هشدار کاهش سرمایه انسانی در روزهای پیشروی جامعه
همه چیز کمی خاکستریتر از قبل شده است، رگبار خبرهای تلخ، روح تکتک افراد جامعه را به سیاهی کشانده و شاید کمتر چهرهای در خیابان، بیدرنگ به رهگذری در کنار خود لبخند بزند. در میان انبوه نگرانی و ترسهای اجتماعی، همچنان نهادهایی مردمی هستند که با اندک سرمایه انسانی که در دست دارند، با تلاشی مضاعف، سعی بر کاهش معضلات اجتماعی و افزایش کیفیت شرایط زیسته کشور دارند
همه چیز کمی خاکستریتر از قبل شده است، رگبار خبرهای تلخ، روح تکتک افراد جامعه را به سیاهی کشانده و شاید کمتر چهرهای در خیابان، بیدرنگ به رهگذری در کنار خود لبخند بزند. در میان انبوه نگرانی و ترسهای اجتماعی، همچنان نهادهایی مردمی هستند که با اندک سرمایه انسانی که در دست دارند، با تلاشی مضاعف، سعی بر کاهش معضلات اجتماعی و افزایش کیفیت شرایط زیسته کشور دارند؛ اما همین گروههای کوچک، با وجود تأثیر مثبت عملکرد خود در این روزهای پُردرد جامعه، درگیر فشار جریانهایی هستند که تمایلی به فعالیت آنها و ترویج حضور سرمایه انسانی برای کاهش معضلات جاری جامعه را ندارد. در چند سال اخیر خبرهایی از تحت فشار قرارگرفتن مراکز مردمنهاد یا توقف فعالیتهای آنها به گوش میرسید که این روزها بر تعداد آنها افزوده شده است؛ از تعطیلی مؤسسه معلولین باور سبز به دلیل سیاهنمایی تا فشارها بر جمعیت امام علی، مؤسسه نور سپیده هدایت، خانه خورشید و حتی خانه کودکان کار کرمان و دیگر مراکزی که گاهی حتی به دلیل ترس از بدترشدن شرایط، فشارهای واردشده را رسانهای نخواهند کرد. به باور بسیاری از فعالان اجتماعی و جامعهشناسان، این شکل از تحت فشار قرارگرفتن مراکز مردمنهاد، بر کاهش سرمایه اجتماعی تأثیر مستقیم دارد. همچنین طبق صحبتهای شیرین احمدنیا، دانشیار جامعهشناسی دانشگاه علامهطباطبایی و عضو هیئتمدیره انجمن جامعهشناسی ایران، با توجه به شواهد و مستندات پژوهشی در زمینه روند افت یا کاهش میزان سرمایه اجتماعی در جامعه ایران که پژوهشگران برجسته علوم اجتماعی و مراکز تحقیقاتی معتبر در سالهای اخیر بررسی و ارائه کردهاند و همین یافته، به تنهایی دربردارنده هشدارهایی جدی به مسئولان و سیاستگذاران کشور درخصوص آینده سلامت اجتماعی در جامعه است.
با حذف مراکز مردمنهاد و کاهش بیشتر سرمایه انسانی، معضلات همچون مادری آبستن هر روز تولد دردی جدید را در پی خواهد داشت. این در حالی است که سمیه توحیدلو، جامعهشناس اقتصاد، در مورد اثر مثبت سرمایه انسانی، بر این باور است که افزایش سرمایه انسانی و اجتماعی بر بهترشدن شرایط اقتصادی کشور مستقیما اثر خواهد داشت.حال با وجود اثر مثبت حضور این سرمایههای جامعه در قالب گروههای مردمی، برخی از فعالان اجتماعی حاضر در مناطق حاشیهای و آسیبخیر از فشارهای وارده بر فعالیت خود انتقاد میکنند؛ همچون لیلی ارشد، مدیرعامل مؤسسه خورشید که چندی پیش اعلام کرد فعالیت این مؤسسه متوقف شده است. او میگوید کارکردن در حوزه زنان، در کشورهایی شبیه به ما، کار دشواری است. در کشورهای سنتی این مشکل بیشتر خواهد بود و شرایط سختتر میشود. در کنارش، علیاکبر اسماعیلپور، مدیر مرکز توانمندسازی آوای ماندگار، در برابر این رویکرد جریانهای خاص بر این باور است که رویکردی که الان میبینیم و در آن بحث کنارزدن انجیاوها مطرح است، اتفاق جدیدی نیست و حتی در دولتهای اصلاحطلب و بوروکراتیک نیز چنین مسائلی مطرح بوده است. حتی پریسا پویان، مدیر مؤسسه یاریگران کودکان کار پویا نیز برخی فشارها را به شناکردن با دستان بسته تشبیه میکند که غیرمستقیم بر توقف فعالیت یک مرکز اثر میگذارد.در آخر هم طبق گفته زهرا رحیمی، مدیرعامل جمعیت امام علی، مؤسسات مردمنهاد آخرین رشته نازک ارتباط مستقیم و بدون روتوش با مردم هستند. اگر این رشته پاره شود، دیگر امکانی برای این پیوند وجود ندارد که موضوع بسیار خطرناکی است.
