ارزیابی اثرات زیستمحیطی مزایده 5 هزار معدن
مزایده به شرط تخریب محیط زیست
بر اساس گزارشهای منتشرشده در برخی خبرگزاریها وزارت صمت تصمیم به فعالسازی بیش از پنجهزار معدن گرفته است؛ تصمیمی که میتواند محیط زیست ایران و در نتیجه کیفیت زندگی بخشی از ساکنان این سرزمین را با مخاطرات جدی روبهرو کند. معادن با محیط زیست ارتباط بسیار نزدیک دارند؛
محمدرضا حیدری*: بر اساس گزارشهای منتشرشده در برخی خبرگزاریها وزارت صمت تصمیم به فعالسازی بیش از پنجهزار معدن گرفته است؛ تصمیمی که میتواند محیط زیست ایران و در نتیجه کیفیت زندگی بخشی از ساکنان این سرزمین را با مخاطرات جدی روبهرو کند. معادن با محیط زیست ارتباط بسیار نزدیک دارند؛ بهگونهای که میتوانند بیشترین اثر مخرب را هم بر آنها داشته باشند. متأسفانه گزارشهای عمومی شایان اتکایی از جزئیات این معادن بهخصوص مطالعات زیستمحیطی در دسترس نیست تا بتوان ارزیابیهای دقیقتری انجام داد، اما به دلیل اهمیت موضوع در این نوشته سعی شده است با استناد به مطالعات مشابه انجامشده در ایران و دیگر کشورها به برخی از اثرات زیستمحیطی معادن اشاره شود.
اکتشاف، استخراج و فراوری مواد معدنی از دیرباز مورد توجه جوامع انسانی بوده است. از انقلاب صنعتی که زغالسنگ در آن نقش ویژهای داشته است تا همین اواخر که عناصر کمیاب زمین (Rare Earth Elements) نقش مهمی در انقلاب اطلاعاتی داشتهاند، از آنچه ساخته میشود تا جان انسانها نجات یابد تا آنچه با آن مینویسیم، میخوانیم و پیشرفت میکنیم، همگی نیازمند مواد اولیه و استخراجی هستند. به اینها اضافه کنید تولید سرمایه و اشتغالزایی که این صنعت میتواند برای کشورها و جوامع به ارمغان آورد. اما همه اثرات معدنکاری به این نکات مثبت ختم نمیشود. از زمانی که اهمیت محیط زیست برای جوامع و دولتها بیشتر و بیشتر هویدا شد، نتایج فعالیتهای اقتصادی هم در بستری با بازهای طولانیتر ارزیابی و ارزشگذاری میشود. بسیاری از فعالیتهایی که تا به دیروز در مهندسی و اقتصاد بهعنوان ارزش محض تلقی میشدند، دیگر بسان گذشته نبودند، در بعضی موارد از ارزش افتادند یا با مخالفان جدی در سطوح مختلف جامعه روبهرو شدهاند. استحصال زغالسنگ برای تولید انرژی نمونه بارز آن است که امروزه مخالفان سرسختی در کشورهای مختلف دارد. معدنکاری هم از همینگونه فعالیتهاست که اگرچه میتواند باعث اشتغالزایی و تولید سرمایه شود، اما در صورت عدم توجه کافی به اثرات زیستمحیطی آن نهتنها باعث پیشرفت نمیشود، بلکه در درازمدت ارزشهای متصور از معدنکاری را به باد یغما خواهد برد. از همین جهت است که رعایت اصول توسعه پایدار در برنامهریزیهای کلان مرتبط با معدنکاریها حائز اهمیتی انکارنشدنی است. در بسیاری از کشورهای توسعهیافته نهتنها بودجههای هنگفت برای حفظ محیط زیستشان در قبال توسعه صنایعشان تخصیص داده میشود، بلکه در دانشگاههای طرازاولشان از معدن و محیط زیست بسیار سخن به میان است که خود حداقل میتواند این مهم را به تصمیمسازان، صنعتکاران و جامعه محیطزیستی ایران یادآوری کند که این همه بودجه و تحقیقات گسترده علمی برای حفظ محیط زیست در قبال فعالیتهای معدنی برای چیست؟ در این نوشته بهطور خلاصه به بررسی برخی اثرات زیستمحیطی معدنکاری و تطابق یا ضدیت آنها با توسعه پایدار خواهیم پرداخت. البته هدف این نوشته نیز افزایش آگاهیهای زیستمحیطی عمومی است و برای بررسی دقیقتر باید هرکدام از این پنج هزار معدن مورد مطالعات جدی، دقیق، تخصصی و محلی قرار گیرند. در ادامه بهطور مختصر به اصل ۵۰ قانون اساسی، تعریف عدالت محیطزیستی، اصول توسعه پایدار، اهمیت معادن و اثرات زیستمحیطی معدنکاری پرداخته میشود.
