گفتوگوی «شرق» با محسنیبندپی، نماینده مردم نوشهر، درباره وزنکشی سیاسی جدید در مجلس
مواضع پایداریها در مجلس یا تعدیل شده یا کنترل شدهاند
سیاسیون ما وابستگی صددرصدی به احزاب خود ندارند
صبح روز گذشته در انتخاباتی بیرقیب، محمدباقر قالیباف باز هم رئیس فراکسیون انقلاب اسلامی باقی ماند. اگرچه این فراکسیون، فراکسیون اکثریت مجلس یازدهم است و جبهه پایداریها بهعنوان رقیب این جریان تحرکاتی را گاهی در مجلس تدارک میبینند که ابتکار عمل را از دست قالیبافیها میگیرد.
صبح روز گذشته در انتخاباتی بیرقیب، محمدباقر قالیباف باز هم رئیس فراکسیون انقلاب اسلامی باقی ماند. اگرچه این فراکسیون، فراکسیون اکثریت مجلس یازدهم است و جبهه پایداریها بهعنوان رقیب این جریان تحرکاتی را گاهی در مجلس تدارک میبینند که ابتکار عمل را از دست قالیبافیها میگیرد، اما شواهد امر نشان میدهد به دلیل برخی تکرویهای قالیباف بهعنوان رئیس مجلس، آرامترشدن فضای حاکم بر مجلس و فاصلهگرفتن نمایندگان از فضای هیجانی سال اول، رفتهرفته بر تعداد مستقلین مجلس افزوده میشود؛ چراکه هم از مدل ریاست قالیباف و بحثهای مربوط به تخلفات آییننامهای خسته شدهاند و هم جبهه پایداریها از تندرویهای گذشته خود تا حدی کوتاه آمده و به عبارتی عقبنشینی کردهاند. به همین دلیل فضای منطقی بهتری نسبت به قبل بر مجلس حاکم شده ست و حتی نمایندگانی که تا پیش از این در بیانیهای بالغ بر 120 امضا از رئیسی خواسته بودند برای انتخابات ریاستجمهوری حاضر شود، حالا بیشترین تذکرات و تهدید به استیضاح وزرای او را در دستور کار خود قرار دادهاند. آنچه گفته شد، کلیاتی از سخنان محمدعلی محسنیبندپی، نماینده مردم نوشهر در مجلس یازدهم، در گفتوگو با «شرق» است. محسنیبندپی، عضو کمیسیون بهداشت و درمان و عضو فراکسیون مستقلین مجلس یازدهم، در ارزیابی وزنکشی سیاسی این روزهای مجلس با «شرق» گفتوگویی داشت که در ادامه میخوانید.
به نظر میرسد نیروهای سیاسی، جریانی و فراکسیونی مجلس این روزها در حال جابهجایی هستند. درباره وزنکشیهای سیاسی این روزهای مجلس توضیح بدهید.
قبل از اینکه بخواهیم درباره وزنکشیهای سیاسی در مجلس حرفی بزنیم، بهتر است بگوییم آنچه تاکنون مانع از توسعه کشور شده، اولویت منافع فردی بر منافع حزبی و گروهی و اولویت منافع حزبی و گروهی بر منافع ملی است. اگر اختلافاتی وجود دارد، اگر هدف توسعه کشور، اشتغال، ازدواج و مسکن جوانان و قیمت کالاها و رفاه مردم و بهبود اقتصاد کشور نادیده گرفته میشود، میتوانیم از اختلافات درونگروهی و درونجناحی خود از درون اصولگرایان یا درون مستقلین اجتناب کنیم. اما وقتی مسئله به کرسیها و منافع فردی و حزبی برمیگردد، این اختلافات اتفاق میافتد. متأسفانه آفتی که بهطور جدی خیلی از وزارتخانهها را تهدید میکند، به همین دلیل است که مثلا پشت یک وزارتخانه یا یک وزیر گروهی حضور دارند که از آن وزیر حتی اگر ناکارآمد باشد، حمایت میکنند و این فاجعه است. در یکی از کتابهای یکی از کشورهایی که شرایطشان از ما بدتر بود و الان به درجهای از توسعه رسیده و در 2030 یکی از قدرتهای برتر خواهد بود، نوشته شده است حکمرانان آن کشور در تقابل توسعه و سیاست، توسعه را انتخاب کردند؛ درحالیکه ما در سالهای گذشته در تقابل توسعه و سیاست، سیاست را انتخاب کردهایم. به همین دلیل است که سابقه، رزومه و تجربه مدیرکل یک دستگاه بههیچعنوان با شغلی که به او واگذار میشود، سنخیت ندارد و این ابتدای انحراف و انحطاط در آن عرصه خاص است. میخواهم به مثالی اشاره کنم تا تفاوت عملکرد خود با کشورهای توسعهیافته را بیشتر درک کنیم. سالها پیش وقتی رئیسجمهور وقت آمریکا از لایحه خود در کنگره دفاع میکرد، گفت موتور نجات آمریکا اصل 44 بوده است. آیا اصل 44 که در آمریکا پیاده شد، همان اصل 44 است که در ایران اجرا شد؟ قطعا اینطور نیست و تفاوت فاحشی دارند. ما وقتی اصل 44 را پیاده کردیم، به کارمندان فشار بسیاری آمد و خدماتی که قرار بود توسط بخش خصوصی ارائه شود، ناکارآمد و بیکیفیت بود. برخلاف همه اسناد بالادستی که میگوییم دولت باید کوچکتر بشود، با ساماندهی نیروی انسانی، دولت را بزرگتر کردیم. بهجای اینکه اصل 44 قانون اساسی و واگذاری خدمات به بخش خصوصی را اجرا کنیم و بگوییم بخش خصوصی تو حق نداری حقوق کارگر و کارمند را ناقص بپردازی و کارهای محوله را ناقص انجام دهی، این اجازه را تلویحا به آنها دادهایم و این شروع انحراف از اجرای اصل 44 است. در واقع میتوان تأکید کرد که ما استاد خرابکردن طرحهایی هستیم که خیلی از کشورها را از گلوگاههایی که از آن رنج میبردند، نجات داده است. میخواهم به خاطرهای دراینباره اشاره کنم تا موضوع جا بیفتد. در سال 1999 یعنی 23 سال پیش، معاون پژوهشی دانشکده ما در یکی از کشورهای اروپایی بازنشسته شد. در ایران اگر معاون پژوهشی دانشگاهی بازنشسته شود، من سفارش شما را میکنم و شما سفارش دیگری را و دیگری سفارش من را و با همدیگر سفارش نفر بعدی را میکنیم و آن فرد بهعنوان معاون پژوهشی دانشگاه انتخاب میشود، بدون اینکه این فرد کوچکترین توانمندی و تخصصی دراینباره داشته باشد. اما آن دانشگاه خاص خارجی به همه کشورهای اروپایی فراخوان داد و اعلام کرد پست معاون پژوهشی این دانشگاه خالی شده است و از میان کسانی که این توانایی را دارند، دعوت میکنیم دراینباره رزومه بدهند. این همان زمانی بود که آقای خاتمی تلاش زیادی داشت تا شایستهسالاری را در کشور مطرح و جا بیندازد. من به واسطه استادم که با این موضوع بهطور مستقیم دخیل بود، بهطور غیرمستقیم در جریان امر قرار داشتم. همان زمان 56 نفر درخواست دادند و دانشگاه از همان ابتدا صفحه اول و معرفی فرد را جدا کرد و به هر صفحه مربوط به یک نفر کد داد و بر اساس آن کد فرد قابل شناسایی بود. از میان 56 نفر 44 نفر را در راند اول حذف کردند؛ چراکه رزومه مناسبی نداشتند. در راند دوم از 12 نفر هشت نفر را حذف کردند و در نهایت چهار نفر بر اساس شایستگیشان باقی ماندند که با آنها تماس گرفتند. یکی از اسپانیا، یکی از ایرلند و دو نفر از ولز و انگلیس بودند. دو نفر خانم و آقای جوان و دو نفر خانم و آقای مسن بودند که از میان آنها یکی از خانمها در حال شیمیدرمانی بود و موهای سرش ریخته بود، اما در 44دقیقهای که هرکدام صحبت کردند و در یکربعی که به سؤالات پاسخ دادند، همان خانمی که در حال شیمیدرمانی بود بهعنوان معاون پژوهشی دانشگاه انتخاب شد. با این انتخاب چنان تحولی در بخش پژوهش دانشگاه ایجاد شد که همه انگشت به دهان ماندیم. بنابراین آنها یاد گرفتهاند همه چیز قابل کنترل است، اما دانش یک فرد در درون او است؛ نه میتوانند دانش را از او بگیرند و نه میتوانند به او تزریق کنند.
