شکلهای زندگی: علوی یا احمد محمود
کدام رئالیستیترند؟
بزرگ علوی در پاسخ به سؤال معمولِ «خود را معرفی کنید» میگوید: فرض کنیم من بگویم در 1904 متولد شدم، این یعنی چه؟ کی چی میفهمد؟ من باید بگویم که توی هشتی خانهمان صدای توپ میآمد، دایهام مرا در آغوش گفته بود و میگفت دارند مجلس را توپباران میکنند. مقصودم این است که من باید روشن کنم چه اتفاقاتی در سال افتاده، این چه اهمیتی دارد که من در فلان سال به دنیا آمدم، خوب میخواستی نیایی؟
نادر شهریوری (صدقی):بزرگ علوی در پاسخ به سؤال معمولِ «خود را معرفی کنید» میگوید: فرض کنیم من بگویم در 1904 متولد شدم، این یعنی چه؟ کی چی میفهمد؟ من باید بگویم که توی هشتی خانهمان صدای توپ میآمد، دایهام مرا در آغوش گفته بود و میگفت دارند مجلس را توپباران میکنند. مقصودم این است که من باید روشن کنم چه اتفاقاتی در سال افتاده، این چه اهمیتی دارد که من در فلان سال به دنیا آمدم، خوب میخواستی نیایی؟
بزرگ علوی (1375-1283)، داستانهایش را بیشتر در ارتباط با حوادثی نوشته است که تجربه کرده یا چنان که خود میگوید، بیشتر متأثر از فضای سیاسی- اجتماعی زمانهای است که خواسته یا ناخواسته در جریان آن قرار گرفته است. زندگی طولانی بزرگ علوی خود داستانی پرماجرا است که کنکاش و تأمل در آن میتواند دربردارنده برههای از تاریخ و ادبیات معاصر ایران باشد.
علوی در ایام نوجوانی و جوانی در کوران وقایع پرفرازونشیب مشروطه و تحولات بعد از آن و تغییر سلطنت قاجاریه قرار میگیرد. او که از ابتدا علایق ادبی دارد، اولین مجموعه داستان خود به نام «چمدان» را در سال 1313 چاپ میکند اما زمانی نمیگذرد که در ارتباط با گروه مشهور پنجاهوسه نفر در سال 1316 دستگیر میشود و از آن پس مسیر زندگی ادبی-سیاسیاش تغییر میکند. بعد از آن داستانهای علوی برای مدت طولانی یا دقیقتر گفته شود، برای تمام زندگی ادبیاش تحت تأثیر بیواسطه سیاست قرار میگیرد. او این تأثیرات را در داستانهایش که گاه جنبه اتوبیوگرافی پیدا میکند، نشان میدهد. این داستانها مستقیما در ارتباط با سلسله وقایعی نوشته شدهاند که علوی خود آنها را تجربه کرده یا متأثر از آن بوده است؛ مانند «پنجاهوسه نفر»، «ورقپارههای زندان» و مشهورترین رمانش به نام «چشمهایش».
بزرگ علوی شخصیتی خاص است، ازجمله چیزهایی که او را متفاوت میکند، «انعطافپذیری» اوست. علوی در عمر طولانیاش خود را همواره در معرض انتقاد از خود و آثارش قرار میدهد؛ مسئلهای مهم در تاریخ ما که بهندرت میتوان مشابه آن را بهویژه در ادبیات و سیاست ایران مشاهده کرد. کارنامه ادبی بزرگ علوی که بسیاری او را از آغازگران ادبیات معاصر ایران میدانند، تأملبرانگیز است اما تأثیراتش بر نویسندگان بعد از خود مهمتر است. بسیاری از نویسندگان مانند احمد محمود، جمال میرصادقی، محمود دولتآبادی، علیاشرف درویشیان و... متأثر از بزرگ علوی و رویکرد اجتماعی و سیاسی او قرار دارند.
بزرگ علوی «نویسنده سیاسی» است. او در تمام عمر خود خواسته یا ناخواسته در فضایی سیاسی زندگی کرده است و بهندرت میتوان داستانی از بزرگ علوی پیدا کرد که در ارتباط با وقایع سیاسی که خود مستقیما تجربه کرده نباشد، حتی رمان «موریانه»* نیز رمانی صراحتا سیاسی است. تأثیرات داستانهای علوی بیشتر از نوشتههایش است؛ این تأثیرات را میتوان در بسیاری از نویسندگان بعد از او مانند دولتآبادی بهخصوص در آثار اولیه او و «کلیدر»، همینطور در نوشتههای درویشیان مشاهده کرد. «سالهای ابری» درویشیان اگرچه از نظر لحن چنان است که خواننده را همدل میکند اما مانند «ورقپارههای زندان» یا «پنجاهوسه نفرِ» بزرگ علوی جنبه اتوبیوگرافی آن بر جنبه ادبیاش غلبه دارد.
«نویسنده سیاسی» در ایران با بزرگ علوی آغاز میشود که بعدها طی دهههای نسبتا طولانی به ظهور «نویسندگان سیاسی» منتهی میشود. مقصود از نویسندگان سیاسی «سیاست نویسندگان ادبی» و نه «سیاست ادبی» است. در اینجا میان «سیاست نویسندگان ادبی» با «سیاست ادبیات» تفاوت وجود دارد. برای بیان این تفاوت میتوان به مقایسه میان آثار بزرگ علوی و احمد محمود پرداخت.
احمد محمود نیز نویسندهای با تجربههای سیاسی است که تأثیرات آن را در آثارش بهویژه سهگانه مشهورش -«همسایهها»، «داستان یک شهر» و «زمین سوخته»- بیان میکند. از این نظر شباهتی به بزرگ علوی دارد و علاوه بر این سبک داستاننویسی احمد محمود و روایت کلاسیکگونه داستانهایش به آثار بزرگ علوی شباهت دارد؛ با وجود این مسئله، تفاوتی مهم میان این دو داستاننویس وجود دارد. «سیاست» در رمانهای احمد محمود حضوری بیواسطه و صریح ندارد بلکه حضورش، حضوری باواسطه است و اتفاقا به واسطه این «وساطت» است که سیاست در داستانهای احمد محمود حضوری پررنگتر و ملموس پیدا میکند. «داستان یک شهر» اگرچه داستانی سیاسی و الهامگرفته از تجربههای احمد محمود در زندان و تبعید است اما جنبه اتوبیوگرافی پیدا نمیکند، بلکه در کنار مضمونهای سیاسی حواشی مهمی نیز شکل میگیرد که اگرچه نویسنده سیاسی سعی در پنهانکردنش دارد، چون موضوعی پیشپاافتاده و نازل تلقی میشود، اما احمد محمود همانها را به موضوعاتی «قابل دیدن»، «قابل شنیدن» و «قابل گفتن» بدل میکند. احمد محمود در این رمان و همینطور دیگر رمان مشهورش «همسایهها» میکوشد به محسوسات و به یک تعبیر نظام حسی جامعه بپردازد و به همه آن چیزهایی که تا قبل از آن غیرقابل بیان بود، امکان بیان و دیده شدن بدهد.
آدمهای داستانهای احمد محمود اگرچه معترضاند و حتی معترض سیاسی اما اعتراضشان صرفا در چارچوب بیان مستقیم سیاسی یا در جایگاه «نویسنده سیاسی» قرار نمیگیرد که از ادبیات بهعنوان ابزاری برای اعتراض استفاده کند. بلکه ادبیاتی که محمود ارائه میدهد، متنی ادبی از جهانی خلاصهشده است که از جهان بیرون از خود کم ندارد. در این شرایط نویسنده میکوشد چیزها را نمایان سازد بیآنکه مستقیما به کلیشههای رایج سیاسی بپردازد، به همین دلیل با زبان تحکم و اصطلاحا «زبان عمودی» در آثار احمد محمود روبهرو نمیشویم، کلمات حتی از زبان قهرمانان رمان مانند «خالد» به صورت واژگانی مقدس و نهایی بیان نمیشود بلکه از واژگان معمول و روزانه استفاده میشود تا موقعیتها چنان که هستند به نمایش درآیند.
تفاوت مهم احمد محمود با نویسندگان معاصر خود مسئله مهم «گشودگی» است. این گشودگی در گشایشهای ادبی وی رخ میدهد. احمد محمود در حین وفاداری به «اصل ماجرا» کمتر شخصیتهای داستانیاش را در موقعیت نمادین قرار میدهد و از آنان قهرمانانی بیکموکاست ارائه میدهد؛ شخصیتی مانند استاد ماکان «چشمهایش» یا قهرمانان «کلیدر». استاد ماکان، شخصیت اصلی رمان مشهور «چشمهایش» چهرهای سیاسی در مبارزه با استبداد است؛ اما بیشتر فیگوری نمادین است که باید زندگیاش درهرحال الگو باشد. این موقعیت نمادین، او را اسیر باورهایی میکند که دیگران برایش ساختهاند. آنچه در استاد ماکان بارز است، میل او برای قهرمانماندن است؛ قهرمانی که گویی موظف است همواره بر دیگران تأثیر بگذارد -کمااینکه تأثیر میگذارد. از طرفی دیگر استاد ماکان برخلاف خالق خویش، خلقوخویی بسته و درونگرا دارد و لابد این از لوازمات قهرمان ماندن است. بزرگ علوی استاد ماکان را در موقعیت دانای کل قرار میدهد تا تمام رمان به او اختصاص یابد. او زیستی نمونهوار -نمادین- پیشه میکند و این آن بهایی است که ماکان برای واقعینبودن خویش میپردازد. در مقام مقایسه به نظر میرسد «خالدِ» احمد محمود واقعیتر و حتی سیاسیتر از «استاد ماکانِ» بزرگ علوی باشد.
پینوشت:
* رمان «موریانه» روایت زندگی یک ساواکی است که بزرگ علوی آن را براساس شنیدهها و اسناد موجود نوشته است، زیرا بزرگ علوی سال قبل از تأسیس ساواک در 1335 و تا آستانه انقلاب در اروپای شرقی به حال تبعید به سر میبرد.