|

پرچم مدرسه زمردیان بالاست

تجلیل از توانیابان در روز جهانی معلولان

شنبه دوازدهم آذرماه که مصادف بود با روز جهانی معلولان به همت مسعود زمردیان، خیّر مدرسه‌ساز که جزء چهره‌های ماندگار در این حوزه است، جشن صمیمانه‌ای از ساعت 10 صبح تا 12 ظهر در محل آموزشگاه استثنائی زمردیان کرج با حضور توانیابان، کادر آموزشی، خیران، مسئولان اداره آموزش و پرورش منطقه 2 کرج و اولیای دانش‌آموزان برای تجلیل از کادر آموزشی و توانیابان برگزار شد. مسعود زمردیان که در صنف تولید و واردات ساعت مو سپید کرده، حدود دو دهه پیش آموزشگاه استثنائی زمردیان را بنا کرده است.

پرچم مدرسه زمردیان بالاست

شنبه دوازدهم آذرماه که مصادف بود با روز جهانی معلولان به همت مسعود زمردیان، خیّر مدرسه‌ساز که جزء چهره‌های ماندگار در این حوزه است، جشن صمیمانه‌ای از ساعت 10 صبح تا 12 ظهر در محل آموزشگاه استثنائی زمردیان کرج با حضور توانیابان، کادر آموزشی، خیران، مسئولان اداره آموزش و پرورش منطقه 2 کرج و اولیای دانش‌آموزان برای تجلیل از کادر آموزشی و توانیابان برگزار شد. مسعود زمردیان که در صنف تولید و واردات ساعت مو سپید کرده، حدود دو دهه پیش آموزشگاه استثنائی زمردیان را بنا کرده است.

از ۲۱ سال پیش در استان البرز ساعت دیواری ساخته نشده و تنها کارخانه آن نیز تعطیل شده است؛ اما با تبدیل کارخانه ساعت‌سازی‌ به آموزشگاه استثنائی، مریم، لیلا و صدها دختر توانیاب محروم از تحصیل ناحیه ۲ این استان که همه ساعات عمر خود را در تنهایی و ناراحتی می‌گذراندند، صاحب مدرسه و مرکز هنرآموزی شدند. راه‌اندازی مرکز استثنائی زمردیان مشکل جا‌ماندن از درس و مدرسه را از پیش پای دخترهای توانیاب و خانواده‌های‌شان برداشته؛ اما آنها هنوز هم با ده‌ها مشکل حل‌نشده دست به گریبان‌اند که رنج‌ها و محدودیت‌های زندگی آنها را دامن می‌زند.

کودکان توانیاب با معلولیت‌‌های جسمی – حرکتی، سندرم دان، نیمه‌بینا، نیمه‌شنوا، اوتیسم و چندمعلولیتی در مقاطع ابتدایی تا پیش‌حرفه‌ای در این آموزشگاه تحصیل می‌کنند.

مسیر پردردسر

مادر نازنین که یکی از توانیابان آموزشگاه است، می‌گوید: «ما در محله سرآسیاب کرج زندگی می‌کنیم و رفت‌وآمد به اینجا بسیار سخت است؛ ولی در محله‌های جنوبی کرج و در نزدیکی محله ما مدرسه استثنائی دخترانه دیگری وجود ندارد و مجبورم دخترم را با مشقت به این مدرسه بیاورم».

مادر نازنین که با نظافت منزل دیگران زندگی خود و دخترش را اداره می‌کند، از عهده پرداخت هزینه سرویس مدرسه برنمی‌آید و طی‌کردن این مسیر با اتوبوس برای او و نازنین آسان نیست. مریم نیز با نازنین هم‌محلی است و دردسرهای رفت‌وآمد با اتوبوس باعث می‌شود او هر روز آشفته و عصبی به مدرسه برسد.

مادر مریم هر روز در مدرسه می‌ماند تا کرایه اتوبوس کمتری بپردازد و داروی نازنین و مریم را هم سر موقع بدهد. او و دیگر مادرانی که از اول صبح تا موقع تعطیلی بچه‌ها در مدرسه می‌مانند، اگر از سرپا ایستادن کلافه شدند، باید در کانکس فلزی گوشه حیاط استراحت کنند. بعضی از نایلون‌های پر از سبزی پاک‌نشده یا دم‌کنی و پیش‌بند آشپزخانه هم که بساط کسب‌وکار تعدادی از مادرهاست، آن‌قدر جاگیرند که برای استراحت در کانکس تنگ و تاریک و سرد باید نوبت بگیرند.

نیازهای درمانی بچه‌ها بر زمین مانده

شهناز نادعلی از درددل والدین این کودکان باخبر است و می‌گوید: «هزینه خدمات کاردرمانی و گفتاردرمانی و تهیه تجهیزات توان‌بخشی کودکان توانیاب بسیار بالاست و با آنکه خیران قسمتی از این هزینه‌ها را می‌پردازند، باز هم خانواده‌ها با مشکلات زیادی روبه‌رو هستند». او از معلمان مدرسه است و وقتی در کارگاه‌های آشپزی یا خیاطی تلاش و علاقه بچه‌ها برای کار یاد‌گرفتن را می‌بیند، نقش درمان‌های توان‌بخشی در افزایش مهارت و اعتمادبه‌نفس آنها را به‌خوبی حس می‌کند.

