ادعای برخی اخبار غیر رسمی از مواجهه تند شورای حکام و کشورهای حاضر در برنامه جامع اقدام مشترک علیه ایران
نامش برجام بود
شکنندگی بیش از حد فضای سیاسی – اجتماعی داخلی، بحران اقتصادی و معیشتی و فقدان سرمایه اعتماد مردمی ذیل اتفاقات تلخی چون متروپل در آبادان و... شرایطی را شکل داده است که واشنگتن بنایی برای رجوع به سیاست احیای برجام ندارد چراکه احیای برجام و لغو تحریمها به گذار از این وضعیت در ایران کمک خواهد کرد.
مهدی بازرگان: در حالی ند پرایس، سخنگوی وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا در نشست خبری از توقف مذاکرات به دلیل «خواستههای فرابرجامی» تهران سخن گفت که پیش از او همتای ایرانیاش هم از معطلماندن گفتوگوهای هستهای در سایه تعلل و سکوت دولت بایدن در قبال ابتکارات مشترک جمهوری اسلامی و اروپاییها سخن گفته بود.
در این بین بیانات دیپلماتیک دو طرف طی 83 روزی که از ترک وین میگذرد، کمکی به بهبود شرایط نکرده است. انداختن توپ در زمین یکدیگر توسط تهران و واشنگتن عملا تأخیر در احیای برجام، دورشدن فضای حصول توافق و تعمیق گسل را به دنبال دارد؛ بارها گفته شده فارغ از اینکه کدام طرف مسئول ایجاد چنین شرایطی است بیشک تداوم این وضعیت بیش از آنکه به ضرر غرب و آمریکا باشد، ایران را در مخمصه جدیتری قرار میدهد.
شکنندگی بیش از حد فضای سیاسی – اجتماعی داخلی، بحران اقتصادی و معیشتی و فقدان سرمایه اعتماد مردمی ذیل اتفاقات تلخی چون متروپل در آبادان و... شرایطی را شکل داده است که واشنگتن بنایی برای رجوع به سیاست احیای برجام ندارد چراکه احیای برجام و لغو تحریمها به گذار از این وضعیت در ایران کمک خواهد کرد؛ بنابراین تغییر رفتار و تغییر زبان دولت بایدن در سایه بازگشت به گروگانگیری نفتی، سفتکردن شیر معافیتهای تحریمی برای ایران، عدم خروج سپاه از لیست گروههای تروریستی در کنار برنامههای ضدامنیتی اسرائیل از ترور تا خرابکاری و نیز پررنگترشدن نقش آژانس بینالمللی انرژی اتمی به عنوان عامل تشدید فشار با هدف تداوم بحرانهای فعلی در ایران قابل ارزیابی است.
در همین راستا محتوای دو گزارش جداگانه دوشنبه جاری آژانس بینالمللی انرژی اتمی احتمالا موجب آن خواهد شد که نشست فصلی شورای حکام آژانس که قرار است از
۶ تا ۱۰ ژوئن (۱۶ تا ۲۰ خرداد) برگزار شود، به نشستی داغ و پرسروصدا بدل شود. خصوصا که نباید تلاشهای نفتالی بنت، نخستوزیر اسرائیل را در اتهامزنی به ایران مبنی بر سرقت اسناد آژانس و سوءاستفاده از آنها برای دورزدن نظارتهای این نهاد از نظر دور داشت.
با توجه به جزئیات این دو گزارش آژانس و نیز تقلاهای تلآویو، این بار احتمال صدور قطعنامهای در نشست پیشروی شورای حکام آژانس علیه پرونده فعالیتهای هستهای ایران بیش از دفعات پیشین خواهد بود؛ چراکه دورههای قبلی نشست اعضای شورای حکام تا حد بسیار زیادی متأثر از فضای مثبت دیپلماتیک، ذیل انجام گفتوگوها در وین و امید برای رسیدن به توافق و احیای برجام بود؛ بنابراین آژانس بینالمللی انرژی اتمی و اعضای شورای حکام از اتخاذ سیاستها، تصمیمات و اقداماتی که مخل مذاکرت باشد یا به تحریک جمهوی اسلامی ایران بینجامد، خودداری میکردند. ولی این بار شاهد شرایط متفاوتی درخصوص مذاکرات وین هستیم که از 20 اسفند ۱۴۰۰/ 11 مارس با توییت معروف جوزف بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا تاکنون در کما به سر میبرد. در چنین شرایطی زمزمه احتمال شکست مذاکرات به گوش میرسد، همچنان که رابرت مالی در جلسه چهارشنبه گذشته استماع کنگره احتمال شکست احیای برجام را قویتر از موفقیت در این مورد میداند که سبب میشود رفتارهای محافظهکارانه آژانس و شورای حکام ماهیتی تهاجمیتر علیه تهران پیدا کند.
نکته قابل تأمل دیگر به بازی متفاوت روسیه در قبال ایران بازمیگردد. به این معنا که اگر در نشست پیشروی شواری حکام قطعنامهای علیه ایران به رأی گذاشته شود، احتمالا مسکو نیز همسو با واشنگتن و اروپاییها به آن رأی مثبت خواهد داد. چراکه در صورت صدور قطعنامه علیه تهران شاهد تصاعد تنش و حساسیتها در پرونده فعالیتهای هستهای ایران خواهیم بود که ضمن حفظ اهرم فشار ایران بر سر غرب در میانه جنگ اوکراین به سیر سعوی قیمت انرژی هم کمک خواهد کرد تا اهرم دوم روسها هم در حوزه وابستگی انرژی کماکان حفظ شود. به هر حال مسکو از قیمتهای بالای نفت سود میبرد و نسبت به احیای برجام بیمیلتر از گذشته است.