اصل ۵۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
«در جمهوری اسلامی، حفاظت محیط زیست که نسل امروز و نسلهای بعد باید در آن حیات اجتماعی رو به رشدی داشته باشند، وظیفه عمومی تلقی میشود. از اینرو فعالیتهای اقتصادی و غیر آن که با آلودگی محیط زیست یا تخریب غیرقابلجبران آن ملازمه پیدا کند، ممنوع است».
این اصل در قانون اساسی نقطهای امیدوارکننده است که نهتنها به حیات اجتماعی رو به رشد اشاره دارد، بلکه حفظ محیط زیست را بستر لازم برای این رشد میداند و آن را به رسمیت میشناسد. مهمتر آنکه نیازهای نسلهای آتی را هم در نظر گرفته است و به حفظ محیط زیست و عدالت بیننسلی اشاره دارد که این خود به نوعی تعریف توسعه پایدار است. بااینحال، کیفیت اجرای قوانین و پایبندی به این اصل مترقی و اولویتدادن به محیط زیست است که میتواند نتیجه مثبت به همراه آورد. قبل از پرداختن به اثرات زیستمحیطی معادن لازم است به اختصار به مفاهیمی همچون عدالت محیطزیستی و توسعه پایدار پرداخته شود.
عدالت محیطزیستی (environmental justice)
عدالت محیطزیستی عبارت است از برخورد منصفانه و حضور مؤثر اقشار مختلف فارغ از رنگ، نژاد، قومیت و طبقه اقتصادی در پیشبرد و اجرای قوانین محیطزیستی بهگونهای که همه افراد جامعه به یک اندازه در برابر مخاطرات محیطزیستی محافظت شوند و همچنین همه افراد جامعه شرایط دسترسی برابر به فرایندهای وضع قوانین محیطزیستی مرتبط با کار و زندگی و سلامتیشان داشته باشند (آژانس حفاظت از محیط زیست آمریکا). دیگر مفهوم مهم برابری محیطزیستی (Environmental equity) است که بر برابری نوع بشر در دسترسی به محیط زیست سالم تأکید دارد. برقراری عدالت محیطزیستی در یک جامعه نیز برابری محیطزیستی را برای افراد جامعه به همراه خواهد داشت.
توسعه پایدار (Sustainable Development)
تعریف توسعه پایدار از نظر سازمان ملل عبارت است از توسعهای که نیازهای نسل حاضر را بهگونهای تأمین کند که نیازهای نسلهای آتی به مخاطره نیفتد. توسعه پایدار ابعاد گوناگونی دارد و اهدافی چندبعدی را دنبال میکند. اداره امور اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل اهداف ۱۷گانهای برای توسعه پایدار معرفی کرده است. این اهداف عبارتاند از: ۱) ریشهکنی فقر
۲) رفع گرسنگی ۳) سلامت و رفاه ۴) تحصیل باکیفیت ۵) برابری جنسیتی
۶) آب تمیز و بهداشتی ۷) انرژی پاک و مقرونبهصرفه ۸) اشتغال شرافتمندانه و رشد اقتصادی ۹) صنعت، نوآوری و زیرساخت ۱۰) کاهش نابرابریها
۱۱) شهرها و جوامع پایدار ۱۲) تولید و مصرف مسئولانه ۱۳) اقدامات لازم برای مبارزه با تغییرات اقلیمی ۱۴) زندگی زیر آب ۱۵) زندگی روی آب ۱۶) عدالت و صلح و ۱۷) مشارکت در تحقق این اهداف. هرآنچه پیشرفت همراهی بیشتری با این اهداف 17گانه داشته باشد، آن پیشرفت به توسعه پایدار نزدیکتر خواهد بود و میتواند بیشتر تضمینکننده رفع نیازهای فعلی ما به دور از بهخطراندازی نیازهای آتی نسلهای بعدی باشد؛ یعنی همان که در اصل ۵۰ قانون اساسی مورد تأکید است. معدنکاری هم باید در چنین چارچوبهایی ارزیابی شود تا مشخص شود آیا طرح استخراج از معادن (مزایده بیش از پنج هزار معدن) میتواند منجربه توسعهای پایدار شود یا خیر.
