خدایان بینالنهرینی در تمدن ایلام
ایلامیان باستان تمدنی بودند در جنوب غرب ایران و دین ایلامیها مبتنی بر پرستش خدایان مختلف بوده است. همسایگان ایلامیان باستان بینالنهرینیها بودند که تأثیرات فراوانی بر دین مردم ایلام نهادهاند.
زهرا محمودیان: ایلامیان باستان تمدنی بودند در جنوب غرب ایران و دین ایلامیها مبتنی بر پرستش خدایان مختلف بوده است. همسایگان ایلامیان باستان بینالنهرینیها بودند که تأثیرات فراوانی بر دین مردم ایلام نهادهاند. خدایان بینالنهرینی که در دوره ایلام مورد پرستش ایلامیها واقع شدهاند عبارتاند از: آ.مال، نینورتا، ایشخارا، منزت، نین کاراک، سین، انلیل، شمس، نرقال، ایشتار، انکی، نین خورساگ، نین اِ گال، ایشنی کاراب، نابو، اَدَد، تموز، شالا، نوسکو، نان نارا. خدایان بینالنهرینی ۲۲ درصد از کل خدایان شناختهشده ایلامی را تشکیل میدهند. خدایان بینالنهرینی در دوره ایلام قدیم و میانه بیشتر پرستش میشدند. با توجه به زیادبودن اسناد نوشتاری این دوره، به طور کل تأثیرات بینالنهرین در دوره ایلام قدیم و اوایل ایلام میانه پررنگتر بوده است. ایلامیان باستان تمدنی بودند در جنوب غرب ایران، بیشتر در خوزستان و فارس امروزی. دین ایلامیها منحصربهفرد و مبتنی بر پرستش خدایان مختلف بوده است. همسایگان این قوم، سومریان و سپس اکدیان بینالنهرینی بودند که آنها نیز خدایان مختلفی را میپرستیدند و تأثیرات فراوانی بر دین مردم ایلام باستان نهادهاند.
آ.مال یا آمبا: نام این الهه در لوحه گلی مربوط به عقد و پیمان اتحاد و دوستی بین هیتا شاه اوان و نارامسین شاه اکد ذکر شده است. این لوحه گلی که توسط هیئت فرانسوی از معبد اینشوشیناک در شوش کشف شده اکنون در موزه پاریس نگهداری میشود. روی این لوح گلی هیتا پادشاه ایلامی در حدود ۲۲۷۰ قبل از میلاد با کشور همسایه غربی خود دست به یک وحدت و دوستی میزند (صراف، ۱۳۸۷: ۱۴-۱۵). این متن اولین سند معتبر ایلامی است که در آن فهرست تعداد زیادی از اسامی خدایان زمان خود را ارائه میدهد. نام آ. مال یا «آمبا» نیز در این متن آمده است. آ. مال یا «آمبا» در اصل یک الهه ایلامی نیست بلکه از جمله خدایان اکدی است که در زمان نامعلوم از کشور اکد به ایلام نفوذ کرده و در آنجا مورد پرستش مردم و پادشاهان ایلام قرار گرفته است. اسم خدای مذکور مکرر در متون اکدی برده شده و سارگن مؤسس سلسله اکد خدای مذکور را میپرستیده است. در زمان پادشاهی شار کالی شاری که همزمان با سلطنت کوتیک_اینشوشیناک در حدود ۲۲۴۰ ق.م بود وی از ایجاد معبدی برای آمبا یاد میکند و بعد از وی در زمان حکومت نابوسوم حدود قرن ششم ق. م سنگنوشته یا کودورویی کشف شده که وی این خدا را با تیتر یا لقب «پهلوان قوی» که سهم معابد را تقسیم میکند معرفی کرده است. اسم خدای مذکور به غیر از لوحه هیتا-نارامسین روی هیچ آثار و مدارک دیگر ایلامی آورده نشده است به همین جهت به نظر میرسد که خدای آ. مال یا آمبا که یک خدای بیگانه ایلامی است فقط مدت محدودی آن هم در دوره هیتا یا سلسله اوان که اولین و قدیمیترین سلسله ایلامی است مورد پرستش مردم و