جنگ در اوکراین:
بازاندیشی در میراث عصر روشنگری
بزرگترین درگیری نظامی در اروپا از زمان جنگ جهانی دوم، یک ماه پیش با حمله روسیه به اوکراین آغاز شد. بااینحال، برخلاف تصور روسیه، دولت زلنسکی سرنگون نشد و روسیه اگرچه نوارهای وسیعی از قلمرو در جنوب و شرق این کشور را تسخیر کرده است، اما نتوانسته کلانشهرهای بزرگ را تحت کنترل خود درآورد. مزایای این تسخیر در مقایسه با تعداد بالای مرگومیر، تحریم اقتصادی و انزوای بیسابقه روسیه در صحنه جهانی، بسیار ناچیز است.
شیرین نائف*: بزرگترین درگیری نظامی در اروپا از زمان جنگ جهانی دوم، یک ماه پیش با حمله روسیه به اوکراین آغاز شد. بااینحال، برخلاف تصور روسیه، دولت زلنسکی سرنگون نشد و روسیه اگرچه نوارهای وسیعی از قلمرو در جنوب و شرق این کشور را تسخیر کرده است، اما نتوانسته کلانشهرهای بزرگ را تحت کنترل خود درآورد. مزایای این تسخیر در مقایسه با تعداد بالای مرگومیر، تحریم اقتصادی و انزوای بیسابقه روسیه در صحنه جهانی، بسیار ناچیز است. اوکراین همانطورکه از نامش «سرزمین مرزی» پیداست، تاریخ پرحادثه و تلخی را در حفظ تمامیت ارضی خود در مرز بین دو نظام سیاسی کاملا متفاوت از یکدیگر تجربه کرده است و طبیعتا برای توسعه دولت دموکراتیک خود و حاکمیت قانون، با مشکلاتی مواجه بوده و هست. بااینحال، اراده مردم اوکراین که حدود ۳۰ سال از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱ و استقلال اوکراین از روسیه برای دفاع از آزادی و دموکراسی وجود داشته، تزلزلناپذیر باقی مانده است. اکنون سؤال اساسی این است که کرملین و نظام اقتدارگرای روسی از این موضوع چه درسهایی خواهند گرفت؟
روزنامه امور مالی و اقتصاد، یک روزنامه سوئیسی است که دو بار در هفته از سال ۱۹۲۸ در زوریخ منتشر میشود. این روزنامه در یکی از شمارههای مارس، مصاحبهای با مارگارت مکمیلان، پروفسور کانادایی تاریخ و استاد دانشگاه آکسفورد و متخصص در رابطه بین اقتصاد و تاریخ از منظر علوم سیاسی و اجتماعی انجام داده است. یکی از مهمترین محورهای تحقیقات مکمیلان، جنگ و جامعه است. «صلحطلبان: چگونه معاهده ورسای جهان را تغییر داد/ شش ماهی که جهان را تغییر داد» یکی از آثار مهم او است که به چندین زبان ترجمه شده است. پایان جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۸ یکی از رویدادهای مهم قرن بیستم بود. فروپاشی چهار امپراتوری بزرگ اروپا منجر به سازماندهی مجدد قاره اروپا در کنفرانس صلح ورسای در سال ۱۹۱۹ شد. مکمیلان در این کتاب به وضوح آنچه را که حولوحوش مذاکرات ورسای اتفاق افتاد، شرح داده و نشان میدهد تا چه اندازه درگیریهایی که در اروپا و در منطقه غرب و شرق آسیا پیش آمد، در معاهده ورسای پیشبینی شده بود. پروفسور مکمیلان اولین زنی بود که سال گذشته جایزه ادبی پریتزکر را برای یک عمر تحقیقات علمی در زمینه ادبیات نظامی دریافت کرد. او از سپتامبر گذشته کرسی انگلسبرگ را در دانشکده اقتصاد لندن بر عهده دارد؛ جایی که به مدت یک سال درباره «اتحادها در جنگ» سخنرانیهای عمومی ارائه میکند. مکمیلان تهاجم روسیه به اوکراین را نقطه عطفی در تاریخ قرن بیستویکم میداند و باور دارد که دروغهای ماشین تبلیغاتی روسیه، بیش از پیش پوچتر میشود و جنگ در اوکراین غرب را بیدار کرده است و باید از ارزشهای دموکراتیک و لیبرال محافظت کرد. «حلقه مشاوران پوتین روز به روز کوچکتر میشود. برای همه دیکتاتورها این اتفاق میافتد. آنها وارد حبابی میشوند که در آن فقط چیزی را که میخواهند بشنوند، میشنوند. این منجر به اشتباهات وحشتناکی میشود؛ مانند اشتباهی که پوتین با حمله به اوکراین مرتکب شده است». هنگامی که ولودیمیر زلنسکی در سال ۲۰۱۹ به عنوان رئیسجمهور اوکراین انتخاب شد، روزنامههای اروپایی او را به عنوان یک دلقک مسخره کردند. در آغاز جنگ، محبوبیت او کمتر از یکسوم بود. اکنون او از حمایت بیش از 90 درصد اوکراینیها برخوردار است. مکمیلان درباره زلنسکی میگوید: او من را به یاد وینستون چرچیل میاندازد که در سال ۱۹۴۰ در بریتانیا برخلاف انتظار و در دوران سختی به این محبوبیت دست یافت. چرچیل یکی از رهبران مهم و محبوب سیاسی در تاریخ اروپاست که نقش مهمی در اتحاد اروپا و آمریکا در مقابل کمونیسم و مخالفت با تشکیل دولتهای استبدادی دستنشانده شوروی در اروپای شرقی داشت.