جایگاه معدن در پیشرفت کشورها
برای یک ارزیابی منصفانه محیطزیستی لازم است به نقش اقتصادی معادن نیز توجه کرد. همانگونه که در ابتدا بیان شد، استخراج منابع نقشی انکارنشدنی در توسعه و پیشرفت کشورها ایفا میکنند. این امر برای کشورهای درحالتوسعهای مانند ایران که نیاز به منابع معدنی برای گسترش صنایع دارند، از اهمیت ویژهتری برخوردار است. اشتغالزایی و رفع فقر بهویژه در مناطق محلی ازجمله فواید معدنکاری است که اتفاقا میتواند همراستا با اهداف 17گانه (۱، ۲ و ۸) توسعه پایدار سازمان ملل هم نیز باشد. احتمال بهبود زیرساختهای محلی ازجمله احداث جاده، مدارس و درمانگاهها میتواند به بهبود شرایط تحصیل و سلامت (اهداف ۳ و ۴ توسعه پایدار) ختم شود. اینها به این معنی است که معدنکاری و استحصال مواد خام اولیه به خودی خود یک فعالیت صرفا منفی نیست، اما برای آنکه نتایج این دستاوردها پایدار باشند، لازم است نکات محیطزیستی نیز به دقت و با جدیت دنبال شوند تا پیشرفت در جهت توسعه پایدار باشد.
ارزیابی اجتماعی معدنکاری موضوع این نوشته نیست، اما شاید اشارهای کوتاه مفید باشد. در مطالعهای که بر روی اثرات اجتماعی و زیستمحیطی معادن کشور تانزانیا انجام شده است (مجله علمی تولید پاک –Journal of Cleaner Production - ۲۰۰۶) تبعیضهای جنسیتی مانند تمایل بیشتر شرکتها به استخدام مردان تا زنان و همچنین پدیده بهکارگیری کودکان نیز گزارش شدهاند که برخلاف برخی از اهداف 17گانه توسعه پایدار سازمان ملل هستند. نکته نگرانکننده دیگری که در این مطالعه به آن اشاره شده، افزایش نرخ رشد جمعیت در مناطق مورد مطالعه است. افزایش جمعیت شاید در نگاه اول مثبت به نظر آید، اما اگر اکوسیستم طبیعی منطقه مورد نظر ظرفیت پذیرش افزایش جمعیت را نداشته باشد با ناپایداری اقلیمی مواجه خواهد شد و در درازمدت نتایج نامناسبی را به همراه خواهد داشت. از دیگر اثرات اجتماعی میتوان به افزایش تصادفات جادهای ناشی از تردد خودروهای سنگین، نابرابریهای اجتماعی ازجمله نابرابری در حقوق و جذب نیروهای غیرمحلی، منازعات اجتماعی (به دلیل عدم توزیع عادلانه ثروت و در جهت دسترسی بیشتر به منابع جدید ناشی از معدنکاری)، ایجاد پدیده کودک کار، شرایط نامساعد کار در معدن، ایجاد شغلهای کاذب و موقتی، جابهجایی و سلب مالکیتها و مهاجرت اجباری اشاره کرد.
اثرات زیستمحیطی فعالیتهای معدنی
فعالیتهای معدنی یکی از دلایل مهم تولید و انتشار آلایندگیها در طبیعت هستند. برای ارزیابیهای محیطزیستی پارامترهای مختلفی مدنظر کارشناسان قرار میگیرند که از آنها میتوان به میزان تولید گازهای گلخانهای ناشی از فعالیتهای معدنی (مانند سوخت فسیلی ماشینآلات و انرژی مورد استفاده برای استخراج و تصفیه مواد معدنی)، نوع و نحوه انتشار آلایندگیها در طبیعت، تولید فاضلاب ناشی از فعالیتهای معدنی و مدیریت زباله در حین و پایان عملیات معدنی اشاره کرد.