صدیقه صالحی از لحظه افتتاح آموزشگاه در کنار این دانش‌آموزان بوده و مدیریت سه مقطع را برعهده داشته است. او درباره مدرسه می‌گوید: «اینجا تنها آموزشگاه استثنائی ناحیه ۲ استان البرز است و ۱۸۰ دانش‌آموز دختر توانیاب با معلولیت‌های جسمی – حرکتی، سندرم دان، نیمه‌بینا، نیمه‌شنوا، اوتیسم و چندمعلولیتی در مقاطع ابتدایی تا پیش‌حرفه‌ای این آموزشگاه تحصیل می‌کنند».

تعداد کلاس‌های مقطع ابتدایی آموزشگاه زمردیان ۲۰ کلاس و کلاس‌های مقطع پیش‌حرفه‌ای پنج کلاس است و در مقطع پیش‌حرفه‌ای مهارت‌های آشپزی، خیاطی، گلدوزی، کار با چوب، گل‌کاری و قالی‌بافی به دانش‌آموزان آموزش داده می‌شود. آموزشگاه خیرساز زمردیان، مرکزی دولتی است و زیر نظر اداره آموزش و پرورش استثنائی استان البرز اداره می‌شود.

صالحی می‌گوید: «خانواده‌های دانش‌آموزان این منطقه بسیار کم‌بضاعت هستند و ما نمی‌توانیم از پدری که با دست‌فروشی خانواده‌اش را اداره می‌کند و از پس هزینه‌های درمان و خورد و خوراک فرزندانش برنمی‌آید، بخواهیم برای تأمین هزینه‌های آب، برق و تلفن مدرسه، کمک‌های مردمی پرداخت کند. بسیاری از این خانواده‌ها از طرف خیران حمایت می‌شوند و در زمینه‌های مختلف کمک‌هزینه دریافت می‌کنند».

موفقیت‌های معلمان و دانش‌آموزان مدرسه باعث سربلندی خانم مدیر است و با افتخار می‌گوید: «پرچم مدرسه زمردیان همیشه بالاست و در مسابقات مختلف مدارس استثنائی کشور، جزء مدارس برگزیده بوده‌ایم؛ مثلا در سال تحصیلی گذشته بچه‌ها در رشته روخوانی قرآن و رشته‌های ورزشی تنیس و بوچیا مقام‌های برتر مسابقات مدارس استثنائی کشور را به‌ دست آوردند و معلمان مدرسه هم در رشته حفظ جزء ۳۰ قرآن در میان فرهنگیان مدارس استثنائی صاحب رتبه شدند». عشق به بچه‌های توانیاب سبب شده همه رفتارهای بی‌غل‌وغش آنها برای خانم مدیر شیرین و دلنشین باشد. صالحی می‌گوید: «این بچه‌ها معصوم و بامحبت‌اند؛ ولی ابراز محبت آنها با بچه‌های معمولی فرق می‌کند. نخستین سالی که مدیر مدرسه بودم، روز معلم یکی از دانش‌آموزانم برایم یک جفت جوراب خریده بود؛ ولی آن را به دستم نداد و از همان وسط سالن که نشسته بود، به طرفم پرت کرد! یک روز هم که برای بچه‌ها سفره حضرت رقیه (س) پهن کرده بودیم و با چای شیرین، نان و پنیر از آنها پذیرایی می‌کردیم، یکی از آنها چای داغ را روی سر من خالی کرد و با خونسردی گفت: بیا چای بخور! یکی از بچه‌ها هم وقتی عصبی شده بود، من را کتک زد!».

زمردیان می‌گوید: «وقتی من و خانواده‌ام تصمیم گرفتیم کارخانه تولید ساعت دیواری کرج را به یک خیریه تبدیل کنیم، متوجه شدیم در ناحیه ۲ استان البرز، مدرسه‌ای برای تحصیل دختران توانیاب ذهنی و جسمی وجود ندارد و بسیاری از آنها که در خانواده‌های بی‌بضاعت زندگی می‌کنند، گوشه‌نشین و منزوی هستند؛ به‌همین‌دلیل کارخانه را برای تأسیس مدرسه استثنائی به آموزش و پرورش اهدا کردیم».

امکانات ساختمان کارخانه ساعت‌سازی‌ در چند اتاق خلاصه می‌شد و بخش درخورتوجهی از فضای ۲۰۰مترمربعی آن بدون استفاده مانده بود. زمردیان می‌گوید: «ساختمان قدیمی مدرسه را در سال ۱۳۹۰ بازسازی کردیم و مدرسه به ۱۵ کلاس، چهار کارگاه، بخش‌های گفتاردرمانی و ارتوپدی و سالن همایش مجهز شد». حس پدرانه زمردیان به دانش‌آموزان مدرسه سبب شده برای رفع کمبودها و مشکلات آنها احساس مسئولیت کند.

او می‌گوید: «اغلب دانش‌آموزان مدرسه درخانواده‌هایی زندگی می‌کنند که از امکانات اولیه زندگی محروم‌اند. دانش‌آموز توانیابی داریم که خانواده‌اش در گاراژی نمور و تاریک زندگی می‌کنند و ممکن است ماهی یک‌ بار هم در سفره خود گوشت و مرغ و میوه نبینند. چند سال پیش دو خواهر توانیاب در مدرسه درس می‌خواندند که فقط یک جفت کفش داشتند و نمی‌توانستند با هم در مدرسه باشند».

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها