در گفتوگوی «شرق» با محسن فائضی، تحلیلگر ارشد
مسائل اسرائیل بررسی شد هدف ارابههای آتشین اسرائیل تحریک ایران است
اخیرا تایمز اسرائیل عنوان کرد اواخر ماه جاری میلادی (می) نیروی هوایی اسرائیل برای اولین بار مانور گسترده حمله به ایران را در رزمایشی با عنوان «ارابههای آتشین» برگزار خواهد کرد. همچنین بر اساس گزارش کانال ۱۳ اسرائیل قرار است هواپیماهای سوخترسان آمریکایی هم در این رزمایش حضور داشته باشند. مضافا در این مانور با بهرهگیری از فناوری «هوش مصنوعی»، این امکان وجود دارد که اهداف نظامی تازه شناسایی و معرفی شود. انجام این رزمایش، آن هم در این ابعاد، با تمرکز بر حمله به اهداف هستهای و نظامی ایران در سایه سکون و رکود در مذاکرات وین میتواند نشان از تغییر لحن و ادبیات اسرائیل داشته باشد.
شرق: اخیرا تایمز اسرائیل عنوان کرد اواخر ماه جاری میلادی (می) نیروی هوایی اسرائیل برای اولین بار مانور گسترده حمله به ایران را در رزمایشی با عنوان «ارابههای آتشین» برگزار خواهد کرد. همچنین بر اساس گزارش کانال ۱۳ اسرائیل قرار است هواپیماهای سوخترسان آمریکایی هم در این رزمایش حضور داشته باشند. مضافا در این مانور با بهرهگیری از فناوری «هوش مصنوعی»، این امکان وجود دارد که اهداف نظامی تازه شناسایی و معرفی شود. انجام این رزمایش، آن هم در این ابعاد، با تمرکز بر حمله به اهداف هستهای و نظامی ایران در سایه سکون و رکود در مذاکرات وین میتواند نشان از تغییر لحن و ادبیات اسرائیل داشته باشد. ازاینرو «شرق» برای بررسی دلایل انجام این رزمایش و طراحی حمله به تأسیسات هستهای و نظامی ایران از سوی اسرائیل، گفتوگویی را با محسن فائضی، تحلیلگر ارشد مسائل اسرائیل پی گرفته است که در ادامه میخوانید.
بر اساس گفته رسانههای اسرائیلی قرار است در روزهای پایانی ماه جاری میلادی در چارچوب بخشی از مانور ارابههای آتشین، حمله گستردهای به تأسیسات هستهای ایران با کمک هواپیمای سوخترسان آمریکایی انجام شود. به باور شما اساسا این دست اقدامات تلآیو به معنای تغییر گفتمان دفاعی و امنیتی اسرائیل در منطقه و بهخصوص علیه ایران است؟
اول باید این را گفت که اگرچه در محافل رسانهای از این رزمایش بهعنوان بزرگترین رزمایش تاریخ اسرائیل یاد میشود، اما این کلیدواژه از دل گمانهزنی رسانهای و سیاسی خارج شده است. یعنی هیچگونه متر و معیار کاملا دفاعی و نظامی برای اینکه دقیقا عنوان شود این رزمایش بزرگترین رزمایش تاریخ اسرائیل است، وجود ندارد؛.بنابراین باید یادآور شد که رزمایش ارابههای آتشین در یک نگاه نسبی میتواند جزء رزمایش بزرگ اسرائیل تلقی شود؛ اما در بزرگترینبودن آن جای تردید وجود دارد.
پس چرا اسرائیل لقب بزرگترین رزمایش تاریخش را به ارابههای آتشین داده است؟
این سؤال مکمل سؤال قبلی است. ببینید رسانههای اسرائیلی و محافل سیاسی آنها سعی دارند از دل این نوع کلمات نوعی پروپاگاندا و تبلیغات برای تقویت نظامی و دفاعی اسرائیل شکل دهند؛ اما واقعیت امر آن است که مجموعه تحولات در داخل اسرائیل و همچنین منطقه شرایطی را فراهم کرده است که صهیونیستها مجبور شدهاند این قبیل رزمایشها را در دفعات زیاد، فواصل کم و با شدت و وسعت بیشتر برگزار کنند. با این حال اگر بخواهیم نگاه دقیقتری به ماهیت رزمایش اخیر (ارابههای آتشین) داشته باشیم، به نظر من این رزمایش نوعی آمادگی اسرائیل برای پاسخگویی همزمان در چند جبهه از کرانه باختری تا نوار غزه، مرزهای مشترک با لبنان و همچنین پاسخگویی در برابر جمهوری اسلامی ایران است. به همین دلیل رزمایش ارابههای آتشین را باید یک رزمایش چندبُعدی در نظر گرفت که ارتش اسرائیل در تلاش است در این چند جبهه به صورت همزمان خود را آماده کند. ضمن اینکه اگر شما طی سالهای اخیر به رزمایشهای اسرائیل نگاه کنید، میبینید که تلآویو سعی کرده است با کشورهای منطقهای و فرامنطقه رزمایشهای مشترکی را به صورت رزمایش دریایی، هوایی یا زمینی برگزار کند تا نوعی امنیت مشترک را برای خود در برابر ایران تعریف کند. با این حال شرایط منطقه گویای آن است که نمیتوان برگزاری رزمایشها، حتی در ابعاد رزمایش ارابههای آتشین را لزوما به معنای بازدارندگی اسرائیل در برابر ایران دانست. اگرچه از آن سو لحن و ادبیات نظامی اسرائیلیها را هم قدری تغییر خواهد داد.
پس با این تغییر لحن، اسرائیل خود را آماده جنگ با ایران میکند؟
مسئله جنگ قدری دور از ذهن است.
