درسهایی از سیلابهای مرداد ۱۴۰۱
بود و نبود مدیریت بهینه میتواند مخاطرات طبیعی کشور را کمهزینه یا پرتبعات کند
به نظر بسیاری از افراد سیلابهای مرداد 1401 یک اتفاق ناگهانی بود که همه مردم و مدیران را غافلگیر کرد؛
بهلول علیجانی*:1 به نظر بسیاری از افراد سیلابهای مرداد 1401 یک اتفاق ناگهانی بود که همه مردم و مدیران را غافلگیر کرد؛ درصورتیکه اینطور نیست. سیلابهای مرداد امسال نتیجه بارشهای موسمی بودند که این بارشها جزء ویژگیهای کشور ایران هستند؛ اما با احتمال خیلی کم و دوره برگشت نسبتا طولانی. این بارشها اکثر سالها در نواحی جنوبی کشور به مقدار کم رخ میدهند. دلیل اصلی این بارشها ورود توده هوای موسمی مرطوب از قسمتهای شرقی و جنوب شرقی است. در فصل فعالیت موسمیهای هند یک کمفشار دراز شرقی-غربی در جنوب کوههای هیمالیا شکل میگیرد. این کمفشار رطوبت خلیج بنگال را در حاشیه شمالی خود به طرف غرب هدایت کرده و به ایران میرساند. البته در بیشتر وقتها رطوبت دریای عمان هم از ساحل جنوبی وارد کشور میشود. بیشتر سالها پرفشار جنب حارهای در لایههای بالایی اتمسفر ایران حاکم است و ضخامت کافی برای صعود این هوای مرطوب وجود ندارد و فقط در حاشیه جنوب شرقی بارشهای معمولی ایجاد میکند؛ اما در سالهایی که کف پرفشار جنب حاره بالاتر میرود فضای کافی برای صعود این توده مرطوب ایجاد میشود و به دلیل تابش شدید آفتاب هوای مرطوب به طریق فرایند همرفتی صعود کرده و بارشهای شدید را سبب میشود. در سالهایی که پرفشار سطح بالا به طرف غرب عقبنشینی میکند و از سطح زمین هم ارتفاع میگیرد، کمفشار موسمی در نواحی مرکزی ایران در جنوب البرز و شرق زاگرس گسترش پیدا کرده و هوای مرطوب را به این نواحی هدایت میکند. امسال هم شرایط موافق در سطح بالا ایجاد شده بود و با ارتفاعگرفتن پرفشار جنب حارهای کمفشار موسمی بر روی فلات ایران از سطح زمین تا ارتفاع حدود سه هزار متری مستقر شده بود. این شرایط استثنائی سبب این همه بارشهای شدید و سیلآسا شد. این وضعیت موافق همیشه رخ نمیدهد. همانطور که در بالا اشاره کردم در گذشته در سالهای 1366 و 1335 رخ داده بود؛ بنابراین وقوع این بارشها برای اکثر مردم و ازجمله مدیران کشور غیرعادی است و به این جهت هم در اکثر برنامههای عمرانی و بهویژه فعالیتهای روزمره و عادی کشور منظور نمیشوند. بالاترین شدت روزانه این بارشها در دوره 29 تیر تا هشتم مرداد بر اساس گزارش سازمان هواشناسی 35 تا 90 میلیمتر بوده است. البته آمارهای دیگر شدیدتر از این مقادیر هم اعلام کردهاند. مقدار بارش تجمعی چندروزه خیلی بالاتر بوده است. این شدتها برای خیلی از نقاط کشور بهویژه در نواحی جنوبی و مرکزی خیلی غیرعادی و خطرناک است. مثلا در یزد چند سال پیش بارش روزانه 9 میلیمتر در زمستان چند ساختمان قدیمی را خراب کرد. معلوم است که بارش 48 میلیمتر چه خسارت و تلفاتی را ایجاد میکند. درصورتیکه در شمال ایران بارشهای 300 میلیمتر در روز خسارت درخور توجهی ایجاد نمیکند؛ یعنی اینکه به دلیل نادربودن این بارشها در جنوب، محیط طبیعی و سکونتگاههای انسانی آمادگی لازم را برای مقابله با این بارشها ندارند.