به بحث اولمان درباره تقابل توسعه و سیاست برگردیم.
اگر بتوانیم در تقابل توسعه و سیاست، منافع ملی را در نظر بگیریم و در درون سیاست باز منافع ملی را در نظر بگیریم، کارها خوب میشود. ممکن است من و شما دیدگاههای متفاوتی داشته باشیم و اگر با وجود اختلاف دیدگاه سیاسی خود صرفا منافع ملی و توسعه کشور را در نظر بگیریم و متفقالقول شویم، مشکلات کاهش مییابد.
از وزنکشی سیاسی در مجلس طبق مشاهداتتان بگویید. به نظرتان مسیر به چه سمتی میرود و آیا نسبت به قبل تغییراتی ایجاد شده است؟
شرایط مجلس نسبت به قبل بهتر و برخوردها منطقیتر شده است؛ یعنی از رفتارهای هیجانی سال اول مجلس فاصله گرفتهایم. وقتی میگوییم مجلس عصاره فضایل یک ملت است، باید یک نماینده عصاره فضایل جامعه باشد و از حرفزدن گرفته تا راهرفتن و لباسپوشیدن و اظهارنظرکردن و نقدکردنش باید عصاره فضیلت یک ملت باشد. من بشخصه سال اول مجلس خیلی رنج بردم و حالا شرایط بهتر شده و به سمت منافع ملی حرکت کرده است. این امر باعث خوشحالی است. اگر نگاهها به سمت منافع ملی پیش برود، درصورتیکه اگر حتی به کسی وعده و قولی هم داده باشیم یا امتیاز هم داده باشیم، سعی میکنیم این روند و نگاه را اصلاح کنیم. مثلا بیش از 120 نمایندهای که از آقای رئیسی در بیانیهای خواستند برای انتخابات ریاستجمهوری بیاید، بعد از آمدن رئیسی درصورتیکه او نتواند به وعدههایش عمل کند، چون در روی کار آمدنش دخیل بودهاند، باید سکوت کنند، اما در این مدت بیشترین تذکرات را به دولت دادهاند و خط خود را از حمایت نسنجیده از دولت جدا کردهاند. این خوب است که با وجود احترامی که برای هم قائل هستند، بیشترین تلاش و تذکر را برای معیشت مردم دادهاند. اصل موضوع توسعه کشور و معیشت مردم است و حتی اگر قبلا از یکدیگر حمایت میکردند، دلیل نمیشود در صورت ضعف عملکرد و کاهلی در تصمیمات دولت، به وظایف خود عمل نکنند و همچنان حمایت خود را حفظ کنند. این اتفاق از بهترین رویدادهای اخیر مجلس است که نشان از عقلاییترشدن فضای مجلس یازدهم دارد.
به نظرتان این تغییر رویکرد در بین جبهه پایداریها و حامیان قالیباف هم وجود دارد؟
به دلیل اینکه احزاب فعالی نداریم، سیاسیون ما وابستگی صددرصدی به احزاب خود ندارند که این باعث میشود نوسانات دیدگاه وجود داشته باشد. نمایندهای داشتهایم که یک دوره در سرلیست اصولگرایان بوده و دوره بعد در سرلیست اصلاحطلبان قرار گرفته و دوره بعد بهعنوان نماینده مستقل آمده است. درحالیکه در هیچ کجای دنیا چنین چیزی وجود ندارد و اجازه نمیدهند فرد در دو جناح مخالف حضور داشته باشد، اما در کشور ما وجود دارد و این نشان میدهد احزاب استخواندار و جدی نداریم. بنابراین همین امر باعث میشود برخی در موضعگیریهای خود، موضع حزبیشان را نبینند. در نتیجه میبینیم قاطبه افرادی که در یک حزب وجود دارند، اگرچه تندروهای آن جریانها همچنان بر مواضع خود میمانند، اما بقیه بعد از کمی فکر به این نتیجه میرسند که شاید رفتارهای قبلی آنها تند بوده است و آن را اصلاح میکنند. به همین دلیل شاهدیم که مثلا پایداریها نسبت به قبل خیلی عقبنشینی کردهاند، یا گروه مخالف آنها را کنترل کرده و به عقب رانده است. وقتی در مجلس میبینیم فردی به صرف اینکه فلانی همحزبی او است از طرح او حمایت نمیکند و به خود طرح بیشتر از کسی که این طرح را داده توجه میکند، امید خوبی برای توسعه کشور در دلمان روشن میشود.