اما در مقابل ایران هم در رزمایش پیامبر اعظم ۱۷ با موشک بالستیک به ماکت پایگاه هستهای دیمونا حمله کرد؛ پس دو طرف دست به ماشه هستند و با حمله به ماکتهای تأسیسات هستهای و نظامی یکدیگر به دنبال محکزدن همدیگرند؟
این وضعیت همواره با شدت و ضعف وجود داشته است؛ اما همانگونه که پیشتر عنوان کردم، شرایط داخلی و منطقهای سبب شده که تلآویو به سمت برگزاری رزمایشهای مشترک در دفعات زیاد و در فواصل کم با وسعت بالا روی بیاورد. مشابه همین روش در ایران هم دیده میشود. این مسئله به معنای شکنندهشدن فضا خواهد بود؛ اما لزوما جنگ مستقیم را به دنبال ندارد.
روی تحولات دیپلماتیک با محوریت مذاکرات وین هم تمرکز داشته باشیم. بسیاری معتقدند به دلیل بنبست در گفتوگوها بر سر احیای برجام، فضای مناسبی برای این دست اقدامات اسرائیل شکل گرفته است. آیا بین این دو مسئله ارتباط وجود دارد؟
بله، این ارتباط وجود دارد. به هر حال فضای کنونی یک فضای ایدئال برای اسرائیل است؛ چون شرایطی شکل گرفته که عملا مذاکرات وین برای احیای برجام و لغو تحریمهای ایران از دستور کار خارج شده است؛ اما دوباره در روزهای اخیر که زمزمه ازسرگیری مجدد مذاکرات وین بعد از سفر انریکه مورا و امیر قطر مطرح شده است، به نظر من حمله گسترده اسرائیل به تأسیسات هستهای یا نظامی ایران در مرحلهای از رزمایش ارابههای آتشین میتواند نوعی ترسیم فضا برای تداوم شرایط کنونی باشد. به این معنی که اسرائیل تلاش میکند کماکان شرایط فعلی برای عدم مذاکرات با ایران در سایه تندترشدن تنش با جمهوری اسلامی ایران محقق شود.
یعنی به باور شما طراحی حمله به تأسیسات نظامی و هستهای ایران در رزمایش ارابههای آتشین از اساس با هدف واکنش متقابل تهران برای انجام رزمایش مشابه و تندترشدن فضا در جهت کنارگذاشتن مذاکرات در دستور کار تلآویو قرار گرفته است؟
بله، این نکته کاملا درست است. به هر حال در سالهای گذشته ما شاهد سلسله کنشها و واکنشهای متقابل از سوی اسرائیل و ایران بودهایم. هر زمان اسرائیل دست به اقدامی علیه ایران زده، با واکنش تهران مواجه شدهایم و برعکس آن هم صادق بوده است. بنابراین این احتمال وجود دارد که اسرائیل در تلاش است به موازات آغاز احتمالی مذاکرات وین، با طراحی حمله به تأسیسات هستهای ایران، تهران را تحریک کند تا در نهایت فضا تندتر شود.
نکته قابل ملاحظهای که باید به آن پرداخت مسئله همراهی آمریکا در اجرای رزمایش اسرائیل با محوریت حمله به تأسیسات هستهای و نظامی ایران است که قرار شده با حضور هواپیمای سوخترسان ایالات متحده پی گرفته شود. حال سؤال اینجاست که آیا این اقدام در تناقض با رفتار کابینه بایدن برای احیای برجام و حلوفصل پرونده فعالیت هستهای ایران قرار ندارد؟
نکتهای که در این میان کمتر به آن پرداخته شده، این است که به نظر من احتمال ورود یا حضور نظامی آمریکا در رزمایش اسرائیل با محوریت حمله به تأسیسات هستهای ایران هم جزء آن دسته از گمانهزنیهای سیاسی و رسانهای اسرائیل است؛ چون فعلا وزارت دفاع ایالات متحده یا وزارت امور خارجه این کشور به صورت رسمی حضور یا عدم حضور خود را در این رزمایش تأیید نکردهاند؛ هرچند تکذیبی هم مشاهد نشده است؛ بنابراین امکان دارد که در روزهای آتی شاهد واکنش واشنگتن باشیم.
به شرایط شکننده کابینه بنت هم بپردازیم. وضعیت کابینه بنت تا چه اندازه میتواند در برگزاری این رزمایش مؤثر واقع شود؟
اتفاقا نکته بسیار مهمی که در اینجا باید به آن پرداخت، به شرایط سیاسی داخلی و بهخصوص وضعیت شکننده کابینه بنت بازمیگردد که بسیاری معتقدند در آستانه فروپاشی کامل قرار دارد. به احتمال بسیار زیاد این کابینه از هم فروخواهد پاشید و دور جدید انتخابات پارلمانی شکل خواهد گرفت؛ پس اسرائیل و کابینه بنت با برگزاری این رزمایش علاوه بر موازنهسازی امنیتی و دفاعی در منطقه سعی دارد نوعی قدرتنمایی سیاسی را هم در برابر جریان اپوزیسیون و بهخصوص بنیامین نتانیاهو داشته باشد. از طرف دیگر یکی از پاشنهآشیلهای مهم کابینه بنت به انفعال او در برابر جمهوری اسلامی ایران بازمیگردد؛ بنابراین طراحی حمله به تأسیسات هستهای و نظامی ایران در این رزمایش میتواند به نوعی پاسخگویی بنت به این انتقادها باشد. در ضمن این نکته را هم باید در نظر گرفت که کل این رزمایش با توجه به وضعیت کنونی در سرزمینهای اشغالی میتواند یک فرار رو به جلو هم تلقی شود.