|

دوم خرداد ، کردستان و مناطق اهل سنت

در تاریخ کشورمان نهضت‌ها و جنبش‌های فراوانی ظهور کرده‌اند ‌که هرچند موفقیتی مستمر نداشته‌اند، اما همیشه تکانه‌هایی که در جامعه ایجاد کرده‌اند منشأ خیرات و برکات زیادی در حیات ملت و جامعه شده‌اند که می‌تواند سرمایه و منبع فکری و معنوی مهمی برای حرکت آیندگان در تعیین اهداف و مقاصد در جهت آزادی و دموکراسی باشد.

جلال جلالی‌زاده نماینده ادوار مجلس

در تاریخ کشورمان نهضت‌ها و جنبش‌های فراوانی ظهور کرده‌اند ‌که هرچند موفقیتی مستمر نداشته‌اند، اما همیشه تکانه‌هایی که در جامعه ایجاد کرده‌اند منشأ خیرات و برکات زیادی در حیات ملت و جامعه شده‌اند که می‌تواند سرمایه و منبع فکری و معنوی مهمی برای حرکت آیندگان در تعیین اهداف و مقاصد در جهت آزادی و دموکراسی باشد. ‌بدون شک هرچه دامنه آگاهی ملی و فرهنگی ملتی وسیع‌تر و عمیق‌تر شود و خود را در مقام مقایسه با دیگران یا کشورهای قدرتمند و متمدن ببیند، با وجود موانع و مخالفت قدرت‌طلبان و انحصارگرایان، آگاهان و دانایان قوم با طرح مسائل و نقشه راه تلاش می‌کنند از موهبت‌های مختلف و نعمت‌هایی که دیگران از آنها برخوردارند متنعم شوند و از آزادی، عدالت، توسعه و حقوق شهروندی بهره‌مند شوند.‌ در طول تاریخ هرجا فضا بسته بوده به سبب ناامنی و عدم پذیرش افکار و اندیشه‌های مترقی یا مغزها و سرمایه‌ها از کشور منتقل شده‌اند یا در گمنامی و سکوت اندیشه‌های خود را به گور برده‌اند، اما گاهی سبب تلنگرهایی می‌شوند که اندیشمندان متعهد یا توده‌ها تلاش می‌کنند خود را از زیر بار این فشارها خلاص کرده و با همت و پشتکار خود سیستم حاکم را وادار به تمکین یا همراهی با مطالبات خود کنند.‌ این سنت یا عرف در همه کشورهای جهان رایج و معمول بوده است، در بسیاری از کشورها به نتیجه هم رسیده و در سایه‌سار آن به زندگی مطلوبی دست یافته‌اند. در ایران نیز شاهد دو انقلاب و دو نهضت بوده‌ایم؛ انقلاب مشروطیت و انقلاب اسلامی و نهضت ملی‌شدن نفت و جنبش دوم خرداد که توضیح و تبیین علل و عوامل وقوع آنها و ناکامی آنها در رسیدن به اهداف نیاز به توضیحات بیشتری دارد که در اینجا فرصت پرداختن به آن نیست.‌ موضوع مورد بحث، جنبش دوم خرداد در ایران و کردستان است که تجزیه و تحلیل استقبال و همراهی مردم با این جنبش در کردستان و مناطق اهل سنت حائز اهمیت است.‌ اینکه چرا هم‌وطنان کرد و اهل سنت با این جنبش درحالی که آقای خاتمی را به خوبی نمی‌شناختند همراهی و حمایت کردند و در این حرکت ملی از سایر هم‌وطنان حتی زادگاه آقای خاتمی پیشی گرفتند؟ پاسخ‌دادن به آن مهم است. پس از پیروزی انقلاب متأسفانه به سبب ناآرامی‌های کردستان و بعد از آن جنگ تحمیلی، اوضاع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در منطقه کردستان مناسب و قابل پذیرش نبود. پس از جنگ دولت سازندگی هم ‌نتوانست رضایت مردم را به خود جلب کند و شکست هاشمی از توکلی شاهد آن است. هرچند اهالی کردستان توکلی را نمی‌‌شناختند، اما در یک مبارزه منفی او را بر هاشمی ترجیح دادند.