نخستین شواهد کنترل و استفاده از آتش توسط انسان
شاید امروز افروختن آتش و استفاده از آن برای مصارف مختلف امری کاملا بدیهی و پیشپاافتاده به نظر برسد، اما چگونه ما انسانها از میان گونههای دیگر موفق به کنترل و استفاده از آتش شدیم

سونیا شیدرنگ-دکترای باستانشناسی پارینهسنگی: شاید امروز افروختن آتش و استفاده از آن برای مصارف مختلف امری کاملا بدیهی و پیشپاافتاده به نظر برسد، اما چگونه ما انسانها از میان گونههای دیگر موفق به کنترل و استفاده از آتش شدیم؟ این پرسشی است که ذهن بسیاری از باستانشناسان متخصص دوران پارینهسنگی را به خود مشغول کرده و شواهد جدید باستانشناختی نشانگر قدمت بسیار زیاد استفاده انسانها از آتش است. انسان و انسانریختها مانند دیگر موجودات همواره شاهد آتشسوزیهای طبیعی (بیشتر ناشی از صاعقه) در محیط اطراف خود بودهاند و گام مهم تطوری کنترل و استفاده از آتش در درازمدت و تدریجی رخ داده است که نهایتا منجر به کشف راه و روش ایجاد آتش توسط انسانها شد و اکنون در بیشتر فناوریهای مهم ساخت بشر نقش مهمی دارد.
برخی از پژوهشگران معتقدند جرقه اصلی این موضوع به زمانی برمیگردد که انسانریختها به دلیل تغییرات محیطی در آفریقا با زندگی در علفزارها (ساوانا) تطابق پیدا کردند و بیش از پیش در معرض آتشسوزیهای گسترده طبیعی در محیطهای باز قرار گرفتند و تعامل با این پدیده را آموختند. پس از انطباق اولیه با آتش طبیعی، اگر کمی در خط سیر تطور جلوتر بیاییم، در دوران پارینهسنگی آتش علاوه بر گرمابخشی و مهیاکردن یک منبع نور خوب برای شبها یا فضای تاریک غارها، حکم وسیلهای برای دفع خطر و تسهیل ساخت ابزار را نیز داشته است. آتش نقش مهم دیگری نیز در روابط اجتماعی گروههای شکارگر-گردآور بازی میکرده که معمولا کمتر به آن اشاره میشود و آن گردآوردن اعضای گروه در طول ساعات بیشتری از شب اطراف نور و گرماست که خود منجر به ایجاد الگوهای رفتاری جدید شده است. کنترل و استفاده بیشتر از آتش نقش عمدهای در ویژگیهای زیستی انسانریختهای دور پلیستوسن بازی کرد. به طوری که با پخت غذا و بالارفتن کیفیت آن، علاوه بر اینکه ابعاد دندان کاهش پیدا کرد، حجم مغز نیز بیشتر شده و تأثیرات آن در تحولات فرهنگی نیز نمود پیدا میکند. اما هرقدر به عقب بر میگردیم، شواهد آتش در مکانهای پارینهسنگی کمیابتر میشوند و توافق آنچنانی بر سر نخستین زمان کنترل و استفاده از آتش توسط انسانریختها و حتی نخستین گونهای که موفق به کنترل آتش شد، وجود ندارد. یکی از قدیمیترین شواهدی که از کنترل آتش توسط گونه انسان به دست آمده، مربوط به غار «واندروک» واقع در آفریقای جنوبی است که شامل بقایای استخوانهای سوخته و خاکستر گیاهانی است که قدمت آنها به یک میلیون سال پیش بازمیگردد. باستانشناسان انسانهای راستقامت را جزء نخستین گونههایی میدانند که آتش را تحت کنترل درآورده و از آن استفاده کردهاند، چراکه شواهد گفتهشده از کنترل و استفاده از آتش در کنار ابزارها و دستتراشهای سنگی شاخصی به دست آمدهاند که معمولا به انسانهای راستقامت نسبت داده میشوند. با اینکه شواهد قدیمیتری از کنترل و استفاده آتش گزارش شده است که متعلق به حدود یک میلیون و 500 هزار سال پیش هستند و از محوطههای باز کنیا مانند کوبیفورا در نزدیکی دریاچه تورکانا به دست آمدهاند، اما باستانشناسان بسیاری احتمال بروز آتش طبیعی را در این مکانهای باز مطرح کردهاند و حتی با وجود بهدستآمدن دستتراشهای سنگی سوخته، شواهد مکانهای باز کنیا را به عنوان مدارک مستحکمی از آتش کنترلشده عمدی لحاظ نمیکنند. اما بقایای سوخته یافتشده در غار واندروک به دلیل قرارداشتن در محیط بسته غار شواهد مطمئنتری هستند که مطالعات ریز ریختشناسی رسوبات اطراف آنها هم بهخوبی نشانگر وجود یک محل آتش در این مکان است. به غیر از غار واندروک، غارهای سوارتکرانز نیز در آفریقای جنوبی شواهد قابل توجهی از کنترل و