متاورس و اقتصاد آینده
خدایار سعیدوزیری. کارشناس حقوق فناوری
مدتی است اصطلاح متاورس را در رسانهها و اخبار میخوانیم و میشنویم و با ورود فیسبوک و مایکروسافت، دو غول فناوری به این حوزه، اهمیت این حوزه بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. متاورس در حقیقت قرار است راحتی، شفافیت و صداقت را به تجارت الکترونیک بیفزاید تا ریسکها و احتمال به مخاطره افتادن تجارت الکترونیک را که با عدم شفافیتها و سوءاستفادههای احتمالی از این فضا میتواند حادث شود، مرتفع کرده و نسل جدیدی از تجارت الکترونیک را معرفی کند که به آن تجارت الکترونیک غیرمتمرکز یا Decentral Ecommerce میگوییم. حرکت کسبوکارهای کوچک یا آنچه به آنها SMEها میگوییم به سمت فعالیت بر بستر بلاکچین و ادغام این تجارت الکترونیک در متاورس، وضعیت متفاوتی را از آنچه اکنون میبینیم، رقم میزند. اصطلاح متاورس ترکیبی از کلمات «Meta» و «Universe» است. مفهوم متاورس معمولا برای بیان نسل جدیدی از اینترنت استفاده میشود که متشکل از فضاهای مجازی سهبعدی است. به عبارت سادهتر متاورس به دنیای مجازی اشاره دارد که در آن میتوانید با استفاده از آواتارها با افراد و مکانهای دیگر تعامل داشته باشید. اگر بخواهیم چهار پایه اصلی متاورس را برشماریم، باید به چهار حوزه فناوری اشاره کنیم که ترکیب آنها با هم توانسته است ظرفیتی شگرف را ایجاد کند که آن را متاورس مینامیم. این چهار حوزه عبارتاند از: واقعیت افزوده (AR)، واقعیت مجازی (VR)، هوش مصنوعی و بلاکچین. امروزه شرکتهای حوزه فناوری در حال پیشبینی انواع مختلفی از پلتفرمهای متاورس هستند و هوش مصنوعی و Machine learning نقش کلیدی در توسعه متاورس دارد زیرا هدف متاورس ادغام واقعیت فیزیکی ما در جهان دیجیتال با استفاده از آواتارها خواهد بود. درواقع متاورس را باید نقطه اوج و نهایی واقعیت مجازی و واقعیت افزوده دانست. عصر جدید متاورس پیامدهایی بر تمام جنبههای جامعه ما از جمله صنعت سرگرمی، تبلیغات و اقتصاد خواهد داشت. به عنوان مثال فضایی را تصور کنید که در آن میتوانید از آواتار خود برای رفتن به یک مرکز خرید مجازی استفاده کنید، لباسهای ارائهشده توسط شرکتهای پوشاک واقعی را امتحان کنید و سپس لباسهایی را بخرید که در آواتار شما (در نتیجه روی بدن شما) مناسب به نظر میرسند، بدون اینکه حتی خانه را ترک کنید. مهمترین بخشهای متاورس که جنبه تجاری و مالی پررنگتری دارد NFTها و پروژههای موسوم به DeFi هستند. ایده متاورس از سالها پیش وجود داشت و بیشتر در صنعت بازیسازی به نوعی تمرین میشد، به عنوان مثال بازیهایی مانند GTA با این اندیشه ساخته شدند، اما با خلق بلاکچین به عنوان پایگاه دادهای غیرمتمرکز و تغییرناپذیر و گسترش رمزارزها که امکان انتقال ارزش در دنیای مجازی را بدون امکان تقلب فراهم کرده است، وارد مرحله اجرائی و جدیتری شد و امروز شاهد گسترش NFTها هستیم که کمک شایانی به تسریع فعالیتهای تجاری در فضای متاورس میکند. NFTها را امروز به عنوان ابزار خرید آثار هنری میشناسند، اما درواقع NFTها مانند سند رسمی خرید هر چیزی در فضای متاورس خواهد بود. خانه، زمین، طرحها و هر آنچه شما میخواهید مالکیت آن برای شما تثبیت شود. در حقیقت فضای متاورس در حال توسعه، دارای شهرها و ساختمانهایی است که میتوانید مانند فضای فیزیکی