طرف مردم یا زورمداران
ایلان ماسک، ثروتمندترین فرد جهان، توییتر را خرید و وعده داد این شبکه اجتماعی را با ویژگیهای جدید ارتقا دهد و با بازکردن الگوریتمها برای افزایش اعتماد، حذف رباتهای هرز و احراز هویت همه انسانها، آن را بهتر از همیشه کند. آیا ماسک به جد دنبال خدمت به بشریت است یا پشت این ادعاهای انسانی، در پی کنترل پلتفرمهای اجتماعی و کسب قدرت و ثروت، نقشه میچیند؟
ایلان ماسک، ثروتمندترین فرد جهان، توییتر را خرید و وعده داد این شبکه اجتماعی را با ویژگیهای جدید ارتقا دهد و با بازکردن الگوریتمها برای افزایش اعتماد، حذف رباتهای هرز و احراز هویت همه انسانها، آن را بهتر از همیشه کند. آیا ماسک به جد دنبال خدمت به بشریت است یا پشت این ادعاهای انسانی، در پی کنترل پلتفرمهای اجتماعی و کسب قدرت و ثروت، نقشه میچیند؟ او گفته که آزادی بیان، بستر دموکراسی کارآمد است و توییتر عرصه دیجیتالی است که در آن موضوعات حیاتی برای آینده بشریت مورد بحث قرار میگیرد. جنگ اوکراین بار دیگر قدرت رسانه را به رخ کشید و رمز استیلای غرب را روشن کرد. امپریالیسم رسانهای تا به اینجای کار روسیه را مچاله کرده است. همین رسانههای مدعی از کنار فجایع محور عربی در یمن یا ظلم در فلسطین و سوریه عبور میکنند و تمایلی به برجستهسازی ندارند. برخی خیال میکردند با ورود به عصر دوم رسانهها و همهگیری ماهواره و اینترنت، امپریالیسم خبری از بین میرود. استدلالشان این بود که اینترنت قابل مهارشدن و کنترل یکجانبه -مثل تلویزیون- نیست و دیگر نمیتواند به ابزار سلطه تبدیل شود؛ تعاملیبودن اینترنت، امپریالیسم خبری را بیمعنا میکند و سلطه رسانه از بین میرود.
چنین اتفاقی حاصل نشده است، اما پلتفرمهای جدید ارتباطی مثل توییتر، قدرت بیشتری به توده مردم داده و آنها را در برابر استبداد توانمند کردهاند. زمانی بود که قدرت سیاسی میتوانست رسانه را ابزار سلطه کند و با پروپاگاندا به بسیج تودهها و تحکیم استبداد بپردازد؛ ولی بنای آن قدرت افسانهای دیگر ترک برداشته و کنترل کلمات از یوغ قدرتمندان به در آمده است. رسانههای اجتماعی، عرصه خودنمایی توده یکلاقبا شده و نمیگذارد آب خوش از گلوی استبداد پایین برود. دیدیم که توییتر حساب کاربری رئیسجمهوری آمریکا را بست و ترامپ کاری نتوانست بکند. با ظهور رسانههای جدید، هزینه ایجاد رسانه برای مردم نسبت به گذشته به طرز فاحشی کاهش یافته و اکنون هرکس با داشتن یک تلفن هوشمند و اتصال آن به اینترنت، قادر است رسانه مدنظر خود را داشته باشد؛ بااینحال، چنین رسانههایی وقتی صاحب مخاطبان زیادی میشوند، میل به کسب درآمد دارند و به خاطر همین، مجبورند به میل و خواست آنها رفتار کنند. البته اگر بخواهند مستقل بمانند و کار حرفهای انجام دهند، با تضییقات، محدودیتها و مشکلات عدیدهای مواجه میشوند که کنترل همه در دست صاحبان قدرت و سرمایه قرار دارد و در صورت مقاومت بیشتر، باید هزینههای بسیاری بپردازند که عملا توان چنین تقابلی را ندارند. دولتها با تسلط بر رسانهها و خبرگزاریها، قدرت فوقالعادهای یافتهاند؛ بهگونهای که میتوانند با بهکارگیری اهرمهای خبری و اطلاعاتی، باورها و نگرشهای جمعی را به دلخواه خود شکل دهند. در اینجا رسانههایی همچون توییتر، از یک طرف توان بزرگی به توده مردم دادند و از طرف دیگر امپریالیسم رسانهای درصدد پسگرفتن نفوذ ازدستداده میگردد و سعی میکند به لطایفالحیلی استیلای قبلی را تجدید کند. خرید توییتر از سوی ایلان ماسک، در این قالب میتواند تحلیل شود که ثروتمندان و قدرتمندان از قدرتیافتن خارج از کنترل جماعت، خشنود نیستند و آب رفته را میخواهند به جوی بازگردانند. این یک واقعیت است که توییتر، فضای تولید و عرضه خبر را دموکراتیک کرده است و قدرتمندان به دنبال بازگرداندن استبداد و کانالیزهکردن تولید و عرضه خبر هستند.
حال باید دید ایلان ماسک با خرید توییتر، طرف جماعت خواهد ایستاد یا منافع زورمداران را خواهد جست؛ خدا با جماعت است و صدای شکستن استخوانهای سلطه رسانهای درآمده و شرایط به ضرر صاحبان قدرت و ثروت و به نفع جماعت دیگرگون شده است. خدا کند وعدههای ماسک درست باشد.