این «شاد»ی عادلانه نیست
سامان موحديراد : اوایل تابستان سال گذشته بود که محمدجواد آذریجهرمی در وعدهای که از سوی بسیاری برچسب پوپولیستی خورد، ادعا کرد که تا پایان سال ۹۸ همه مدارس کشور را هوشمند میکند. شاید آن زمان خود آقای آذریجهرمی فکر نمیکرد اینقدر زود اقداماتش در هوشمندسازی مدارس و دسترسی دانشآموزان به شبکههای آنلاین برای آموزش و یادگیری مورد آزمایش قرار بگیرد. اما خیلی زود شرایط غیرقابل تصوری که حکمرانی کرونا در دنیا به راه انداخته، موجب شد تا این وعده و مهمتر از آن بنیان آموزش آنلاین و از راه دور در ایران با نقدهای زیادی مواجه شود. چه آن زمانی که آذریجهرمی از هوشمندسازی همه مدارس کشور سخن میگفت و چه حالا که بعد از تعطیلی مدارس به دلیل کرونا همه از آموزش آنلاین در مدارس سخن میگویند، یک تصویر واحد به ذهنها خطور میکند: مدارس کپری در سیستانوبلوچستان و جنوب کرمان که نمادی همیشگی از محرومیت در ایران هستند. تجربه نزدیک به دوماهه آموزش از راه دور در مدارس ایران البته نشان داد که این تنها بچههای مناطق محروم جنوب و جنوب شرق ایران نیستند که با دشواریهایی در مسیر آموزش مواجه هستند و دسترسی به اینترنت و زیرساختهای آن در موضوع آموزش آنلاین در بسیاری از مناطق ایران این روزها به چالشی برای دانشآموزان، خانوادهها و معلمهایشان تبدیل شده است. شرایط اجباری پیشآمده در آموزش دانشآموزان این روزها بیش از هرچیزی کلیدواژه نابرابری در آموزشی را به ذهن متبادر میکند. گزارشهای زیادی در شبکههای اجتماعی از سوی معلمها و دانشآموزان وجود دارد که در مناطق کمبرخوردار به دلیل دردسترسنبودن موبایل یا تبلت برای دانشآموزان، ناتوانی در خرید بستههای اینترنتی و مواردی از این دست معلمها مجبورند به خانه شاگردانشان بروند و البته با رعایت فاصله اجتماعی به آنها آموزش بدهند. به تازگی هم وزارت آموزش و پرورش از اپلیکیشنی رونمایی کرده که قرار است شبکه اجتماعی دانشآموزان باشد و در این روزها به کمک مدارس بیاید. اما حتی این اسم جذاب هم سهم یکسانی در سبد همه دانشآموزان ایرانی ندارد. بسیاری از والدین و معلمها گزارش دادهاند که خانوادههایی به دلیل عدم توانایی مالی در خرید بستههای اینترنتی یا مجبور به خرید بستههای شبانه شدهاند یا اینکه اساسا قید استفاده از این نوع آموزش را زدهاند. راهاندازی شبکهای بدون درنظرگرفتن تأمین زیرساختهای لازم برای آن موجب شده تا دست بسیاری از دانشآموزان مناطق محروم از آن کوتاه باشد و تنها به آموزش از طریق صداوسیما بسنده کنند؛ چیزی که یادآور سالهای جنگ است. یکی دیگر از جنبههای عدم رعایت عدالت آموزشی در این روزها نامناسببودن این بستر برای دانشآموزان معلول و ناتوان است. در این پلتفرمها تدبیری برای دانشآموزان معلول دیده نشده و معلوم نیست آنها قرار است چگونه از این فضاها استفاده کنند. نکته مهم دیگری که درباره شاد و همچنین اجبار برخی مدارس به استفاده از اپلیکیشنهای ایرانی وجود دارد موضوع امنیت آنهاست. در همین روزهای درگیری با کرونا چند بانک اطلاعاتی بزرگ از اطلاعات هویتی ایرانیها لو رفته و همین مسئله خیلیها را در تصمیم برای نصب و استفاده از این اپلیکيشنها مردد کرده است. اینها البته غیر از چند گزارش از والدینی است که گفتهاند با عضویت در این برنامهها به چند کانال و گروهی دعوت شدهاند که محتوایش را نپسندیدهاند یا آن را مناسب کودکان خود ندانستهاند. چند روز پیش آقای دکتر زالی، فرمانده ستاد مقابله با بیماری کرونا در تهران گفته بود به دلیل اینکه ظرفیت دورکاری در ادارات ایران پایین است، مجبور به بازگشایی ادارات شدیم. به نظر میرسد چنین وضعیتی در شرایط کمی دشوارتر در میان دانشآموزان هم در جریان است. زيرا آنها به دلیل اینکه در خانوادههای کمتربرخوردار در صف اول تأمین نیازهای خانواده قرار ندارند، به همان امکانات حداقلی برای آموزش آنلاین و از راه دور هم دسترسی ندارند. شاید راهکار ادارات در چنین وضعیتی بازگشایی و در معرض خطر قراردادن افراد باشد اما راهکار مناسب برای مدارس و دانشآموزان چیست؟