استفاده از آتش به دست دادهاند که شامل تعداد قابل توجهی استخوانهای سوخته است که حتی آثار قصابی روی برخی از آنها قابل مشاهده است. خارج از آفریقا، در مکان جسر بنات یعقوب (گشر بنوت یاکوف) فلسطین شواهد گستردهای از کنترل و استفاده از آتش به شکل اجاق به دست آمده است که قدمت آن تا 700 هزار سال پیش هم تخمین زده میشود. بقایای بهدستآمده از این مکان شامل ذغال و بقایای چوب و استخوان سوخته و مقدار زیادی دستتراشهای سنگی ریز و درشت و قلوهسنگهای حرارتدیده هستند که برخی از آنها به صورت متراکم در یک نقطه یافت شدهاند و احتمالا مربوط به اجاق بودهاند. شاید یکی از معروفترین مکانهای باستانی که شواهد کنترل و استفاده از آتش توسط انسانهای راستقامت از آن گزارش شده است، مکان ژوکودیان چین باشد که کاوشگران آن بیش از نیمقرن پیش احتمال بهکارگیری عمدی آتش را از آن گزارش کرده بودند، اما مدارک مطرحشده مورد قبول همه باستانشناسان واقع نشد و در عوض احتمال وقوع آتش طبیعی برای این مکان مطرح شد. در حدود 400 هزار سال پیش، بقایای آتش کنترلشده و مهمتر از آن رفتهرفته شواهد ایجاد آتش در مدارک باستانشناسی پارینهسنگی اروپا، آسیا و آفریقا بیشتر میشود. در غرب آسیا، در مکانهایی مانند غارهای تابون و قِسِم بقایای اجاقهایی به دست آمده است که صرفا کوتاهمدت نبوده و برای مدت بیشتری مورد استفاده قرار گرفتهاند. از حدود 300 هزار سال پیش به این سو بر تعداد اجاقهای یافتشده در سکونتگاههای پارینهسنگی به طرز چشمگیری افزوده میشود که برخی از پژوهشگران این افزایش را به نوعی با تولید ابزارهایی که احتیاج به ماده چسباننده و استفاده از آتش داشتهاند مرتبط میدانند. گذشته از کنترل آتش آن هم برای یک مدت طولانی، نحوه ایجاد آتش نیز یکی از مسائلی است که هنوز در هالهای از ابهام قرار دارد و مشخص نیست برای نخستین بار از چه روشی برای ایجاد آتش استفاده شده و کدامیک از گروههای شکارگر-گردآور این کار را انجام دادهاند. بدون تردید ایجاد آتش در هر زمان و مکانی به راحتی امکانپذیر نبوده و نیاز به مهارت خاص و ابزارهای مناسب سنگی و چوبی داشته است. علاوه بر ایجاد آتش، نگهداری آتش ایجادشده نیاز به مدیریت و برنامهریزی افراد گروه داشته که خود الگوها و مهارتهای رفتاری و اجتماعی خاصی را طلب میکند، مانند تقسیم کار و برنامهریزی که احتمالا بیش از نئاندرتالها، انسانهای هوشمند زمانی که بهتدریج از آفریقا خارج و در اوراسیا گسترش یافتند، به آن مجهز بودهاند. اهمیت بسیار زیاد آتش در زندگی انسان چه در گذشته و چه امروز و رابطه طولانی انسان و این پدیده بر کسی پوشیده نیست، اما این موضوع که نخستین آتش مورد استفاده توسط گونه انسان کوتاهمدت بوده و با توجه به زمان بسیار زیادی که از آنها گذشته، شواهد آنچنانی باقی نگذاشتهاند، باعث شده که هنوز نتوان با اطمینان درباره زمان و مکان و حتی عامل و موارد استفاده نخستین آتشهای مورد استفاده و کنترل انسان اظهار نظر قطعی کرد.
به طور کلی و با توجه به شواهد قابل اطمینانتر باستانشناسی پارینهسنگی به نظر میرسد کنترل آتش و افروختن آن مختص به گونه هوموها است و نخستین گامهای جدی در این راه را میتوان به انسانهای راستقامت نسبت داد. مطالعات روزافزون و جدید در زمینه ارتباط انسان و آتش در دوران پارینهسنگی در حال انجام است و روز به روز اطلاعات بیشتری در اختیار ما میگذارد و پرسشهای بیشتری نیز مطرح میکند. پرسشهایی با مقیاس کوچکتر اما جالب مانند اجاقهای کوچک و بزرگی که از استقرارهای 300 هزار سال پیش به بعد یافت میشوند، متعلق به گروههای چندنفره از شکارگر-گردآورندگان بودهاند؟ آیا اندازه این اجاقها میتواند نشانگر اهمیت آن مکان یا گروهی که دور این اجاقها جمع میشدهاند باشد و بسیاری از پرسشهای از این دست که به ابعاد مختلف فرهنگی، رفتاری، اجتماعی، اقتصادی زندگی شکارگر-گردآورندگان
دوران پارینهسنگی میپردازند.