آن را تجهیز کنید. زمینی در این فضا بخرید، خانهای بسازید، آن را با قطعات هنری از طریق NFT تزیین کنید و برای آواتار خود که در فضای متاورس زندگی میکند لباس مناسب تهیه کنید تا در جلسات کاری شرکت کنید. متاورس پیامدهای حقوقی نیز خواهد داشت. یک موضوع همکاری و قابلیت همکاری بین سازندگان حوزههای مختلف متاورس است. دوما اگر هدف متاورس اجازهدادن به افراد برای تعامل در دنیای دیجیتال است، همه دستگاههای الکترونیک باید قابلیت دسترسی به این فضا را داشته باشند و این مستلزم درنظرگرفتن استانداردهای خاصی برای متاورس است تا همه از فناوریهای خاصی استفاده کنند و استفاده از این فناوریهای خاص مستلزم بستری حقوقی برای جلوگیری از نقض مالکیت فکری است. موضوع دیگر بحث مالکیت معنوی است. درواقع منظور خلق محتواهایی است که در متاورس منتشر میشود. پیشتر در سال گذشته دعوایی در دادگاه ایالتی ویرجینیا در بحث حق اختراع مطرح شد، که موضوع این بود اگر اختراعی توسط هوش مصنوعی انجام شود، قابل ثبت و حمایت هست یا خیر که دادگاه بر این باور بود براساس قانون مخترع فقط میتواند انسان باشد. این بحث درخصوص کپیرایت نیز مطرح است و بهطور کلی محتواهای تولیدشده توسط هوش مصنوعی در این فضا یکی از چالشهای مالکیت معنوی است. گام بعدی در متاورس حرکت به سمت سازمانهای خودمختار غیرمتمرکز است. این سازمانها موجودیتهایی هستند که توسط انسان بر بستر بلاکچین و با استفاده از قراردادهای هوشمند ساخته میشوند و برای انجام کسبوکاری ایجاد میشود و پس از نوشتن کد، کدهای تشکیلدهنده قرارداد هوشمند، به عنوان قانون عمل میکند. وضعیت حقوقی دقیق این سازمانهای تجاری هنوز مشخص نیست و میتواند در حوزههای قضائی مختلف وضعیتی متفاوت داشته باشد. تا زمانی که قانونگذاری مشخصی برای این نهادها نشده است، مسئولیت عملکرد آنها را باید شرکا یا سهامداران آنها دانست، هرچند عملکرد مزبور را کدها مدیریت کنند. در حقیقت ما در این نهاد حقوقی، با یک اساسنامه خوداجرا مواجهیم که مواد آن که براساس توافق شرکا و بر بستر قرارداد هوشمند تنظیم شده است، بدون نیاز به هیچ شخص ثالثی، اجرائی میشود. به عنوان مثال در نظر بگیرید که براساس اساسنامه، جلسات با حضور دوسوم شرکا رسمیت داشته باشد، حال در چنین شرکتی، بدون حضور دوسوم اعضا در اتاق مجازی جلسه، اساسا قابلیت شروع جلسه وجود ندارد و یا در نظر بگیرید که در اساسنامه پیشبینی شده باشد، چنانچه هریک از شرکا بیش از پنج جلسه، از حضور در جلسات خودداری کنند، سهم آنها در شرکت از آنها گرفته و از شرکت اخراج میشوند و در بستر قرارداد هوشمند این نقل و انتقال سهام و اخراج اجرا میشود. اینکه چرا شما باید در شهری مجازی و در ساختمان خاصی دفتری بخرید، به خیلی از مسائل مرتبط است. ممکن است نرخ مالیات متفاوت باشد، شاید یک ساختمان مجازی مرکز فعالیت خاصی باشد، مثلا برای تقریب به ذهن فرض کنید شما در پاساژی مجازی با شهرت آمازون دفتری داشته باشید یا در یک پاساژ ناشناخته! طبیعتا برای توسعه کسبوکار شما فرق میکند. النهایه باید گفت جهان فناوری در حال حرکت به سوی عصری نوین است که باید برای آن آماده شد و جهانی موازی و پیشرو را در متاورس انتظار کشید و بنابراین باید هم آن را شناخت و هم جای خود را در آن پیدا کرد تا از مزایا و منافع اقتصادی این فضا بهرهمند شد.
مدتی است اصطلاح متاورس را در رسانهها و اخبار میخوانیم و میشنویم و با ورود فیسبوک و مایکروسافت، دو غول فناوری به این حوزه، اهمیت این حوزه بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. متاورس در حقیقت قرار است راحتی، شفافیت و صداقت را به تجارت الکترونیک بیفزاید تا ریسکها و احتمال به مخاطره افتادن تجارت الکترونیک را که با عدم شفافیتها و سوءاستفادههای احتمالی از این فضا میتواند حادث شود، مرتفع کرده و نسل جدیدی از تجارت الکترونیک را معرفی کند که به آن تجارت الکترونیک غیرمتمرکز یا Decentral Ecommerce میگوییم. حرکت کسبوکارهای کوچک یا آنچه به آنها SMEها میگوییم به سمت فعالیت بر بستر بلاکچین و ادغام این تجارت الکترونیک در متاورس، وضعیت متفاوتی را از آنچه اکنون میبینیم، رقم میزند. اصطلاح متاورس ترکیبی از کلمات «Meta» و «Universe» است. مفهوم متاورس معمولا برای بیان نسل جدیدی از اینترنت استفاده میشود که متشکل از فضاهای مجازی سهبعدی است. به عبارت سادهتر متاورس به دنیای مجازی اشاره دارد که در آن میتوانید با استفاده از آواتارها با افراد و مکانهای دیگر تعامل داشته باشید. اگر بخواهیم چهار پایه اصلی متاورس را برشماریم، باید به چهار حوزه فناوری اشاره کنیم که ترکیب آنها با هم توانسته است ظرفیتی شگرف را ایجاد کند که آن را متاورس مینامیم. این چهار حوزه عبارتاند از: واقعیت افزوده (AR)، واقعیت مجازی (VR)، هوش مصنوعی و بلاکچین. امروزه شرکتهای حوزه فناوری در حال پیشبینی انواع مختلفی از پلتفرمهای متاورس هستند و هوش مصنوعی و Machine learning نقش کلیدی در توسعه متاورس دارد زیرا هدف متاورس ادغام واقعیت فیزیکی ما در جهان دیجیتال با استفاده از آواتارها خواهد بود. درواقع متاورس را باید نقطه اوج و نهایی واقعیت مجازی و واقعیت افزوده دانست. عصر جدید متاورس پیامدهایی بر تمام جنبههای جامعه ما از جمله صنعت سرگرمی، تبلیغات و اقتصاد خواهد داشت. به عنوان مثال فضایی را تصور کنید که در آن میتوانید از آواتار خود برای رفتن به یک مرکز خرید مجازی استفاده کنید، لباسهای ارائهشده توسط شرکتهای پوشاک واقعی را امتحان کنید و سپس لباسهایی را بخرید که در آواتار شما (در نتیجه روی بدن شما) مناسب به نظر میرسند، بدون اینکه حتی خانه را ترک کنید. مهمترین بخشهای متاورس که جنبه تجاری و مالی پررنگتری دارد NFTها و پروژههای موسوم به DeFi هستند. ایده متاورس از سالها پیش وجود داشت و بیشتر در صنعت بازیسازی به نوعی تمرین میشد، به عنوان مثال بازیهایی مانند GTA با این اندیشه ساخته شدند، اما با خلق بلاکچین به عنوان پایگاه دادهای غیرمتمرکز و تغییرناپذیر و گسترش رمزارزها که امکان انتقال ارزش در دنیای مجازی را بدون امکان تقلب فراهم کرده است، وارد مرحله اجرائی و جدیتری شد و امروز شاهد گسترش NFTها هستیم که کمک شایانی به تسریع فعالیتهای تجاری در فضای متاورس میکند. NFTها را امروز به عنوان ابزار خرید آثار هنری میشناسند، اما درواقع NFTها مانند سند رسمی خرید هر چیزی در فضای متاورس خواهد بود. خانه، زمین، طرحها و هر آنچه شما میخواهید مالکیت آن برای شما تثبیت شود. در حقیقت فضای متاورس در حال توسعه، دارای شهرها و ساختمانهایی است که میتوانید مانند فضای فیزیکی آن را تجهیز کنید. زمینی در این