نگاهی به فیلم سینمایی «روز صفر» ساخته سعید ملکان
مأموریت دشوار
گزافه نیست اگر سعید ملکان را در ردیف یکی از بداقبالترین سینماگران دهههای اخیر قلمداد کنیم؛ سینماگری که پس از سالها فعالیت و تجربه در عرصههای چهرهپردازی و تهیهکنندگی که به خلق بسیاری از آثار ارزشمند سینمای ایران انجامیده است، در اولین تجربه کارگردانیاش با معضلی به نام همهگیری کرونا مواجه شد که نه سینمای ایران بلکه سینمای کل جهان را برای چند ماه از نفس انداخت
مازیار معاونی - منتقد
گزافه نیست اگر سعید ملکان را در ردیف یکی از بداقبالترین سینماگران دهههای اخیر قلمداد کنیم؛ سینماگری که پس از سالها فعالیت و تجربه در عرصههای چهرهپردازی و تهیهکنندگی که به خلق بسیاری از آثار ارزشمند سینمای ایران انجامیده است، در اولین تجربه کارگردانیاش با معضلی به نام همهگیری کرونا مواجه شد که نه سینمای ایران بلکه سینمای کل جهان را برای چند ماه از نفس انداخت. «روز صفر» ملکان در سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر که به اکران درآمد، توجه بسیاری از کارشناسان تا بینندگان عام سینماهای مردمی جشنواره را به خود جلب کرد. به هر حال فیلم، ساخته اول یک چهره مقبول سینمایی در عرصهای بهجز کارگردانی به شمار میآمد و مثل هر تغییر عرصه کاری دیگری در میان هنرمندان، اشتیاقهای زیادی را در میان علاقهمندان به وجود آورده بود. تعداد بسیاری از علاقهمندان نیز که موفق به تماشای اکران محدود جشنوارهای نشدند، به اکران عمومی امید بسته بودند که از بداقبالی ملکان و البته تصمیم او و تیم سازنده فیلم در مخالفت با اکران آنلاین، «روز صفر» با یک فاصله زمانی طولانی دوساله به پرده نقرهای رسید.
شاخصترین نکتهای که پس از تماشای فیلم به ذهن نگارنده خطور کرد، تلاش تحسینآمیز کارگردان برای ساخت فیلمی است که میتوان بهصراحت از آن به عنوان یک اثر قابل قبول در حوزه آثار امنیتی با مایههای پررنگ تعقیب و گریز ( اکشن) یاد کرد. با صرفنظر از برخی از فرازهای کوتاه و گذار، «روز صفر» از همان آغاز کار تکلیف خود را با تماشاگر روشن میکند؛ درست برخلاف بسیاری از آثار دیگر سینمای ایران که ملغمهای از رویکردهای مختلف امنیتی، سیاسی و ایدئولوژیک را در بطن خود دارند و یکدستنبودنشان به اغتشاش ذهن بیننده منجر میشود، ملکان در اولین ساخته بلندش، تا حدود زیادی به رعایت این مؤلفه مهم دقت کرده تا فیلمش فراتر از بسیاری از آثار مشابه در ذهن بماند. البته نمیتوان این نکته مهم را نادیده گرفت که «روز صفر» به هر حال فیلمی است که درام آن بر پایه یک رویداد امنیتی و تقابل نیروهای اطلاعاتی (با محوریت رضا/ امیر جدیدی) با یک گروه تروریستی ایدئولوژیکمحور (به سرکردگی عبدالمالک ریگی/ ساعد سهیلی) استوار شده است؛ یکی از همان گروهکهایی که در یکی، دو دهه اخیر در خاورمیانه سر بلند کردهاند و با ادعای تقید سفت و سخت به اصول و مبانی به اسلام و کافردانستن دیگر مسلمانان، اقدامات خشن و افراطی بسیاری را مرتکب میشوند. وجود چنین دستمایهای در فیلم، به خودی خود جهتگیریها و تقابلهای ایدئولوژیک را در پی دارد که نه میتوان از کنار آن گذشت و نه حتی نادیدهگرفتن آن و جهت درام صرفا بر مبنای تقابلهای امنیتی و مسلحانه گذاشتن، تصمیم درستی میتوانسته باشد که ملکان و بهرام توکلی (در مقام نویسنده کار) هم بهدرستی این وجوه را در نظر گرفتهاند.
امیر جدیدی در نقش مأمور امنیتی پرونده دستگیری ریگی، نقشآفرینی بسیار خوبی دارد. بازی جدیدی هم درست و به اندازه است و هم واجد ویژگیهای منحصر به خود اوست؛ امتیازی شایان توجه برای بازیگر جوانی که بدون پیشینه تئاتر و صحنه، اگر دقت کافی را نداشته باشد، خیلی زود به الگوبرداری از دیگر ستارههای کنونی و پیشین روی میآورد که خوشبختانه در مورد او اتفاق نیفتاده است تا امیر جدیدی پیش از درخشش فوقالعادهاش در فیلم «قهرمان» فرهادی، مقدمهای برای ارائه قابلیتهای تحسینآمیزش ارائه کرده باشد. در سوی مقابل، هم انتخاب ساعد سهیلی از سوی تیم سازنده و هم نقشآفرینی این بازیگر باتجربه، یکی دیگر از نقاط قوت فیلم است. قرابت فیزیک این بازیگر به عبدالمالک ریگی، چهرهپردازی و طراحی لباس فکرشده، در کنار درک بالای سهیلی به درآمدن این نقش کمک بسیاری کرده است. هرچند عدهای از صاحبنظران به کمبنیهبودن پیشینه این کاراکتر (Back Story) او انتقاد کردهاند که به نظر انتقاد بجایی است، ولی در سوی مقابل نباید از این نکته هم غافل شد که به هر صورت، تماشای آثاری از این دست مبتنی بر حجمی از دانستههای قبلی مخاطبان است و در دقایق محدود یک فیلم سینمایی زمان زیادی برای این قبیل جزئیات در اختیار کارگردان نیست. اما فارغ از همه این مسائل، میتوان با اطمینان خاطر «روز صفر» را یک فیلم جذاب و قابل قبول ارزیابی و علاقهمندان سینما را به تماشایش ترغیب کرد.