم پياده شوم. اين مرد همه قفلهاي در ماشين را از داخل از کار انداخته بود و در باز نميشد. از مسير منحرف شد و به سمت جاده خاکي رفت و آنجا من را مورد آزار و اذيت قرار داد. من سعي کردم نشاني از ماشينش به ياد بسپارم تا به پليس گزارش بدهم. بلافاصله بعد از اينکه رهايم کرد، به مأموران مراجعه کردم و موضوع را اطلاع دادم. او کيف پول و داراييام را هم از من گرفت و مرا بدون پول در خيابان رها کرد. سپس شاکي سوم در جايگاه قرار گرفت. او گفت: بعد از اينکه سوار ماشين متهم شدم، او از مسير منحرف شد و قصد داشت به من تجاوز کند، اما مقاومت کردم. او يک پيچگشتي را به پهلوي من فرو و چنان بدنم را سوراخ کرد که کليهام آسيب ديد و من را وادار به تمکين کرد و بعد هم اموالم را به سرقت برد. در ادامه دو شاکي ديگر در جايگاه قرار گرفتند و گفتههاي مشابهي را مطرح کردند. سپس متهم در جايگاه قرار گرفت. رئيس شعبه به او گفت: تو به پنج فقره آدمربايي، سرقت اموال شکات و تجاوز متهم هستي، آيا اتهامات را قبول داري؟ متهم گفت: من هرچه شکات ميگويند را قبول دارم. اشتباه بزرگي کردم و از کاري که کردهام پشيمان هستم و خواستار بخشش از سوي دادگاه و شکات هستم. متهم گفت: من پدرم را از دست داده بودم. وضعيت روحي خيلي بدي داشتم. بعد از مرگ پدرم بهشدت افسردگي گرفتم و کارهايي ميکردم که اصلا رفتاري انساني محسوب نميشد. من نياز مالي نداشتم که بخواهم سرقت کنم، فقط بر اثر تألمات روحي اين کار را ميکردم. بهخاطر کارهايي که کردم پشيمان هستم و درخواست بخشش دارم. اين پرونده اولين سابقه کيفري من است. من توبه کردهام و درخواست دارم دادگاه و شکات نيز من را ببخشند و قول ميدهم که ديگر به سمت جرم و رفتارهاي ناهنجار نروم. گفتههاي پسر جوان در حالي بود که پزشکيقانوني نيز تجاوز را مورد تأييد قرار نداده است. با توجه به مدارک موجود در پرونده و گفتههاي شکات و متهم، هيئت قضات شعبه 4 براي صدور رأي دادگاه وارد شور شدند.
شرق: مرد جوان که مدعي است بهخاطر افسردگي ناشي از مرگ پدرش رفتارهاي ناهنجار داشته و پنج زن را مورد آزار و اذيت قرار داده است، از دادگاه و شکات درخواست بخشش کرد. به گزارش خبرنگار ما، اين مرد که در شعبه 4 دادگاه کيفري استان تهران محاکمه شد، همه اتهاماتش را قبول کرد و گفت از کرده خودش پشيمان است. در ابتداي جلسه رسيدگي به اين پرونده شکات يکبهيک در جايگاه قرار گرفتند و شکايت خود را مطرح کردند. اولين شاکي به قضات گفت: يک سال قبل بود که اين اتفاق افتاد. من از ماشين برادرم پياده و سوار ماشين مسافرکشي شدم تا به مينيسيتي بروم. بعد از چنددقيقه متوجه رفتار غيرمتعارف راننده شدم، به او گفتم نگه دارد، ميخواهم پياده شوم. او هيکل خيلي درشتي داشت و اجازه نداد پياده شوم. وقتي مقاومت کردم، من را حسابي کتک زد، طوري که بالاي ابرويم پاره شد و بعد هم من را مورد آزار و اذيت قرار داد و از ماشين به بيرون پرت کرد. در ادامه شاکي ديگر پرونده در جايگاه قرار گرفت. او گفت: من هم در منطقه مينيسيتي مورد آزار قرار گرفتم. سوار پرايد شدم و فکر ميکردم راننده مسافرکش است، اما بعد که متوجه شدم اشتباه کردم و راننده رفتار درستي ندارد، تصميم گرفتم پياده شوم. اين مرد همه قفلهاي در ماشين را از داخل از کار انداخته بود و در باز نميشد. از مسير منحرف شد و به سمت جاده خاکي رفت و آنجا من را مورد آزار و اذيت قرار داد. من سعي کردم نشاني از ماشينش به ياد بسپارم تا به پليس گزارش بدهم. بلافاصله بعد از اينکه رهايم کرد، به مأموران مراجعه کردم و موضوع را اطلاع دادم. او کيف پول و داراييام را هم از من گرفت و مرا بدون پول در خيابان رها کرد. سپس شاکي سوم در جايگاه قرار گرفت. او گفت: بعد از اينکه سوار ماشين متهم شدم، او از مسير منحرف شد و قصد داشت به من تجاوز کند، اما مقاومت کردم. او يک پيچگشتي را به پهلوي من فرو و چنان بدنم را سوراخ کرد که کليهام آسيب ديد و من را وادار به تمکين کرد و بعد هم اموالم را به سرقت برد. در ادامه دو شاکي ديگر در جايگاه قرار گرفتند و گفتههاي مشابهي را مطرح کردند. سپس متهم در جايگاه قرار گرفت. رئيس شعبه به او گفت: تو به پنج فقره آدمربايي، سرقت اموال شکات و تجاوز متهم هستي، آيا اتهامات را قبول داري؟ متهم گفت: من هرچه شکات ميگويند را قبول دارم. اشتباه بزرگي کردم و از کاري که کردهام پشيمان هستم و خواستار بخشش از سوي دادگاه و شکات هستم. متهم گفت: من پدرم را از دست داده بودم. وضعيت روحي خيلي بدي داشتم. بعد از مرگ پدرم بهشدت افسردگي گرفتم و کارهايي ميکردم که اصلا رفتاري انساني محسوب نميشد. من نياز مالي نداشتم که بخواهم سرقت کنم، فقط بر اثر تألمات روحي اين کار را ميکردم. بهخاطر کارهايي که کردم پشيمان هستم و درخواست بخشش دارم. اين پرونده اولين سابقه کيفري من است. من توبه کردهام و درخواست دارم دادگاه و شکات نيز من را ببخشند و قول ميدهم که ديگر به سمت جرم و رفتارهاي ناهنجار نروم. گفتههاي پسر جوان در حالي بود که پزشکيقانوني نيز تجاوز را مورد تأييد قرار نداده است. با توجه به مدارک موجود در پرونده و گفتههاي شکات و متهم، هيئت قضات شعبه 4 براي صدور رأي دادگاه وارد شور شدند.