البته این مسئله دو رو دارد. به عبارت دیگر هرچند انتشار دو گزارش از سوی رافائل گروسی، مدیر کل این آژانس شاید با هدف صدور قطعنامه از سوی شورای حکام در نشست هفته آتی صورت گرفته باشد، اما در حالی که بسیاری نگران صدور قطعنامه ضدایرانی در نشست هفته آینده شورای حکام هستند، این احتمال نیز وجود دارد که به دلایلی از جمله قیمت بالای نفت در بازارهای جهانی که به 120 دلار رسید، غرب فعلا از تشدید تنش با ایران خودداری کند.
با این حال به موازات داغترشدن تنور انتخابات میاندورهای گویا نقش مخرب کنگره هم علیه برجام هر روز شدت بیشتری میگیرد. در همین رابطه علاوه بر دو طرح سناتور تد کروز و جیمز لنگفورد، کنگره آمریکا در بیانیهای عنوان داشت که گروهی از سناتورهای آمریکایی از جمله بیل کَسیدی و مارشا بلکبرن لایحهای موسوم به «پاسخگویی ایران و چین» را با هدف معطوفساختن توجه به روابط تهران - پکن ارائه کردهاند که در صورت تصویب میتواند الزام یا هزینهکردن برای توافقی هستهای با ایران را تا زمانی که جمهوری اسلامی روابطش را با چین و آنچه «گروههای تروریستی» تحت حمایت ایران مانند حماس عنوان شده، قطع نکرده است، ممنوع خواهد شد. هدف این سلسله طرحهای کنگره آمریکا، چه مقابله با چین باشد یا ایران در تبعات ثانویه خود بیشک دست بایدن را برای هرگونه اقدامی برای احیای برجام بیش از پیش خواهد بست. جنگ نفتکشها بین ایران و یونان هم معادلات را وارد فضای پیچیدهتری کرده است که بیشک تبعات منفی برجامی خواهد داشت. در بحبوحه وزنکشیهای سیاسی بین ایران و ایالات متحده در سایه بنبست مذاکرات وین و اصرار تهران بر خروج سپاه از لیست گروههای تروریستی اقدام نیروی دریایی سپاه برای توقیف این دو نفتکش سناریوی مد نظر واشنگتن و تلآویو را در اتهامزنی به سپاه تکمیل میکند.
به موازات آن فضای روانی بازار بهواسطه شاخصهایی چون قیمت ارز و سکه گویای حال ناخوش این روزهای اقتصاد ایران است که میتواند به شکل مستقیم متأثر از آینده مبهم مذاکرات وین و احیای برجام باشد. مماسشدن قیمت دلار با کانال 32 هزار تومانی و خیز برای فتح کانالهای بالاتر از 35 هزار تومان و سکهای که در کانال 15 میلیون تومانی در حال پیشروی است تا زمان مشخصنشدن تکلیف برجام درد مزمن اقتصاد خواهد بود. سقوط ارزش پایه پولی قطعا توان چانهزنی ایران را روز به روز تحلیل خواهد برد.
در نوشتار پیشین، نگارنده از عدم ارزیابی صحیح شرایط به دلیل پیچیدگی وضعیت کنونی مذاکرات سخن گفت که مُهر سکوت بر لبان باقریکنی و عدم تبیین و شرحندادن ماوقع در وین توسط وزیر امور خارجه و دستگاه دیپلماسی هم بر شدت ابهامات افزوده است؛ نکتهای که کسانی چون علی مطهری هم اخیرا به آن اشاره داشتند.
این بیپاسخماندن سؤالات و ابهامات افکار عمومی و رسانههای داخلی از سرنوشت مذاکرات و آینده برجام با هر دلیل و منطقی که توسط وزارت امور خارجه در دستور کار قرار گرفته باشد، بیشک در این شرایط نتیجه عکس خواهد داد. ضمن اینکه اگر نهایتا شاهد احیای برجام باشیم جزئیات متن توافق انجامشده توسط دولت رئیسی منتشر خواهد شد. پس چه امروز و چه آن روز باید برای بند به بند و خط به خط مذاکرات به همه پاسخ دهند؛ بنابراین کلیگویی، سکوت و مقصر جلوهدادن آمریکا تا ابد نمیتواند جوابگوی سؤالات بیپایان پیرامون عملکرد دولت رئیسی در وین باشد، کمااینکه دولت روحانی و ظریف هم تا آخر عمر دولت زیر بار انتقادات، توهینها و هجمههای برجامی بودند.
در این بین دوقطبی درون ساختاری اصولگرایان با محوریت تقابل طیفی از مجلس با دولت که از زبان امیرعبداللهیان در داووس مطرح شد، حکایت از فشار برای عدم توافق دارد. شاید به دلیل همین فشارهاست که سیاست سکوت و عدم تشریح شرایط مذاکرات از جانب دولت رئیسی و وزارت امور خارجه اجرائی شده است. خلأ استقلال سیاسی این دولت و مقیدشدن به برخی پیشفرضها تنها به تداوم رفتار دستبهعصای رئیسی، امیرعبداللهیان و باقریکنی منجر خواهد شد که از یک طرف ذیل درک واقعیتهای کنونی تمایل به احیای برجام و لغو تحریمها قرار دارند، کمااینکه گفتههای سهشنبه جاری سکاندار دیپلماسی ایران در نشست هماندیشی سالانه مرکز مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه درخصوص برجام مؤید این موقعیت است و در عین حال از انتقاد، هجمه و اعتراض گروه فشار در نوعی ترس و واهمه سیاسی هم به سر میبرند. این شرایط دوگانه به عدم تصمیمگیری دولت منجر شده است که چوبش را فقط مردم میخورند.