افول روزنامهنگاری را مدیون روابطعمومیها هستیم
روابطعمومی؛ اگر در آگهیهای کاریابی جستوجو کنیم، انواع و اقسام مشاغل را برایمان میآورد؛ چراکه کلیدواژه روابطعمومی قوی شده است؛ بهانهای برای نادانانی که به دنبال نیروی کار میگردند و در نتیجه شما با دکترای علوم ارتباطات هم گزینه مطلوب پیشنهادهای سایتهای کاریابی برای استخدام منشی، معاملات املاک و... هستید. جالب آنکه همین سایتها مدعی هستند از هوش مصنوعی بهره میگیرند و از سوی نهادهای دولتی بهعنوان «دانشبنیان» شناخته شدهاند.
سینا تفنگچی: روابطعمومی؛ اگر در آگهیهای کاریابی جستوجو کنیم، انواع و اقسام مشاغل را برایمان میآورد؛ چراکه کلیدواژه روابطعمومی قوی شده است؛ بهانهای برای نادانانی که به دنبال نیروی کار میگردند و در نتیجه شما با دکترای علوم ارتباطات هم گزینه مطلوب پیشنهادهای سایتهای کاریابی برای استخدام منشی، معاملات املاک و... هستید. جالب آنکه همین سایتها مدعی هستند از هوش مصنوعی بهره میگیرند و از سوی نهادهای دولتی بهعنوان «دانشبنیان» شناخته شدهاند.
روابطعمومی؛ اگر در رسانهها جستوجو کنیم، پر شدهاند از اخبار شرکتها؛ بورس، بانک، بیمه و پتروشیمیها در صدر هستند. پوشش خبر منتشرشده از بازدیدهای غیرجذاب و کارهای پوپولیستی این شرکتها که نه روی آن نوشتهای اضافه میشود و نه تیتر و لید آن تغییر پیدا میکند، تنها برای دریافت آگهی، دعوت به مراسم افطاری و دریافت هدیه روز خبرنگار و عید نوروز صورت میپذیرد.
مابازای این حمایت، شاهد انتشار هیچ خبر منفی یا نقد و بررسی سازمان مذکور نیستیم و اصلا در اینجا اهمیت ندارد آن رسانه از درجه اعتبار مکفی برای دیدهشدن هم برخوردار بوده یا خیر! تنها ارسال لینک خبر به مدیرعامل سازمان کفایت میکند که موج وحشت سازمانی را فراگیرد و سیل آگهیها به راه افتد.
این مهم خود به بهانهای برای انتصابات هم بدل میشود؛ همانطورکه در انتصابات دولت سیزدهم شاهد هستیم، اگر افراد بیارتباط با حوزه علوم ارتباطات را که به دلیل رانتهای سیاسی منصوب میشوند در نظر نگیریم، عمده انتصابات مدیران روابطعمومی از دل رسانههاست.
مدیران ناکارآمد برای ضربهگیری از هرگونه اتفاق احتمالی، دست به دامن مجریان تلویزیون و روزنامهنگاران میشوند و با این ترفند تلاش میکنند تا عملکردشان به صورت مطلوب مورد ارزیابی و حتی دیدهشدن واقع نشود.
جمله موارد گفتهشده و بسیار موارد ناگفته دیگر سبب شده تا دیگر به آن شکل قدیم، روزنامهنگار میدانی و تحقیقی نداشته باشیم و افرادی به استخدام رسانهها درآیند که تنها با واژه «بازرگانی» آشنایی داشته و بابت انتشار مطلب، رسانه را به پایگاه روابطعمومی برونسازمانی بدل میکنند.
همه موارد گفتهشده و بسیار موارد ناگفته دیگر سبب شده تا امروز، با بنگاهداری روابطعمومیهایی مواجه باشیم که منهای عدم آشنایی با اصول اولیه نگارش محتوا، تنها چاپلوسپروری و متملقیسم را در برخی رسانهها ترویج کرده و سبب شدهاند تا مانند روزهای دیرین نتوانیم روزنامهنگار تخصصی و پیشرو در حوزههای کاربردی، جستوجوگر، میدانی و با نگاه به مردم را شاهد باشیم.