آمار دقیقی از خشونت جنسی زوجین نداریم
با وجود برخی تغییرات فرهنگی جامعه، هنوز هم بسیاری درمورد خشونتهای جنسی همسرانشان لب باز نمیکنند و حتی وقتی کار به شکایت قضائی میرسد، همچنان در این زمینه سکوت اختیار میکنند. این در حالی است که طبق قانون زن وظیفه تمکین مرد را دارد و در غیراینصورت مرد حق اعتراض دارد.
با وجود برخی تغییرات فرهنگی جامعه، هنوز هم بسیاری درمورد خشونتهای جنسی همسرانشان لب باز نمیکنند و حتی وقتی کار به شکایت قضائی میرسد، همچنان در این زمینه سکوت اختیار میکنند. این در حالی است که طبق قانون زن وظیفه تمکین مرد را دارد و در غیراینصورت مرد حق اعتراض دارد. براساساین در برخی موارد زنان بدون تمایل مجبور به همبستری با همسر خود میشوند. عبدالصمد خرمشاهی، حقوقدان و وکیل دادگستری، در همین مورد بر این باور است که طبق باورهای اشتباه موجود در جامعه مردان، زنان را مانند ملک خود میدانند و هر زمان که اراده کنند، زنان باید آنها را تمکین کنند که اصلا این نوع نگاه در جوامع پیشرفته مورد قبول نیست. درصورتیکه طبق باورهای جامعه ما زن خیلی مواقع باید با اکراه هم که شده مرد را تمکین کند؛ حتی اگر تمایلی نداشته باشد؛ بنابراین طبق قانون زن جنس دوم است؛ ولی با همه این مسائل باید حتما حقوق زنان رعایت شود.
البته این در حالی است که در این سالها با وجود افزایش آگاهی جامعه، خیلی به این مسائل پرداخته نشده است و معدود مطالبی درمورد خشونت جنسی در رابطه زناشویی منتشر شده که یکی از آنها سال ۱۳۹۰ بوده که مهرنوش نجفیراغب، عضو حقوقدان شورای اسلامی شهر همدان، گفته بود خشونت جنسی به شکلهای مختلفی از قبیل عدم جلوگیری اجباری، بارداری اجباری، اجبار زن به دیدن فیلمهای مبتذل و اجبار زن به حرکاتی که در رابطه جنسی تمایل ندارد، اتفاق میافتد که متأسفانه اثبات این نوع خشونت نیز علاوه بر شرم و حیایی که زنان در دادگاه دارند، مطرح نمیشود و بسیار سخت است؛ چراکه این عمل به دور از شواهد و پشت درهای بسته اتفاق میافتد.
حقوق زن باید رعایت شود
عبدالصمد خرمشاهی، حقوقدان و وکیل دادگستری، درمورد موضوع خشونت جنسی بین زوجین و قوانین مربوط به آن میگوید: باید به این موضوع توجه کنیم که طرفین در رابطه زناشویی باید برای هم حرمت قائل باشند، در واقع اگر حرمت و احترام بین زن و شوهر نباشد یا از بین برود، زندگی سخت میگذرد؛ اما در خیلی مواقع متأسفانه زنان در معرض ضربوشتم همسران خود قرار میگیرند و بارها در پروندههای خانوادگی دیدهایم زنان برای خشونت فیزیکی به پزشکی قانونی رفتهاند و گواهی گرفتهاند و دلیل طلاقشان را نداشتن امنیت جانی عنوان کردهاند.
این وکیل ادامه میدهد: اما مسئلهای که در چارچوب زندگی زناشویی فرهنگ و عرف ما وجود دارد، با تعاریفی که در برخی کشورهای پیشرفته دیده میشود، تفاوت دارد که وجود باورهای قدیمی، سنتی در قوانین بیتأثیر نبوده و رفتار نامناسب مردان نسبت به همسرانشان ناشی از همین قضیه بوده که مرد حقوق زن را رعایت نمیکند. مردان حتی در مواردی رفتار خشن و تند با همسران خود دارند که در مواردی هم این رفتار به ضربوشتم زنان میانجامد؛ درصورتیکه باید با گفتوگو و مدارا پیش بروند؛ اما اغلب، مردان از کوره درمیروند و خشونت شکل میگیرد، این هم از باورهای ما نشئت گرفته که مردان، زنان را ملک خود میدانند و هر زمان که اراده کنند، زنان باید آنها را تمکین کنند که اصلا این نوع نگاه در جوامع پیشرفته مورد قبول نیست؛ پس همانطورکه در خانوادههای ما روابط بین زن و شوهر به شکلی است که زن وظیفه تمکین دارد، در جوامع پیشرفته این قوانین کاملا متفاوت است و حتی یک تهدید ساده از طرف مرد به زن، امکان دارد مشکلات زیادی برای مرد ایجاد کند.
خرمشاهی اضافه میکند: طبق مطالعهای که داشتم، متوجه شدم در کشور سوئد میزان تجاوز مردان به همسران خود خیلی بالاست که برای من تعجببرانگیز بود؛ اما بررسی کردم و دیدم تجاوز در محیط خانواده هم قابل بررسی است؛ یعنی زن به رابطه جنسی راضی نیست؛ ولی مرد با اجبار میخواهد که همبستر زن شود که آن تجاوز قلمداد میشود و در جوامع دیگر هر بار که این اتفاق بیفتد، پروندهای جدید برای آن تشکیل میشود؛ درحالیکه طبق باورهای جامعه ما زن خیلی مواقع باید با اکراه هم که شده مرد را تمکین کند؛ حتی اگر تمایلی نداشته باشد.
در کل این نوع خشونتها در جوامع مختلف نسبت به فرهنگهای مختلف متفاوت است.
این حقوقدان میگوید: متأسفانه در چارچوب خانواده یا بیرون از آن خشونتهای مردان نسبت به زنان تقریبا پذیرفته شده و تا حدودی جا افتاده است؛ مثلا زنی که مدام در معرض خشونت فیزیکی همسر خود است؛ اجازه دخالت کسی را نمیدهد؛ چون این را حق همسر خود میداند، این قواعد در مناطق دورافتاده بیشتر دیده میشود. حقوق زن و مرد از نظر برابری با هم سازگار نیست و در خیلی جاها مثل محل کار، بیرون از خانه و... میبینیم زنان مورد خشونت کلامی، آزار جنسی و موارد دیگر قرار میگیرند؛ ولی برای حفظ آبروی خودشان کمتر به دنبال پیگیری شکایات و رساندن آن به دادسرا و مراجع انتظامی اقدام میکنند، برای همین آمار خیلی از خشونتهای مردان به زنان واقعی نیست. البته قطعا این آمار در گذشته بیشتر بوده و الان با وجود گستردگی ارتباطات و آموزههای فضای مجازی خانمها به حقوق خود آگاهتر شدهاند؛ البته باز هم زنها و مردهای تحصیلکردهای داریم که در زندگی مشترکشان زن همچنان مورد خشونت قرار دارد. طبق قانون زن جنس دوم است؛ ولی با همه این مسائل باید حتما حقوق زنان رعایت شود، همین الان قوانین مربوط به زنان چند سالی است که در رفت و آمد میان مجلس و قوه قضائیه بینتیجه مانده. در کنارش هم لزوم به فرهنگسازی اینکه زنان به حقوقشان آگاهتر شوند و مردان هم به خودشان اجازه ندهند حرمت زن را از بین ببرند، کاملا وجود دارد که وجود مشکلات اقتصادی این روزها فشار روانی افراد را بیشتر میکند که احتمال بروز پرخاش را بیشتر میکند.