خطر افزایش فردگرایی در جامعه
زهرا رحیمی، مدیرعامل جمعیت امام علی و عضو شبکه یاری کودکان کار، ضمن اشاره به اینکه فشارهایی بر فعالیت مراکز مردمنهاد وجود دارد، اضافه میکند: این فشارها در برخی موارد آشکار و به شکل مستقیم و در برخی موارد هم غیرمستقیم است؛ یعنی امکان فعالیت نهادها را به لحاظ سختافزاری و نرمافزاری تا آنجا محدود میکنند که تداوم فعالیت آنها با موانع جدی روبهرو شود و به همین شکل آن مجموعهها بسته شوند. خیلیها فکر میکنند انجیاوها ممکن است تبدیل به صدای مخالف شوند؛ در صورتی که در بلندمدت ضربه اصلی را همین افراد که مانعتراشی میکنند، خواهند دید. مؤسسات مردمنهاد آخرین رشته نازک ارتباط مستقیم و بدون روتوش دولت با مردم هستند.اگر این رشته پاره شود دیگر امکانی برای این پیوند وجود ندارد که موضوع خطرناکی است، مراکز مردمنهاد همچون ریههای یک جامعه هستند که با مسدودکردن آن جامعه خفه خواهد شد و دودش به چشم همه میرود، همانطور که میدانید چند انجیاو کارکشته، در تلاش برای باقیماندن هستند تا شهرداری جای آنها را نگیرد یا وزارت کشور مجوز را تمدید کند و موارد دیگر... با روشهای قرارگاهی و بگیر و ببندی، به قول معروف تر و خشک با هم خواهند سوخت. رحیمی ادامه میدهد: یک فعال مدنی بادانش و باتجربه مثل خانم ارشد یک فرد نیست، بلکه یک سرمایه است، امیدوارم عقلایی باشند که مانع تضعیف فعالیت مراکز مردمنهاد شوند، افراد زیادی عمر خود را بدون چشمداشت یا کسب موقعیتی برای این کار گذاشتند اما وقتی به جای تشویق با این سنگاندازیها روبهرو میشوند، به زودی ما در حوزه سرمایه اجتماعی دچار بحران خواهیم شد. این رفتارها جامعه را به سمت فردگرایی و ترجیح منافع فردی بر مصلحت جمع خواهند برد که مخالف آموزههای دینی، ملی و اخلاقی ماست و در شرایط کنونی کشور خطرناک است.
