رقبای منطقهای ایران، اروپا و دولت بایدن
داوود هرمیداسباوند-استاد روابط بینالملل
در جریان انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، سیاست رسمی اعلامی ایران به درستی این بود که پیروزی هر یک از دو رقیب انتخاباتی، مسئلهای داخلی است و برای ایران، عملکردها ملاک است. اما دولت و حتی مردم، این تصور را داشتند که رقیب دونالد ترامپ با بازگرداندن آمریكا به توافقنامه بینالمللی هستهای، یکی از موانع سر راه اقتصاد و معیشت را بر میدارد. جو بایدن، نامزد دموكراتها، وعده بازگشت كشورش به برجام را رسما به عنوان یكی از وعدههای انتخاباتی اعلام كرده بود و اگرچه در یكی، دو دهه اخیر دموكراتها نسبت به جمهوریخواهان روحیه تهاجمی كمتری از خود بروز دادهاند، اما نباید فراموش کرد مسئله ایران در ایالات متحده، تابع معادلات متعددی است اما همینكه مناسبات مالی با كشورهای جهان،
دستاندازهای كمتری را پیش روی خود ببیند، میتواند تهدیدها را تا حدودی به فرصت تبدیل كند.
در آن مقطع نگارنده یادآور شد جو بایدن در صورت پیروزی و وفای عهد درباره بازگشت به برجام، قطعا شرط و شروطهایی را برای ایران تعیین خواهد كرد و اینطور نیست كه یكشبه بازگشت ایالاتمتحده به توافق هستهای را اعلام كند. بایدن هرچند سیاستهای اعلامی سختگیرانهتری نسبت به عربستان و امارات به نمایش گذاشته و حتی فروش سلاح به آنها را تعلیق کرد، اما میداند که این دو شریک ایالات متحده در خاورمیانه معتقدند بازگشت آمریکا به برجام، فشارهایی را که تحریمها و مواضع ترامپ به ایران وارد کرده بود، کاهش داده و درپی آن، قدرت و نفوذ منطقهای ایران بیشتر میشود. آمریکای بایدن نسبت به عربستان سعودی سختگیری بیشتری خواهد داشت. البته این سختگیری به معنای ازبینرفتن روابط راهبردی میان ریاض و واشنگتن نیست اما بایدن نسبت به موضوع خاشقجی واکنشهای بسیار تندی داشت و ولیعهد کنونی سعودی را مسئول این ماجرا میدانست و احتمالا فشارهای حقوق بشری بیشتری به ریاض وارد میکند.
کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس به رهبری عربستان سعودی، برجام را توافقی برای کاهش تنش ایران با غرب، ازجمله آمریکا قلمداد میکردند و معتقد بودند توافق هستهای موجب ازبینرفتن فشارها بر تهران، لغو تحریمها و افزایش سرمایهگذاری در ایران شده و میتواند روابط خصمانه میان تهران و واشنگتن را پس از نزدیک به چهار دهه ترمیم کند و به همین دلیل، این کشورها تلاش کردند این توافق به نتیجه نرسد. با پیروزی بایدن و شکست ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری، این کشورها دیگر تداوم فشار به ایران را مانند دوران ترامپ ممکن نمیبینند؛ بهخصوص آنکه بایدن و تیم مشاوران او در سیاست خارجی، موافق بازگشت به برجام و مخالف رویکرد کشورهایی نظیر عربستان سعودی در معادلات منطقهای هستند. گفتوگونکردن بایدن با نخستوزیر اسرائیل و طولانیشدن آن به مدت یکماه، رایزنی با شرکای اروپایی آمریکا درباره نحوه تعامل با ایران و اعلام ناکامی کارزار فشار حداکثری ترامپ و تیم سیاست خارجی او بر ایران، همگی ناشی از همین تغییر رویکرد است. به هر حال تلاش همه اعضای برجام به ایفای تعهدات خود میتواند فضا برای حضور مجدد سرمایهگذاران خارجی و کاهش هزینه مبادلات
