شهریار حیدری، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس، زمینه «ایجاد امید و آرامش» در بین «معترضان» را تشریح کرد
بازنگری در ساختار اداری، توزیع عادلانه ثروت و قدرت در مناطق محروم
اگر جوان بیکار نباشد و به دلیل نادیدهگرفتهشدن، دچار مشکلات هویتی نباشد، شبانهروز به کف خیابان نمیآید و با پلیس گلاویز نمیشود درحالیکه میداند برایش خطرات جدی به همراه دارد
در شرایط خاص اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی کشور که هر چند وقت یک بار مسئلهای منجر به تنشآفرینی و اعتراضات خیابانی میشود، لازم است مسئولان مربوطه فارغ از صرف نگاه امنیتی به اعتراضات، صدای معترضان را بشنوند و درصدد رفع موانع و مشکلاتی باشند که بخشی از بدنه اجتماعی را به خیابان کشیده است.
در شرایط خاص اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی کشور که هر چند وقت یک بار مسئلهای منجر به تنشآفرینی و اعتراضات خیابانی میشود، لازم است مسئولان مربوطه فارغ از صرف نگاه امنیتی به اعتراضات، صدای معترضان را بشنوند و درصدد رفع موانع و مشکلاتی باشند که بخشی از بدنه اجتماعی را به خیابان کشیده است. به عبارتی، با دوقطبیسازی در جامعه و نشنیده و ندیدهگرفتن معترضان، نهتنها مشکلی حل نمیشود، بلکه در صورت ساکتکردن مقطعی، صدای اعتراضات میتواند خطرآفرین بوده و به آتش زیر خاکستر بدل شود و حتی در آینده مشکلاتی برای کشور به وجود آورد. بنابراین بهتر است به قول شهریار حیدری، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس یازدهم که با «شرق» گفتوگو کرد، سران قوا و دیگر نهادها، بنشینند و تحلیلی درست و واقعی از شرایط موجود داشته باشند و معترضان را ببینند و بشنوند. او تأکید کرد اگر میخواهیم امید را به جامعه بازگردانیم، اول باید جوانان را ببینیم و مشکلات بیکاری و نیازهای اقتصادی آنها را مرتفع کنیم، بعد با تحلیل واقعی و تصمیمی مناسب، در ساختار اداری کشور بازنگری داشته باشیم. نماینده کرمانشاه، سرپلذهاب و قصرشیرین در مجلس یازدهم ادامه داد: باید ساختار توزیع عدالت در ثروت و قدرت و منابع را مورد بازبینی و اصلاح قرار دهیم تا هم امید به جامعه برگردد و هم جلو بحرانهای آینده گرفته شود. گفتوگوی شهریار حیدری، عضو کمیسیون امینت ملی و سیاست خارجی مجلس یازدهم، با «شرق» را در ادامه میخوانید.
از انصاف نگذریم، بخشی از نارضایتیها و اعتراضهای اخیر ناشی از مشکلات اقتصادی، احساس تبعیض و عمیقشدن شکاف طبقاتی است که مردم را به خیابانها کشانده. به نظر شما برای «تزریق امید» به جامعه باید چه «برنامه راهبردی» در نظر گرفت که امید و نشاط به جامعه برگردد؟
با این حرف موافقم و به اعتقاد بنده بخشی از اعتراضات و تجمعات خیابانی اخیر به دلیل حجم بیکاری، شرایط نامساعد اقتصادی و بحران هویتی جوانان است که متأسفانه به دلیل عدم برنامهریزی مناسب دولتهای مختلف برای جوانان و اشتغال آنها، گریبان جامعه را گرفته است. این موارد باعث شده با هر موضوع و بهانهای، اعتراضات و انتقادات به کف خیابان بیاید. البته بخش دیگری از اعتراضها، جدا از مباحث جوانان، ناشی از مشکلات اقتصادی است و دولت باید هر آنچه را در فضای اجتماعی شکل گرفته و یک موضوع واقعی است، مرکز توجه و بررسی قرار دهد. این اتفاقها چه متأثر از بیرون مرزها و چه داخل مرزها باشد یا به دلیل عدم آگاهی یا دلایل معیشتی یا دلایل اقتصادی و بیکاری تفاوتی ندارد. راهکار و چاره این است که مسئولان جمهوری اسلامی و سران سه قوه بنشینند و بر اساس یک تحلیل واقعی از مسائل امروز، چارهاندیشی کنند. قطعا جوان ما دوست ندارد کف خیابان بیاید و با نیروی انتظامی گلاویز شود و تنش ایجاد کند. این اتفاق دلایل مختلفی دارد؛ یا از روی ناآگاهی است یا متأثر از عوامل بیرونی یا ناشی از بیکاری جوانان است. هر سه موضوع به دولت جمهوری اسلامی ایران بازمیگردد و باید برای همه این موارد بهطور جدی چارهاندیشی کند. اگر جوان بیکار نباشد، بههیچوجه از عوامل بیرونی تأثیر نمیگیرد. اگر این جوان بیکار نباشد، رودرروی نیروی انتظامی قرار نمیگیرد و شبانهروز کف خیابان تجمع اعتراضی نمیکند با وجودی که میداند این کار برای او تبعات زیادی به همراه دارد و یک خطر جدی است. نکته دیگری که اهمیت بالایی دارد، این است که تأکید میکنم 99 درصد معترضان و اجتماعکنندگان مخالف نظام و جمهوری اسلامی نیستند. اطمینان دارم اگر فردا جنگی خواسته یا ناخواسته علیه کشور دربگیرد، همین جوانان در دفاع از جمهوری اسلامی سینه سپر میکنند. پس جوان امروز دنبال کار، اشتغال و مطالبات اقتصادی و اجتماعی است و بههیچوجه دنبال براندازی نیست و باید دراینباره تفکیک قائل شد.