در مواجهه با حل معضلات دولتها موفق عمل نکردند
علیاکبر اسماعیلپور، مدیر مرکز توانمندسازی آوای ماندگار، درباره مداخله در آسیبهای اجتماعی میگوید: مداخله در حوزه آسیبهای اجتماعی به نوعی موازیکاری است که سوابق طولانی دارد، در واقع زمانی که نهادهای مدنی مطالبهگر از متن جامعه شکل گرفت، در مقابل جنبشی از بالا، یعنی از سوی نهادهای رسمی شکل گرفت تا مستقیم خودش در آسیبها مداخله کند. رویکرد دولتی که الان میبینیم که در آن بحث کنارزدن انجیاوها مطرح است، این موضوع اتفاق جدیدی نیست، حتی در دولتهای اصلاحطلب و بوروکراتیک هم چنین مسائلی مطرح بود، مثلا بحث ساماندهی کودکان کار و خیابان که شکل گرفت بهزیستی بدون استفاده از تجربه نهادهای مدنی شروع به جمعآوری کودکان از سطح شهر کرد و چندین بار هم این طرحها اجرا شد، یعنی همواره سعی بر پاککردن صوت مسئله دارند، در کنارش بنگاههای خیریه وابسته به دولت با بودجههای حاکمیتی شکل گرفت، هرچند شعارهای خوب توانمندسازی میدهند، اما تأکیدشان بر انجام کار صرفا خیر است. اسماعیلپور اضافه میکند: نهادهای مدنی در تمام این سالها با توانمندسازیهایی که انجام دادند و با شعارها و فعالیتهایشان موفق عمل کردند، نهاد مدنی واقعی مطالبهگر است، مثلا از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۶ جنبشی در دنیا شکل گرفت که منجر به کاهش آمار کودکان کار شد، علت این اتفاق این است که در متن مقابل نامه سازمان جهانی کار آمده که دولتها برای مقابله با هرگونه اشکال کار کودک باید نهادهای مدنی را کنار خود داشته باشند. در کشورهایی که نهادهای مدنی کنار حکومت همراهی میشوند ما با کاهش آمار کار کودک مواجه میشویم، اما در کشور ما دولتهای مختلف با نگاه ضربتی، از بالا، امنیتی و بگیر و ببندی میخواستند این مسئله را حل کنند که تا الان موفق نشدهاند. علم ثابت کرده که برنامههای توسعه در کنار سازوکارهایی پیش میروند که یکی از این سازوکارها ایجاد و شکلگیری سازمانهای مدنی و مردمی واقعی است.
حذف مراکز مردمنهاد باعث تشدید معضلات اجتماعی خواهد شد
پریسا پویان، مدیر مؤسسه یاریگران کودکان کار پویا، ضمن انتقاد از متوقفشدن فعالیت برخی مراکز مردمنهاد، بر این باور است که مرکزی همچون خانه خورشید که ۲۵۰۰ زن مصرفکننده اچآیوی مثبت را تحت پوشش داشته، اگر زنی مصرفکننده با اچآیوی مثبت و بیماریهای دیگر را مدیریت میکرده، در واقع جامعه را از این بیماری مصون نگاه میداشته، پویان ادامه میدهد: وقتی چنین نهادی از این منطقه بیرون میرود، یعنی تمام زنانی که تحت پوشش داشته رها میشوند، در صورتی که اگر میماند تعداد زنان تحت پوشش در سالهای بعد بیشتر هم میشد. در نظر بگیرید پیرو طرح جوانسازی جمعیت که وسایل پیشگیری به مراکز بهداشت داده نمیشود، اگر زنی مصرفکننده با اچآیوی مثبت باردار شود، در واقع کودکی از یک مادر مصرفکننده متولد خواهد شد که این یک فاجعه انسانی و اجتماعی به بار میآورد، توجه کنید که حدود هفت، هشت سال پیش مرتب بحث بستن و منحلکردن منطقه دروازه غار مطرح بود، همچون کاری که در خاکسفید انجام دادند، اما اینجا در منطقه هرندی و دروازه غار در حال خارجکردن سازمانهای مردمنهاد از منطقه آسیب هستند.
پویان ادامه میدهد: همیشه آنطور نیست که به سازمان مردمنهاد بگویند که باید برود، وقتی شرایط را برای ماندن تسهیل نکنند، به رفتن آن سازمان کمک میکنند، در این شرایط چه کسی باید بماند و فعالیت کند؟ این کارها واقعا با بگیر و ببندهای ضربتی حل نخواهد شد و تبعات این اتفاق را الان نمیبینیم؛ بلکه در چند سال آینده قابل مشاهده خواهد بود که رشد آسیبهای اجتماعی حتی طبق آمار سازمانهای دولتی هم رو به افزایش است، اگر فعالیت سازمانهای مردمنهاد در گروه هدف خود را در نظر بگیرید، میبینید که واقعا باعث ایجاد تغییرات مثبتی شدهاند؛ اما معضلات رشد خیلی سریعی دارند؛ ولی نیرو و منابع این سازمانها به اندازه این آسیبها رشد نمیکند، همچنین مشکل عدم حمایتهای قانونی از این مراکز هم هست، همه اینها در حالی است که معمولا نیروهای مراکز مردمنهاد با عشق بسیار در این فضا کار میکنند که در هیچ سازمان دولتی و مراکز دیگری این فضا را نمیبینید.
