چالش تغییر اقلیم و توسعه
در هفته سوم مهرماه 1401، سرپرست مرکز ملی هوا و تغییر اقلیم با اشاره به بهرهبرداری از سامانه معاینه فنی موتورخانهها گفت: «اگر معاینه فنی موتورخانهها انجام شود، مصرف گاز و نیز میزان آلایندهها در موتورخانهها کاهش مییابد.
در هفته سوم مهرماه 1401، سرپرست مرکز ملی هوا و تغییر اقلیم با اشاره به بهرهبرداری از سامانه معاینه فنی موتورخانهها گفت: «اگر معاینه فنی موتورخانهها انجام شود، مصرف گاز و نیز میزان آلایندهها در موتورخانهها کاهش مییابد. اگر معاینه فنی موتورخانهها انجام شود، دو اتفاق خوب میافتد؛ اول اینکه مصرف گاز کاهش مییابد که از نظر اقتصادی به نفع بهرهبرداران است. دیگر اینکه میزان آلایندهها در موتورخانهها کاهش مییابد. بحث پایش سوخت نفت و گاز و بنزین با همکاری سازمان ملی استاندارد درحال انجام است». این دفتر در سازمان حفاظت محیط زیست، از سال 1353 با نام دفتر پاکسازی هوا و از 1377 به نام «دفتر بررسی آلودگی هوا» فعالیت کرده و از سال 1390 به نام مرکز ملی هوا و «تغییر اقلیم» تغییر نام داده است و بهاینترتیب برای اولینبار سازمان حفاظت محیط زیست دارای بخشی با نام و عنوان «تغییر اقلیم» شده است که نشان از سطح و میزان حساسیت به مسئله تغییر اقلیم دارد.
اولین ویژگی کلیدی تغییر اقلیم که آن را با مسائل زیستمحیطی گذشته در تضاد قرار میدهد این است که یک چالش جهانی است نه یک چالش محلی. یک تن دیاکسید کربن در هر جای جهان آزاد شود، آسیب مشابهی به همه جهان وارد میکند. مدیریت و تنظیم دیاکسید کربن بسیار دشوار است. آسیب ناشی از بیشتر عوامل تغییرات اقلیمی در آینده اتفاق خواهد افتاد. افرادی که بیشترین آسیب را از تغییرات اقلیمی متحمل میشوند، هنوز به دنیا نیامدهاند. برای سیاستمداران انگیزه کمی برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای وجود دارد، زیرا این کاهشها در آینده به نفع مردم خواهد بود و نه رأیدهندگان فعلی آنها. با وجود تهدید جهانی ناشی از عوامل مؤثر در تغییر اقلیم، برای دانشمندان دشوار است که آنها را به یک فاجعه زیستمحیطی خاص مرتبط کنند. بدون معرفی یک مقصر قطعی، نادیدهگرفتن یا توضیح اثرهای تغییرات اقلیمی برای افراد بدبین آسانتر است. اینکه از کشورهای بسیار فقیر که در آنها مردم نگران هستند وعده غذایی بعدی خود را از کجا بیاورند یا اینکه آیا میتوانند فرزندان خود را به مدرسه بفرستند یا نه، میخواهیم هزینههایی را برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای متحمل شوند تا به نفع جهان باشد، این کاری بسیار سخت و در بسیاری از مواقع غیرممکن است. زندگی مدرن بخشی از مشکل است. امکانات مدرن مانند برق، حملونقل و تهویه مطبوع به تغییرات اقلیمی کمک میکند و تلاش برای کاهش گازهای گلخانهای و سازگاری با تغییرات اقلیمی بهطور بالقوه مستلزم فداکاری قابلتوجه در تغییر سبک زندگی مدرن است.
پیشرفتهای بزرگی در کاهش هزینههای خورشیدی و باتریهای خودروهای الکتریکی حاصل شده اما این جایگزینها هنوز بسیار گران و پرهزینه هستند و راهحلی رایگان برای غلبه بر تغییرات اقلیمی نیز وجود ندارد. حسابکردن روی بهترین سناریوی انتشار گازهای گلخانهای سیاست مؤثری نیست. گرمایش جهانی ممکن است با وجود تلاشها برای کاهش، ادامه یابد. ایالات متحده 25 درصد، چین حدود 15 درصد و اتحادیه اروپا حدود 15 درصد در انتشار دیاکسید کربن جهانی را نقش دارد.
کاهش انتشار گازهای گلخانهای -از طریق مالیاتبستن بر تولید کربن، سهمیهدادن به انتشار، پذیرش فناوریهای انرژی «سبز»- باید همچنان بخشی اساسی از سیاستهای اقلیمی باشد. تحقیقات زیستمحیطی بر چگونگی کاهش انتشار و مزایای کاهش انتشار گازهای گلخانهای بهویژه به کشورهایی مانند کشور ما کمک میکند. سؤال مهم آن است که آیا برای جلوگیری از افزایش دمای بیش از 1.5 یا دو درجه سانتیگراد تا پایان قرن، کاهش انتشار گازهای گلخانهای کافی است؟ با توجه به واقعیتهای سیاسی و اقتصادی، بسیار بعید است که جهان حتی به اهداف فعلی برای کاهش انتشار دیاکسید کربن نزدیک شود. حتی خوشبینانهترین پیشبینیها درباره کاهش انتشار دیاکسید کربن حاکی از تجمع قابلتوجه دیاکسید کربن در جو و در نتیجه افزایش تدریجی دما در سراسر جهان است.
هر سیاست اقلیمی که اتخاذ شود، ابهام زیادی درباره آنچه در نتیجه اتفاق خواهد افتاد، وجود خواهد داشت. برای هر سناریوی واقعی برای کاهش انتشار دیاکسید کربن، احتمال قوی افزایش میانگین دمای جهانی در 50 سال آینده وجود دارد که میتواند به سه درجه سانتیگراد یا حتی بیشتر برسد. دمای بالاتر میتواند منجر به بالاآمدن سطح دریا، تغییرپذیری بیشتر اقلیم، سیلها و طوفانهای شدیدتر و حتی تحریک گسلهای لرزهزا در جهت تسریع وقوع زلزلههای بزرگ شود. نتیجه میتواند فاجعهبار باشد، بهخصوص اگر جامعه برای آن آمادگی نداشته باشد. به دلیل عدم قطعیت بسیار زیاد، باید برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای بیشتر تلاش کنیم اما کاهش انتشار کافی نیست. باید روی سازگاری نیز سرمایهگذاری کنیم. انطباق میتواند اشکال مختلفی داشته باشد. توسعه محصولات هیبریدی جدید، اتخاذ سیاستهایی برای جلوگیری از ساختوساز بیشتر در حاشیه شهرها، جلوگیری از برداشت بیشتر از آبهای زیرزمینی، در مناطق مستعد فرونشست زمین که لرزهخیز هم هستند (مانند حاشیه شهرهای تهران، کرج، تبریز، مشهد و کرمان)، پیشگیری از وقوع سیلاب یا آتشسوزی، ساختن دیوارهای دریایی و دایکها و مهندسی زمین، نمونههایی از سازگاری هستند. تحقیقات و سیاستهای تغییرات اقلیم باید بیش از گذشته بر سازگاری تأکید کنند.