پادشاهان ایلامی واقع شده است (صراف، ۱۳۸۷: ۱۸). در تمدن پیش از مسیحیت و جایی که سفرهای بازرگانان ماهها به طول میانجامید و بازرگانی در فراسوی دریاها و صحاری از اهمیت خاصی برخوردار و مورد احترام بود (گری، ۱۳۷۸: ۲۷). نماد او هلال ماه بود و در اور و حران پرستش میشد (مک کال، ۱۳۷۳: ۳۷). سین خدای ماه سومری است. اولین بار اطلاعات در مورد ربالنوع مذکور از حفاری معروف سر لئونارد وولی در اور به دست آمد. به احتمال زیاد «ناپیر» در ایلام همان خدای سین سومری است برای اینکه خدای مذکور لقب «درخشنده» یا «درخشان» را دارد. اسم سومری خدای مذکور نانا و اسم اکدی آن سین است. مقر اصلی وی شهر اور است و در شمال بینالنهرین حران دومین محل زیست وی است. قدیمیترین سند مکشوفه از وجود خدای سین در بینالنهرین در متون بهدستآمده از اروک و از زمان قبل از دوره اکد است. در ایلام خدای ماه از دوره پوزور اینشوشیناک پرستش میشده است. چه اسم خدای ماه نیز همراه خدایان دیگر ایلام و بابل از طرف شاه مذکور در متون آورده شده است. در بقیه کتیبههای پادشاهان ایلام نیز خدای ماه به عنوان سین آورده نشده بلکه به عنوان «خدای ماه» یا «ناپیر» آمده است (صراف، ۱۳۸۷: ۷۸).
انلیل: خدای هوا و زمین، در بعضی از کتیبهها خیلی با عظمت نام برده شده است و تخت و تاج آنو را به او دادهاند. شغل او بیشتر مستشاری خدایان است. طوفان به امر او حادث گردید. هم اوست که بشر را به دست سلاطین داد تا او را در طریق عدل هدایت کنند (ایزدپناه، ۱۳۸۱: ۹۱). یکی دیگر از خدایان بیگانه ایلامی خدای انلیل است که در اثر نفوذ مذهبی بینالنهرین ایلامیها آن را میپرستیدهاند. در موطن اصلی خود یکی از خدایان مهم سومریها است. مکان اصلی وی شهر نیپور، به عنوان «تعیینکننده سرنوشت» مورد تقدس سومریها قرار داشت. در ایلام خدای انلیل مدتی خیلی محدود در زمان پادشاهی پوزور اینشوشیناک یکی از پادشاهان سلسله اوان در مجمع خدایان ظاهر میشود (صراف، ۱۳۸۷: ۷۸-۷۹).
شمش: خورشید نزد سومریان و به ویژه در لارسا و سیپار و با نام اوتو مورد تکریم بود. خورشید، پاسدار ستمدیدگان و خدایی بود که آسمان را هر روز از افق شرق تا غرب درمینوردید و حتی در کیهان شناخت بینالنهرین در جهان زیرین سفری چون سفر در جهان مرئی داشت (گری، ۱۳۷۸: ۲۷). شمش خدای خورشید منطقه بینالنهرین است. مقر وی سیپار در شمال و لارسا در جنوب بابل است. وی در آشور به همراه خدای ماه یک معبد مشترک دارند. خدای شمس نیز مثل بعضی از خدایان بینالنهرین در مدت کمی دامنه نفوذ خود را به طرف شرق یعنی سرزمین ایلام گسترش میدهد؛ چه با ذکر اسم خدای مذکور در بین اسامی خدایان دوره پوزور اینشوشیناک پادشاه ایلامی معلوم میشود که حداقل در دوره پادشاهی پوزور اینشوشیناک ربالنوع مذکور در مجموع خدایان ایلام ظاهر شده و به وسیله آنها پرستش شده است. شاید علت عدم کشف آثاری که دال بر ادامه تقدس این خدا در بین ایلامیها باشد از آنجا ناشی شده که خدای مذکور بعد از سقوط حکومت پوزور اینشوشیناک یا سلسله اوان دیگر قرب و منزلتی در بین ایلامیها نداشته است (صراف، ۱۳۸۷: ۷۹).