2 ناگفته نماند که بارشهای زمستانه هم در کشور ما رگباری است. برای نمونه بارشهای آخر اسفند 1397 و اوایل فروردین 1398 هم به صورت شدید رخ دادند. در یکی از ایستگاههای گرگان تا 200 میلیمتر هم بارید. در کل در ایران قسمت اعظم بارشها رگباری هستند. 60 درصد بارشهای روزانه در 10 درصد بالای روزهای بارش رخ میدهند؛ یعنی اکثرا رگباری هستند. دلیل این امر هم این است که کشور ایران در منطقهای از جهان قرار دارد که مکانیسمهای صعود فراوان نیست. عوامل معمولی صعود هوا به ایران نمیآیند. فقط زمانی میتوانند وارد ایران شوند که خیلی قوی باشند. در نتیجه سامانههای قوی وارد کشور میشوند و اینها بارشهای رگباری تولید میکنند. مثلا جبهههای گرم خیلی نادر وارد کشور میشوند. اکثر بارشهای زمستانه ایران از جبهههای سرد است که رگباری هستند. در اکثر سالها در کل کشور خشکسالی داریم و در تَرسالیهای نادر هم با سیل و خسارت مواجه میشویم. این پدیدهها در برنامههای کوتاهمدت ششساله قابل رصد نیستند. در نتیجه مدیریت و برنامههای توسعه و عمران کشور باید بر اساس برنامههای بلندمدت تعریف شود.
3 مهمترین عامل سیل، بارشهای شدید و مداوم است؛ اما عوامل متعددی در قدرت تخریب سیل دخالت دارند. محیط طبیعی و حتی انسانی برای شرایط عادی در درازمدت سازگاری پیدا میکند. درختان همدان به سرماهای منفی 30 درجه زمستان مقاومت پیدا میکنند، اما سرمای خیلی ضعیف مثلا با دمای منفی 5 درجه درختان گردو را در یزد از بین میبرد؛ یعنی اینکه مدیران و مردم باید خودشان را برای شرایط بحرانی و مخاطرات آماده کنند وگرنه زندگی در شرایط عادی محیط فراهم است، اما در کشور ما به این نکته مهم توجه نمیشود. آمادهشدن برای مخاطرات و بحرانها به آگاهی عمومی، برنامههای بلندمدت، پایش مداوم و بودجه نیاز دارد. در فرهنگ ما اقدامات پایش و نگهداری خیلی کم است. همه مشاهده کردهایم که در یک ساختمان جدید بعد از حتی دو سال خیلی از امکاناتش خراب شده؛ یعنی اقدامات نگهداری انجام نشده است. قبول دارم که بارش 50 میلیمتری در یزد حتما خسارتبار است، اما اگر ما بر اساس آگاهی کافی و جغرافیایی خود ساختمانها و خیابانها و شبکه زهکشی شهری را برای بارشهای رگباری 50 میلیمتر در روز برنامهریزی کنیم، خسارت نخواهیم داشت. مطمئنا هزینه انجام این کارها خیلی کمتر از خسارتهای ایجادشده امسال یا سال 1398 و سالهای مشابه خواهد بود. ایران کشور تنوعها و مخاطرات و بحرانهاست. مروری بر تاریخ برنامهریزی و مدیریت کشور نشان میدهد که در بیشتر موارد این مسئله منظور نشده است. البته در مورد زلزله خیلی کارها و دقتها شده است. مخاطره زلزله یکبار رخ میدهد اما مخاطرات اقلیمی هر روز و بهصورت مزمن خسارت و مزاحمت فراوان ایجاد میکنند. باید در همه کارهای زندگی کشور اینها را منظور کنیم. برای مثال مشاهده میکنید که در اول مرداد همه بحثها روی سیلها و خسارتهای آنها بود و هرکس، دیگری را مقصر میدانست. چند روز نگذشت که توجه رسانهها به خشکسالی و کمآبی برگشت؛ یعنی ماهیت اقلیم کشور این است؛ در یک مکان سیل خسارت میزند و در مکان دیگر خشکسالی و کمآبی مشکل میآفریند. این سالها در اوج شدت خشکسالی مداوم و فراگیر کشور، خسارتهای سیلهای مخرب خیلی زیاد است.
4 در گذشتههای دور به دلیل کمبودن آمار جمعیت و انتظاراتش و شروعنشدن فرایند گرمایش جهانی این مخاطرات خیلی جلوهگر نبودند، اما اکنون در دوره گرمایش جهانی و به قول خیلیها عصر آنتروپوسن و افزایش جمعیت و انتظاراتش مشکلات چندین برابر شدهاند و به دلیل ادامه فرایند گرمایش جهانی شدیدتر و فراوانتر هم خواهند شد. در روستای «چهرگان»، زادگاه نگارنده در شبستر، در دوران نوجوانیام رودخانه روستا دو آسیاب را میچرخاند. حالا این رودخانه به باغهای پایین روستا نمیرسد. راه مقابله با این بحرانها تعدیل مخاطرات و سازگاری با آنهاست. مدیران باید مخاطرات را تعدیل کنند و مردم هم باید سازگاری پیدا کنند. در رأس همه اینها رعایت اخلاق محیطی است که متأسفانه اصلا توجه نمیشود. منظور از اخلاق محیطی این است که در مرحله اول حق طبیعت را رعایت کنیم. حدود 40 درصد از منابع آب حق طبیعت است. در حوضه دریاچه ارومیه ما دریاچه را از حق خودش محروم کردهایم. در شهرها ما حق عبور روانآب از خیابانها را رعایت نکردهایم. در امامزاده داوود، نکا و در خیلی جاهای دیگر در بستر رودخانه ما ساختوساز کردهایم؛ یعنی حق عبور سیل را رعایت نکردهایم. با آلودهکردن و قطع درختان حق زندگی سالم و بالنده را از جنگلها گرفتهایم. یکی از دلایل بیماری کرونا رعایتنکردن حق محیط طبیعی و موجودات است.