هشدار جدی به مسئولان درباره کاهش نیروی انسانی
شیرین احمدنیا، دانشیار جامعهشناسی دانشگاه علامه طباطبایی و عضو هیئتمدیره انجمن جامعهشناسی ایران، ضمن اشاره به پژوهشی در زمینه میزان سرمایه انسانی کشور، میگوید: با توجه به شواهد و مستندات پژوهشی در زمینه روند افت یا کاهش میزان سرمایه اجتماعی در جامعه ایران که پژوهشگران برجسته علوم اجتماعی و مراکز تحقیقاتی معتبر در سالهای اخیر بررسی و ارائه کردهاند و همین یافته، بهتنهایی دربردارنده هشدارهایی جدی به مسئولان و سیاستگذاران کشور درخصوص آینده سلامت اجتماعی در جامعه است، میتوان به اهمیت و ضرورت حیات و فعالیت سازمانهای مردمنهاد و نقش کلیدیشان پی برد. فعالیتهای سازمانهای مردمنهاد و هرگونه تشکل اجتماعمحور در جامعه سالهاست که بهعنوان ابزاری ارزشمند برای پیشگیری و مقابله با مشکلات اجتماعی در کشورهای توسعهیافته مورد شناسایی قرار گرفته است. سمنها نقش مهمی در راستای جلب اعتماد، مشارکت و ارتقای توانمندسازی مردم ایفا میکنند و فعالیتهایشان در راستای خدمترسانی هم به افراد و گروههای اجتماعی و هم به دولتها قرار دارد؛ چراکه از سویی، با فعالیتهای داوطلبانهشان، هم از فشار مشکلات اجتماعی کاستهاند و هم باری از دوش دولتها برای مقابله با اینگونه مشکلات برداشتهاند. اجتماعات محلی یا تشکلها و انجمنهای مردمی معمولا در فعالیتهایی مشغول میشوند که میتواند ضعف عملکرد یا خلأها در عملکرد دولتها برای پاسخگویی به نیازها و مشکلات مردم را برطرف کنند. دولتها و مردم در واقع هر دو، از تقلیل فعالیتهای اجتماعات مردمی یا تعطیلیشان متضرر میشوند.
احمدنیا اضافه میکند: سمنها مصادیق نو و صورتهای مدرن و امروزی تلاش جامعه محلی و مسئولیتپذیری گروهی انسانها برای نظارت و کنترل مشکلات اجتماعی و حمایت از افرادی هستند که در چارچوب زندگی شهرنشینی به دلایلی مانند فشار روانی، اجتماعی، اقتصادی یا مشکلات رفاهی در معرض مخاطرات جسمانی و روانشناختی قرار میگیرند و مستعد درگیری با مشکلات اجتماعی، نابهنجاریها و معضلات اجتماعی میشوند. سمنها تلاشی برای مدیریت مشکلات انسانی و اجتماعی از سطوح پایین و مردمی است که بههمیندلیل، قابلیت این را پیدا میکنند که اعتمادسازی کنند و تأثیرگذاری بیشتر و بهتری داشته باشند. نادیدهگرفتن ماحصل مثبت این تلاشها و عدم حمایت از گسترش و توسعه آنها، نادیدهگرفتن ظرفیت عظیم نیروی انسانی است که اگر در مسیر درست خود هدایت نشده و مورد بهرهبرداری مثبت قرار نگیرد، دیر یا زود خود میتواند در جهت منفی حرکت کند.
سرمایه انسانی بر شرایط اقتصادی مؤثر است
سمیه توحیدلو، جامعهشناس اقتصاد، بر این باور است که حضور نهادهای مدنی یک اثر کوتاهمدت و یک اثر بلندمدت دارد که هر دو خودشان را در مسائل اقتصادی و اجتماعی نشان خواهند داد. او اضافه میکند: درست است که مراکز مردمنهاد اثر خیریهای هم دارند؛ اما از بدترشدن مسائل اجتماعی هم جلوگیری میکنند، توجه کنید که حضور تمام نهادهای مدنی اثر بلندمدت دارد و این در حالی است که الان در شرایطی هستیم که اعتماد اجتماعی بهشدت روند نزولی دارد و افراد جدا از اینکه جدایی دولت و ملت را تجربه میکنند، جدایی ملت و ملت هم افزایش داشته و الان که در پایینترین درجه سرمایه اجتماعی هستیم، هرگونه فعالیتی که کمک کند تا جمعی شکل بگیرد تا افراد به جای اینکه فعالیت معطوف به خود انجام دهند، معطوف به دیگری کنند، اثر مثبت خواهد داشت.