نرقال: از دیگر خدایان سومری نرقال است. اسم این خدا به زبان سومری
(NERIGAL) و شکل اکدی آن (NERGAL) است. وی ربالنوع عالم سفلی است. پرنس گاو بزرگ قوی را نماد الهه نرقال میشناسد. در لوحههای ایلامی که به وسیله کونیش مطالعه شده است، در هیچکدام اسمی از نرقال دیده نمیشود؛ ولی هینز اطلاعات مختصری درمورد خدای مذکور در اختیار ما قرار داده است. این امر نشاندهنده این واقعیت است که ایلامیها خدای سومری نرقال را مثل اکثر ربالنوعهای بیگانه مدتزمان کوتاهی پرستش میکردهاند. هینز ضمن بحث درباره مذهب ایلام به خدای نرقال نیز اشاره میکند و مینویسد که از جمله خدایان بیگانهای که مورد پرستش ایلامیها بوده و برای وی روزانه گوسفند قربانی میکردند یکی هم الهه نرقال بوده است. نرقال در دوره پادشاهی پوزور اینشوشیناک و تازیتای اول مورد پرستش ایلامیها بوده است (صراف، ۱۳۸۷: ۸۰).
اینانا، ایشتار: یکی از خدا بانوان مشهور سومری اینانا است و هم این خدا بانوست که سامیان و آموریان او را ایشتر مینامیدند (گری، ۱۳۷۸: ۲۹). ایشتار خدای نیکخواه است. گاهی او را دختر آنو و گاهی دختر سین و زمانی الهه جنگ و شهوت خواندهاند. کوشش او در فریفتن و عاشقکردن بنیآدم است. سایر خدایان ماده که در بینالنهرین بودند در شخص ایشتار مستتر شدند. او را به صورت زنی جنگجو که بر پشت دو شیر ایستاده است و تیری در دست دارد نشان میدهند. در یک دست سلاحی منحنی و در دست دیگر گرزی با سر شیر گرفته است (ایزدپناه، ۱۳۸۱: ۹۱). در ایلام اولین بار اسم این الهه در دوره پوزور اینشوشیناک عنوان میشود. پادشاه مذکور اسم الهه مذکور را مثل بعضی دیگر از خدایان برای جلوگیری از صدماتی که به وی در آینده وارد خواهد شد ندا میدهد. حضور اسم الهه مذکور در آثار مکشوفه از دوره پادشاهی پوزور اینشوشیناک حداقل گواه این امر است که الهه مذکور در این دوره یعنی در دوره حکومت سلسله اوان به ایلام نفوذ کرده و مورد توجه مذهبی مردم سرزمین ایلام بوده است. بعد از این دوره اسم این الهه در دوره حکومت شیل هاها مجددا روی لوحههای مکشوفه از شوش که از معبد کشف شده بود ظاهر میشود. در این لوحهها شیل هاها پادشاه ایلامی از دریافت گاو و گوسفند برای کاخ شاهی و قربانیکردن آنها برای خدایان خویش سخن میگوید. خدایان وی در این لوحهها اینشوشیناک و اینانا به عنوان بانوی آکروپل است. آخرین اثری که نشاندهنده حضور الهه اینانا در مجمع خدایان ایلام است، به دوره اونتشنپیریش پادشاه معروف سلسله ایکهالکی مربوط میشود. اونتشنپیریش روی یکی از آجرهایی که برای احداث زیگورات چغازنبیل به کار برده شده میگوید: «من اونتشنپیریش هستم: معبد الهه اینانا... الهه... را من بنا کردم. من دستور دادم مجسمه الهه اینانا را از فلز بسازند و در اینجا نصب نمایند. سکوی قربانگاه الهه اینانا را در اینجا برپا داشتم. آنچه که از من ساخته و پرداخته شده میخواهم همیشه به وسیله این اینانا حفظ شود» (صراف، ۱۳۸۷: ۸۱-۸۲).