آلودگی خاک و آب
در مطالعهای که بر روی نمونهبرداریهای خاک مناطق نزدیک به معادن مس میدوک انجام شده است، مقادیر فلزات مختلف مورد بررسی قرار گرفتهاند (مجله علوم زمین مالزی Earth Science Malaysia - ۰۱۰۸- ۲۰۱۹). سرب موجود در نمونههای مورد مطالعه حدودا ۷۵ برابر حالت معمولی و سه برابر حداکثر سرب مجاز برای زمینهای بازی کودکان گزارش شده است. این اعداد نشاندهنده میزان مواد خطرناک مناطق اطراف معادن است که هم میتواند سلامت انسانها بهخصوص کودکان را به خطر اندازد و هم میتواند به انواع گوناگون حیوانات و گیاهان صدمه وارد کند. این مقدار برای دیگر عناصر مانند مولبیدنوم حدودا ۲.۵ برابر و زینک (روی) حدودا ۲۶ برابر میزان طبیعی گزارش شدهاند. انتشار این عناصر خطرناک ناشی از معدنکاری منتهی به خاک نیست و در آبهای جاری، رودخانهها و دریاچهها نیز مشاهده شدهاند. در مطالعهای که بر روی روستاهای اطراف معادن در جغتای سبزوار انجام شده، وجود عناصر مختلف در منابع آب محلی گزارش شده است (مجله علمی
International Journal of Environmental Analytical Chemistry- ۱۷۴۳۸۳۵ – ۲۰۲۲). برخی از این عناصر که مقادیرشان فراتر از حدود مجازند، نهتنها برای محیط زیست بلکه برای سلامت انسانها بسیار مضر هستند. برای مثال در این مطالعه میزان آرسنیک بین ۱۵ تا ۲۲ میکروگرم در هر لیتر آب گزارش شده که حدودا دو برابر مقدار مجاز اعلامشده از سوی آژانس حفاظت از محیط زیست آمریکاست. این مقدار برای کروم حدودا دو برابر و برای کادمیوم حدودا شش برابر مقادیر مجاز بودهاند. مقادیر کم آرسنیک سمی است و میتواند موجب سرطان ریه و پوست شود. کادمیوم هم عنصری خطرناک و سمی است که مقادیر زیاد آن میتواند باعث بیماریهایی ازجمله پوکی استخوان و سرطان شود. کروم هم ازجمله عناصری است که مقادیر غیرمجاز آن میتواند سرطان ریه، عقیمسازی مردان و زنان و عدم رشد جنین را باعث شود. در دیگر مطالعات، وجود سیانور در آب آشامیدنی مناطق اطراف معادن نیز گزارش شده است.
در گزارش مربوط به معادن جغتای در تمامی روستاهای مورد بررسی شاخص آلایندگی و مقادیر ریسک سرطان بالاتر از حدود مجاز گزارش شدهاند. این زنگ خطر بزرگی است برای پنج هزار معدنی که مشخص نیست آیا مطالعات زیستمحیطی و اجتماعی با دقت کافی و بهطور شایستهای در آنها انجام شده است یا خیر.
فاضلاب معادن و سدهای باطله
در کنار انباشتگی عناصر خطرناک در اطراف معادن، فاضلاب خروجی از معادن نیز بسته به ماده معدنی استحصالی و تکنولوژیهای مورد استفاده میتواند برای حفظ سلامت انسان و اکوسیستمهای طبیعی بسیار زیانآور باشد. ورود این آلایندگیها به منابع آبی و زنجیره غذایی میتواند موجب انتقال این آلایندگیهای انباشتهشده به انسانها شود. تماس آبهای جاری مانند آب باران یا نهرها با فعالیتهای معدنی یا رهاسازی آب مصرفی در معادن در طبیعت میتواند تا کیلومترها کیفیت آب را کاهش دهد. تماس آب باران با حفره معدنی ایجادشده در پایان عملیات معدن هم میتواند تا سالها و شاید دههها موجب انتشار آبهای اسیدی در طبیعت شود. برای کنترل انتشار اینگونه آلایندگیها و همچنین جمعآوری آبهای آلوده ناشی از عملیات معدنکاری نیز سدهای باطله مورد استفاده قرار میگیرند. مخزن سدهای باطله معمولا مملو از آلایندگیهای مختلفی است که برای طبیعت و انسان خطرناک گزارش شدهاند. از اینکه کدامیک از این پنج هزار معدن اشارشده مجهز به سدهای باطله هستند یا باید باشند ولی نیستند، متأسفانه اطلاعاتی در دسترس نیست. اینکه آیا ملاحظات محیطزیستی مورد نیاز در طراحیها، اجرا و نظارت اعمال میشود یا نه، تنها با مطالعه گزارش ارزیابیهای محیطزیستی معادن مورد نظر ممکن است. اما آنچه پرواضح است، این است که آب خروجی از بسیاری از معادن آلوده است و نیاز به تصفیه یا جمعآوری در مخزن سدهای باطله دارد و مدیریتی صحیح را میطلبد. شکست سد باطلهای که حجم مخزنش با مواد سمی و آلاینده پر شده است، یک فاجعه ملی-محیطزیستی را به بار خواهد آورد. شکست سدهای باطله امری غیرمحتمل نیست که بتوان از آن به سادگی عبور کرد. موارد فراوانی از شکست سدهای باطله در گوشه و کنار دنیا گزارش شده است.
