سالروز آغاز مذاکرات دیتون؛ چالشها و دستاوردها
در 1992 که اروپای غربی در برابر فشار آلمان برای استقلال کشور کرواسی سر تعظیم فرود آورد، در این زمان عزت بگوویچ رهبر بوسنیوهرزگوین بر سر یک دوراهی مهم قرار گرفت.
محمود فاضلی-دیپلمات پیشین و تحلیلگر بینالملل: در 1992 که اروپای غربی در برابر فشار آلمان برای استقلال کشور کرواسی سر تعظیم فرود آورد، در این زمان عزت بگوویچ رهبر بوسنیوهرزگوین بر سر یک دوراهی مهم قرار گرفت. او باید تصمیم میگرفت که برای استقلال و به رسمیت شناختهشدن بینالمللی اقدام کند یا بهعنوان زائدهای فرعی در دل صربستان بزرگ باقی بماند. درحالیکه هر دو آنان در پنهان نقشه کشیده بودند تا بوسنی را بین خود تقسیم کنند، «او باید بین سرطان خون یا تومور مغزی» یکی را انتخاب میکرد. بگوویچ در پی مذاکرات ژنو، وین، لندن و اوهایو در 1995 تن به معامله «دیتون» داد. او در این موج وحشتناک از پاکسازی قومی که جنگی علیه غیرنظامیان بود، جایگاه اخلاقی خود را در میان رهبران رقیب حفظ کرد. دشمنانش به او لقب بنیادگرا دادند؛ اما در واقع بنیادگرایان واقعی رهبران صرب و کروات بودند که اقداماتی وحشیانهتر از رفتار نازیها در اروپا را مرتکب شدند. اول نوامبر سال 1995 در پایگاه رایت-پترسون در نزدیکی شهر «دیتون» ایالت اوهایو آمریکا مذاکراتی آغاز شد که در نهایت منجر به توقف جنگ بوسنی و هرزگوین و ایجاد ساختار سیاسی کنونی این کشور شد. این مذاکرات از سوی ریچارد هالبروک (1941-2010) مشاور وزیر امور خارجه آمریکا و دیپلمات باسابقه آمریکایی رهبری شد و او توافقنامه کمپدیوید را که به جنگ اعراب و اسرائیل پایان داد، بهعنوان الگو در نظر گرفته بود. بیشک یکی از دستاوردهای عمده هالبروک ایفای نقشی کارساز در مذاکرات صلح دیتون بود. بر اساس این مذاکرات و قراردادی که که در 16 دسامبر 1995 در پاریس به امضای رهبران صربستان، بوسنی و کرواسی رسید و صلح در بوسنی برقرار شد تا مناقشه قومی که صد هزار کشته بر جای گذاشته بود، پایان یابد.
در دیتون بزرگترین پرسش این بود که چرا پیشنهاد گروه تماس مبنی بر تبدیل بوسنی و هرزگوین به کشوری با دو موجودیت بهعنوان مبنای مذاکرات پذیرفته شد، با وجود اینکه شرایط موجود میدان امکان سرانجام متفاوتی و انصراف از تقسیمات و ایده جمهوری صربسکا را میداد. هالبروک گفته بود: «در آن زمان بود که بمباران مواضع صربها در اوج موفقیت بود، دومین یکشنبه ماه سپتامبر وقتی سیستم فرماندهی و کنترل در «بانیا لوکا» نابود شد و صربها آسیبپذیر و متواری بودند، آمریکا با دو گزینه ممکن روبهرو شده بود: یکی رد طرح گروه تماس و تشویق تهاجم کرواتها و مسلمانان به منظور رسیدن به پیروزی در جنگ و دیگری کنارگذاشتن تقسیمات و طرح گروه تماس برای ایجاد دو موجودیت. آمریکا آگاه بود که در زمان شروع مذاکرات دیتون تقسیم سرزمین به شکلی بود که حدود 70 درصد از آن تحت کنترل صربها بود و بعدا بهسرعت به نسبت 50 درصد در مقابل 50 درصد نزدیک میشد. ما تصمیم گرفتیم به طرح گروه تماس پایبند باشیم».
هالبروک همچنین مدعی بود میلوشویچ، رئیسجمهور وقت صربستان، به او التماس میکرد که حمله کرواتها و بوشنیاکها به بانیا لوکا را متوقف کند و اینکه خودش هم با تصرف این شهر به دست کرواتها و بوشنیاکها مخالف بود. با درنظرگرفتن وجود تعداد بسیار زیاد آوارگان در منطقه، ما فکر نمیکردیم از نظر اخلاقی یا سیاسی درست باشد که به آنها اجازه دهیم بانیا لوکا را تصرف کنند. ما به زاگرب رفتیم و در 19 سپتامبر نشستی پرسروصدا با عزت بگوویچ و توجمان، رئیسجمهور وقت کرواسی، داشتیم و از آنها خواستیم قبل از رسیدن به بانیا لوکا توقف کنند. توجمان در این نشست با صدای بلند خطاب به عزت بگوویچ گفت: «ما 80 درصد از فتوحات را انجام دادیم!». عزت بگوویچ، رئیس شورای ریاستجمهوری بوسنی، در جریان آغاز مذاکرات نارضایتی خود را نشان میداد؛ زیرا این مذاکرات در زمانی برگزار میشد که ارتش بوسنی و هرزگوین به موفقیتهای بزرگ در جبهه دست مییافت. او حتی به فکر این بود که آیا به دلیل ساختار دو موجودیتی در مذاکرات شرکت کند یا خیر. او باور داشت که بوسنی فقط یک قطعه زمین نیست، بلکه یک عقیده است، مبنی بر اینکه انسانهای پیرو ادیان مختلف میتوانند با هم زندگی کنند؛ اما کریستوفر وزیر امور خارجه آمریکا و هالبروک به او اطمینان میدادند که جنگ میتواند پایان عادلانهای داشته باشد و اینکه حمایت زیادی از ارتش و اقتصاد بوسنی صورت خواهد گرفت. کریستوفر، از عزت بگوویچ حتی باجگیری میکرد و نگرانی خود را از نفوذ ادعایی ایران و تعداد زیاد مجاهدین (اتباع عرب) ابراز کرد و خطاب به عزت بگوویچ گفت: «باید با شما خیلی صریح باشم، حتی یک مجاهد هم خیلی زیاد است».
مذاکرات 21 روز طول کشید و پس از باجگیریها، تهدیدها و فشارهای فراوان علیه همه طرفها، با موفقیت به پایان رسید و بوسنی به صلح دائمی دست یافت.