اِ آ یا انکی: ایزد انکی در اصل، خدای میاه و آبهای شیرین سطح و زیر زمین در شهر اریدو است. نماد اصلی اِنکی، که در تمثالش نمایان است، رشتههای آب جاری از بازوان اوست. (دهقانزاده، فکری،۱۳۹۴: ۲۹). وی منشأ همه دانشهای جادویی مقدس بود و انسانها را در عرصههای هنر و پیشه راهنمایی میکرد و مرکز پرستش او، اِریدو بود (مک کال، ۱۳۷۳: ۳۷). آثار مکشوفه ایلامی نشان میدهد که خدای مذکور حداقل در دو دوره پادشاهی پوزور اینشوشیناک و شیل هاها در بین مردم ایلام نفوذ مذهبی داشته است. از دوره پادشاهی پوزور اینشوشیناک اطلاعات بهدستآمده محدود به همان متنی است که قبلا در ارتباط با خدایان دیگر عنوان شد. در این متن یا کتیبه پادشاه ایلامی مذکور خدای «اِ آ» را نیز مثل بعضی دیگر از خدایان برای جلوگیری از واردشدن صدمات احتمالی به کمک میطلبد؛ اما در کتیبه مکشوفه در شوش از دوره شیل هاها او ضمن صحبت از دریافت حیوانات قربانی مثل گاو و گوسفند تعدادی از آنها را جهت قربانی برای خدای اِ آ یا انکی در نظر میگیرد. به نظر میرسد که خدای سومری «اِ آ» یا «انکی» نیز ازجمله خدایان سومری است که مدت کوتاهی در بین ایلامیها پرستش شده است و برای او نیز مثل سایر خدایان حیواناتی مخصوصا گاو و گوسفند قربانی میکردند (صراف، ۱۳۸۷: ۸۳).
نین خورساگ: سومریها نین خورساگ را الهه مادر مینامیدند. او یکی از چهار خدای اصلی سومریها است (دادور، ۱۳۸۲: ۵۱). اوتوروس سمبل الهه نین خورساگ است. این الهه در بین مردم بینالنهرین باستان بهعنوان بانوی زاد و ولد شناخته شده و ازاینرو مورد پرستش قرار گرفته و نقش سمبل آن را بر آثار یادبودی که از خود بر جای گذاشتهاند، حجاری کرده و مورد احترام قرار میدادهاند (دادور، ۱۳۸۲: ۵۵). به نظر میرسد که الهه «نین خورساگ» ایلامی همان «نین خورسانگای» سومری باشد (صراف، ۱۳۸۴: ۸۳). اطلاعات ما درباره تقدس این الهه در بین ایلامیها مربوط به زمان سلطنت پادشاهان: پوزور اینشوشیناک، تازیتای اول، تازیتای دوم، و شیلهاک اینشوشیناک اول است. پوزور اینشوشیناک در کتیبه مکشوفه از شوش نام نین خورساگ را نیز قید کرده و از او نیز بهعنوان یکی دیگر از خدایان خویش جهت رفع خطرات و مشکلات آینده کمک میطلبد (صراف، ۱۳۸۷: ۸۴). دمرگان در ضمن حفاری آکروپل شوش معبد او را در نزدیکی معبد اینشوشیناک و در جبهه شرقی آن از زیر خاک خارج میکند. هرچند گزارش بسیار مختصری از وضعیت معبد مذکور تاکنون چاپ شده است؛ ولی همینقدر میتوان از این گزارش مطلع شد که معبد نین خورساگ روی یک صفحه مربع که اضلاع آن هرکدام ۲۵ متر بوده، بنا شده است. معبد مذکور در همان جهت معبد خدای اینشوشیناک شوش و زیگورات چغازنبیل یعنی گوشهها در جهت شمال و جنوب قرار داشتند. خود معبد به صورت مستطیلشکل است. ارتفاع