ازجمله رخدادهای چندماهه اخیر میتوان به شکست سد باطله مربوط به معدن الماس ویلیامسان در تانزانیا اشاره کرد که شکست این سد باعث تخلیه ۱۲ میلیون مترمکعب آب آلوده به پاییندست شد. موجی از گل به طول تقریبی یک کیلومتر نیز مساحتی حدود شش کیلومترمربع را در بر گرفته و خسارتهای فراوانی به ساکنان پاییندست و زمینهای کشاورزیشان و اکوسیستم طبیعی وارد کرده است (وبلاگ انجمن ژئوفیزیک آمریکا). انتقال این رسوبات میتواند باعث تغییر شکل نهرها شود و کاهش عمق آب برکهها و دریاچههای محلی را هم موجب شود. نمونه اخیر دیگر شکست سد باطله معدن آهن پائو برانکو در برزیل است که بیش از ۱۲ هکتار از اراضی پاییندست را آلوده به مواد آلاینده نگهداریشده در پشت سد کرده است. نمونههای فراوان دیگری را میتوان نام برد که نشاندهنده احتمال تخریب سدهای باطله مورد استفاده در معادن و تخریب اکوسیستم مجاور است. در یک سال گذشته بیش از ۲۰۰ مورد شکست سد باطله در اقصینقاط دنیا گزارش شده است که حجم آب آلوده رهاشده بیش از ۲۵۰ میلیون مترمکعب تخمین زده شده است (مجله علمی زمینشناسی مهندسی – ۲۰۲۲) که نشان از اهمیت ویژه طراحی، نظارت و اجرای صحیح اینگونه سدها دارد.
عوامل مختلفی باعث شکست سدهای باطه میشود که عدم طراحی مناسب و ایراد در اجرا از جمله آنها هستند. بارانهای سهمگین یکی دیگر از عوامل شکست سدهاست. حدودا 25 درصد سدهای باطله شکستهشده در دنیا به دلیل همین بارندگیها بوده است که اتفاقا بنا به تغییرات اقلیمی و گرمایش کره زمین نیز به تکرار در حال رخدادن است؛ بنابراین عدم مدیریت صحیح فاضلاب معدنها مشکلزاست و حتی اگر هم سدهای باطلهای یا سیستمهای حفاظتی دیگری طراحی و اجرا شوند، خود نیز میتوانند باعث ایجاد مشکل شوند. اینها همه حکایت از آن دارد که اهمیت موضوع ارزیابیهای زیستمحیطی در ارتباط با تکتک این پنج هزار معدن و نگرانیهای جامعه محیطزیستی از عدم انتشار شفاف آنها بیجهت نیست. مناطقی که بارشهای سهمگینتری تجربه کردهاند یا بارانزاتر هستند مستعد شکست سد هستند. اگر آن مناطق نزدیک به مناطق حفاظتشده یا پهنه جنگلی کشور باشند احتمال این تخریبها بیشتر و بیشتر میشود.
