آموزش حضوری اجباری زیر سایه کرونا و آلودگی هوا
والدین دانشآموزان در گفتوگو با «شرق»: با قطعی شاد و امتحان پایان ترم، فرزندانمان را تهدید میکنند
بالاخره و پس از گذشت دو سال تحصیلی، 14 فروردین مساوی شد با بازگشت دانشآموزان به مدارس. کاهش آمار ابتلا به ویروس کرونا و همچنین مرگومیر ناشی از آن سبب شد تا ستاد ملی کرونا و به دنبال آن مسئولان وزارت آموزش و پرورش تصمیم به بازگشایی مدارس بگیرند.
این تصمیم اما به مذاق بسیاری از خانوادهها خوش نیامد. این نارضایتی حالا و با آلودگی هوای تهران، کاهش رعایت پروتکلهای بهداشتی در سطح کشور و همچنین هشدارهایی مبنی بر احتمال بروز پیک هفتم ویروس کرونا شدت بیشتری نیز گرفته است. در مقابل اما خانوادههای دانشآموزان از قطعشدن کلی سیستم شاد و تهدیدشدن به ممنوعیت حضور در امتحانات پایان ترم به روزنامه «شرق» خبر دادهاند: «هر کسی که حرفی بزند به او میگویند پس چرا عید سفر رفتید؟ یا چرا میهمانی و دیدوبازدید عیدتان سر جایش بود؟ من و خانوادهام که به هیچ عنوان جایی نرفتیم و سعی کردیم همان شکل از پروتکلهای بهداشتی و فاصلهگذاریهای اجتماعی را رعایت کنیم. اما مگر خود مسئولان مردم را به سفررفتن تشویق نکرده بودند؟ مگر بعد از تعطیلات نوروز از حضور میلیونی مسافران ابراز خرسندی نکردند؟ حالا از چه کسی انتقام میگیرند؟ از دانشآموزان؟ آنها که گناهی نکردهاند».
اگرچه آمار کرونا نسبت به این روزها در سال گذشته افت محسوسی کرده است و مردم هم تا اندازهای یاد گرفتهاند تا مواجهه بهتری با این ویروس جهانی داشته باشند، اما هیچ ضمانتی برای ادامه این وضعیت وجود ندارد. همین روز گذشته، سیداحمد طباطبایی، عضو کمیته علمی ستاد ملی مقابله با کرونا، با بیان اینکه شرایط کرونا در کشور مناسب نیست، گفت: در بازدیدهایی که در تعطیلات نوروز از برخی نقاط داشتم شاهد بودم که درصد رعایت پروتکلهای بهداشتی بسیار کاهش یافته است و گرچه ادعا شده بود که در طول نوروز حفظ فاصله فیزیکی و استفاده از ماسک و... بررسی میشود اما این موضوع در مجامع عمومی همچنان بدون نظارت ادامه داشت و میهمانیها و دورهمیها هم برقرار بودند.
او با پیشبینی منفی از روزهای آینده ادامه داد: افراد جدیدی ظرف چند روز گذشته علامتدار شدند که مجبور شدیم دستور ایزولیشن یا سایر درمانها را به آنها بدهیم. وقتی تعداد بیماران افزایش یابد طبیعی است که در میان آنها بیماران مشکلدار هم پیدا خواهد شد؛ بنابراین پیشبینی خوبی از روزهای پیشرو نداریم هرچند هنوز امیدوارم این پیشبینی اشتباه باشد و دچار شرایط سخت نشویم. در حال حاضر نقاطی از دنیا با پیکهای جدیدی از سویه جدید کرونا روبهرو هستند و ما هم از دنیا پیروی کردیم. هر اتفاقی که در هر نقطه دیگر دنیا رخ داد، پس از مدتی در کشور ما هم بروز پیدا کرد و این موضوع را در گسترش شیوع سویه دلتا و امیکرون هم شاهد بودیم.
او درباره احتمال وقوع موج هفتم کرونا بیان کرد: بهطور معمول حدود یک تا یکماهونیم بعد از عدم رعایتها و آزادسازیها، موجها شکل میگرفتند و احتمالا از اواخر فروردین موج هفتم آغاز شده و پیک آن به اواخر اردیبهشت برسد. البته امیدوارم پیشبینی ما اشتباه باشد و این حد از ابتلاهای رخداده و واکسیناسیون به ما کمک کند و مردم ایمن باشند.
دبیر بورد ریه اطفال کمیته علمی ستاد ملی مقابله با کرونا درباره بازگشایی حضوری مدارس بدون دو پیششرط تزریق واکسن و حفظ فاصله فیزیکی اظهار کرد: علیرغم توصیههایی که انجمنهای علمی مختلف برای این موضوع داشتند، تصمیم بر بازگشایی مدارس گرفته شد. امیدواریم گرمشدن هوا کمک کند تهویه مدارس بهتر شود و این سبب شود که میزان انتشار ویروس کاهش یابد.