باقیمانده دیوارها حداکثر یک متر و ضخامتشان نیز در همین حدود است. در یکی از اتاقها حفاران به سکویی U شکل برخوردند که در وسط چهار طاقچه دیوارهای جانبی یا مخزنها قرار داشت. در داخل طاقچهها یا مخازن این معبد هدایایی ازجمله مجسمه کوچک برنزی و لوحه سنگی به دست آمده که هر دو شیء فوق دارای کتیبه و مضمون آنها شبیه کتیبههای مکشوفه از معبد اینشوشیناک است، فقط در این کتیبهها اشیای مذکور به معبد یا الهه نین خورساگ یا الهه کوهستان اهدا شده است (صراف، ۱۳۸۷: ۸۴-۸۵). کامران معتقد است که شیلهاک اینشوشیناک معبد کوچکتری در محل قبلی که شولقی برای الهه نین خورساگ ساخته بود، برپا کرد و آن را بیتردید به همین الهه تقدیم کرده است؛ حتی اگر این الهه در این دوره نام محل دیگری مثل «کی ری ریشا» یا «پی نین کیر» داشته باشد (صراف، ۱۳۸۷: ۸۵). تنها معبد باقیمانده از این الهه در آکروپل شوش در روند حکومت ایلامیها تغییرات بسیاری کرده است؛ اما بزرگترین این تغییرات و تحولات معماری معبد فوق در زمان حکومت شیلهاک اینشوشیناک است؛ زیرا این پادشاه در هنگام بازسازی معبد فوق بعد از گذشت هزار سال مجسمههای برنزی و تابلتهای سنگی و... را کشف کرد و بعد از بازسازی همه آنها را در جای خود به همان صورت اولیه قرار داد (صراف، ۱۳۸۷: ۸۵-۸۶).
نین اِ گال: از این خدا در دوره پادشاهی سه شاه ایلامی یعنی تازیتای اول، آتاهوشو و اونتشنپیریش آثار و مدارکی کشف شده است. در دوره تازیتای اول شولقی شاه سومر در کتیبهای میگوید که او یک مروارید گرانبها به بانوی بزرگ «نین اِ گال» اهدا کرده و دو نفر از زیردستهای او نیز به خاطر زندگیشان یک سر گرز به الهه مذکور در شوش هدیه کردهاند (صراف، ۱۳۸۷: ۸۶). آتاهوشو که از طرف شیل هاها در حدود ۱۸۳۰ قبل از میلاد در شوش حکومت میکرده است در کتیبهای درباره الهه مذکور سخن گفته و بهعنوان شبان ملت شوش معبدی برای سلامتی و طول عمر خویش به الهه نین اِ گال (که در حقیقت همان پی نین کیر ایلامی است) اهدا کرده است. بعد از آتاهوشو تا دوره اونتشنپیریش هیچگونه اطلاعی درباره حضور او در مجمع خدایان ایلام در دست نیست. از دوره اونتشنپیریش در چغازنبیل آجری به دست آمده که دارای کتیبهای به شرح زیر است: «من اونتشنپیریش، پسر هومبان نومنا، شاه انزان و شوش هستم. من این معبد را با دیوارهای آجری بنا کردم و آن را به الهه نین اِ گال اهدا نمودم تا زندگی من توأم با خوشبختی باشد و هیچگونه حادثه ناگواری (توأم با مرگ) اتفاق نیفتد. آنچه از من ساخته و پرداخته شده دوست دارد به وسیله الهه نین اِ گال برای همیشه حفظ گردد. برای اولین بار در زمان تازیتای اول اسم این الهه برده میشود. به همین جهت شاید بتوان زمان نفوذ اولیه الهه مذکور را در این دوره تعیین نمود (صراف، ۱۳۸۷: ۸۷).