آلودگیهای زیستمحیطی ناشی از معدنکاری تنها محدود به مرحله استخراج نیست و به بخش فراوری هم گسترش مییابد. فراوری مرحله پس از استخراج است تا مواد استخراجی به مواد اولیه مورد نیاز صنایع تبدیل شود. این مرحله خود میتواند در صورت عدم رعایت نکات زیستمحیطی نیز عامل تخریب طبیعت باشد. متأسفانه اطلاعرسانی مناسبی درباره مزایده پنج هزار معدن نشده است تا بتوان با دقت بیشتری ارزیابی کرد اما معمولا این مرحله هم انرژیبر است و هم بسته به نوع تکنولوژی مورد استفاده میتواند زباله یا فاضلابهای بسیار سمی تولید کند که نشت یا رهاسازی آنها در طبیعت میتواند سلامت آب و خاک مناطق مسکونی و طبیعت اطراف معادن را تا کیلومترها به خطر جدی بیندازد. هرچند تولید اینگونه مواد سمی بسته به نوع تکنولوژی مورد نیاز جهت استحصال و فراوری متفاوت است اما به عنوان نمونه برای استخراج هر تن از عناصر کمیاب (Rare Earth Elements) حدودا ۱۲ هزار مترمکعب گاز آلاینده (شامل اسید هیدروفلوریک، اسید سولفوریک و دیاکسید سولفور و...) و ۷۵ مترمکعب فاضلاب اسیدی تولید میشود (وبسایت دانشگاه امآیتی – ۲۰۱۶ – مدیریت استراتژیک معادن). در کنار انتشار آلایندگیها به خاک، زمینهای حوالی معادن پس از مدتی حاصلخیزی خود را ممکن است از دست بدهند که از جمله تخریبهای غیر قابل برگشت است و این خود میتواند امنیت غذایی و زیستگاه جانوران را به مخاطره بیندازد.
در مطالعهای که روی سلامت جوامع محلی و طبیعت اطراف معادن طلا در کشور غنا انجام شده است، نتایج قابل تأملی مشاهده میشود (مجله علمی پایش و ارزیابی محیطزیستی – Environmental Monitoring and Assessment). زنگ خطری که این مطالعه برای ما به صدا درآورده آن است که علیرغم وجود قوانین مرتبط با معدن و محیط زیست در غنا رودخانههای مجاور معادن به شدت آلوده گزارش شدهاند. این میتواند نشاندهنده آن باشد که قوانین زیستمحیطی اگر هم وجود داشته باشند به تنهایی منجر به حفاظت از اکوسیستم طبیعی نخواهند بود و مجموعه عوامل دیگری از جمله نظارت دائمی کارشناسان محیطزیستی مقیم در معادن، بازرسیهای زیستمحیطی متناوب، وجود گزارشهای محیطزیستی ماهانه از پروژهها، دسترسی آزادانه خبرنگاران و کارشناسان مستقل محیطزیستی به این دادهها و گزارشات و... مورد نیاز است.
مدیریت نخالهها و زبالههای معدنی
دیگر نکته مهم در ارتباط با معدنکاری، تولید میلیونها تن نخاله و زباله است. به عنوان مثال به ازای هر گرم طلا حدودا سه تن نخاله تولید میشود که رهاسازی آن در طبیعت میتواند خسارات گوناگونی بر محیط زیست وارد آورد. یکی دیگر از نگرانیهای محیطزیستی، زبالههای تولیدی در حین فرایند استخراج، فراوری و در پایان عملیات معدنکاری است. مدیریت زباله در حین استخراج و فراوری هزینهبر است و نیازمند نظارت تخصصی و مستمر توسط کارشناسان مقیم سازمان حفاظت از محیط زیست و همچنین خبرنگاران محیطزیستی به عنوان چشمان بینای افکار عمومی است. موضوع دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد این است که آیا در فرایند مزایده پنج هزار معدن آیتمهایی مرتبط با مدیریت زباله و تأمین نیازهای محیطزیستی در حین اجرای پروژه و پس از پایانیافتن عملیات استخراج و فراوری در قیمتدهیها در نظر گرفته میشود یا خیر و آیا هر پیمانکار برنامه مشخصی برای حفظ محیط زیست حوالی محل کارش دارد یا نه؟
چه باید کرد؟
