لاستیکسوزی چگونه از یوز حفاظت میکند؟
متأسفانه باخبر شدیم که در نزدیکی پارک ملی و منطقه حفاظتشده توران، عدهای از محیطبانان و کارشناسان فعال در حوزه حیات وحش اقدام به روشنکردن لاستیک به تعداد زیاد آن هم با توجیه حفظ جان دو فرد از زیرگونه بسیار ارزشمند یوز آسیایی کردهاند.
متأسفانه باخبر شدیم که در نزدیکی پارک ملی و منطقه حفاظتشده توران، عدهای از محیطبانان و کارشناسان فعال در حوزه حیات وحش اقدام به روشنکردن لاستیک به تعداد زیاد آن هم با توجیه حفظ جان دو فرد از زیرگونه بسیار ارزشمند یوز آسیایی کردهاند. ظاهرا اعلام شده که هر اقدام مداخلهای در مدیریت حیات وحش هزینهها و فوایدی دارد و اگر این مداخله موقت باعث حفظ جان دو فرد دیگر شود، ارزش حفظ جان دو یوز را دارد و همین استدلال به مورد هزینه و فایده به عوارض نامطلوب محیطزیستی سوزاندن لاستیک نیز قابل تعمیم است!
همیشه در راستای حفاظت از محیط زیست باید به این نکته توجه کرد که اقدامی که انجام میشود، آیا مخاطرات دیگری به دنبال خواهد داشت یا خیر. بدیهی است که قدمبرداشتن بدون مطالعه در این زمینه چیزی جز آسیب به قسمتهای دیگر اکوسیستم را به همراه نخواهد داشت. سوختن لاستیک با توجه به مواد تشکیلدهنده آن میتواند مخاطرات بسیار زیادی به همراه داشته باشد. گازهای آلاینده ازجمله اکسیدهای گوگرد، اکسیدهای نیتروژن، اکسیدهای کربن، هیدروکربنهای آروماتیک و چندحلقهای بر اثر لاستیکسوزی ایجاد میشوند.
آلودگیهای ناشی از سوزاندن لاستیک از نظر تعداد و مخاطرات از تمام سوختها و مواد اشتعالزا بیشتر است. علاوهبراین مواد آلاینده دیگری هم هستند که خاصیت ماندگاری و تجمع بیولوژیکی در محیط زیست را دارند و به این واسطه وارد اکوسیستم شده و تهدیدهای ناشی از لاستیکسوزی را چند برابر میکنند. این مواد مانند فلزات سنگین شامل سرب، کادمیوم، نیکل، جیوه و کروم در اصل جزء مواد تشکیلدهنده لاستیک هستند.
از سوی دیگر سوزاندن لاستیک باعث ایجاد موادی از گروه Permanent Organic Pollutants یا اصطلاحا POPs خواهد شد که در کنوانسیون استکهلم با عنوان یکسری از مواد شیمیایی ماندگار به آن پرداخته شده و بیانیههای بسیاری هم درخصوص این مواد وجود دارد. در همین زمینه گروه دیاکسینها را داریم که مشتمل بر تعداد بسیار زیادی مواد شیمیایی بسیار بسیار خطرناک هستند که بر اثر سوختن لاستیکها تولید و در محیط رها میشوند. دیاکسینها یکی از مهمترین آلایندههای آلی پایدار (POPs: Permanent Organic Pollutants) هستند. این آلایندهها میتوانند در منابع وسیع انتشار یافته و حتی وارد زنجیره غذایی شوند. آنها را از جمله سمیترین مواد میدانیم؛ چراکه مواجهه با این ترکیبات باعث ایجاد سرطان، اختلالات ایمنوتوکسیسیتی و ایجاد اختلال در رشد کودکان با توجه به تأثیرات و اختلال بر هورمونها در انسان میشود.
ضمن اینکه مجدد اشاره کنم با توجه به خاصیت تجمعپذیری این گروه از آلایندهها (Bio-Accumulation) علاوه بر ایجاد اثرات حاد (تأثیرات عصبی) میتوانند باعث ایجاد اثرات مزمن ازجمله تأثیر بر اندامهای هدف مانند کبد و کلیه، تأثیر بر سیستم ایمنی، سیستم عصبی، سرطانزایی، ایجاد اختلالات گوارشی، اختلالات هورمونی، اثرات رفتاری عصبی، اختلالات متابولیک، استرس اکسیداتیو، اثر بر دستگاه تولید مثلی و... شوند.