‌ در دوم خرداد 76 با وجود به‌کارگیری همه امکانات دولتی و فشارهای فراوان بر فعالان سیاسی و عدم امکانات مادی ستاد خاتمی مردم کردستان و اهل سنت در کل ایران یکپارچه و یکدست همراه با اکثر ملت در این جنبش که پرچم‌دار شعار ایران برای همه ایرانیان بود، به کاندیدای اصلاح‌طلبان رأی دادند تا شاهد تحقق شعارها و وعده‌ها و رسیدن به مطالبات خود باشند. ‌آری، اهل سنت و اقوام ایرانی به خاطر رسیدن به استقلال و تحقق جمهوری اسلامی با جان و مال شرکت کردند، اما متأسفانه پس از مدتی دچار یک نوع سرخوردگی و افسردگی سیاسی شدند و در بین شروع یک مبارزه خشن و یک شیوه امن و معتدل که بدون ضرر، خطر و به گونه مسالمت‌آمیز و مدنی باشد، شیوه دوم را که از طریق قانون و صندوق‌های رأی بود، دومی را برگزیدند تا بتوانند نوستالژی عدم تحقق آرمان‌های انقلاب را در این حرکت مسالمت‌آمیز مجسم کنند.‌ دوم خرداد با رأی اکثریت ملت محقق شد و همه اقشار و اصناف مختلف با شور و شوق زیاد وارد صحنه شدند و از دولت جدید حمایت کردند و تحت فضای فراهم‌شده، مخالفان اصلاحات دچار نوعی شوک شده و در تشکیل مجلس ششم نتوانستند آن‌گونه که لازم است کارشکنی کنند.‌ اما اصلاح‌طلبان به سبب فشارهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و نفوذ بسیاری از افراد فرصت‌طلب و منفعت‌طلب و احساس خطر مخالفان و نداشتن تشکیلات واحد و نیز عدم اهتمام به حامیان و رأی‌دهندگان یک سیر نزولی را در پیش گرفتند و در مقابل مخالفان به تدریج عقب‌نشینی را در پیش گرفتند. ‌مشارکت‌ندادن اقوام و مذاهب در مدیریت‌ها و فراموش‌کردن وعده‌ها و شعارها به تدریج موجب دلسردی اهل سنت و کردها نسبت به اصلاح‌طلبان شد تا جایی که مولوی عبدالحمید، امام جمعه زاهدان که در چند دوره حامی جریان اصلاحات بود در انتخابات اخیر نظرش برگشت و از رئیسی حمایت کرد.‌ هیچ‌کس منکر آثار مثبت و مفید اصلاحات در مناطق کردنشین و اهل سنت و بازکردن فضای سیاسی و اجتماعی در چنین موقعیتی نیست، اما در ضمن بیان محاسن و آثار مثبت اصلاحات لازم است به آفت‌ها، آسیب‌ها و تنگ‌نظری‌های متصدیان و متولیان آن نیز اشاره کرد. زیرا اگر امروز جلساتی برای بررسی علل و عوامل ناکامی این جنبش تشکیل می‌شود، می‌توان یکی از عواملش را عدم اهتمام اصلاح‌طلبان به اهل سنت دانست که در چند دوره آرای آنان عامل اصلی موفقیت کاندیدای اصلاح‌طلبان بود. بدون شک جنبش اصلاحات تأثیرات مثبت خود را در آگاهی و بیداری ایرانیان گذاشته و حضور جوانان چالاک و چابک در ادارات و نهادهای مختلف به ویژه در عرصه اطلاع‌رسانی چراغی بر فراز راه برای رسیدن به آینده روشن برای همه ایرانیان است.