ایشنی کاراب: آثار مربوط به الهه مذکور از عصر چهار پادشاه ایلامی تمپت آگون، اونتاشنپیریش، شیلهاک اینشوشیناک اول و هوتولودوش اینشوشیناک به دست آمده است. آثار و شواهد مورد بررسی نشان میدهند که برای اولین بار نام الهه مذکور در زمان حکومت تمپت آگون در حدود قرن هفدهم قبل از میلاد ظاهر میشود. این امر نشاندهنده این واقعیت است که این الهه قبل از این دوره نفوذی در بین مردم ایلام نداشته است. مردم ایلام الهه سومری ایشنی کاراب را از دوره تمپت آگون در مجمع خدایان خویش پذیرا شدند و وی را پرستش کردند. لوحه گلی مکشوفه از شوش مربوط به پادشاه تمپت آگون روشن میسازد که وی یک معبد برای الهه مذکور در شوش بنا کرده است. او خواسته با احداث این معبد و اهدای آن به الهه ایشنی کاراب نهایت اعتقادات خویش را به او نشان دهد. وی در این کتیبه معبد مذکور را به خاطر سلامتی و تندرستی خود و افراد فامیل خویش کوتیر ناهونته اول، لیلا- ایر تاش، تمپت-هیشا-هانش و بالاخره مادر محبوبش ولکیشا به الهه ایشنی کاراب اهدا میکند. معبد الهه ایشنی کاراب در چغازنبیل در نزدیکی دروازه شمال غربی مابین معابد هومبان و کی ری ریشا قرار دارد. وجود معبد مذکور در بین معابد خدایان بزرگ سلسله ایکهالکی نشاندهنده اهمیت ویژه این الهه در بین ایلامیها است (صراف، ۱۳۸۷: ۸۷-۸۸). از زمان حکومت شیلهاک اینشوشیناک یک آجر و یک استا از الهه ایشنی کاراب به دست آمده که سخنان پادشاه مذکور بر روی آن آمده است. هوتولودوش اینشوشیناک با بهجایگذاردن آثاری نشان میدهد که هنوز روند اعتقادات مذهبی ایلامیها در رابطه با الهه ایشنی کاراب تا زمان تقریبا پایین سلسله شوتروکها ادامه داشته است (صراف، ۱۳۸۷: ۹۲). با کشف یک لوحه دیگر در شوش از قبری مربوط به هزاره اول قبل از میلاد نقش ویژه ایشنی کاراب کمی بیشتر روشن میشود. از این لوح چنین برمیآید که الهه ایشنی کاراب همراه خدای لاگامال در دنیای سفلی مردگان را به حضور میپذیرفتند و آنها را به حضور خدای اینشوشیناک برای مکافات اعمال خویش هدایت میکردند (صراف، ۱۳۸۷: ۹۲-۹۳). تحقیقاتی که تاکنون درمورد الهه ایشنی کاراب به عمل آمده نشان میدهد که وی به همراه خدای اینشوشیناک در تمام سرزمین ایلام مورد پرستش قرار داشته است، حتی محبوبیت و تقدس وی به قدری بوده که به نام وی سوگند یاد میشده است (صراف، ۱۳۸۷: ۹۳). ایشنی کاراب تنها خدایی است که از زمان تمپت آگون اول ظاهر میشود و دیگر هیچ خدایی نیست که مربوط به دوره تمپت آگون اول باشد (صراف، ۱۳۸۷: ۹۴).
نابو: آثاری که تاکنون فقط در هفتتپه و چغازنبیل به دست آمده حضور وی در دوره پادشاهی تپتی آهار و اونتشنپیریش را در مجمع خدایان ایلام نشان میدهد. باستانشناسان ایرانی در هنگام کاوشهای علمی هفتتپه واقع در نزدیکی شوش به یک معبد یا آرامگاه مربوط به پادشاهی تپتی آهار برخورد کردند. در حیاط بزرگ این آرامگاه کتیبهای سنگی کشف شد. مضمون کتیبه شرحی است از عید دوم مربوط به خدای کیرویزیر و ازدواج او با خدای نابو. همچنین در این کتیبه از معبدی که برای خدای نابود ساخته شده سخن رفته است. این اولین و قدیمیترین مدرک مکتوبی است که تاکنون درمورد خدای نابو در ایران به دست آمده است و به همین دلیل میتوان تصور کرد که نفوذ خدای نابو در سرزمین ایلام در حدود اواسط هزاره دوم قبل از میلاد اتفاق افتاده است. اما حضور وی در مجمع خدایان ایلام تنها محدود به این دوره نمیشود، آثار مکشوفه از چغازنبیل و شوش نشاندهنده تداوم پرستش خدای مذکور از اواسط هزاره دوم قبل از میلاد تا قرن سیزدهم قبل از میلاد است. اونتاشگال برپادارنده زیگورات عظیم چغازنبیل روی آجرهای مخطط خبر از برپایی معبدی برای خدای نابو و اهدای آن به وی میدهد و در آخر اضافه میکند که خدای مذکور این معبد را حفظ و از آن حراست میکند. گویا معبد خدای نابو در جبهه شمال غربی زیگورات چغازنبیل و در فاصله حصار دوم و سوم در قسمت چپ معبد هومبان و نزدیک معبد ایشنی کاراب قرار داشته که متأسفانه به دلیل تخریب هیچ اثری از آن به دست نیامده است. اونتاشگال علاوه بر احداث یک معبد برای خدای نابود در شهر مذهبی دور اونتاش معبد دیگری هم در شوش ساخته و به وی اهدا کرده است. این امر به وسیله آجرنوشتههای مکشوفه از شوش روشن شده است (صراف، ۱۳۸۷: ۹۵).
تموز: دوموزی معشوق ایشتر و یک خدای شبانی بود. او از باروری فصلی حفاظت میکرد ( مک کال، ۱۳۷۳: ۳۷). اسم این خدا همراه خدای پلی لی در دوره پادشاهی اونتشنپیریش آورده میشود. به دلیل کمی آثار مکشوفه مربوط به خدای تموز باید گفت که تموز، بر طبق آثار و مدارک کشفشده، مانند پلی لی یک خدای سومری است که فقط مدت محدودی آنهم در زمان پادشاهی اونتشنپیریش مورد احترام و پرستش مردم ایلام بوده است (صراف، ۱۳۸۷: ۱۰۳).
شالا: پرستش خدای شالا مختص دوره اونتشنپیریش پادشاه سلسله ایکهالکی بود. از اینکه این الهه قبل از دوره اونتشنپیریش نیز در مجمع خدایان ایلام نفوذ پیدا کرده است مدارکی در دست نیست. ولی اونتشنپیریش همان طور که در هنگام معرفی خدای ایم یا ادد گفته شد برای شالا آن نیز به همراه شوهرش ادد معبدی در چغازنبیل ساخته و به آنها اهدا نموده است و در کتیبه روی آجری نیز از اهدای آن معبد سخن گفته است (صراف، ۱۳۸۷: ۱۰۳).
اَدَد: خدای هوا، نه فقط توفان، بلکه باران زندگیبخش را نیز کنترل میکرد. نماد او آذرخش و حیوان او گاو بود که مانند تند ماغ میکشید (مک کال، ۱۳۷۳: ۳۷).
در میان آثار مکشوفه از ایلام از دوره اونتشنپیریش شواهدی از نفوذ مذهبی به دست آمده است. آثار مذکور در دو شهر مهم ایلام یعنی شوش و چغازنبیل کشف شده که در زیر به آنها اشاره میشود: اونتشنپیریش بر روی آجر نوشته مکشوفه از شوش میگوید: من اونتشنپیریش، پسر هومبان نومنا، شاه انزان و شوش هستم. من این معبد را ساخته و آن را به خدای هوا (اَدَد) اهدا نمودم. اونتشنپیریش نهتنها معبد مذکور را در شوش برای خدای هوا ساخته و به وی اهدا مینماید بلکه در کنار زیگورات اینشوشیناک و معابد دیگر در شهر «دور-اونتاش» نیز برای خدای مذکور معبدی ساخته است (صراف، ۱۳۸۷: ۱۰۰). از آنجا که آثار فوق فقط در دوره اونتشنپیریش به دست آمده و نه قبل از وی و بعد از سقوط وی تا خاتمه حکومت ایلام دیگر نشانههایی از حضور خدای هوای سومری در ایلام دیده نمیشود. به همین دلیل، باید تصور کرد که خدای مذکور فقط در دوره سلسله ایکهالکی و آن هم در زمان سلطنت اونتشنپیریش مورد تقدس ایلامیها بوده است (صراف، ۱۳۸۷: ۱۰۱).
