|

علامت‌های شگفت‌انگیز در انتصاب رئیس جدید

مدیر جدید کانون پرورشی و حقوق کودک

بیش از 10 روز از انتصاب مدیرعامل جدید کانون پرورش فکری و نوجوانان می‌گذرد. نظر نویسندگان و فعالان مطرح حوزه کودکان و نوجوانان به این انتخاب در شبکه‌های اجتماعی انعکاس داشت، اما مدیرعامل جدید خیلی زود نشان داد جای نگرانی بیش از آن است که تصور می‌شد.

نرگس جودکی

بیش از 10 روز از انتصاب مدیرعامل جدید کانون پرورش فکری و نوجوانان می‌گذرد. نظر نویسندگان و فعالان مطرح حوزه کودکان و نوجوانان به این انتخاب در شبکه‌های اجتماعی انعکاس داشت، اما مدیرعامل جدید خیلی زود نشان داد جای نگرانی بیش از آن است که تصور می‌شد. حامد علامتی تحت تأثیر اتفاقات سیاسی روز، برنامه دیدار با خانواده یکی از شهدای مدافع حرم را ترتیب داد و دستپاچه عکسی از این جلسه منتشر کرد که ناقض حقوق کودکان بود؛ نشستن بر بالین کودکی که در خواب است و نمی‌داند وقتی در آرامش چشم‌ها را بسته، ممکن است مدیر تازه یک سازمان مرتبط با کودکان با دوربین بالای سرش نشسته باشد. این تصویر به‌خوبی به ما می‌گوید که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان با سکانداری این مدیر جوان به کدام بیابان سر خواهد گذاشت. حالا در اولین روزهای مسئولیت مدیرعامل جدید باید ماده 16 کنوانسیون حقوق کودک را که دولت ایران نیز به آن پیوسته، به مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان یادآوری کنیم که درباره حریم خصوصی کودکان تأکید می‌کند «در امور خصوصی، خانوادگی یا مکاتبات کودک نباید مداخله خودسرانه کرده یا به عزت و آبروی او تعرض کرد». باید به مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بگوییم به‌جز تعرض به حریم خصوصی کودکان، مسئله استفاده ابزاری از کودکان نیز جرم است، اگر پای منافع و اهداف (مادی یا به قصد شهرت و محبوبیت) افراد در میان باشد؛ چرا‌که کودک، قدرت انتخاب و تصمیم‌‎گیری ندارد. به‌ویژه که این کودک حتی ندید که سوژه مدیر یک سازمان شده است. اقدام خلاف حقوق کودک مدیرعامل جدید نشان می‌دهد دوره‌ای در کانون آغاز شده که در آن دیگر بحث از بی‌توجهی به اساسنامه کانون و ادبیات کودکان فراتر رفته و از این به بعد فعالان حقوق کودک هم باید با نگرانی اقدامات رئیس جدید را دنبال کنند. مرور مسیری که وزیر آموزش‌و‌پرورش در حکم انتصاب علامتی بر آن تأکید کرده، نشان می‌دهد با وجود سفارش به تحکیم و تقویت ارکان کانون، برنامه‌ها بیشتر در جهت اهداف و فعالیت‌های نهادها و سازمان‌های دیگر است، نه تقویت کانون. در این رویکرد تحولی، مواردی برشمرده شده که مدیرعامل کانون باید در اجرای آن اهتمام و جدیت داشته باشد. در این موارد بارها به همکاری کانون با سازمان ملی تعلیم و تربیت که از زیرمجموعه‌های وزارت آموزش‌و‌پرورش است و سایر نهادهایی که نام مشخصی از آنها برده نشده، تأکید شده است:

-تمرکز ویژه برنامه‌های کانون در سطح استان‌ها و شهرستان‌ها بر دوره پیش از دبستان و مهد‌کودک‌ها با هماهنگی و همکاری سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک

-هم‌افزایی و انجام فعالیت‌های مشترک با معاونت پرورشی و فرهنگی سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک و سازمان صداوسیما در راستای توسعه فرهنگ مطالعه و کتاب‌خوانی در میان دانش‌آموزان با تأکید بر تقویت هویت ملی و انقلابی ایشان

-طراحی و توسعه الگوهای جدید خردپروری (تربیت فکری) بر اساس مبانی اندیشگانی اسلامی با به‌کارگیری ظرفیت مجموعه‌های انقلابی مردمی در این زمینه و‌... . 

به نظر می‌رسد با این برنامه‌ها، به جای آنکه دغدغه‌ای برای افزایش خروج مربیان کارکشته کانون در این سال‌ها وجود داشته باشد، کانون می‌رود تا شبیه سازمان‌های غیرخلاقی شود که کمترین دستاورد را با وجود صرف اعتبارهای هنگفت داشته‌اند. سال 96 که فاضل نظری برای مدیرعاملی کانون معرفی شد، شهرام اقبال‌زاده، نویسنده، مترجم و منتقد ادبیات کودکان، به حسن روحانی، رئیس‌جمهوری وقت نامه‌ای سرگشاده نوشت که با این نامه «در بین ادبیات کودکی‌ها ولوله‌ای برپا شد». اقبال‌زاده در نامه انتقادی‌اش بعد از اشاره‌هایی به وضعیت اسفبار فرهنگ و انتشار کتاب و آموزش‌و‌پرورش کودکان، گفته بود: «به گمان من، نبود برنامه راهبردی مدون و حضور مدیران ناآشنا با ادبیات کودک -‌مدیرانی که شناختی ژرف از مقوله کودکی و نقش و اهمیت دوران کودکی ندارند- و فقدان ثبات مدیریتی، باعث پدید‌آمدن چنین وضعیت اسفناکی شده است. کنار‌گذاشتن و یا دلسردکردن برخی مدیران کارآزموده خود کانون یا مدیران مجرب خارج از کانون موجب تشدید وخامت این وضعیت شده است. بی‌تردید، مدیرانی که بی‌شناخت کافی، چنین پست حساسی را پذیرفته‌اند، هم تقصیر و هم قصور دارند! به طریق اولی، مقامات بالاتر نیز در این خطای راهبردی شریک‌اند!». شرکای خطاها یا موفقیت‌های مدیر این افراد هستند که مدیرعامل جدید را برای کانون پرورش فکری کودکان برگزیده‌اند: وزیر آموزش‌و‌پرورش، وزیر علوم، وزیر ارشاد، وزیر اقتصاد، رئیس سازمان برنامه و بودجه و رئیس صداوسیما. بعد از انتشار نامه اقبال‌زاده، 

40 نفر از نویسندگان و فعالان ادبیات کودک آن را امضا و به انتخاب نظری انتقاد کردند، اما اتفاقی نیفتاد. فاضل نظری چهار سال مدیرعامل ماند و بعد از آن هم مهدی علی‌اکبرزاده آمد که یک سال و سه ماه مدیرعامل بود و حالا حامد علامتی بدون هیچ سابقه همکاری با کانون این مسئولیت را پذیرفته است. اگر حامد علامتی در سازمان دانش‌آموزی و اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانش‌آموزی فعالیت‌های درخور تقدیری داشته است، بهتر نبود در همان مجموعه مجال خلاقیت و فعالیت بیشتری می‌داشت تا با بالابردن کیفیت این سازمان‌ها، نام آنها را در ردیف کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ارتقا بخشد؟