با این شرایطی که وزارت صمت مصمم به برگزاری هرچه سریعتر مزایده بیش از پنج هزار معدن است، در حالی که مطالعات زیستمحیطی کافی صورت نپذیرفته، یکی از جدیترین زنگ خطرهای زیستمحیطی چندساله اخیر به صدا درآمده است. زنگ خطری که نه تنها سلامت نسل امروز بلکه میتواند حیات نسل فردا را نیز تحت تأثیر قرار دهد. اولین گام مؤثر در جهت حل این مشکل نیز انجام ارزیابیهای دقیق و کارشناسی توسط سازمان محیط زیست است تا میزان تأثیر خسارتهای احتمالی بر اکوسیستم و جوامع محلی مشخص شود. پارامترهایی از قبیل میزان تولید گازهای گلخانهای، تخمین فاکتورهای آلایندگی، غنیسازی و شاخص انباشتگی، میزان احتمال نشت آلایندههای فلزی و غیرفلزی و اثرات آنها بر چرخه غذایی و آب و خاک منطقه، تأثیر آلایندههایی از قبیل گرد و خاک (یا ریزگردها) بر سلامت جوامع محلی و اکوسیستم طبیعی، نحوه ترمیم منابع دستکاریشده به دلیل معدنکاری، فرایندهای مورد نیاز برای پاکسازی پس از پایان معدنکاری و... باید مورد مطالعه قرار گیرد توجه نکردن به هریک از این پارامترها میتواند خسارتهای جبرانناپذیری به همراه آورد که نه تنها در جهت اصل ۵۰ قانون اساسی نیست، بلکه غیرمسئولانه و در جهت نابودی فرصتهای نسلهای آتی است و اگر هم منجر به اشتغال والدین شود، به احتمال فراوان منجر به کوچ اجباری نسلهای آتی خواهد شد و این مسئولیتی است که باید بهدقت و به قدر کافی جدی گرفته شود.
دیگر نکته مهم آن است که آیا تصمیم بر خام/نیمهخام فروشی است و یا قرار است این مواد استخراجی جهت تولید محصولات نهایی در داخل کشور و نهایتا صادرات به دیگر کشورها استفاده شود. همانگونه که ارزشافزوده صادرات محصولات نهایی میتواند به مراتب بیشتر از خامفروشی باشد، اثرات زیستمحیطی استحصال مواد اولیه از معادن هم اگر محصولات نهایی در داخل کشور تولید شود به ازای هر تومان درآمد به مراتب کمتر از شرایطی است که خامفروشی و یا نهایتا با کمی تصفیه و غنیسازی مواد نیمهخام به دیگر کشورها صادر شود. استخراج معادن و صادرات مواد خام و نیمهخام به دیگر کشورها بدان معنی است که آن کشورها از مزایای اقتصادی تولید محصولات نهایی بهره میبرند در حالی که تأثیرات منفی محیطزیستی ناشی از استخراج و فرآوری مواد خام اولیه نصیب کشور ما شده است. به عبارت دیگر به طور مجازی اثرات مخرب معدنکاریشان را بر منابع طبیعی ایران تحمیل کردهاند. سؤال دیگر آن است که آیا صنایع کشور ظرفیت استفاده از این مقدار مواد استخراجی را دارد؟ به خصوص در شرایط امروز که کشور با چالشهای اقتصادی متفاوتی روبهروست، چه مقدار از این مواد خام و یا نیمهخام در داخل کشور میتواند مورد استفاده قرار گیرد؟
انتشار شفاف گزارشهای ارزیابی محیطزیستی مرتبط با هر معدن، افزایش آگاهیهای مردم محلی از مخاطرات محیط زیستی-اجتماعی معدنکاری (توسط ثمنها و خبرنگاران محیطزیستی)، فراهمنمودن مشارکت معنادار مردم محلی در تصویب قوانین زیستمحیطی، وجود ناظرین زیستمحیطی مقیم، وجود قوانین محیطزیستی کافی و کارآمد میتواند رهگشا باشد و کاهش اثرات زیستمحیطی معادن را به همراه آورد. وجود بستری که دسترسی آزادانه کارشناسان، خبرنگاران و ثمنهای محیطزیستی را به گزارشات، دادهها و مجوزهای محیطزیستی مرتبط با معادن فراهم کند، میتواند بخشهای مهمی از نگرانیهای جامعه محیطزیستی را از فعالسازی این پنج هزار معدن پوشش دهد.
*پژوهشگر فوق دکترا محیط زیست و توسعه پایدار، دانشگاه میشیگان