فضا بخرید، خانهای بسازید، آن را با قطعات هنری از طریق NFT تزیین کنید و برای آواتار خود که در فضای متاورس زندگی میکند لباس مناسب تهیه کنید تا در جلسات کاری شرکت کنید. متاورس پیامدهای حقوقی نیز خواهد داشت. یک موضوع همکاری و قابلیت همکاری بین سازندگان حوزههای مختلف متاورس است. دوما اگر هدف متاورس اجازهدادن به افراد برای تعامل در دنیای دیجیتال است، همه دستگاههای الکترونیک باید قابلیت دسترسی به این فضا را داشته باشند و این مستلزم درنظرگرفتن استانداردهای خاصی برای متاورس است تا همه از فناوریهای خاصی استفاده کنند و استفاده از این فناوریهای خاص مستلزم بستری حقوقی برای جلوگیری از نقض مالکیت فکری است. موضوع دیگر بحث مالکیت معنوی است. درواقع منظور خلق محتواهایی است که در متاورس منتشر میشود. پیشتر در سال گذشته دعوایی در دادگاه ایالتی ویرجینیا در بحث حق اختراع مطرح شد، که موضوع این بود اگر اختراعی توسط هوش مصنوعی انجام شود، قابل ثبت و حمایت هست یا خیر که دادگاه بر این باور بود براساس قانون مخترع فقط میتواند انسان باشد. این بحث درخصوص کپیرایت نیز مطرح است و بهطور کلی محتواهای تولیدشده توسط هوش مصنوعی در این فضا یکی از چالشهای مالکیت معنوی است. گام بعدی در متاورس حرکت به سمت سازمانهای خودمختار غیرمتمرکز است. این سازمانها موجودیتهایی هستند که توسط انسان بر بستر بلاکچین و با استفاده از قراردادهای هوشمند ساخته میشوند و برای انجام کسبوکاری ایجاد میشود و پس از نوشتن کد، کدهای تشکیلدهنده قرارداد هوشمند، به عنوان قانون عمل میکند. وضعیت حقوقی دقیق این سازمانهای تجاری هنوز مشخص نیست و میتواند در حوزههای قضائی مختلف وضعیتی متفاوت داشته باشد. تا زمانی که قانونگذاری مشخصی برای این نهادها نشده است، مسئولیت عملکرد آنها را باید شرکا یا سهامداران آنها دانست، هرچند عملکرد مزبور را کدها مدیریت کنند. در حقیقت ما در این نهاد حقوقی، با یک اساسنامه خوداجرا مواجهیم که مواد آن که براساس توافق شرکا و بر بستر قرارداد هوشمند تنظیم شده است، بدون نیاز به هیچ شخص ثالثی، اجرائی میشود. به عنوان مثال در نظر بگیرید که براساس اساسنامه، جلسات با حضور دوسوم شرکا رسمیت داشته باشد، حال در چنین شرکتی، بدون حضور دوسوم اعضا در اتاق مجازی جلسه، اساسا قابلیت شروع جلسه وجود ندارد و یا در نظر بگیرید که در اساسنامه پیشبینی شده باشد، چنانچه هریک از شرکا بیش از پنج جلسه، از حضور در جلسات خودداری کنند، سهم آنها در شرکت از آنها گرفته و از شرکت اخراج میشوند و در بستر قرارداد هوشمند این نقل و انتقال سهام و اخراج اجرا میشود. اینکه چرا شما باید در شهری مجازی و در ساختمان خاصی دفتری بخرید، به خیلی از مسائل مرتبط است. ممکن است نرخ مالیات متفاوت باشد، شاید یک ساختمان مجازی مرکز فعالیت خاصی باشد، مثلا برای تقریب به ذهن فرض کنید شما در پاساژی مجازی با شهرت آمازون دفتری داشته باشید یا در یک پاساژ ناشناخته! طبیعتا برای توسعه کسبوکار شما فرق میکند. النهایه باید گفت جهان فناوری در حال حرکت به سوی عصری نوین است که باید برای آن آماده شد و جهانی موازی و پیشرو را در متاورس انتظار کشید و بنابراین باید هم آن را شناخت و هم جای خود را در آن پیدا کرد تا از مزایا و منافع اقتصادی این فضا بهرهمند شد.