جالب است که بدانید سوزاندن یک تایر ماشین معمولی حدود دو گالن نفت و ترکیبات نفتی را وارد محیط میکند. جمعکردن این ترکیبات یک کار غیرممکن است و از طرفی خود ترکیبات نفتی هم که بر اثر سوزاندن لاستیک به خاک اضافه میشوند، بهشدت اشتعالپذیر هستند؛ یعنی ممکن است که مجدد باعث آتشسوزی منطقه شوند؛ اما به طور کلی بیشترین ترکیباتی که بر اثر سوزاندن لاستیک وارد محیط میشوند عبارتاند از هیدروکربن، بنزن، استایرن، بوتادین و فلزات سنگین. لاستیک خودرو در مقایسه با زغال سنگ بیش از دو تا پنج برابر کلرین دارد؛ پس تأکید مجدد میکنم که حتی سوزاندن یک تایر لاستیک خودرو هم اشتباه محض است.
سوزاندن لاستیک همه این مواد شیمیایی و سمی را وارد محیط خواهد کرد؛ ضمن اینکه چون این کار در مجاورت یک منطقه حفاظتشده در دست انجام است، حساسیت هم بیشتر است. ما گونههای بسیار بااهمیتی را در این منطقه حفاظتشده داریم و میطلبد که حساسیت را هم چند برابر کنیم.
علاوه بر معضل آلودگی هوا، گازهای آلاینده بعد از مدتی روی خاک (تحت عنوان نزولات خشک اتمسفری) خواهند نشست و وارد خاک و منابع آبی خواهند شد. اثرات این آتشسوزی با توجه به تجزیهنشدن آلایندههای آلی پایدار که بر اثر سوزاندن لاستیک در منطقه ایجاد خواهد شد، در منطقه نهفقط در مدتزمان کوتاه بلکه تا سالهای سال باقی خواهد ماند و حتی وارد زنجیره غذایی زیستمندان موجود در منطقه خواهد شد. پس مشکلات نهفقط در این برهه، بلکه حتی در نسلهای بعدی زیستمندان موجود در منطقه هم اثرگذار خواهند بود.
اینجاست که میگوییم در مواجهه با هر اتفاقی بهراحتی نباید به صورت غیرعلمی رفتار کرد، نباید بدون مطالعه کار کرد؛ چراکه همین آتشزدن بهظاهر ساده لاستیک میتواند تأثیری در منطقه داشته باشد که ما تا سالهای سال نتوانیم مخاطرات حاصل از آن را جبران کنیم.
در آخر اشاره کنم که در همه بحثهای حفاظت از محیط زیست این نکته باید مدنظر قرار گیرد که اکوسیستمهای ما به تعادل رسیدهاند، چنانچه در بحث اکوسیستمها واژهای با نام Integrity یا کلیت اکوسیستم داریم، این به آن معناست که اکوسیستمها با وجود همه آشفتگیهای ایجادشده سعی میکنند مجدد به تعادل برسند. ما باید حداقل دخالت و حداقل تخریب و آشفتگی را در محیط زیست بنا به هر دلیل ایجاد کنیم؛ یعنی حتی اگر به هدف بهبود شرایط هم باشد، باید این نکته را همیشه مدنظر داشته باشیم که آیا عمل ما ممکن است اثر مخربی روی یک جزء دیگر داشته باشد یا خیر. با این حساب هیهات از آتشزدن لاستیک که به طور قطع راهکارهای دیگری جز آن وجود دارد. مورد آخر اینکه باید از متخصصان رفتارشناسی اکولوژی حیات وحش نظرخواهی میشد که آیا این عمل از نظر رفتاری یک عامل مخدوشکننده رفتاری نخواهد بود؟ رفتار حیات وحش در برابر این اقدام مداخلهگرایانه ما چیست؟
*دانشیار گروه آلودگیهای محیط زیست دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز