ما کودک نیستیم
یکسری اتفاقات این قابلیت را دارند که فقط در کشور ما اتفاق بیفتند؛ مثل اینکه یک روز از خواب بیدار شویم و ببینیم کودک هستیم. دقیقا مثل فیلمهای علمی-تخیلی. و هیچگاه فکر نمیکردم که بهطور زنده و عیان فیلمهای عجیب علمی-تخیلی را در کشور خودم شاهد باشم و خودم و تمام مردم کشورم بازیگران آن باشیم.
یکسری اتفاقات این قابلیت را دارند که فقط در کشور ما اتفاق بیفتند؛ مثل اینکه یک روز از خواب بیدار شویم و ببینیم کودک هستیم. دقیقا مثل فیلمهای علمی-تخیلی. و هیچگاه فکر نمیکردم که بهطور زنده و عیان فیلمهای عجیب علمی-تخیلی را در کشور خودم شاهد باشم و خودم و تمام مردم کشورم بازیگران آن باشیم. وقتی خبر را در سایتها خواندم که ناگهان قفل کودک گوگل فعال شده و منشأ آن هم از داخل کشور است، بهت من را فراگرفت. چگونه عدهای میتوانند درباره همه تصمیمگیری کنند و چرا فکر میکنند تصمیمشان درست است؟ چرا فکر میکنند جمعیت عظیم این کشور کودکانی هستند که نیاز به قیم دارند؟ اینکه در هزاره سوم کسانی اینگونه فکر میکنند و بدتر اینکه مدیران ما هستند، جای تأسف بسیاری دارد. از همان روز من به موضوع مهمتری فکر میکنم؛ کاری که این مسئولان در ایران انجام میدهند، چه تبعات شناختیای بر مردم ایران دارد؟ اینکه ما را از جریان آزاد اطلاعات محروم میکنند، اینکه هوا و آب و غذایمان آلوده است، اینکه فشارهای اقتصادی باعث استرس فراوانی در مردم میشود و اینکه مردم فقط به فکر این هستند که روز خود را شب کنند، چه نتیجه و تأثیری بر توانایی شناختی ما دارد؟ آیا اینگونه محرومیتها نمیتواند تأثیرات طولانیمدتی بر ذهن و مغز ما بگذارد؟ چه خوب بود کسی این تأثیرات را مورد مطالعه قرار میداد؛ آنوقت به دولتهایی که چنین محرومیتهایی را برای مردم خود به وجود میآورند، نشان میداد چه بلای خانمانسوزی را دارند به مردم کشور خودشان تحمیل میکنند. استرسهای طولانیمدت میتواند تأثیرات عمیقی هم بر سیستم ایمنی و هم بر قوای شناختی انسان بگذارد. در مطالعات دیده شده افسردگی که متأسفانه نتیجه مستقیم چنین فشارهایی است، میتواند به کوچکشدن یا همان آتروفی مغز منجر شود. بگذریم از اثر آب و هوا و غذای بد و ناسالم که میتواند منشأ بیماریهای مختلف باشد. آلودگی هوا که هر روز با آن درگیریم، ریسک بیماریهایی همچون سکته مغزی و اماس را بالا میبرد. جدا از این باید به محرومیتهای موجود در دسترسی به فضای آزاد اطلاعات اشاره کرد. ذهنی رشد میکند که در فضایی آزاد و دموکرات امکان تجربههای مختلف داشته باشد. برتراند راسل مهمترین دلیل موفقیت خود را همان ذهن جستوجوگری میدانست که در فضای آزاد خانوادهاش رشد کرده بود. چرا ما باید از همه چیز محروم باشیم و این محرومیت آنچه را که داریم نیز به قهقرا ببرد؟ ما کودک نیستیم، مدتهاست بالغ شدهایم و خودمان میتوانیم سره را از ناسره تشخیص دهیم.