یکهتازی باکو
تکرار تهاجم باکو با همراهی همهجانبه ترکیه به مرزهای ارمنستان و اشغال بخشهایی از خاک این کشور ادامه همان سناریویی است که نگارنده در قالب مقالهای در روزهای نخست آغاز جنگ ۴۴روزه قراباغ درباره آن هشدار دادهام.
تکرار تهاجم باکو با همراهی همهجانبه ترکیه به مرزهای ارمنستان و اشغال بخشهایی از خاک این کشور ادامه همان سناریویی است که نگارنده در قالب مقالهای در روزهای نخست آغاز جنگ ۴۴روزه قراباغ درباره آن هشدار دادهام. بادکوبه چه بخواهیم و چه نخواهیم بهعنوان نماد ۱۷ شهر اشغالشده قفقاز، یادگار تلخ فتحعلیشاه قاجار، از حافظه تاریخی ملت ایران زدودنی نیست؛ شهری با عمق ریشه فرهنگی ایرانی و شیعی و زبان تاتی فارسی که در رویکردی برنامهریزیشده در طول ۲۰۹ سال پس از جدایی با سیاستهای روسیه تزاری، عثمانی و سپس شوروی کمونیستی، اکنون به نماد دشمنی و رفتار خصمانه نهتنها با جمهوری اسلامی، بلکه با هویت ایرانی تبدیل شده است. آنچه در تاریخ بهعنوان ۱۷ شهر قفقاز از آن یاد میشود، شامل ۱۴ شهر (ولایت یا استان در معنای امروزین) است؛ ازجمله باکو، گنجه، دربند، شکی، شوشی، گرجستان، داغستان و... که در قرارداد گلستان در ۱۸۱۳ میلادی از خاک ایران جدا شد و به اشغال روسیه درآمد و سه شهر یا ولایت ایروان و نخجوان و لریک تالشان که در قرارداد ننگین ترکمانچای در ۱۸۲۸ میلادی از ایران جدا شدند و تحت حاکمیت روسیه قرار گرفتند.
در طول ۲۰۹ سال پس از جداسازی بادکوبه از ایران، هویت فرهنگی این منطقه به طور پیوسته تحت تبلیغات پانترکیستی ایرانیزدایی و ایرانستیزی بوده؛ بهویژه در دو مقطع تشکیل جمهوری باکو با ربودن نام آذربایجان در ۱۹۱۸ میلادی و بعد تشکیل اتحاد جماهیر شوروی و نیز دوران استقلال باکو، پس از فروپاشی شوروی در ۱۹۹۱ میلادی. زمانی از افلاطون پرسیدند: آیا مردم سخنان نادرست را باور میکنند؟ افلاطون پاسخ داد: یکی، دو نسل زمان میبَرد؛ آنگاه چنان باور میکنند که اگر وارونش (خلافش) را بگویید، شما را خواهند کُشت! این حکایت تاریخی دقیقا وضعیت هویتی دولت باکو را در طول ۲۰۹ سال پس از جدایی از ایران نشان میدهد. آنگونه که تحت تعلیمات کمونیستی شوروی سابق و نیز در دوران سیساله استقلال باکو پس از فروپاشی شوروی، مردم آن منطقه آنچنان شستوشوی مغزی داده شدهاند که امروزه وقتی با باکوییها همکلام شویم، نهتنها تعلق تاریخی ۱۷ شهر قفقاز و ازجمله بادکوبه به ایران را منکر میشوند؛ بلکه ایرانیان و بهویژه فارسزبانان را بزرگترین دشمن خود تصور میکنند!! و جالبتر اینکه با ۹ میلیون جمعیت و ۸۶ هزار کیلومتر مربع وسعت (کوچکتر از استان سمنان) دشمنی با ایران و ایرانیان و نیز تجزیه تبریز از ایران را آرزو میکنند و در کتابهای رسمی درسی خود به کودکان آموزش میدهند! استالین پیشگام جعل هویت نظامی در شوروی بود. استالین در سوم آوریل ۱۹۳۹ میلادی در مصاحبهای، نظامی را آذربایجانی خواند و مدعی شد که آثار او به ترکی است! آذربایجانی خواندن نظامیگنجوی، این ستون بزرگ ادبیات فارسی و ترک دانستن او توطئه روسها برای هویتزدایی کامل از هرآنچه رنگ ایرانی دارد، در منطقه قفقاز است. پس از اعلام این مطلب از سوی استالین بود که علمای فراارس ازجمله میرزا ابراهیماف، عضو فرهنگستان علوم آذربایجان و دکتر رفیعلی و... به استناد کشف استالین در مراسم هشتصدمین سال تولد نظامی در اتحاد جماهیر شوروی، نظامی را ترک و آذربایجانی خواندند و البته هیچیک از آنان، آن بخش از اشعار ترکی او را به کسی معرفی نکردند! فرجام سخن اینکه عملکرد تبلیغاتی دولت پانترکیست باکو با حمایت علنی ترکیه، جنگ ۴۴روزه سال ۲۰۲۰ جمهوری باکو علیه قراباغ و تهاجم اخیر باکو به ارمنستان برای اشغال سیونیک، نهتنها تهدید علنی و آشکار تمامیت سرزمینی ایران و قطع ارتباط ایران با ارمنستان و اروپا است؛ بلکه تکمیل پروژه ایرانزدایی و ایرانستیزی باکو بهشمار میرود. مهمترین نتیجههای ادامه نرمش در برابر جریان شوم پانترکیسم و انفعال در برابر تهدید منافع ایران در سیونیک از سوی جمهوری باکو و ترکیه
عبارتاند از:
1- تکمیل نسلکشی ارمنیها با محصورسازی و نابودسازی کامل ارمنستان و ادغام ایروان در جمهوری باکو
2- قطع کامل ارتباط ایران با ارمنستان و به طریق اولی ارتباط ایران با اروپا و وابستهکردن ایران به ترکیه
3- تکمیل محاصره ایران و دست بالا داشتن ترکها در هرگونه مناسبات سیاسی و تجاری و اقتصادی در قفقاز، با برگ برنده تکمسیر ارتباطی بودن برای اتصال ایران به اروپا
4- ایجاد زمینه برای اخاذی ترکیه از خرید و انتقال گاز ایران به اروپا
بنابراین برای خنثیسازی خطر تهدید آشکار تمامیت سرزمینی ایران در آذربایجان، واکنش قاطع و عملی ایران، ضرورتی است اجتنابناپذیر و تاریخی و حضور ایران در فراارس و ایجاد منطقه حائل ۳۰کیلومتری در عمق خاک سیونیک و نخجوان، حداقل انجام وظیفهای است که ملت ایران و نسلهای آینده تاریخ توقع دارند.
* استادیار دانشگاه و پژوهشگر فرهنگی و ژئوپلیتیک