️دانشگاه شما ربطی به درآمد امروزتان ندارد!
در ابتدای هر سال مبلغ قرارداد و افزایش حقوق نسبت به سال گذشته به یکی از مهمترین دغدغههای مشترک کارکنان و کارفرمایان تبدیل میشود؛ چراکه مرجع شفافی برای تعیین میزان افزایش حقوق به صورت منصفانه وجود ندارد. تنها شاخصی که تا حدی دو طرف به آن نیمنگاهی دارند، میزان افزایش حقوقی است که در ابتدای هر سال از سوی دولت درمورد حداقل حقوق قانون کار و البته سایر سطوح درآمدی اعلام میشود
امیر ناظمی- آزیتا تقوایی: در ابتدای هر سال مبلغ قرارداد و افزایش حقوق نسبت به سال گذشته به یکی از مهمترین دغدغههای مشترک کارکنان و کارفرمایان تبدیل میشود؛ چراکه مرجع شفافی برای تعیین میزان افزایش حقوق به صورت منصفانه وجود ندارد. تنها شاخصی که تا حدی دو طرف به آن نیمنگاهی دارند، میزان افزایش حقوقی است که در ابتدای هر سال از سوی دولت درمورد حداقل حقوق قانون کار و البته سایر سطوح درآمدی اعلام میشود. واضح است که این شاخص تنها یکی از عوامل است و نمیتواند در تمام موارد مبنای توافق طرفین باشد. این عدم شفافیت باعث شده در خیلی از موارد سازمانها و کارمندان نتوانند به یک توافق منصفانه برسند و این اختلاف در نهایت منجر به نارضایتی و جدایی کارکنان از سازمانها میشود. راهحل برچیدهشدن این اختلافات و کشمکشهای درونی، آگاهی از میزان افزایش حقوق درخواستی افراد مشابه در گروههای شغلی مختلف است. به همین دلیل است که جاب ویژن «نظرسنجی سراسری میزان افزایش حقوق» را هر سال برگزار میکند. در «گزارش سراسری میزان افزایش حقوق در سال 1401» که براساس دادههای این نظرسنجی تهیه شده است، تلاش شده نمودی واقعی از بازار کار به هر دو طرف یعنی کارکنان و کارفرمایان ارائه شود. همچنین در گزارش مذکور علاوه بر آگاهی از میزان حقوق واقعی افراد در سال ۱۴۰۰، از انتظارات آنها برای افزایش حقوقشان در سال ۱۴۰۱ نیز مطلع خواهید شد.
دانشگاهرفتن به مثابه سرمایهگذاری
دانشگاهرفتن در آمریکا بیشتر نوعی سرمایهگذاری است؛ برای همین است که خانوادههای آمریکایی گاه از دوران کودکی فرزند خود، اقدام به پسانداز شهریه دانشگاه میکنند و مانند هر سرمایهگذاری دیگری آنچه مهم است، نرخ بازگشت سود است. بههمیندلیل دانشگاههای آمریکایی براساس درآمد فارغالتحصیلان رتبهبندی میشوند تا بهترین سرمایهگذاری آشکار شود! اما در ایران که نظام دانشگاهیاش ترکیب تحصیل رایگان و شهریهای است، بیشتر افراد انتخابشان دانشگاه دولتی رایگان است. نتایج آماری میتواند معیار خوبی برای این نرخ بازگشت سرمایهگذاری باشد. در ایران این سرمایهگذاری، نه در پسانداز شهریه، بلکه در هزینه مربوط به کلاسهای کنکور و کتابهای کمکآموزشی است.
انتظار از دانشگاه برتر
این پیشفرض در میان عموم مردم وجود دارد که فارغالتحصیلان دانشگاههای پرمتقاضی (در ایران دانشگاههای سراسری، دولتی و رایگان) در محیط کاری موفقتر و مفیدتر عمل میکنند و از درآمدهای بیشتری برخوردارند. این پیشفرض برآمده از دلایل زیر است:
1) خدمات آموزشی بهتر: دانشگاههای برتر هم از استادان شناختهشدهتر بهره میبرند، هم از زیرساخت آموزشی (مانند آزمایشگاهها و کارگاهها) بهتری برخوردار هستند؛ پس انتظار این است که خروجی این دانشگاهها، فارغالتحصیلان توانمندتری باشند.
