امیدعلی مسعودی در گفتوگو با «شرق»:
تبرئهشدن 2 خبرنگار به نفع مطبوعات است
چرا یک رسانه مرجع میشود؟ سؤالی که بخش بزرگی از جواب آن در گرو نگاه مخاطب است. رسانههایی که بتوانند خوراک مخاطبانشان را تأمین کنند، در آستانه توجه قرار میگیرند، این خوراک چندان چیز عجیبی نیست، هرچقدر پاسخ به سؤال مخاطبان سریع، دقیق و صادقانه باشد، یک رسانه را در وضعیت مرجعشدن قرار میدهد، رقابت دائمی که میتواند سبب حفظ یا حذف یک رسانه شود؛
شرق: چرا یک رسانه مرجع میشود؟ سؤالی که بخش بزرگی از جواب آن در گرو نگاه مخاطب است. رسانههایی که بتوانند خوراک مخاطبانشان را تأمین کنند، در آستانه توجه قرار میگیرند، این خوراک چندان چیز عجیبی نیست، هرچقدر پاسخ به سؤال مخاطبان سریع، دقیق و صادقانه باشد، یک رسانه را در وضعیت مرجعشدن قرار میدهد، رقابت دائمی که میتواند سبب حفظ یا حذف یک رسانه شود؛ اما این رقابت باید عادلانه باشد، در وضعیتی که رسانههای حرفهای نمیتوانند روایتگر یک بزنگاه باشند، نشان مرجعبودن به سینه رسانه دیگری مینشیند؛ حتی اگر وقتی در یک بزنگاه رسانههایی که قرار است سرعت و صداقت را چاشنی خبر و گزارش خود کنند، محدود میشوند و اگر آن محافظهکاری دائمی را کنار بگذارند، ممکن است در مرجعیت قرار بگیرند اما احتمالا با یکسری از مسائل مواجه میشوند که در صورت تبرئهشدن از آن اتهامها میتوانند مرجعیت رسانههای داخلی را کمابیش حفظ کنند. امیدعلی مسعودی، دانشیار علوم ارتباطات دانشکده فرهنگ و ارتباطات، درباره این موضوع به گفتوگو پرداختیم که در ادامه میخوانید.
خبرنگاران طبق قانون مطبوعات عمل میکنند؟
من معتقدم که رفتار و کردار خبرنگاران باید مطابق با قانون مطبوعات و آییننامه آن باشد، بالاخره در مطبوعات ما یک بخش نظارت بر مطبوعات وجود دارد که معمولا این هیئت بر تخلفات رسانهها رسیدگی میکند؛ بنابراین اگر بخواهد محدودیتهایی ایجاد شود، ما محدودیتهایی در شرایط خاص مثل مسائل امنیت ملی یا حریم خصوصی داریم و طبعا نظارت هیئت نظارت بر مطبوعات که از جاهای مختلف حتی از قوه قضائیه صورت میگیرد، میتواند به اینکه محدودیتهای غیرقانونی ایجاد نشود، کمک کند.
یکسری وظایف برای خبرنگار تعیین شده و زمانی که یک رویداد رخ میدهد، وظیفه خبرنگار تهیه و پوشش گزارش و وظیفه عکاس تهیه عکس است، اگر همه چیز به این موضوع ختم شود که این افراد در خارج از کشور آموزش دیدهاند، باعث زیرسؤالرفتن حرفه روزنامهنگاری نمیشود؟ چون این موارد سادهترین اتفاقاتی است که یک روزنامهنگار باید انجام دهد. مشکلی که ما داریم این است که در داخل کشور باید شرایط آموزش به همکارانمان را فراهم کنیم. متأسفانه در دوره دولت قبل، مرکز آموزش رسانه و مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه روشش تغییر کرده است. نه بودجهای به آن تعلق گرفت و نه کتاب آموزشیای به چاپ رساند. این در حالی است که تحولات زیادی در عرصه مطبوعات، خبرگزاریها و رادیو تلویزیونها رخ میدهد. وظیفه این مرکز این است که آموزشهای بهروز را برای خبرنگاران، سردبیران و مدیران مسئول برپا کند. سالها بود که این مرکز در کنار دانشگاهها و دانشکدههای ارتباطات، یکی از مراکز مهم آموزش روزنامهنگاری بود، البته قول داده شده که دورههای پیشرفتهای برای آموزش خبرنگاران برگزار کند تا نیازی نباشد که خبرنگاران ما با هزینه سنگین این دورهها را بگذرانند.