قبول دارید بخشی از این اعتراضها ناشی از احساس تبعیض و شکاف طبقانی است که اتفاقا هر روز هم عمیقتر میشود؟
بله همینطور است. احساس تبعیض و پارتیبازی ازجمله مواردی است که باعث شده در نظام اداری ما با عدالت رفتار نشود. متأسفانه پارتیبازی وجود دارد و این تبعیضها باعث شده جوان ما به نظام و ساختار اداری بدبین شود. مثلا جوان جویای کاری که دارای مدرک تحصیلی و تخصص است اما پارتی ندارد، در مقابل جوان بدون تخصصی که مدرک لازم را ندارد اما پارتی و آشنا دارد، قافیه را میبازد. همین موارد تبعیضآمیز و نارضایتیها ذرهذره جمع میشود و در نهایت جوان معترض را به کف خیابان میکشاند و این فشارها به این شکل خود را نشان میدهد. بنابراین باید این موارد را از هم تفکیک کنیم. من معتقدم اصل نظام و حاکمیت جمهوری اسلامی یک بحث کلی است؛ یک بحث هم دولتها و نارضایتیهایی است که به عملکردها و کارکردها شکل گرفته است.
به نظر شما چطور باید «برنامه راهبردی امید» در برنامههای مجلس و دولت گنجانده شود که از نظر جامعه هم قابلیت پذیرش داشته باشد؟
جمهوری اسلامی ایران از نظر منابع، 9 درصد منابع دنیا با یک درصد جمعیت دنیا را در اختیار دارد. اگر این منابع توسط دولتمردان، تصمیمسازان و تصمیمگیران درست مدیریت شود، نباید برای جمعیت بیکار دغدغه داشته باشیم. از آنجایی که دچار سوءمدیریت هستیم و این مسائل درست مدیریت نمیشوند، یعنی از منابع به خوبی بهرهبرداری نمیشود و مدیران ضعیف، ناکارآمد، بیتعهد نتوانستهاند موارد را بهدرستی مدیریت کنند، این امر باعث رنجش جوانان و بیکاری گسترده آنها و ایجاد نارضایتی و سختی معیشت شده است. بنابراین تجمیع این موارد به نگرانی تبدیل میشود و این نگرانیها، نارضایتی و اعتراضها به کف خیابان میآیند. درحالیکه منابع ایران بسیار زیاد و سرزمین ما پر از نعمت است، اما به واسطه سوءمدیریت و بهکارگیری مدیران بیکفایت، این منابع به هدر میروند. بنابراین درصورتیکه رویکرد عدالتمحور داشته باشیم و به مناطق محروم و جوانان و اشتغال آنها توجه کنیم، پس از این شاهد چنین تجمعات و بحرانهایی در آینده نخواهیم بود. اگر امروز تحلیل درستی از وضعیت موجود داشته باشیم، جلو خیلی از مشکلات و اعتراضات پس از این گرفته میشود. همانطور که اشاره کردم، دلیل اصلی این اعتراضها و نارضایتیهای کف خیابان، یا ناشی از بیکاری و مشکلات اقتصادی است یا از بیهویتی جوانان سرچشمه میگیرد؛ چراکه جوان احساس میکند فردیت و شخصیت او محل بیتوجهی قرار گرفته است.
مختصات ایجاد امید در جامعه چه مواردی است و آیا تاکنون مجلس به آن مختصات فکر کرده که آنها را در برنامههای خود بگنجاند؟
مجلس یک نهاد تصمیمگیری است. تصمیمات مجلس در قالب قانون به کل جامعه تسری پیدا میکند و دولت هم مجری قانون است. به اعتقاد من، هم مجلس، هم دولت، هم قوه قضائیه و هم دیگر نهادها باید بنشینند و تحلیلی درست و واقعی از شرایط موجود داشته باشند؛ نه آن را دستکم بگیرند و نه دستبالا. به اعتقاد من اگر میخواهیم امید را به جامعه بازگردانیم، از عمده مختصات امیدآفرینی در جامعه این است که در این تحلیل واقعی تصمیمی مناسب با بازنگری در ساختار اداری کشور داشته باشیم و ساختار توزیع عدالت در ثروت و قدرت و منابع را بازبینی و اصلاح کنیم. این حداقل کاری است که میتوان به واسطه آن امید را به جامعه بازگرداند. برخی از جوانان نسبت به آینده و وضعیتشان ناامیدند، اما به کشور، حاکمیت و خاکشان اعتقاد دارند. اینها اگرچه از برخی مسائل ازجمله بیکاری و مشکلات اقتصادی و اجتماعی در رنج هستنند و همین موارد باعث میشود بهعنوان معترض به خیابان بیایند و تنشآفرینی کنند، اما با توجه به خواستهها و مطالبات بحق معترضان و شنیدن و دیدن آنها، میتوان جلو بسیاری از مشکلات و حتی بحرانها را گرفت و آنها را به آینده امیدوار کرد.