بینالمللی برای تهران فراهم میکند. لغو تحریمها، آسانترشدن مبادلات تجاری و افزایش همکاریهای اقتصادی میتواند به افزایش قدرت اقتصادی و سیاسی ایران منجر شود؛ موضوعی که باعث نگرانی رقبای منطقهای ایران شده است. البته وضعیت آنها هم یکسان نیست. شرایط ترکیه با عربستان برای ایران متفاوت است؛ چراکه از یکسو هم عضو ناتو است و هم اینکه آنکارا در این سالها تلاش کرده به مسکو و تهران نزدیک شود. رقابت آنکارا با تهران مانند رقابت عربستان سعودی با ایران نیست؛ چراکه تمام هموغم ترکیه، انتفاع از روابط است. ضمن اینکه روابط آنکارا با ریاض، ابوظبی و قاهره چندان مطلوب نیست. هم ریاض و هم تلآویو تلاش بسیاری در فاصله مشخصشدن برنده انتخابات آمریکا تا پایان رسمی دولت ترامپ به کار گرفتند تا آمریکا اقدامی انجام دهد که امکان تنشزدایی یا حتی مدیریت تنش میان تهران و واشنگتن را از بین ببرد که این مقطع با هوشمندی از سوی ایران، مدیریت شد. حالا آنها تلاش خواهند کرد در مسیر دیپلماسی منطقهای آمریکا، تغییراتی به سود خود اعمال کنند. این واقعیت پیش روی آنهاست که ترامپ هم ابتدا تلاش کرد ازطریق مصالحه با ایران وجههاش را ترمیم کند که
تلاشهایش برای مذاکره با ایران البته بینتیجه ماند. او قصد داشت با اعمال فشار و بردن پرونده تسلیحاتی به شورای امنیت، ایران را به میز مذاکره بکشاند اما همانطورکه پیشبینی میشد، اقدامهایش به جایی نرسید. همچنین توافق با کرهشمالی به دلیل عملکرد کرهایها ناتمام ماند تا سیاستهای دیپلماتیک کاخ سفید به کل مغفول بماند. ماندن دونالد ترامپ در کاخ سفید به دلیل علاقه زیادی که او به تکروی داشت برای کل نظام بینالملل دردسرساز بود و به همین دلیل، حتی کشورهای مهم اروپایی هم او را مشکلی برای نظم نظام بینالملل میدانستند و از پایان حضور او در کاخ استقبال کردند تا شکاف دو سوی آتلانتیک، عمیقتر نشود. حالا طرف خارجشده از برجام، یعنی آمریکا، باید نسبتبه اجرای تعهدات رسمی خود در این توافق و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت، تصمیم اصولی گرفته و احترام به توافقات بینالمللی را یک اصل در رفتار دیپلماتیک خود فرض کند. در این صورت براساس موضع رسمی ایران، بنبست فعلی شکسته خواهد شد.
در جریان انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، سیاست رسمی اعلامی ایران به درستی این بود که پیروزی هر یک از دو رقیب انتخاباتی، مسئلهای داخلی است و برای ایران، عملکردها ملاک است. اما دولت و حتی مردم، این تصور را داشتند که رقیب دونالد ترامپ با بازگرداندن آمریكا به توافقنامه بینالمللی هستهای، یکی از موانع سر راه اقتصاد و معیشت را بر میدارد. جو بایدن، نامزد دموكراتها، وعده بازگشت كشورش به برجام را رسما به عنوان یكی از وعدههای انتخاباتی اعلام كرده بود و اگرچه در یكی، دو دهه اخیر دموكراتها نسبت به جمهوریخواهان روحیه تهاجمی كمتری از خود بروز دادهاند، اما نباید فراموش کرد مسئله ایران در ایالات متحده، تابع معادلات متعددی است اما همینكه مناسبات مالی با كشورهای جهان،
دستاندازهای كمتری را پیش روی خود ببیند، میتواند تهدیدها را تا حدودی به فرصت تبدیل كند.
در آن مقطع نگارنده یادآور شد جو بایدن در صورت پیروزی و وفای عهد درباره بازگشت به برجام، قطعا شرط و شروطهایی را برای ایران تعیین خواهد كرد و اینطور نیست كه یكشبه بازگشت ایالاتمتحده به توافق هستهای را اعلام كند. بایدن هرچند سیاستهای اعلامی سختگیرانهتری نسبت به عربستان و امارات به نمایش گذاشته و حتی فروش سلاح به آنها را تعلیق کرد، اما میداند که این دو شریک ایالات متحده در خاورمیانه معتقدند بازگشت آمریکا به برجام، فشارهایی را که تحریمها و مواضع ترامپ به ایران وارد کرده بود، کاهش داده و درپی آن، قدرت و نفوذ منطقهای ایران بیشتر میشود. آمریکای بایدن نسبت به عربستان سعودی سختگیری بیشتری خواهد داشت. البته این سختگیری به معنای ازبینرفتن روابط راهبردی میان ریاض و واشنگتن نیست اما بایدن نسبت به موضوع خاشقجی واکنشهای بسیار تندی داشت و ولیعهد کنونی سعودی را مسئول این ماجرا میدانست و احتمالا فشارهای حقوق بشری بیشتری به ریاض وارد میکند.
کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس به رهبری عربستان سعودی، برجام را توافقی برای کاهش تنش ایران با غرب، ازجمله آمریکا قلمداد میکردند و معتقد بودند توافق هستهای موجب ازبینرفتن فشارها بر تهران، لغو تحریمها و افزایش سرمایهگذاری در ایران شده و میتواند روابط خصمانه میان تهران و واشنگتن را پس از نزدیک به چهار دهه ترمیم کند و به همین دلیل، این کشورها تلاش کردند این توافق به نتیجه نرسد. با پیروزی بایدن و شکست ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری، این کشورها دیگر تداوم فشار به ایران را مانند دوران ترامپ ممکن نمیبینند؛ بهخصوص آنکه بایدن و تیم مشاوران او در سیاست خارجی، موافق بازگشت به برجام و مخالف رویکرد کشورهایی نظیر عربستان سعودی در معادلات منطقهای هستند. گفتوگونکردن بایدن با نخستوزیر اسرائیل و طولانیشدن آن به مدت یکماه، رایزنی با شرکای اروپایی آمریکا درباره نحوه تعامل با ایران و اعلام ناکامی کارزار فشار حداکثری ترامپ و تیم سیاست خارجی او بر ایران، همگی ناشی از همین تغییر رویکرد است. به هر حال تلاش همه اعضای برجام به ایفای تعهدات خود میتواند فضا برای حضور مجدد سرمایهگذاران خارجی و کاهش هزینه مبادلات
بینالمللی برای تهران فراهم میکند. لغو تحریمها، آسانترشدن مبادلات تجاری و افزایش همکاریهای اقتصادی میتواند به افزایش قدرت اقتصادی و سیاسی ایران منجر شود؛ موضوعی که باعث نگرانی رقبای منطقهای ایران شده است. البته وضعیت آنها هم یکسان نیست. شرایط ترکیه با عربستان برای ایران متفاوت است؛ چراکه از یکسو هم عضو ناتو است و هم اینکه آنکارا در این سالها تلاش کرده به مسکو و تهران نزدیک شود. رقابت آنکارا با تهران مانند رقابت عربستان سعودی با ایران نیست؛ چراکه تمام هموغم ترکیه، انتفاع از روابط است. ضمن اینکه روابط آنکارا با ریاض، ابوظبی و قاهره چندان مطلوب نیست. هم ریاض و هم تلآویو تلاش بسیاری در فاصله مشخصشدن برنده انتخابات آمریکا تا پایان رسمی دولت ترامپ به کار گرفتند تا آمریکا اقدامی انجام دهد که امکان تنشزدایی یا حتی مدیریت تنش میان تهران و واشنگتن را از بین ببرد که این مقطع با هوشمندی از سوی ایران، مدیریت شد. حالا آنها تلاش خواهند کرد در مسیر دیپلماسی منطقهای آمریکا، تغییراتی به سود خود اعمال کنند. این واقعیت پیش روی آنهاست که ترامپ هم ابتدا تلاش کرد ازطریق مصالحه با ایران وجههاش را ترمیم کند که
تلاشهایش برای مذاکره با ایران البته بینتیجه ماند. او قصد داشت با اعمال فشار و بردن پرونده تسلیحاتی به شورای امنیت، ایران را به میز مذاکره بکشاند اما همانطورکه پیشبینی میشد، اقدامهایش به جایی نرسید. همچنین توافق با کرهشمالی به دلیل عملکرد کرهایها ناتمام ماند تا سیاستهای دیپلماتیک کاخ سفید به کل مغفول بماند. ماندن دونالد ترامپ در کاخ سفید به دلیل علاقه زیادی که او به تکروی داشت برای کل نظام بینالملل دردسرساز بود و به همین دلیل، حتی کشورهای مهم اروپایی هم او را مشکلی برای نظم نظام بینالملل میدانستند و از پایان حضور او در کاخ استقبال کردند تا شکاف دو سوی آتلانتیک، عمیقتر نشود. حالا طرف خارجشده از برجام، یعنی آمریکا، باید نسبتبه اجرای تعهدات رسمی خود در این توافق و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت، تصمیم اصولی گرفته و احترام به توافقات بینالمللی را یک اصل در رفتار دیپلماتیک خود فرض کند. در این صورت براساس موضع رسمی ایران، بنبست فعلی شکسته خواهد شد.