5 بحثهای بالا نشان میدهد سیلهای مرداد 1401 یک اتفاق غیرمنتظره نبودند. در گذشته رخ دادهاند و در آینده هم رخ خواهند داد. در سیلهای سال 1398 تحقیقات زیادی انجام شد و پیشنهادهای سازندهای ارائه شد، ولی هیچکدام بهصورت کامل عملی نشد. دوباره سیل امسال رخ داد و همان مشکلات و همان اقدامات بینتیجه تکرار شد. اگر اقدامی جدی، علمی و منطقی انجام ندهیم، سیلها و خشکسالیها و تنش آبی شدیدتر و فراوانتر خواهد شد و ما هر دفعه باید دنبال مقصر بگردیم و مشکلات و خسارتهای عدیده ایجاد شود. اگر آگاهی عمومی و احساس مسئولیت افزایش پیدا نکند، حوادث شهرهای نکا، آققلا، استهبان و امامزاده داوود در شهرهای دیگر هم تکرار خواهد شد. اگر برنامههای دقیق و مطابق با شرایط جغرافیایی کشور تنظیم و اجرا نکنیم، مخاطرات نهتنها تعدیل نخواهند شد بلکه خسارتها و هزینهها سنگینتر و خارج از تحمل محیط طبیعی و جوامع انسانی خواهند بود. قبول کنیم که همه جهان با مخاطرات دستبهگریبان است و قدرت این مخاطرات بهویژه تغییر اقلیم به اندازه قدرت دورههای زمینشناسی است و به این جهت عصر حاضر به دوره آنتروپوسن معروف شده است؛ یعنی اینکه انسان در دوره قبل از جنگ دوم جهانی مقهور طبیعت بود و فلسفه جبر محیطی میگفت که انسان نمیتواند در طبیعت دستکاری کند، اما حالا این انسان با استفاده از تکنولوژی و به دلیل بالارفتن انتظارات و با تمسک به فلسفه انسانمحور همه منابع طبیعت را تاراج و تالان کرده است. حالا انسان به اندازه دو برابر تولید طبیعت بهرهبرداری میکند؛ یعنی اینکه هر سال از سرمایه زمین کاسته میشود. هرموقع به فکر چاره بیفتیم دیر نیست. امروز بهتر از فرداست. البته اگر 50 سال پیش فکر میکردیم، خیلی بهتر بود، ولی میگویند در هر مرحله جلو ضرر را بگیریم، خوب است. برای گذر از این مخاطرات و بحرانهای محیطی موارد زیر پیشنهاد میشود.
بالابردن آگاهی مردم و مدیران در مورد جغرافیا و اقلیم کشور: سده بیستویکم سده بحرانها و مخاطرات در همه جهان است. باید تلاش بیشتری در قالب برنامههای عمومی و تخصصی برای آگاهی مردم انجام شود. اگر مردم آگاهی کافی پیدا کنند، حتما در مسیل برای تعطیلی روز جمعه اتراق نمیکنند. مدیران شهری اجازه ساختوساز در مسیلها را نمیدهند. مدیران برنامههای کشاورزی را متناسب با توانهای محلی تنظیم میکنند. افزایش آگاهی مردم سبب میشود در همه برنامههای تعدیلی و سازگاری همکاری کنند. بدیهی است که بدون همکاری مردم هیچ برنامهای موفق نمیشود.