نکته مهم اینکه هنوز خطر انتقال بیماری در جامعه وجود دارد. نباید ایجاد واهمه و ترس در مردم داشته باشیم اما باید با تبلیغات رسانهای به مردم هشدار دهیم که هنوز در جامعه خطر انتقال بیماری وجود دارد؛ بنابراین باید پروتکلهای بهداشتی رعایت شود. ما بیمارانی داریم که به دلیل شرکت در میهمانیها بدون رعایت نکات بهداشتی بیمار شدند. روزهای گذشته ۱۵ نفر از یک خانواده به کرونا مبتلا شده بودند و به مراکز درمانی مراجعه کرده بودند و این ابتلا تنها به دلیل عدم رعایت یک فرد بیمار بوده است. میهمانیهای افطاری، شبهای احیا و تمایل مردم به حضور در اماکن زیارتی را شاهد هستیم و باید همه این رفتارها با احتیاط صورت گیرد. کمشدن تعداد مرگومیر روزانه به معنای کمشدن خطر بیماری نیست و نباید دچار عادیانگاری شویم. هنوز تعطیلات نوروزی آثار خود را نشان نداده و حتی ممکن است آثار آن تعطیلات با ترکیب تغییر شرایط در ماه رمضان نیز تشدید شود.
در دوران جنگ مدرسهها تعطیل شد، کرونا هم جنگ است
حالا درست یک هفته از روزی که دانشآموزان پس از دو سال جدایی به مدارس بازگشتهاند، میگذرد؛ اما این شرایط یکسانی برای همه آنها نیست. هنوز هم هستند والدینی که حاضر نیستند فرزندان خود را به مدرسه بفرستند و ترجیح میدهند همان آموزش مجازی ادامه پیدا کند. اما آموزش و پرورش این امکان را از خانودهها گرفته است. یکی از این والدین در گفتوگو با روزنامه «شرق» از محدودیتهای جدیدی گفته که آموزش و پرورش پیشروی خانوادهها گذاشته است: «تصمیم ما بر این بود که فرزندم به مدرسه نرود و همان آموزش مجازی ادامه پیدا کند اما ناگهان متوجه شدیم که سیستم شاد بهطور کلی قطع شده است. بعد هم اعلام کردند هر دانشآموزی که بیش از دو روز غیبت داشته باشد باید از یک مرکز درمانی در غرب تهران گواهی کرونا یا یک بیماری خاص بیاورد. در نهایت هم گفتهاند اگر دانشآموزان به صورت حضوری در مدارس و کلاسها شرکت نکنند، اجازه حضور در امتحانات پایان ترم به آنها داده نخواهد شد».
به گفته این پدر که هیچ تمایلی به حضور فرزندش در مدارس با وجود اپیدمی کرونا ندارد، این رفتارها انتقامگرفتن از دانشآموزان است: «هرکسی هم که حرفی بزند به او میگویند پس چرا عید سفر رفتید؟ یا چرا میهمانی و دیدوبازدید عیدتان سر جایش بود؟ من و خانوادهام که به هیچ عنوان جایی نرفتیم و سعی کردیم همان شکل از پروتکلهای بهداشتی و فاصلهگذاریهای اجتماعی را رعایت کنیم. اما مگر خود مسئولان مردم را به سفررفتن تشویق نکرده بودند؟ مگر بعد از تعطیلات نوروز از حضور میلیونی مسافران ابراز خرسندی نکردند؟ حالا از چه کسی انتقام میگیرند؟ از دانشآموزان؟ آنها که گناهی نکردهاند».
آلودگی هوا در روزهای اخیر هم شرایط را وخیمتر کرده است: «همین امروز (روز گذشته) آلودگی هوا روی 200 بود؛ عددی که 50 تا کمترش میتواند منجر به مرگ شود. در یک کلاس از مدرسه دولتی حدود 40 دانشآموز حاضر میشوند. پنجرهها را هم که نمیتوانند با وجود آلودگی هوا باز کنند. تکلیف چیست؟ تکلیف گردش هوایی که در آن کلاس وجود ندارد، چیست؟ این نشان میدهد که مسئولان در تصمیمگیریهای خودشان هیچکدام از حساسیتها را لحاظ نکردهاند. اینکه هوای این کشور در نصف سال آلوده است».
به عقیده او افت تحصیلی تنها نگرانی مسئولان است، حال آنکه در همین دو سال هم آموزش مجازی کیفیتی نداشت: «در سالهای جنگ که موشک بر سر ما میزدند، مدارس تعطیل میشد. این ویروس و پاندمی هم نوعی جنگ است. آدم میکشد، حتی بیشتر از آن روزها. پس چرا برای کسی اهمیت ندارد و به راحتی حکم به بازگشایی مدارس را میدهند؟ نگران افت تحصیلی فرزندان ما هستند اما مگر در دو سال اخیر و تحت آموزش شاد کیفیتی وجود داشت؟ اصلا مگر در دو ماهی که از سال تحصیلی باقی مانده، قرار است بچهها ما انیشتین شوند؟».
