جنس دوم دیجیتال
سیمون دوبوار (Simone de Beauvoir) که او را نامدارترین زن روشنفکر قرن بیستم لقب دادهاند، کتاب معروفی دارد با عنوان «جنس دوم»؛ شاید اگر دوبوار در این روزها زنده بود و گزارشهای کسبوکارهایی مثل دیجیکالا را در بخشهای مقایسهای زنان و مردان میخواند، روی عنوان کتاب خود تجدید نظر میکرد و آن را «جنس دوم دیجیتال» نامگذاری میکرد.
سیمون دوبوار (Simone de Beauvoir) که او را نامدارترین زن روشنفکر قرن بیستم لقب دادهاند، کتاب معروفی دارد با عنوان «جنس دوم»؛ شاید اگر دوبوار در این روزها زنده بود و گزارشهای کسبوکارهایی مثل دیجیکالا را در بخشهای مقایسهای زنان و مردان میخواند، روی عنوان کتاب خود تجدید نظر میکرد و آن را «جنس دوم دیجیتال» نامگذاری میکرد. در واقع شکاف جنسیتی از عالم واقعیت در حال رسوخ به عالم مجازی است و این چالش تلاش بیشتر سیاستگذاران و مدیران کسبوکارها را میطلبد تا از همین ابتدای امر، مانع پیشروی ریشهدارشدن و جریانسازشدن این شکاف شوند. بررسی آمار جنسیتی کاربران اینترنت، نشان میدهد که شکاف جنسیتی جدی و مهمی در این حوزه وجود ندارد، طوریکه 46.7 درصد کاربر زن و 53.3 درصد کاربر مرد در فضای اینترنت وجود دارد. مطابق گزارش تحلیل کاربران دیجیکالا که در سال 1400 ارائه شده، این شکاف جنسیتی درمورد کاربران دیجیکالا محسوس است.
جنسیت کاربران دیجیکالا در سال 1400
لازم به ذکر است که در گزارش سال 99 دیجیکالا، این آمار کمی متفاوت بوده و کاربران زن در سال 99 سهم بیشتری از کاربران را در مقایسه با سال 1400 داشتهاند؛ بدین معنا که در سال 99 سهم کاربران زن 31.9 درصد و سهم کاربران مرد 68.1 درصد از کل کاربران بوده است. شاید بتوان شیوع پررنگتر پاندمی کرونا را در سال 99 در مقایسه با سال 1400، دلیل این سهم بیشتر کاربران زن در سال 99 دانست که باعث میشده زنان بیشتری به دلیل ممانعت از خرید حضوری و حضور در بازار کالاها، بهطور آنلاین اقدام به خرید کنند.
جنسیت کاربران دیجیکالا در سال 1399
این را که چرا در گزارش تحلیل کاربران دیجیکالا، این شکاف جنسیتی در هر دو سال محسوس و قابل تأمل است، میتوان ناشی از دو فرضیه زیر دانست:
1. ممکن است در حالت کلی تعداد مردان کاربر اینترنت از تعداد زنان کاربر اینترنت بیشتر باشد که این امر با توجه به بررسی آمار جنسیتی کاربران اینترنت در ایران، غیر قابل قبول است.
2. فرضیه دوم را میتوان مبنی بر وضعیت استطاعت مالی کاربران مطرح کرد؛ به این معنا که چون در کشور ما تعداد شاغلان زن کمتر است و به دنبال آن زنان استطاعت مالی کمتری در مقایسه با مردان دارند؛ بنابراین در خرید اینترنتی نیز تعداد زنان بیشتر از مردان برآورد میشود.
به نظر میرسد فرضیه دوم صحت بیشتری داشته باشد. بررسی آمارهای مرتبط با «نرخ مشارکت اقتصادی زنان و مردان در کشور» گویای این مطلب است که به طور کلی مشارکت اقتصادی مردان بیشتر از زنان بوده و این امر استطاعت مالی بیشتر مردان را به دنبال دارد که این امر فرضیه دوم را تقویت میکند. بر اساس گزارش مرکز آمار ایران در بهار 1400، نرخ مشارکت اقتصادی در کل کشور 41.4 درصد به دست آمده. این شاخص در بین مردان 69.1 درصد و در بین زنان 13.7 درصد بوده است. لازم به ذکر است که در برخی از استانها مثل استانهای شمالی کشور، نرخ مشارکت اقتصادی زنان تا حدودی با مردان مشابهت دارد و دلیل این نکته همکاری زنان با مردان در حوزههایی مثل کشاورزی و دامداری است. آنچه مسلم است این نوع فعالیت و مشارکت زنان نباید در آمار مشارکت اقتصادی آنها در نظر گرفته شود چراکه مبنا و آورده مالی مستقل برای زنان ندارد.
نکته قابل تأملی که بررسی این آمارها در پی دارد، این است که اگرچه نرخ مشارکت اقتصادی و استطاعت مالی زنان در مقایسه با مردان در کشور ما بسیار کمتر است، اما زنان با مشارکت 30 درصدی در کاربری یک پلتفرم خرید آنلاین در واقع بیشتر از مردان خوشامدگوی فناوری هستند؛ چون با توان مالی کمتر و دسترسی کمتر به فناوری، باز هم از خرید اینترنتی استقبال بهتری دارند.
این تحلیل مبتنی بر ســـومین گزارش ســـالانه دیجـــیکالاست که دربردارنده گزیدهای از آمار و دادههای دیجیکالا در ســـال 1400 اســـت که به صورت عمومی منتشـــر میشـــود.