«سایه» در کشور همسایه
مرگ هوشنگ ابتهاج، «سایه»، بدون شک یک رویداد متأثرکننده نهتنها برای ایرانیان، بلکه برای کشورهای فارسیزبان بهویژه افغانستان نیز بود. در نخستین ساعاتی که خبر مرگ سایه در رسانهها منتشر شد، شبکههای اجتماعی شهروندان افغانستان پر شده بود از عکس، شعر و دکلمههای سایه.
فرهاد فرامرز:* مرگ هوشنگ ابتهاج، «سایه»، بدون شک یک رویداد متأثرکننده نهتنها برای ایرانیان، بلکه برای کشورهای فارسیزبان بهویژه افغانستان نیز بود. در نخستین ساعاتی که خبر مرگ سایه در رسانهها منتشر شد، شبکههای اجتماعی شهروندان افغانستان پر شده بود از عکس، شعر و دکلمههای سایه. شماری از علاقهمندان اشعار سایه در «توییتر» و «کلابهاوس» با برگزاری برنامه کارکردهای او را گرامی داشتند و یک عده مرگ او را به جوامع فارسیزبان تسلیت میگفتند و برخی هم خاطراتشان را از شعرها و آهنگهایی که از شعرهای او ساخته شده است، نوشتند. اما واکنش یک عده از شاعران، اهالی سیاست و جوانان افغانستان جالب و تأملبرانگیز بود: امرالله صالح، معاون پیشین ریاستجمهوری در نوشته کوتاهی مرگ سایه را به همه فارسیزبانان تسلیت گفته و نوشته است «پیکر او به خاک سپرده میشود، ولی«سایه»اش تا جهان است به زبان فارسی طراوت میدهد. احمد مسعود، رهبر جبهه مقاومت ملی افغانستان نیز همدردیاش را نسبت به مرگ سایه با متنی کوتاه بیان داشته است. پرتو نادری از شاعران شناختهشده افغانستان در یادداشتی از آشناییاش با اشعار سایه گفته است و از خاطراتی که در سالهای آشناییاش با او داشته. او نوشته است: «وقتی خبر مرگش را شنیدم، چنان بود که گویی یک دوست 50ساله خود را از دست دادهام». محمدافسر رهبین، رایزن فرهنگی پیشین افغانستان در ایران، در سوگ سایه غزلی با این مطلع نگاشته است: «غریب و غمزده و بیدیار سایه شکست/ کنار پنجرهای انتظار سایه شکست». جاوید فرهاد از شاعران نامآشنای افغانستان نیز در «غزلمویهای» همدردیاش را اینگونه ابراز کرده: «امروز غروب غزل و حس و زبان است/ هوشنگترین سایهات ای شعر نهان است...». یعقوب یسنا، استاد دانشگاه بیرونی نیز مرگ سایه را تسلیت گفته و در بخشی از نوشتهاش آمده: «سایه منظومه ذوقی و فکری شاعرانه معناداری داشت که با دیدی رمانتیک به عشق، زندگی، زمان، زبان و مرگ مینگریست. جالب این بود که این دید را با استفاده از گذشته زیباییشناسی شعر فارسی از حافظ و... به زیباییشناسی شعر معاصر فارسی یعنی به اخوان، نیما، بهبهانی و... پیوند میزد». سایه از میان نسل خودش، شناختهشدهترین شاعر نزد اهالی فرهنگ و ادب افغانستان است. سایه و همنسلان او را در افغانستان از دهههای 50 و 60 هجری خورشیدی بعد میشناسند، اما سایه در میان نسل جوان افغانستان، با این غزلش «امشب به قصه دل من گوش میکنی/ فردا مرا چو قصه فراموش میکنی» که توسط هنرمند پرآوازه افغانستان، احمد ظاهر خوانده شده، بیشتر معرفی شده است. احمد ظاهر در کنار اینکه برای خیلی از هنرمندان بعد خودش الگو شد و تأثیرگذار بود، با انتخاب و آهنگکردن شعرهایی از شاعران معاصر ایران بهویژه از ابوالقاسم لاهوتی با غزل «تنیده یاد تو در تار و پودم میهن ای میهن ای میهن/ بود لبریز از عشقت وجودم میهن ای میهن»، سیمین بهبهانی با این غزل «ستاره دیده فروبست و آرمیده بیا/ شراب نور به رگهای شب دوید و بیا» و فروغ فرخزاد با شعر «مرگ من روزی فرا خواهد رسید/ در بهاری روشن از امواج نور» و... سبب شد تا توجه نسلجوان و نسل آینده افغانستان را به این شاعران جلب کند.
هرچند به باور آگاهان، شاعران معاصر افغانستان (از 1320 به بعد) با شعر و شاعران معاصر یا پس از نیما یوشیج توسط مجلههای موسیقی (1320) و سخن (1322) آشنا شدهاند، اما با آهنگشدن شعرهای شاعران یادشده بهویژه اشعار سایه توسط احمد ظاهر، این آشنایی بیشتر و بیشتر شد. در این میان، سایه از محبوبیت خاصی نزد اهل فرهنگ و ادب افغانستان برخوردار است که البته این محبوبیت، در کنار دیگر ویژگیها، میتواند بیشتر به یمن گسترش شبکههای اینترنتی و دردسترسبودن آثار او باشد.
*خبرنگار افغانستانی