شیوع پیک و واریانت جدید ویروس کرونا در کشور محتمل است
اما اوضاع کرونا در واقعیت چگونه است؟ آیا خطر اوجگرفتن پاندمی و حضور یک پیک جدید به ما نزدیک است یا خیر؟ هادی یزدانی، پزشکی که در دو سال اخیر بهطور جدی روی کرونا و آسیبهایش تمرکز کرده است، در گفتوگو با «شرق» به این پرسشها پاسخ میدهد. او معتقد است رعایت پروتکلهای بهداشتی بهطور جدی افت کرده است: «ما در عید امسال به وضوح دیدیم که برخی از افراد وقتی بدون ماسک در جایی حاضر میشدند، میگفتند مگر کرونا تمام نشده است؟ چرا باید ماسک بزنیم؟ یعنی طرف مقابل شاکی است که چرا باید با به اتمام رسیدن کرونا باز هم ماسک بزند. این دقیقا همان عادیانگاری است که ما میگفتیم نباید انجام شود و بارها و بارها دربارهاش هشدار داده بودیم. اینکه اطلاعات اشتباه به جامعه داده نشود. تمامشدن ماجرای کرونا با آنچه در ذهن همه است به این معنی که یک نفر در تلویزیون حاضر شود و بگوید دیگر بیماری به نام کرونا وجود ندارد اصلا امکانپذیر نیست. از نظر ما تیم بهداشت و درمان، پایان کرونا زمانی رخ میدهد که رئیس سازمان جهانی بهداشت پایان همهگیری در جهان را اعلام کند. پس تا پیش از آن روز کرونا وجود دارد. اما الان و بعد از حدود دو سال از آغاز کرونا در دنیا و ایران، در بدترین حالت ممکن از نظر رعایت نکات بهداشتی و پروتکلها هستیم و اقدامات بهداشتی که لازمه و مکمل هرگونه سیاستگذاری است، به وضوح دیده نمیشود».
او در واکنش به بازگشایی مدارس در شرایط فعلی عنوان کرد: «درباره بازگشاییها چند نظر وجود دارد. اول اینکه احتمال افزایش شمار مبتلایان و مرگومیر در آینده امری تقریبا قطعی است. اما نظری میگوید تا زمانی که ما با واریانت جدیدی روبهرو نباشیم با توجه به اینکه اغلب جمعیت ایران دو بار کرونا را در تابستان و زمستان گرفتهاند، عملا به خاطر ایمنی طبیعی نگرانی افزایش ابتلا تا چند ماه آینده وجود ندارد. افرادی که چنین نظراتی دادهاند، با همین استراتژی هم از بازگشاییها حمایت میکنند. اما ما در دنیا هم با زیرواریانت بآدو امیکرون کرونا مواجه هستیم که مسریتر است و علائم شدیدتری هم دارد. همچنین الان بحث واریانتهای ترکیبی هم در دنیا اگرچه خیلی پیش نرفته اما فعال است. همین زیرواریانت هم میتواند باعث ایجاد بیماری در زمان کوتاه شود. پس با این حساب نظرها بر این منوال است که عدهای میگویند چون واریانت جدید وجود ندارد و بیشتر جمعیت در سال گذشته حداقل دو بار کرونا گرفتهاند، نباید نگران پیک جدید باشیم. اما به زعم من، با توجه به تجربه بیش از دو سال، اتفاقا باید دستبهعصاتر جلو برویم؛ چون کاملا محتمل میدانم که افزایش مبتلایان حتی به شکل پیک جدید وجود داشته باشد. از آنجا که رعایت پروتکلها و مشخصا ماسکگذاشتن هم کم شده، وضعیت دُز سوم واکسیناسیون در کشور بسیار افتضاح است و جمعیت درخور توجهی واکسینه نشدهاند. همه اینها نگرانیهای پیشرو را جدیتر میکند».
او معتقد است راههای دیگری هم پیشروی وزارت آموزش و پرورش وجود داشت اما به آن توجهی نکردند: «یک نکته فرعی هم قابل بررسی است. درباره موضوع بازگشاییها راهکار وجود داشت. ما نمیتوانستیم آموزش را کاملا معلق کنیم و این هم درست است. همین مدت تعطیلی هم آسیبی جدی به سیستم آموزش کشور زده است و بسیاری از کارشناسان نگران آینده کشور و وضعیت سواد دانشآموزان امروز در فردا هستند؛ اینکه برخی حتی نتوانند درست فارسی را بنویسند. بااینحال، میشد با سازوکاری عقلانیتر از بروز خطرات جدی جلوگیری کنیم. بهطور مثال، میشد مسئولان وزارت آموزش و پرورش با هماهنگی وزارت بهداشت، در تعاملی واکسن فایزر را از مبدأ دیگری وارد کشور کرده و تنها دانشآموزان را واکسینه کنند و سپس کلاسها را با ظرفیتهای 30 و 50 درصدی -بسته به تعداد دانشآموزان هر کلاس و مدرسه- بازگشایی میکردند. مدارس هم توجیه میشدند که کوچکترین علامت به معنی کروناست. حالا اما کاملا برعکس است. دانشآموزها با مشهودترین علائم کرونای ممکن به ما مراجعه میکنند و میگویند مدرسه نپذیرفته که آنها کرونا گرفتهاند».