سامان موحديراد : اوایل تابستان سال گذشته بود که محمدجواد آذریجهرمی در وعدهای که از سوی بسیاری برچسب پوپولیستی خورد، ادعا کرد که تا پایان سال ۹۸ همه مدارس کشور را هوشمند میکند. شاید آن زمان خود آقای آذریجهرمی فکر نمیکرد اینقدر زود اقداماتش در هوشمندسازی مدارس و دسترسی دانشآموزان به شبکههای آنلاین برای آموزش و یادگیری مورد آزمایش قرار بگیرد. اما خیلی زود شرایط غیرقابل تصوری که حکمرانی کرونا در دنیا به راه انداخته، موجب شد تا این وعده و مهمتر از آن بنیان آموزش آنلاین و از راه دور در ایران با نقدهای زیادی مواجه شود. چه آن زمانی که آذریجهرمی از هوشمندسازی همه مدارس کشور سخن میگفت و چه حالا که بعد از تعطیلی مدارس به دلیل کرونا همه از آموزش آنلاین در مدارس سخن میگویند، یک تصویر واحد به ذهنها خطور میکند: مدارس کپری در سیستانوبلوچستان و جنوب کرمان که نمادی همیشگی از محرومیت در ایران هستند. تجربه نزدیک به دوماهه آموزش از راه دور در مدارس ایران البته نشان داد که این تنها بچههای مناطق محروم جنوب و جنوب شرق ایران نیستند که با دشواریهایی در مسیر آموزش مواجه هستند و دسترسی به اینترنت و زیرساختهای آن در موضوع آموزش آنلاین در بسیاری از مناطق ایران این روزها به چالشی برای دانشآموزان، خانوادهها و معلمهایشان تبدیل شده است. شرایط اجباری پیشآمده در آموزش دانشآموزان این روزها بیش از هرچیزی کلیدواژه نابرابری در آموزشی را به ذهن متبادر میکند. گزارشهای زیادی در شبکههای اجتماعی از سوی معلمها و دانشآموزان وجود دارد که در مناطق کمبرخوردار به دلیل دردسترسنبودن موبایل یا تبلت برای دانشآموزان، ناتوانی در خرید بستههای اینترنتی و مواردی از این دست معلمها مجبورند به خانه شاگردانشان بروند و البته با رعایت فاصله اجتماعی به آنها آموزش بدهند. به تازگی هم وزارت آموزش و پرورش از اپلیکیشنی رونمایی کرده که قرار است شبکه اجتماعی دانشآموزان باشد و در این روزها به کمک مدارس بیاید. اما حتی این اسم جذاب هم سهم یکسانی در سبد همه دانشآموزان ایرانی ندارد. بسیاری از والدین و معلمها گزارش دادهاند که خانوادههایی به دلیل عدم توانایی مالی در خرید بستههای اینترنتی یا مجبور به خرید بستههای شبانه شدهاند یا اینکه اساسا قید استفاده از این نوع آموزش را زدهاند. راهاندازی شبکهای بدون درنظرگرفتن تأمین زیرساختهای لازم برای آن موجب شده تا دست بسیاری از دانشآموزان مناطق محروم از آن کوتاه باشد و تنها به آموزش از طریق صداوسیما بسنده کنند؛ چیزی که یادآور سالهای جنگ است. یکی دیگر از جنبههای عدم رعایت عدالت آموزشی در این روزها نامناسببودن این بستر برای دانشآموزان معلول و ناتوان است. در این پلتفرمها تدبیری برای دانشآموزان معلول دیده نشده و معلوم نیست آنها قرار است چگونه از این فضاها استفاده کنند. نکته مهم دیگری که درباره شاد و همچنین اجبار برخی مدارس به استفاده از اپلیکیشنهای ایرانی وجود دارد موضوع امنیت آنهاست. در همین روزهای درگیری با کرونا چند بانک اطلاعاتی بزرگ از اطلاعات هویتی ایرانیها لو رفته و همین مسئله خیلیها را در تصمیم برای نصب و استفاده از این اپلیکيشنها مردد کرده است. اینها البته غیر از چند گزارش از والدینی است که گفتهاند با عضویت در این برنامهها به چند کانال و گروهی دعوت شدهاند که محتوایش را نپسندیدهاند یا آن را مناسب کودکان خود ندانستهاند. چند روز پیش آقای دکتر زالی، فرمانده ستاد مقابله با بیماری کرونا در تهران گفته بود به دلیل اینکه ظرفیت دورکاری در ادارات ایران پایین است، مجبور به بازگشایی ادارات شدیم. به نظر میرسد چنین وضعیتی در شرایط کمی دشوارتر در میان دانشآموزان هم در جریان است. زيرا آنها به دلیل اینکه در خانوادههای کمتربرخوردار در صف اول تأمین نیازهای خانواده قرار ندارند، به همان امکانات حداقلی برای آموزش آنلاین و از راه دور هم دسترسی ندارند. شاید راهکار ادارات در چنین وضعیتی بازگشایی و در معرض خطر قراردادن افراد باشد اما راهکار مناسب برای مدارس و دانشآموزان چیست؟