درحالحاضر به تعدادی از روزنامهنگاران این اتهام وارد شده که شما اگر عکس و گزارشی از یک رویداد تهیه کردهاید، در خارج از کشور آموزش دیدید، مگر این موارد چیزهای سادهای نیست که یک خبرنگار باید آن را اعمال کند؟
ما درحالحاضر نمیتوانیم قضاوت کنیم؛ چون نمیدانیم آن آموزشهایی که همکاران ما در خارج از کشور دیدهاند، تا چه اندازه از نیاز کار روزنامهنگاری را برطرف میکند؟ اگر ما آموزش را با نظارت وزارت امور خارجه یا نهادهای مردمی برقرار کنیم، این مشکلات ایجاد نمیشود. خبرنگاران ما باید در حین خدمت آموزش ببینند. در دورهای که آقای روحانی رئیسجمهور بودند، یکی از کارهایی که انجام دادند، این بود که روابطعمومی تمام استانداریها را حذف کردند، عملیات تروری که در شاهچراغ رخ داد، یک روابطعمومی حضور نداشت که این اخبار را بهدرستی به ما منتقل کند. این موارد از مشکلات حوزه روزنامهنگاری ما است.
بیانیه اخیری که منتشر شد، مقداری خبرنگاران را محدود میکند، با ایجاد این محدودیت ما مرجعیت را به رسانههای بیگانه نمیدهیم و باعث نمیشود که مرجعیت از رسانههای داخلی ما گرفته شود؟
مدتها بود که من روزنامه نمیخواندم و رسانهها را دنبال نمیکردم؛ اما درحالحاضر رسانههای ما یکسری مطالب جدی مینویسند و گزارشهایی را ارائه میدهند که کارشناسانه است. چپ و راست بودن آنها هم فرقی نمیکند. در بحرانهایی که مطبوعات ما آزاد بودند، مثل سالهای 1320، 1332، شروع پیروزی انقلاب اما متأسفانه بعدها مطبوعات ما به دعواهای سطح پایین راه پیدا کردند. اگر مطبوعاتمان هم وظایف خود را حفظ کنند و منتقدان هم شرایط انتقاد را حفظ کنند، فکر میکنم که ما روزنامهنگاران بسیار برجستهای داریم.
اینکه در این سالها رسانههای ما نتوانستند رسالت خود را حفظ کنند، به فشارهای سیاسی و محدودیت قانون مطبوعات بازنمیگردد؟
نه، چون قانون مطبوعات، فشاری ایجاد نمیکند، ما نتوانستیم از فرصتهایی که پیش میآید، بهدرستی استفاده کنیم. مثلا مطبوعات ما دائم درحال نوشتن مطالب سیاسی است. درحالیکه امسال با وجود خشکسالی، قطعی برق خیلی کم بود اما هیچ روزنامهنگاری به این مطلب نپرداخت. روزنامهنگار فقط نباید ابعاد منفی یک جامعه را بررسی کند. وظیفه دارد که همه موارد و همه موضوعات را پوشش دهد. از طرفی هم نهادها نسبت به انجام کارشان احساس تردید دارند؛ وگرنه اگر یک روزنامهنگار کار خودش را درست انجام دهد، در دادگاه هم هیئت منصفه طبق قانون مطبوعات میتواند از او دفاع کند. معمولا مجازاتهایی هم که در حوزه مطبوعات رخ میدهد، چندان بازدارنده نیست. بهتازگی هم خبرنگاری نداشتیم که برای درست انجامدادن وظیفه و صداقت دچار مشکل شده باشد.
واقعا موردی نداشتیم؟
بههرحال ممکن است مشکلی پیش بیاید، این مسئله یک اتهام است. این دوستانی که بهتازگی دچار مشکل شدند، هنوز محکوم نشدهاند. به امید خدا در دادگاه از خودشان دفاع میکنند و مشکلی هم برایشان پیش نمیآید. این افراد باید در دادگاه از حرفه خودشان دفاع کنند و اگر هم اتهامی وجود دارد، باید بهصورت مستند از آن دفاع کنند. من نمیپسندم که خیلی راحت به افراد اتهام وارد شود و بعد از واردکردن اتهام جایگاه این موضوع را وارد مطبوعات کنیم. ترجیح میدهم در دادگاه وکلای خوبی مثل آقای کامبیز نوروزی و نعمت احمدی داشته باشیم تا این دوستان بتوانند یک دادخواست خوب ارائه دهند؛ چون دفاع از این دو خبرنگار در صورت تبرئهشدن به نفع مطبوعات ماست، اگر هم محکوم شوند، کل مطبوعات ما زیر سؤال میروند. البته مطمئنم که اتفاقی رخ نمیدهد؛ چون خبرنگاران ما بسیار حرفهای هستند و هرکدام از آنها بهتنهایی میتوانند یک رسانه را مدیریت کنند.