اشتغال، حلقه مفقودمانده اشتراکات اجتماعی زنان
«کلارا رایس» در کتاب «زنان ایرانی و راه و رسم زندگی آنها» میگوید: «ضمن کارهای مربوط به داخل خانه، بافتن و پشمریسی، پختن نان، تهیه لبنیات و... به عهده آنان بود. زنان وابسته به طبقات پایین بنا به نوع تولیدات منطقه زیستی خویش در کارگاههای خانوادگی مشغول کار بودند و از این طریق به اقتصاد بیجان خانواده کمک میکردند». همچنین اضافه میکند: «هیچگونه قانونی برای کار وجود ندارد. کارگران مزد بسیار ناچیزی میگیرند لذا زنان بسیاری باید به کسب معاش خود بپردازند و آنچه را به اجبار به آنها میدهند، دریافت و تحمل کنند».
شرق: «کلارا رایس» در کتاب «زنان ایرانی و راه و رسم زندگی آنها» میگوید: «ضمن کارهای مربوط به داخل خانه، بافتن و پشمریسی، پختن نان، تهیه لبنیات و... به عهده آنان بود. زنان وابسته به طبقات پایین بنا به نوع تولیدات منطقه زیستی خویش در کارگاههای خانوادگی مشغول کار بودند و از این طریق به اقتصاد بیجان خانواده کمک میکردند». همچنین اضافه میکند: «هیچگونه قانونی برای کار وجود ندارد. کارگران مزد بسیار ناچیزی میگیرند لذا زنان بسیاری باید به کسب معاش خود بپردازند و آنچه را به اجبار به آنها میدهند، دریافت و تحمل کنند». ورود زنان به بازار کار و صنعت و اشتغال در ایران یک قرن بعد از حضور گسترده زنان غربی بود، زیرا ورود فناوری به ایران با این فاصله صورت گرفت. البته سیر صعودی اشتغال زنان در ایران بهکُندی و آهسته پیش میرفت زیرا شرایط برای تولید انبوه که با ساخت یا ورود فناوری ارتباط مستقیم دارد، تا مدتها مهیا نبوده و بازار کار ظرفیت جذب نیروی کار زنان بیشتری را نداشت. تحولات کُند و آهسته اقتصادی، توأم با ریشههای تناور سنتی که همواره در ایران روند ضد اشتغال زنان را طی کرده است، زن را از بازار کار دور نگه داشتهاند و در مراحلی که زن بهطورجدی در بازار کار جلوهگر شده و جمعی از مدیران به افزایش حضور او تأکید ورزیدهاند، ناگهان سدها و موانع سنتی و حقوقی به شکلها و صورتهای خاص بر سر راهش قرار گرفته و گاهی او را تا قهقرا پس راندهاند. در ایران، گرایش زنان به اشتغال همگام با دسترسی بیشتر آنان به سازمانهای آموزشی (مدارس و دانشگاهها) در طی مدت به نسبت کوتاه در اغلب شهرهای بزرگ شدت یافت؛ اما ازآنجاکه این امر با شتابزدگی در میان برخی از گروهها مطرح شد، درعینحال شرایط اجتماعی ـ فرهنگی جامعه در خیلی از موارد پویایی متناسب با آن را نداشت.بنابراین وقتی از زنان صحبت میکنیم، یکی از مهمترین ابعاد مغفولمانده در ساحت زندگی اجتماعی آنها موضوع اشتغال و نقشی است که در چرخه اقتصادی کشور دارند؛ اما آمار در ایران چندان تعریف خوبی از وضعیت اشتغال زنان ندارد.از هر سه شاغلی که در سال ۹۹ شغل خود را ازدست داده است، دو نفر زن بودهاند. این گزاره بهتنهایی نشاندهنده وضعیت اشتغال زنان در سال ۹۹ است. بر اساس گزارشها در سال گذشته سهم زنان از جامعه بیکاران کشور افزایش یافت. وضعیت اشتغال زنان در جهان در مقایسه با مردان همیشه نامتقارن بوده و مردان فرصتهای شغلی بیشتری را تصاحب کردهاند. با شیوع کرونا در دو سال گذشته و رکود اقتصادی در ایران این عدم تقارن بیشتر هم شده است. بر اساس «دادههای خام سالانه طرح نیروی کار مرکز آمار ایران»، در سال ۱۳۹۹ از کل جمعیت ۸۲.۹ میلیون نفری، ۶۲.۴ میلیون نفر در سن کار قرار داشتهاند. بهطور خالص ۱.۴ میلیون نفر از بازار کار خارج شدهاند که ۶۳ درصد از آنها را زنان تشکیل دادهاند. در میان کل افراد در سن کار، ۶۳ درصد از مردان و فقط ۱۲ درصد از زنان شغل داشتهاند. تجمع زنان بیکار در سنین جوانی در مقایسه با مردان بیکار بیشتر بوده است. نرخ مشارکت اقتصادی زنان طی سال ۹۹ نسبت به سال قبل کاهش داشته و از ۱۷ درصد به ۱۴ درصد رسیده است. در تمام استانها، نرخ مشارکت مردان در سطح بسیار بالاتری از زنان قرار داشته است. بیشترین شکاف جنسیتی در نرخ مشارکت بـه استانهای مرکزی، بوشهر و فارس اختصاص داشته است. درحالیکه نـرخ بیکاری کل زنـان، حـدود ۱۵.۶ درصد بوده، این نرخ برای زنان بـا تحصیلات دانشگاهی بالای ۲۰ درصد بوده است. از هر سه زن تحصیلکرده در رشته کشاورزی، جنگلداری، ماهیگیری و دامپزشکی و همچنین رشته مهندسی، ساخت و تولید، یک نفر بیکار بوده است. بیش از نیمی از زنان بیکار تحصیلات کارشناسی داشتهاند. این در حالی است کــه بیشترین مردان بیکار در سطوح تحصیلی دیپلم یا پیشدانشگاهی و راهنمایی یا متوسطه قرار داشتهاند. بـا اینکه زنان در بیشتر گروههای فعالیت سهم بسیار پایینتری نسبت بـه مردان داشتهاند، برخی گروهها بودهاند که زنان به نسبت نقش پررنگتری در آنها بازی کردهاند، مانند «آموزش»، «فعالیتهای مربوط بـه سلامت انسان و مددکاری اجتماعی» و «هنر، سرگرمی و تفریح». در سال ۱۳۹۹ نسبت بـه ۱۳۹۸، بیشترین رشد تعداد زنان شاغل مربوط به فعالیتهای مرتبط با «سلامت انسان و مددکاری اجتماعی» بوده است.