اورهان پاموک، نویسنده و رماننویس اهل کشور ترکیه، در مصاحبهای که در فروردین با هفتهنامه آلمانیزبان اشپیگل داشته است، پوتین را یک قرون وسطایی مینامد: «آخرین کتابی که نوشتهام درباره طاعون است. قبل از اینکه برای مصاحبه همدیگر را ملاقات کنیم، از خودم پرسیدم موضوع کتاب من چه ربطی به رویدادهای اخیر دارد؟
پاسخ این است: هر دو پدیده قرون وسطایی هستند. طاعون قرون وسطایی است و پوتین نیز قرون وسطایی است. این نکته من را به یاد مقالات اومبرتو اکو درباره بازگشت قرون وسطی میاندازد. ما باید آنها را بخوانیم تا مفاهیمی مانند «قلمرو» یا «منطقه نفوذ» را درک کنیم». شبهای طاعون آخرین اثر این نویسنده است که ترجمه آلمانی آن ماه گذشته از سوی نشر هنسر در آلمان به چاپ رسیده است. پاموک با یادآوری توافقنامه مونیخ در سپتامبر ۱۹۳۸، زمانی که بریتانیا بخش بزرگی از چکسلواکی را به آلمان هیتلری به امید صلح واگذار کرد، معتقد است اوباما در سال ۲۰۱۴ زمانی که پوتین کریمه را تصرف کرد، دقیقا همین اشتباه را مرتکب شده است. شبهای طاعون از نگاه یک زن بیان میشود و به سلطنت سلطان عبدالحمید دوم در قلمرو عثمانی میپردازد: «من به عنوان یک رماننویس تلاش میکنم دنیا را از چشم یک زن ببینم. دلایل اخلاقی خود را دارم. به هر حال، من به نوعی تمام تعصبات مردانه حوزه فرهنگی خاورمیانه را با خود حمل میکنم». بارزترین ویژگی قرون وسطا، بدون شک ارتباط بین سیاست و دین مسیحیت بود. فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی با بازگشت کلیسای ارتدکس به زندگی روزمره در روسیه همراه بوده است؛ تجربهای که در کمونیسم غیرممکن بود. اما در روسیه پوتینی شاهدیم که اتحاد سیاست و کلیسا بخشی از ادراک جدیدی از میهنپرستی روسی است که بر قدرت نظامی و ارزشهای دینی-تاریخی تکیه دارد. شاهزاده قرون وسطایی، الکساندر نوسکی، به عنوان قهرمان ملی روسها و قدیس کلیسای ارتدکس شناخته میشود. اگر در حافظه فرهنگی دهه ۱۹۹۰ این قدیس به عنوان یک شخصیت تاریخی حضور داشت، امروز قرائتی دولتیـمیهنی از او غالب است. در نگاه پوتین او نمونه خوبی از قدرت و قداست است که در یک شخص جمع میشوند. در جشن هشتصدمین سالگرد تولد این قدیس در سال گذشته که در آن دولتمردان، نمایندگان کلیسای ارتدکس و نظامیان حضور داشتند، پوتین میراث الکساندر نوسکی را پیروزیهایش بر متجاوزان خارجی و میهنپرستی همهجانبه میداند. اما اندیشمندان و سیاستمداران اروپایی حمله نظامی روسیه به اوکراین را بر مبنای یک ایدئولوژی (روانشیسم) میدانند که تلاش میکند با ابزار سیاست قرون وسطایی، مرزها را جابهجا و دولتها را تسخیر کند؛ ابزاری که مدتهاست در اروپا منسوخ شده و ورود آن نیز ممنوع است. تجاوز نظامی دولت روسیه علیه اوکراین یک جنایت جنگی است و در تاریخ ثبت خواهد شد. کارلا دلپونته، حقوقدان و دیپلمات اهل سوئیس و دادستان کل سابق سازمان ملل، هفته گذشته در یک کنفرانس مطبوعاتی خواستار صدور حکم بازداشت بینالمللی برای رئیسجمهوری روسیه شده است. میلوشویچ، رئیسجمهوری اسبق صربستان نیز زمانی که اولین حکم بازداشت علیه او صادر شد، هنوز بر سر کار بود. به همین دلیل است که خانم دلپونته معتقد است میتوان پوتین را پای میز محاکمه آورد. ما در دنیای مشترکی با واقعیتهای متعدد قرار گرفتهایم. این واقعیتها که از لحاظ تاریخی توسط اندیشهها، تجربیات و جریانات مختلفی ترسیم شدهاند، مملو از نگرانیها در مورد خود و دیگری و آینده که تصویری از آن نداریم هستند. جنگ در اوکراین باید برای ما مانند درسی باشد برای شناخت دیگری و اندیشه به خود در جهانی که هر لحظه در آن فقدان اندیشه مستقل و خردگرا، ناتوانی در گفتوگو و عدم مسئولیت اخلاقی و حقوقی میتواند فاجعهآفرین باشد.
*پژوهشگر دانشگاه زوریخ