|

مهاجرت از «کار»‌ به ارز دیجیتال

فضای اقتصاد ایران به نظر ناپایدار است. ناپایدار از این زاویه دید که شهروندان تصور می‌کنند بازار مناسبی برای سرمایه‌گذاری در کشور وجود ندارد و به همین دلیل بر‌اساس شرایط روز و فعل و انفعالات اقتصادی، گاه سر از بازار مسکن در‌می‌آورند و گاه سر از بازار سکه، ارز و‌... و حالا هم «ارز دیجیتال».

مهاجرت از «کار»‌ به ارز دیجیتال

میلاد یزدان‌پور

 

فضای اقتصاد ایران به نظر ناپایدار است. ناپایدار از این زاویه دید که شهروندان تصور می‌کنند بازار مناسبی برای سرمایه‌گذاری در کشور وجود ندارد و به همین دلیل بر‌اساس شرایط روز و فعل و انفعالات اقتصادی، گاه سر از بازار مسکن در‌می‌آورند و گاه سر از بازار سکه، ارز و‌... و حالا هم «ارز دیجیتال». به‌ویژه پایش فضای ذهنی-‌اقتصادی شهروندان ایرانی که به نظر تعریف آنها از کار درحال تغییر است و در تعارف جدید نزد مردم، درآمد بیش از هر عامل دیگری نقش ایفا می‌کند و به نظر می‌رسد حوزه رمز‌ارز (نه در تمام ابعاد آن) توانسته به دلیل گفته‌شده یا هر دلیل دیگری، جذابیت‌هایی برای سرمایه‌گذاران به وجود آورد و می‌توان این روند را با بررسی حجم سرمایه‌گذاری‌ها و همچنین تعداد فعالان حوزه رمزارز (یا شرکت‌های موجود) به تحقیق نشست و میزان جذابیت این حوزه را براساس ارجاع به چنین پارامترهایی‌ تخمین زد. در‌عین‌حال، رصد اوضاع و احوال بازار کار و تمایلات اقتصادی مؤید گرایش فزاینده به رمزارزها در ایران است که می‌تواند بازتابی از ناامیدی بخشی از جامعه از اقتصاد سنتی باشد که در جست‌وجوی راه‌های جایگزین برای حفظ ارزش دارایی‌ها و کسب سود هستند؛ چراکه اقتصاد سنتی ایران به‌شدت تحت تأثیر عوامل اقتصادی و سیاسی، تورم، تحریم و سیاست‌های پولی و مالی دولت قرار دارد و با وجود تلاش‌های مکرر برای اصلاح، همچنان با چالش‌های متعددی روبه‌روست.

پیچیدگی مقررات، هزینه‌های بالای معاملات، کندی فرایندها‌ و محدودیت‌های دسترسی به ابزارهای مالی نوین، از ‌جمله این چالش‌ها هستند. این محدودیت‌ها، به‌ویژه برای قشر جوان و کارآفرینان‌ که به دنبال فرصت‌های سرمایه‌گذاری با بازده بالا هستند، بسیار آزاردهنده است. رمزارزها‌ با وعده‌ حذف واسطه‌ها و ارائه سیستمی شفاف‌تر و کارآمدتر، وارد حوزه اقتصاد شده‌اند و هر‌چند برخی از نظریه‌پردازان اقتصادی نقدهای تندی علیه این بخش دارند، اما همچنان برای بخشی از شهروندان دارای جذابیت بالا هستند. آنچه باعث چنین جذابیتی نزد شهروندان شده است،‌ فقط به ناکارآمدی سیستم مالی سنتی محدود نمی‌شود. فناوری بلاک‌چین، فناوری زیربنایی رمزارزها، از نظر مدافعان این حوزه‌ به‌ عنوان یک فناوری انقلابی در زمینه امنیت و شفافیت معرفی می‌شود. به گفته آنها، این فناوری‌ با ایجاد یک دفتر کل توزیع‌شده و غیرمتمرکز، امکان ثبت معاملات به‌ صورت شفاف و امن را فراهم می‌کند. این ویژگی‌ها، به‌ویژه برای افرادی که به سیستم‌های متمرکز اعتماد ندارند، جذاب است. بااین‌حال، این جذابیت نباید ما را از ریسک‌های ذاتی این بازار غافل کند. نوسانات شدید قیمت، نبود نظارت کافی‌ و استفاده از رمزارزها در فعالیت‌های غیرقانونی، از‌ جمله خطرات سرمایه‌گذاری در این بازار هستند. با وجود این ریسک‌ها، این حوزه فرصتی برای ایجاد یک سیستم مالی نوین و کارآمدتر است. مدافعان این حوزه معتقدند دولت و نهادهای مربوطه باید با توجه به این واقعیت، به تنظیم مقررات و نظارت بر بازار رمزارزها بپردازند و درعین‌حال، به اصلاح سیستم مالی سنتی نیز توجهی ویژه داشته باشند. این مقررات باید هم‌زمان از نوآوری حمایت کند و ریسک‌های ذاتی این بازار را کاهش دهد.