برنامهریزی و مدیریت بلندمدت بر اساس شرایط حدی و بحرانی: فعالیتهای هر مکان از دیرباز بر اساس شرایط نرمال تنظیم شدهاند که اکثرا در شرایط بحرانی جواب نمیدهد. از نیمه دوم سده بیستم بحرانها و مخاطرات و شرایط حدی مانند سیلهای شدید خیلی فراوان شده است. بنابراین در شرایط امروزی باید در هر مکانی بر اساس فراوانی و شدت مخاطرات برنامههای توسعه و زندگی تنظیم شود. امروز در هیچ نقطهای از کشور میانگینها جواب نمیدهند. ممکن است در دو حوضه متفاوت 250 میلیمتر بارش سالانه باشد، اما در یکی این بارش در چند روز متراکم شده و در دیگری در تعداد روزهای زیادی پخش شده است. معلوم است که حوضه اولی مستعد مخاطره و بحران است. برنامههای متکی بر مخاطرات باید بر اساس دوره زمانی بلندمدت تعریف شود. در برنامه بلندمدت فراوانی و شدت مخاطرات قابل پیشبینی است و میتوان در کل مثلا میزان آب حاصل از سالهای پربارش را برای سالهای کمآب ذخیره کرد. لازمه این کار هم احداث و توسعه زیرساختهاست که در برنامه بلندمدت خودش را نشان میدهد و برنامهریز موظف است که در توسعه زیرساختها هم اقدامات لازم را تنظیم کند. به سخن کوتاه برنامههای توسعه کشور بهویژه در زمینه آب و اقلیم بر اساس فراوانی مکانی مخاطرات و پیشبینی آنها برای دورههای آینده انجام شود. منظور از دوره بلندمدت حداقل 30 سال است. اگرچه در سطح جهان برای تعدیل فرایند گرمایش زمین تا سال 2100 تنظیم میشود.
تشکیل پورتال جامع آب و اقلیم: یکی از پیشنهادهای هیئت ویژه سیلابهای سال 1398 تشکیل پورتال جامع آب و اقلیم بود. در شرایط فعلی به دلیل اینکه بعضی کارها به صورت موازی انجام میشود یا اینکه یک سازمان واحد نمیتواند همه دادههای لازم برای تعدیل مخاطرات و سیل را داشته باشد، بهتر است یک پورتال جامع به صورت مجازی تعریف شود. البته تشکیل یک مرکز فیزیکی واحد مشکل است و کار را نهتنها چاره نمیکند بلکه مشکلآفرین هم میشود. همه دادههای هوا و اقلیم و سیل به این پورتال بارگذاری میشود. سازمانهای ذینفع در این پورتال عضو میشوند. مثلا وزارت کشاورزی دادههای هوا و اقلیم مورد نیاز خود را از پورتال برداشته و کارشناسان خودش در زمینه بهرهبرداری تخصصی پردازش میکنند. شهرداریها بر اساس نیازهای خودشان دادههای لازم را برداشته و پردازش میکنند. مدیران سیل هم دادههای بارش را بر اساس نیازهای خود و به همراه سایر دادههای توپوگرافی و پوشش زمین پردازش میکنند. در این صورت هیچ نهادی نمیتواند بگوید که سازمان فلان بهموقع و به صورت دقیق داده نداد؛ چون همه دادههای عمومی یعنی اقلیم و هوا و سیل در سایت موجود است. وزارت بهداشت هم بر اساس نیازهای خودش دادهها را پردازش میکند. جمعآوری و پردازش این همه داده توسط یک سازمان مثلا هواشناسی امکان ندارد. پیشبینی سازمان هواشناسی در مورد بارش فقط تا رسیدن به سطح زمین است. اینکه این بارش سیل ایجاد میکند یا نه باید نهاد مسئول سیل کشور بلافاصله دادههای بارش را پردازش کرده و هشدارهای لازم را بدهد. در مورد شهرها هم همینطور عمل شود. امتیاز دیگر این پورتال جلوگیری از دوبارهکاری و موازیکاری است. این پورتال حتما یک شورای مدیریت دارد که همه کارها را تعریف، تنظیم و پایش میکند.
استفاده از نیروهای متخصص بهویژه جغرافیدانان: همه مدیران نمیتوانند افراد متخصص باشند. در نتیجه در هر سازمانی بهویژه نهادهایی که با زمین و بحرانها و مخاطرات کار دارند، حتما باید یک متخصص جغرافیا وجود داشته باشد؛ چون متخصصان جغرافیا با دید یکجانگری میتوانند بحران و مخاطره را با توجه به همه جوانب تحلیل کرده و پیشبینی لازم را انجام دهند. در سال 2000 هم دبیرکل سازمان ملل از جغرافیدانان خواست که آستین بالا زده و بحرانهای سده 21 را چارهجویی کنند. حالا هم در اکثر دانشگاههای جهان بهترین رشته علمی مناسب برای گسترش و عملیکردن توسعه پایدار، رشته جغرافیا شناخته شده است. بنابراین در شرایط فعلی کشور استفاده از متخصصان جغرافیا در همه سطوح تعدیل و سازگاری بحرانها و مخاطرات الزامی است.
* استاد دانشگاه خوارزمی و مدیر کارگروه هوا و اقلیم هیئت ویژه بررسی سیلابهای سال 1398