2) شکلگیری شبکههای ارتباطی باارزش: شکلگیری پیوندهای اجتماعی میان دانشجویان یکی از مهمترین داراییهای فارغالتحصیلان در سالهای بعدتر و در محیطهای کاری است. انتظار میرود که این شبکههای اجتماعی در دانشگاههای برتر، باارزشتر باشد؛ چون احتمال موفقیت هریک از اعضای شبکه بیشتر است که در کار منجر به شکلگیری همکاریهای اقتصادی و اجتماعی میشود. این مفهوم با نگاه بوردیو درباره سرمایه همراستاست؛ چون سرمایه اجتماعی قابلیت تبدیل به سایر سرمایهها (سرمایه اقتصادی یا سرمایه نمادین) است.
واقعیت تأملبرانگیز
دادههای آماری مرتبط با اشتغال نیروی انسانی، برخلاف انتظار ماست! گزارش حقوق ۱۴۰۱ که توسط استارتاپ «جاب ویژن» (JobVision) منتشر شده است، تصویر خوبی برای بررسی این پیشفرضها ارائه میدهد: دانشگاه شما تأثیری در درآمدتان ندارد! این گزارش نشان میدهد اساسا میان حقوق و دستمزد فارغالتحصیلان دانشگاههای سراسری با آزاد یا پیام نور تفاوتی وجود ندارد؛ اما چرا ما با این واقعیت روبهرو هستیم؟
شاید دلایل و حدسهای زیر پاسخهای تأملبرانگیزی برای آن چالش باشد، حدسهایی که نیاز به پژوهشهایی جدی دارد:
1) ناتوانی عمومی دانشگاهها در پرورش نیروی انسانی ماهر: به عقیده مدیران کسبوکارها، اساسا دانشگاهها نتوانستهاند خدمات آموزشی مورد نیاز برای کسبوکارها را فراهم کنند. بهاینترتیب پرورش مهارتها و یادگیریهای شغلی بیشتر موضوعی شخصی بوده است و تابع فعالیتهای آن فرد.
2) نادیدهگرفتن مهاجران: در سالهای اخیر تعداد درخورتوجهی از دانشجویان دانشگاههای برتر به دلایل مختلف مهاجرت را انتخاب کردهاند. این امر میتواند دادهها را با سوگیری همراه کند.
3) اهمیتیافتن مهارتهای نرم: در دنیای امروز، رشد و پیشرفت شغلی تا حد زیادی تابع نیازمندیهایی از جنس مهارتهای نرم (مانند توانمندی ایجاد ارتباط اجتماعی یا توانمندی سخنرانی یا نگارش) است و اساسا این مهارتها در سرفصلهای درسی هیچ نوع دانشگاهی در کشور وجود ندارد و آموزش داده نمیشود. در واقع افراد این نوع مهارتها را از خانواده، محیط کار یا جامعه کسب میکنند. نکته دیگر این گزارش «سایر دانشگاهها» است؛ یعنی دانشگاههای تخصصی که اغلب متمرکز بر یک حوزه خاص هستند. فارغالتحصیلان این دانشگاهها از نظر حقوق و دستمزد تفاوت معناداری (بیش از ۵۰ درصد) با سایر دانشگاهها دارند. این مسئله شاید تأکیدی بر اهمیت پرورش نیروی انسانی ماهر باشد. دانشگاههای تخصصی هم آموزش تخصصیتر ارائه میدهند و هم فرصت ورود به اجتماعهای تخصصی (نمادی از سرمایه اجتماعی) را بهتر فراهم میکنند. هرچند فارغالتحصیلان این دانشگاهها اغلب بسیار محدود هستند.
دادههای آماری به ما میگویند «اینکه دانشگاه محل تحصیل شما کجا بوده و کجا هست، اغلب تأثیری در میزان پیشرفت در مسیر شغلی و به دنبال آن میزان حقوق دریافتی شما ندارد». پس اگر میخواهید موفق باشید، در دام محل تحصیل دانشگاهی خود نمانید؛ اینکه شما شریفی هستید یا پلیتکنیکی یا ... برای موفقیت شما هیچ تضمینی نیست. خودتان برای رشد خودتان اقدام کنید.
*این تحلیل کاری است از رسانه خبری تیکتک (TickTech)