نوسکو: کونیش اسم ایلامی وی را در متون به صورت «پا.توق» ترجمه میکند. نماد وی بر نقوش پیهسوز است که به صورت پیهسوز است که به صورت مختلف روشن یا خاموش نمایش داده شده است. یکی از مهمترین نمونههای نما خدای نوسکو روی کودوروی مکشوفه از شوش مربوط به دوره پادشاهی ملیشییاک شاه کاسی دیده میشود (صراف، ۱۳۸۷: ۱۰۴).
نوسکو خدای اکدی از جمله خدایان بیگانه ایلامی است که طبق مدارک مکشوفه برای اولین بار در دوره اونتشنپیریش دامنه نفوذ مذهبیاش به کشور ایلام گسترش مییابد و بعد از مرگ پادشاه ایلامی مذکور وی نیز نفوذ خود را از دست داد. پادشاه ایلامی مذکور تنها با بهجایگذاردن آجرنوشتهها نشان میدهد که این خدای اکدی در دوره او مورد تقدس وی و سایر مردم ایلام قرار داشته است بلکه برای نشاندادن ارزش و مقام خدای نوسکو معبد کوچکی را نیز در چغازنبیل برای آیندگان باقی گذاشته است. معبد نوسکو تنها معبدی است که در منطقه غیرمذهبی شهر «دور اونتاش» بین حصار بزرگ و حصار میانی و نزدیکی کاخهای شاهی قرار دارد (صراف، ۱۳۸۷: ۱۰۴-۱۰۵).
نان نارا: شیلهاک اینشوشیناک آخرین خدای دوره حکومت خود را به عنوان «نان نارا»و با عنوان «روشناییبخش آسمان» معرفی میکند. این معرفی روی استلی که در شوش کشف شده انجام پذیرفته است. کامرون از ساختن پرستشگاهی برای نان نارا در دو دوره شیل هاها سخن میگوید(صراف، ۱۳۸۷: ۱۲۰). درمورد اینکه خدای سومری و مذکور در چه زمانی و به چه طریق به منطقه ایلام نفوذ یافته و مورد پرستش ایلامیها قرار گرفته است اطلاع کامل و صحیحی در دست نیست. آنچه مدارک مکشوفه تاکنون نشان میدهند این است که در دوره پادشاهی شیلهاک اینشوشیناک در بین خدایان ایلامی جایی مقدس برای خود به دست آورده بود. تقدس وی در بین ایلامیها محدود به دوره پادشاه فوق نمیشود چه استل شکسته و ناقص دیگری که در معبد اینشوشیناک آکروپل شوش از دوره هوتولودوش اینشوشیناک به دست آمده نامی از خدای نان نارا به عنوان «روشناییبخش آسمان» یا خدای ماه برده است. به این ترتیب میتوان با بررسی دو اثر مکشوفه مشخص نمود که خدایان نان نارا یک خدای سومری است و حداقل در دوره شیلهاک اینشوشیناک و در منطقه شوش پرستش میشده است و روند تقدس وی تا دوره هوتولودوش اینشوشیناک ادامه یافته است (صراف، ۱۳۸۷: ۱۲۰-۱۲۱).
نتیجهگیری: خدایان بینالنهرینی که در دوره ایلام مورد پرستش ایلامیها واقع شدهاند عبارتاند از: آ.مال، نینورتا، ایشخارا، منزت، نین کاراک، سین، انلیل، شمس، نرقال، ایشتار، انکی، نین خورساگ، نین اِ گال، ایشنی کاراب، نابو، اَدَد، تموز، شالا، نوسکو، نان نارا. خدایان ایلامی شناختهشده ۹۱ مورد بودهاند که از این تعداد ۲۰ مورد از آنها بینالنهرینی هستند. خدایان بینالنهرینی در دوره ایلام قدیم و میانه بیشتر پرستش میشدهاند و دلیل آن زیادبودن اسناد نوشتاری این دورههاست، اما به طور کلی تأثیرات بینالنهرین در دوره ایلام قدیم و اوایل ایلام میانه پررنگتر بوده است.