|

روابط تهران – ریاض ضرورت امروز منطقه غرب آسیا

دور پنجم مذاکرات امنیتی ایران و عربستان با وساطت عراق به اتمام رسید و حسب اطلاع‌رسانی وزیر خارجه عراق، پیشنهادات طرفین مورد بررسی قرار گرفت و در 10 مورد توافق امضا کردند. اینکه دقیقا آن 10 مورد در چه اموری بوده است، به دلیل عدم اطلاع‌رسانی برای راقم سطور دانسته نیست، تنها یک مورد را افشا کرده‌اند و آن این است که توافق کرده‌اند از این به بعد به جای مقامات امنیتی، در سطح دیپلماتیک مذاکرات ادامه یابد.

دور پنجم مذاکرات امنیتی ایران و عربستان با وساطت عراق به اتمام رسید و حسب اطلاع‌رسانی وزیر خارجه عراق، پیشنهادات طرفین مورد بررسی قرار گرفت و در 10 مورد توافق امضا کردند. اینکه دقیقا آن 10 مورد در چه اموری بوده است، به دلیل عدم اطلاع‌رسانی برای راقم سطور دانسته نیست، تنها یک مورد را افشا کرده‌اند و آن این است که توافق کرده‌اند از این به بعد به جای مقامات امنیتی، در سطح دیپلماتیک مذاکرات ادامه یابد. به همین مقدار نیز باید دلخوش بود که پس از سال‌ها تقابل و کشمکش بین دو کشور، که هر دو به لحاظ ظرفیت‌ها و امکاناتی که دارند، هژمون و سیاست تهاجمی را برای بسط نفوذ و تسلط خود در منطقه و در بین کشور‌های اسلامی اتخاذ کرده‌اند، این حالت پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و فروپاشی حاکمیت آمریکا در منطقه غرب آسیا و خاورمیانه که بر محور ژاندارمری ایران و پول و نفت عربستان شکل گرفته بود، وارد رقابت جدی با یکدیگر برای پرکردن خلأ به‌وجودآمده شدند.

عربستان در کل جهان، هر کجا مسلمانی بود تلاش کرد از طریق حمایت مالی و آموزشی از روحانیت اهل سنت با گرایش وهابی و نیز توزیع وسیع کتب و نشریات از سویی و جریان‌سازی‌های سیاسی همچون سپاه صحابه، النصره النضهه و در ردیف‌های بعد، داعش و اعمال خشونت‌های خوف‌آور ایران را در همه جبهه‌ها، در لبنان و عراق و سوریه و افغانستان و یمن و... به عقب براند و دست بالا را در همه حوزه‌ها به دست آورد. در مقاطعی، با درایت مرحوم آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی و همچنین در دولت آقای خاتمی، تنش‌ها فروکش کرد و طرفین به طرف همکاری پیش رفتند، اما در دولت آقای احمدی‌نژاد با افزایش تنش هسته‌ای با غرب و قطع‌نامه‌های شورای امنیت علیه ایران، تضاد ایران و عربستان شکل تازه‌ای به خود گرفت و ماجراهای سوریه و عراق و یمن را با همه چهره‌های کریه و خشونت‌آمیز آن شاهد بودیم که دست عربستان و دیگر کشور‌های عربی منطقه، بعضا به تحریک اسرائیل، در آن دخیل بود!. در سال ماقبل آخر دولت آقای دکتر روحانی طرح همکاری منطقه هرمز، مطرح‌شده در سخنرانی ایشان در سازمان ملل و متعاقب آن نامه ارسالی به سران کشور‌های عربی منطقه، نه تنها مورد اقبال قرار نگرفت، بلکه طرح «صلح ابراهیم» در مقابل آن مطرح شد!!! تعویض دولت در آمریکا و شکست ترامپ و پیروزی بایدن که مطالبات حقوق بشری، از جمله قتل فجیع خاشقجی و کشتار کودکان و غیرنظامیان در یمن را مطرح کرد، آقای بن سلمان را به چاره‌جویی برای رهایی از فشار آمریکا وا داشت، اقبال نسبت به روسیه، که با تهاجم به اوکراین سرگردانی آقای محمد بن سلمان را افزون کرده است، روند کاهش تنش و تضاد با ایران را که هم‌زمان با گرایش به سمت روسیه آغاز شده بود، سرعت بخشیده است که طبعا مورد استقبال ایران قرار گرفته و دنبال خواهد شد.

همکاری این دو کشور مدعی در سطح کشور‌های مسلمان، می‌تواند آثار مثبتی برای جهان اسلام در پی داشته باشد. آیا جزء موارد 10گانه توافق اخیر طرفین، همکاری‌های اقتصادی، سیاسی، امنیتی و حتی فرهنگی و اعتقادی لحاظ شده است یا صرفا در جهت کاهش تنش‌های موجود و رسیدن به نقطه عزیمت در راستای حفظ آرامش طرفینی و در سطح منطقه توافق حاصل شده است!؟ باید قدری صبور باشیم تا نتیجه را ببینیم!