به هر روی، چه بخواهیم و چه نخواهیم، بخشی از جامعه به این حوزه جذب شده و در آن فعالیت می‌کنند و حاکمیت برای برقراری تعادل بین این نوآوری و حفاظت از سرمایه‌گذاران در بازار رمزارزها باید راهکار ارائه کند. دست‌کم از نظر صاحب این قلم راهکارها عبارت‌اند از:

رویکرد تدریجی و انعطاف‌پذیر: به‌جای وضع مقررات سخت‌گیرانه و یک‌باره، رویکردی تدریجی و انعطاف‌پذیر اتخاذ شود. مقررات ابتدا برای کاهش ریسک‌های فوری و مهم وضع شود و به‌تدریج با توجه به تغییرات بازار و تکنولوژی، به‌روزرسانی شود. این رویکرد به نوآوری اجازه می‌دهد‌ رشد کند و درعین‌حال از سرمایه‌گذاران در برابر خطرات فوری محافظت می‌کند.

شنود و همکاری با صنعت: مقامات نظارتی باید با شرکت‌های رمزارز، کارشناسان و سرمایه‌گذاران همکاری کنند تا درک بهتری از چالش‌ها و فرصت‌های این بازار داشته باشند. این همکاری می‌تواند به ایجاد مقررات مؤثرتر و منصفانه‌تر کمک کند که هم نوآوری را حمایت کند و هم از سرمایه‌گذاران محافظت کند.

ترویج خودتنظیمی: تشویق خودتنظیمی در صنعت رمزارز می‌تواند به کاهش بار مقررات دولتی و درعین‌حال افزایش اعتماد به این بازار کمک کند. این می‌تواند شامل ایجاد سازمان‌های خودتنظیمی و تعیین استانداردهای اخلاقی و عملیاتی باشد.

توجه به نوآوری: مقررات باید به‌گونه‌ای باشد که نوآوری را خفه نکند. این می‌تواند شامل ایجاد یک چارچوب مقرراتی انعطاف‌پذیر و به‌روز باشد که با تغییرات تکنولوژی و بازار هماهنگ شود.

آموزش و آگاهی: سرمایه‌گذاران باید درباره ریسک‌های سرمایه‌گذاری در رمزارزها آموزش‌دیده و آگاه شوند. این می‌تواند شامل ارائه اطلاعات به‌روز و دقیق و آموزش سرمایه‌گذاران در مورد نحوه مدیریت ریسک باشد.

در نهایت، برقراری تعادل بین نوآوری و حفاظت از سرمایه‌گذاران نیازمند یک رویکرد پویا و همکاری بین مقامات نظارتی، صنعت و سرمایه‌گذاران است. این‌ یک مسیر مداوم است که نیاز به به‌روزرسانی و تکامل دارد.