|

به‌مناسبت بزرگداشت شیخ اجل

استاد سخن سعدی

چندان بیراه نیست که محتوا و مضمون اشعار کلاسیک فارسی، تاکنون مهم‌ترین دستمایه نقد و تفسیرها بوده، خاصه اگر آن شاعر، سعدی باشد که به‌قول ضیاء موحد، اهل وعظ و خطابه هم بوده است. درباره سعدی که اول اردیبهشت روز بزرگداشت او بود، بسیار نوشته‌اند اما در میان انبوه این نوشته‌ها، ضیاء موحد کتاب ارزشمندی دارد که در آن بیش از همه به سبک و زبان سعدی پرداخته است.

استاد سخن سعدی

شرق: چندان بیراه نیست که محتوا و مضمون اشعار کلاسیک فارسی، تاکنون مهم‌ترین دستمایه نقد و تفسیرها بوده، خاصه اگر آن شاعر، سعدی باشد که به‌قول ضیاء موحد، اهل وعظ و خطابه هم بوده است. درباره سعدی که اول اردیبهشت روز بزرگداشت او بود، بسیار نوشته‌اند اما در میان انبوه این نوشته‌ها، ضیاء موحد کتاب ارزشمندی دارد که در آن بیش از همه به سبک و زبان سعدی پرداخته است. موحد در تک‌نگاری بی‌بدیل خود درباره سعدی، قرائت شعر قدیم تنها برمبنای محتوایش را نفی می‌کند و سراغ وجوه زیبایی‌شناختی شعر این شاعر بزرگ می‌رود، چراکه معتقد است «در هنر، چگونه‌ گفتن بر چه‌ گفتن ارجحیت دارد.» او، سعدی را در نه قامت واعظی نصیحت‌گو بلکه به‌عنوان شاعری تفسیر می‌کند که بزرگ‌ترین سهم را در پروراندن و گستراندن زبان فارسی داشته، تا حدی که بر نثرنویسی فارسی نیز تأثیر داشته است. موحد در کتاب «سعدی»، با تأکید بر نثر و سبک سعدی باور دارد که شخصیت سعدی را باید در زبان او جست‌وجو کرد نه در محتوای کلامش. «اگر سعدی زاهد و قانع است، این زهد و قناعت را در پرهیز از درازگویی و رعایت ایجاز در کلامش باید جست‌». با اینکه سعدی به‌خاطر موقعیت و جایگاهش در شعر نیز در مقامِ وعظ و خطابه بوده و خود موحد این رویه را از تحصیل او در مدرسه نظامیه ردیابی می‌کند: «سعدی فارغ‌التحصیل مدرسه نظامیه بوده و یکی از وظایف فارغ‌التحصیل‌های نظامیه این بوده که تبلیغ کنند و مجلس بگویند. آن آثار نثر سعدی هم که به آن اشاره می‌کنید جزو همین مجالس اوست که احتمالا یا می‌گفته و دیگران می‌نوشته‌اند یا خودش آنچه را که می‌خواسته بگوید یادداشت می‌کرده و این غیر از گلستان است که سعدی در آن خواسته کار هنری کند».

با وجود وجه پررنگ و برجسته وعظ و پند در آثار سعدی از گلستان تا بوستان و دیگر مکتوبات او، موحد به راه دیگر می‌رود و بیش از آنکه محتوا و مضمون شعر سعدی را پیش بکشد و محور بحث خود قرار دهد، به هنرنمایی‌های کلامی سعدی و زیبایی‌شناسی شعر و سبک او می‌پردازد و البته گزارشی از زندگی او به دست می‌دهد و به تفصیل اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی زمانه او را واکاوی می‌کند تا امکان شناخت همه‌جانبه این شاعر بزرگ فراهم شود. با این همه، ضیاء موحد که خود در شاعری از زبان و نثرنویسی سعدی تأثیر پذیرفته است، سعدی را در زبانش جست‌وجو می‌کند که به عقیده او «نمونه اعلای ایجاز است» و به‌خصوص «گلستانِ» او، نمونه درجه ‌یک نثرنویسی با قدرت القا است. موحد با اشاره به قدرت بیان و زبان بی‌نظیر سعدی که معتقد است باید سرمشق شعر معاصر باشد، بر سبک این شاعر قدیم تأکید می‌کند و ازاین‌روست که می‌گوید «به نقد صوری بیشتر از نقد محتوایی اعتقاد دارم. چون فکر می‌کنم آنچه شعر را شعر می‌کند مضمون و معنا نیست و چیزی بیش از اینهاست. اما از طرفی نمی‌شود از معنا هم به‌کلی غافل بود. به‌خصوص در مورد سعدی که یک شاعر اندرزگو است و اندرزگویی اصلا در ذات ادبیات است و نه‌تنها در ادبیات قدیم بلکه در ادبیات جدید هم به‌شدت حضور دارد». او از فرانک ریموند لی وِس، منتقد مجله اسکروتینی، نقل می‌کند که ادبیات ذاتا اخلاقی و مبتنی بر پند و اندرز است، و معتقد است از این جنبه کار سعدی نمی‌شود صرف‌نظر کرد، ضمن اینکه سعدی در جاهایی صراحتا به تاریخ اشاره می‌کند یا از چیزهایی سخن می‌گوید که نمی‌توان گفت تخیل محض است چون می‌شود به آنها استناد کرد. ازاین‌رو، موحد در کتاب خود این جنبه از شعر سعدی را نیز نادیده نگرفته و در مواردی جز زبان و سبک، به مسائل معنایی در آثار سعدی نیز پرداخته است. زبان در شعر سعدی چنان سهل و ممتنع و ساده و بی‌تکلف است که امکان هرگونه تقلید از آن را ناممکن می‌کند. موحد معتقد است به‌خاطر خصایص یگانۀ زبان سعدی، تقلید از سعدی ناممکن است و آن تسلطی را که سعدی به زبان دارد هر کسی نمی‌تواند به ‌دست آورد». ازاین‌رو در غزلیات سعدی کمتر تصرف شده و برخلاف دیگر شاعران بزرگ همچون حافظ، نسخه بدیلی از آثار سعدی در کار نیست چراکه شعر سعدی با زبان روان و دقیقش امکان هرگونه ویرایش و تصرف زبانی را سلب می‌کند.